←فلسفه آفرینش انسان
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = انسان | | موضوع مرتبط = انسان | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = انسان | ||
| مداخل مرتبط = [[انسان در قرآن]] - [[انسان در حدیث]] - [[انسان در معارف و سیره علوی]] | | مداخل مرتبط = [[انسان در لغت]] - [[انسان در قرآن]] - [[انسان در حدیث]] - [[انسان در نهج البلاغه]] - [[انسان در کلام اسلامی]] - [[انسان در اخلاق اسلامی]] - [[انسان در فلسفه اسلامی]] - [[انسان در معارف دعا و زیارات]] - [[انسان در معارف و سیره علوی]] - [[انسان در معارف و سیره سجادی]] - [[انسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
این [[جهان]] بسان درخت است که میوه آن انسان شده است. مقصود میوه بود، به درخت میندیش!<ref>Annemarie Chimmel، Mystical Dimensions of Islam، P. ۱۸۹..</ref>. | این [[جهان]] بسان درخت است که میوه آن انسان شده است. مقصود میوه بود، به درخت میندیش!<ref>Annemarie Chimmel، Mystical Dimensions of Islam، P. ۱۸۹..</ref>. | ||
خداوند در [[دستوری]] که به فرشتگان داد تا در برابر انسان به [[کرنش]] برخیزند، [[فرشتگان مقرب]] خویش را آزمود. فقط [[شیطان]] از این [[فرمان]] سرپیچید. شیطان با [[خودبینی]]، ناز فروشی، [[خودبزرگبینی]] و کوچک شمردن انسان، با [[پروردگار]] به [[ستیز]] برخاست. او با این نافرمانیاش با خداوند درافتاد و بر این [[پندار]] بود که رخت [[عزت]] پوشیده و کوشیده است تا [[جامه]] [[زبونی]] از تن درآورد<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِكَ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ لِيَمِيزَ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ... اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ}}؛ «پس فرشتگان مقرب خود را بدان بیازمود، و بدین آزمایش فروتنان را از گردنکشان جدا فرمود؛ پس گفت خدای سبحان که دانا است بدان چه نهان است در دلهای همگان و در پردههای غیب پنهان که رشک او شیطان را فرا گرفت و به آفرینش خویش بر آدم نازید و به اصل خود که آتش است بر او غیرت ورزید؛ پس دشمن خدا شیطان پیشوای غیرتورزان است، و پیش رو مستکبران، پایه عصبیت را نهاد، و بر سر لباس کبریایی با خدا در افتاد. رخت عزت در بر کرد، و لباس خواری از تن برآورد». (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۰-۲۱۱).</ref>؛ بدینسان، فرجام کسی که [[کرامت انسان]] را نادیده میانگارد و بر [[انسان]] ناز میفروشد و با او سرگران و ناشایسته [[رفتار]] میکند، از [[شیطان]] خوشتر و بهتر نخواهد بود. بدین رو توان گفت که دیگران را کوچک و ناچیز شمردن، کاری [[شیطانی]] است | خداوند در [[دستوری]] که به فرشتگان داد تا در برابر انسان به [[کرنش]] برخیزند، [[فرشتگان مقرب]] خویش را آزمود. فقط [[شیطان]] از این [[فرمان]] سرپیچید. شیطان با [[خودبینی]]، ناز فروشی، [[خودبزرگبینی]] و کوچک شمردن انسان، با [[پروردگار]] به [[ستیز]] برخاست. او با این نافرمانیاش با خداوند درافتاد و بر این [[پندار]] بود که رخت [[عزت]] پوشیده و کوشیده است تا [[جامه]] [[زبونی]] از تن درآورد<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِكَ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ لِيَمِيزَ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ... اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ}}؛ «پس فرشتگان مقرب خود را بدان بیازمود، و بدین آزمایش فروتنان را از گردنکشان جدا فرمود؛ پس گفت خدای سبحان که دانا است بدان چه نهان است در دلهای همگان و در پردههای غیب پنهان که رشک او شیطان را فرا گرفت و به آفرینش خویش بر آدم نازید و به اصل خود که آتش است بر او غیرت ورزید؛ پس دشمن خدا شیطان پیشوای غیرتورزان است، و پیش رو مستکبران، پایه عصبیت را نهاد، و بر سر لباس کبریایی با خدا در افتاد. رخت عزت در بر کرد، و لباس خواری از تن برآورد». (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۰-۲۱۱).</ref>؛ بدینسان، فرجام کسی که [[کرامت انسان]] را نادیده میانگارد و بر [[انسان]] ناز میفروشد و با او سرگران و ناشایسته [[رفتار]] میکند، از [[شیطان]] خوشتر و بهتر نخواهد بود. بدین رو توان گفت که دیگران را کوچک و ناچیز شمردن، کاری [[شیطانی]] است<ref>[[محمد حسین ساکت|ساکت، محمد حسین]]، [[کرامت انسان - ساکت (مقاله)| مقاله «کرامت انسان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۲۴۶.</ref>. | ||
== [[انسان]] از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} == | == [[انسان]] از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} == | ||
[[انسانی]] را که امیرالمؤمنین علی {{ع}} معرفی میکند، تفاوتهای اساسی با انسان از دیدگاه [[لیبرالیسم]] دارد. | [[انسانی]] را که امیرالمؤمنین علی {{ع}} معرفی میکند، تفاوتهای اساسی با انسان از دیدگاه [[لیبرالیسم]] دارد. | ||
=== [[فلسفه آفرینش | === [[فلسفه آفرینش]] انسان === | ||
در مبحث [[جهانشناسی]] از دیدگاه امام علی {{ع}} به نحو خلاصه گذشت که [[خداوند]] انسان و [[جهان]] را [[بیهوده]] نیافرید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵، ۶۳؛ غررالحکم، ج۵، ص۱۰۳، ج۷۵۶۱؛ جواهر المطالب، ج۱، ص۳۰۵.</ref>. هرچند این انسان در این [[دنیا]] [[زندگی]] میکند، برای این دنیا [[آفریده]] نشده است تا [[هدف]] خویش را از زندگی، بهرهبرداری از امکانات مادی دنیا قرار دهد؛ بلکه انسان طبق بیان صریح [[علوی]]، برای [[جهان آخرت]] [[خلق]] شده است: {{متن حدیث|إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْيَا}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>؛ «تو برای [[آخرت]] خلق شدهای، نه برای دنیا». انسان در آخرت در معرض [[حسابرسی]] [[اعمال]] و نیات قرار میگیرد و هر کس در [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] از [[خدای متعال]] به سر برده باشد، [[پاداش]] [[نیکو]] نصیبش میشود، و هر که از [[اطاعت خدا]] سرکشیده باشد، [[کیفر]] [[سختی]] میبیند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳، ۶۳؛ بحارالانوار، ج۷۷، ش۳۸؛ جواهر المطالب، ج۱، ص۳۰۸.</ref>. اگر بندهای در اطاعت خدا باشد و پاداش نیکو ببیند، موجب [[خشنودی خدا]] است؛ بلکه خداوند، تنها همین اطاعت و [[بندگی]] را از بندگانش [[انتظار]] دارد که در [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. | در مبحث [[جهانشناسی]] از دیدگاه امام علی {{ع}} به نحو خلاصه گذشت که [[خداوند]] انسان و [[جهان]] را [[بیهوده]] نیافرید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵، ۶۳؛ غررالحکم، ج۵، ص۱۰۳، ج۷۵۶۱؛ جواهر المطالب، ج۱، ص۳۰۵.</ref>. هرچند این انسان در این [[دنیا]] [[زندگی]] میکند، برای این دنیا [[آفریده]] نشده است تا [[هدف]] خویش را از زندگی، بهرهبرداری از امکانات مادی دنیا قرار دهد؛ بلکه انسان طبق بیان صریح [[علوی]]، برای [[جهان آخرت]] [[خلق]] شده است: {{متن حدیث|إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْيَا}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>؛ «تو برای [[آخرت]] خلق شدهای، نه برای دنیا». انسان در آخرت در معرض [[حسابرسی]] [[اعمال]] و نیات قرار میگیرد و هر کس در [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] از [[خدای متعال]] به سر برده باشد، [[پاداش]] [[نیکو]] نصیبش میشود، و هر که از [[اطاعت خدا]] سرکشیده باشد، [[کیفر]] [[سختی]] میبیند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳، ۶۳؛ بحارالانوار، ج۷۷، ش۳۸؛ جواهر المطالب، ج۱، ص۳۰۸.</ref>. اگر بندهای در اطاعت خدا باشد و پاداش نیکو ببیند، موجب [[خشنودی خدا]] است؛ بلکه خداوند، تنها همین اطاعت و [[بندگی]] را از بندگانش [[انتظار]] دارد که در [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. | ||
خداوند، [[عبادت]] و اطاعت را [[وظیفه]] بندگانش قرار داد و کیفر و پاداش [[آخرتی]] را نتیجه آن؛ تا بندگانش او را عبادت کنند و به [[مقام عبودیت]] برسند و از [[پاداش الهی]] بهره برند. | خداوند، [[عبادت]] و اطاعت را [[وظیفه]] بندگانش قرار داد و کیفر و پاداش [[آخرتی]] را نتیجه آن؛ تا بندگانش او را عبادت کنند و به [[مقام عبودیت]] برسند و از [[پاداش الهی]] بهره برند. | ||
[[مؤمن]]، در هر فعلی، بلکه در هر نیتی باید این [[هدف غایی]] را در نظر داشته باشد. در ساحت [[فعالیتهای اقتصادی]] هیچگاه هدف از تلاش اقتصادی را [[رفاه]] مادیای که خلاف [[دستورات الهی]] باشد، قرار نمیدهد. [[نظام اقتصادی اسلام]] باید به نحوی سامان یابد که [[انسان]] را به [[هدف غایی]] [[آفرینش]] ([[بندگی خدا]]) نزدیک سازد. در اتخاذ [[سیاستهای کلی اقتصادی]] [[جامعه]]، حتماً باید [[هدف]] کلی و غایی مورد توجه جدی قرار گیرد. در نظام اقتصادی اسلام، [[عدالت اقتصادی]] یک هدف [[سیاسی]] است که در همه حال میتواند ابزاری برای هدف غایی پیشگفته باشد. بنابراین پیگیری [[هدف خلقت انسان]] در [[فعالیتهای اقتصادی]] در ابعاد [[خرد]] و کلان، موجب تفاوتهای بسیاری در رفتارهای [[اقتصادی]] افراد و [[نظام اقتصادی]] از دیدگاه [[لیبرالیسم]] و امیرالمؤمنین علی {{ع}} خواهد شد | [[مؤمن]]، در هر فعلی، بلکه در هر نیتی باید این [[هدف غایی]] را در نظر داشته باشد. در ساحت [[فعالیتهای اقتصادی]] هیچگاه هدف از تلاش اقتصادی را [[رفاه]] مادیای که خلاف [[دستورات الهی]] باشد، قرار نمیدهد. [[نظام اقتصادی اسلام]] باید به نحوی سامان یابد که [[انسان]] را به [[هدف غایی]] [[آفرینش]] ([[بندگی خدا]]) نزدیک سازد. در اتخاذ [[سیاستهای کلی اقتصادی]] [[جامعه]]، حتماً باید [[هدف]] کلی و غایی مورد توجه جدی قرار گیرد. در نظام اقتصادی اسلام، [[عدالت اقتصادی]] یک هدف [[سیاسی]] است که در همه حال میتواند ابزاری برای هدف غایی پیشگفته باشد. بنابراین پیگیری [[هدف خلقت انسان]] در [[فعالیتهای اقتصادی]] در ابعاد [[خرد]] و کلان، موجب تفاوتهای بسیاری در رفتارهای [[اقتصادی]] افراد و [[نظام اقتصادی]] از دیدگاه [[لیبرالیسم]] و امیرالمؤمنین علی {{ع}} خواهد شد<ref>[[احمد علی یوسفی|یوسفی، احمد علی]]، [[مبانی فلسفی نظام اقتصادی (مقاله)| مقاله «مبانی فلسفی نظام اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۹.</ref>. | ||
=== دو بعدی بودن انسان === | === دو بعدی بودن انسان === | ||
[[حضرت امیر]]، همصدا با [[کلام الهی]] در پارهای از سخنانشان، اشاره به چگونگی [[آفرینش انسان]] دارند و تصریح میفرمایند که انسان از دو بعد مادی و [[روحی]] [[آفریده]] شده است؛ نیمی از [[خاک]] و نیم دیگر از [[روح]]<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۲۲، ح۵۶؛ جواهر المطالب، ج۲، ص۱۶۱، ح۱۳۷؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>: | [[حضرت امیر]]، همصدا با [[کلام الهی]] در پارهای از سخنانشان، اشاره به چگونگی [[آفرینش انسان]] دارند و تصریح میفرمایند که انسان از دو بعد مادی و [[روحی]] [[آفریده]] شده است؛ نیمی از [[خاک]] و نیم دیگر از [[روح]]<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۲۲، ح۵۶؛ جواهر المطالب، ج۲، ص۱۶۱، ح۱۳۷؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>: | ||
آنگاه [[خدای سبحان]]، از [[زمین]] درشتناک و از زمین هموار و نرم و از آنجا که زمین شیرین بود و از آنجا که شورهزار بود، خاکی بر گرفت و به آب بشست تا یکدست و [[خالص]] گردید. پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد، و از آن پیکری ساخت دارای اندامها و اعضا و مفاصل، و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالینه، و تا مدتی معین و زمانی مشخص سختش گردانید. آنگاه از روح خود در آن بدمید: {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ}}<ref>«سپس او را باندام برآورد و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دلها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس میگزارید» سوره سجده، آیه ۹.</ref>. آن پیکر گلین که [[جان]] یافته بود، از جای برخاست که انسان شده بود با [[ذهنی]] که در [[کارها]] به جولانش در آورد و با اندیشهای که به آن در کارها [[تصرف]] کند و عضوهایی که چون ابزارهایی به کارشان گیرد و نیروی [[شناختی]] که میان [[حق و باطل]] فرق نهد و طعمها و بویها و رنگها و چیزها را در یابد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>. | آنگاه [[خدای سبحان]]، از [[زمین]] درشتناک و از زمین هموار و نرم و از آنجا که زمین شیرین بود و از آنجا که شورهزار بود، خاکی بر گرفت و به آب بشست تا یکدست و [[خالص]] گردید. پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد، و از آن پیکری ساخت دارای اندامها و اعضا و مفاصل، و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالینه، و تا مدتی معین و زمانی مشخص سختش گردانید. آنگاه از روح خود در آن بدمید: {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ}}<ref>«سپس او را باندام برآورد و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دلها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس میگزارید» سوره سجده، آیه ۹.</ref>. آن پیکر گلین که [[جان]] یافته بود، از جای برخاست که انسان شده بود با [[ذهنی]] که در [[کارها]] به جولانش در آورد و با اندیشهای که به آن در کارها [[تصرف]] کند و عضوهایی که چون ابزارهایی به کارشان گیرد و نیروی [[شناختی]] که میان [[حق و باطل]] فرق نهد و طعمها و بویها و رنگها و چیزها را در یابد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از دیدگاه [[اسلام]]، [[تمایلات نفسانی]] و [[غرایز]]، اموری هستند که برای [[تکامل انسان]] در [[جهان مادی]] نهاده شدهاند؛ اما نباید آنها را [[سرکوب]] کرد و نیز نباید زمینه [[سرکشی]] آنها را فراهم آورد؛ بلکه انسان باید آنها را تعدیل کرده، در [[اختیار]] عقل قرار دهد و عقل را بر آنها [[حاکم]] کند و بدین ترتیب راه [[سعادت]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] در پیش گیرد. | از دیدگاه [[اسلام]]، [[تمایلات نفسانی]] و [[غرایز]]، اموری هستند که برای [[تکامل انسان]] در [[جهان مادی]] نهاده شدهاند؛ اما نباید آنها را [[سرکوب]] کرد و نیز نباید زمینه [[سرکشی]] آنها را فراهم آورد؛ بلکه انسان باید آنها را تعدیل کرده، در [[اختیار]] عقل قرار دهد و عقل را بر آنها [[حاکم]] کند و بدین ترتیب راه [[سعادت]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] در پیش گیرد. | ||
امام علی {{ع}} در بیانی، جایگاه این دو را چنین ترسیم میکند: | امام علی {{ع}} در بیانی، جایگاه این دو را چنین ترسیم میکند: [[عقل انسان]]، همراه [[لشکر]] [[خدای رحمان]] است و [[شهوات]] و [[خواستههای نفسانی]]، [[رهبر]] لشکر [[شیطان]] شمرده میشود. [[نفس انسان]] میان این دو، قرار داد. هر یک از این دو، نفس را به سوی خود میکشد. هر یک از آن دو لشکر، [[پیروز]] گردد، نفس انسان زیر فرمانش خواهد بود<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۳۸، ح۱۳۳۷۹.</ref>. | ||
[[عقل انسان]]، همراه [[لشکر]] [[خدای رحمان]] است و [[شهوات]] و [[خواستههای نفسانی]]، [[رهبر]] لشکر [[شیطان]] شمرده میشود. [[نفس انسان]] میان این دو، قرار داد. هر یک از این دو، نفس را به سوی خود میکشد. هر یک از آن دو لشکر، [[پیروز]] گردد، نفس انسان زیر فرمانش خواهد بود<ref>میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۳۸، ح۱۳۳۷۹.</ref>. | |||
امام علی {{ع}} در سخنان فراوانی<ref>ر. ک: غررالحکم، ج۵، ص۲۷۹، ح۸۳۵۸ و ص۲۶۳، ح۸۲۷۰؛ ج۲، ص۱۸۴، ح۲۳۱۰ و ص۱۳۷، ح۲۱۰۰ و ص۳۴، ح۱۷۲۷.</ref>، [[لزوم]] [[حاکمیت]] عقل را بر شهوات یا [[پرهیز]] عقل را از شهوات بیان میدارد: هرکسی عقلش بر شهواتش غالب گردد، پیروز میشود<ref>غررالحکم، ج۵، ص۲۷۹، ح۸۳۵۷.</ref>. هر کس شهواتش بر عقلش [[غلبه]] کند، رسواییهای او ظاهر گردد»<ref>غررالحکم، ج۵، ص۲۷۹، ح۸۶۹۸.</ref>. | |||
لیبرالیسم با [[تفسیری]] که از عقل و تمایلات نفسانی انسان دارد، عقل را خدمتگزار تمایلات نفسانی میشناساند و آن را ابزاری میشمارد در [[خدمت]] تمایلات نفسانی و مادی. به [[یقین]]، این دو نگاه به انسان، موجب تفاوتهای روشنی در [[اهداف]] [[اقتصادی]] فعالیتهای افراد خواهد شد. | لیبرالیسم با [[تفسیری]] که از عقل و تمایلات نفسانی انسان دارد، عقل را خدمتگزار تمایلات نفسانی میشناساند و آن را ابزاری میشمارد در [[خدمت]] تمایلات نفسانی و مادی. به [[یقین]]، این دو نگاه به انسان، موجب تفاوتهای روشنی در [[اهداف]] [[اقتصادی]] فعالیتهای افراد خواهد شد. | ||
درخور ذکر است که دیدگاه لیبرالیسم درباره انسان میتواند مبنای ایدئولوژیک [[آزادی]] و [[رقابت]] کامل افراد در بخش [[تولید]]، [[توزیع]] و [[مصرف]] و عدم دخالت در [[اقتصاد]] باشد؛ اما دیدگاه امیرالمؤمنین علی {{ع}} درباره [[انسان]]، چنین الزامی را [[القا]] نمیکند | درخور ذکر است که دیدگاه لیبرالیسم درباره انسان میتواند مبنای ایدئولوژیک [[آزادی]] و [[رقابت]] کامل افراد در بخش [[تولید]]، [[توزیع]] و [[مصرف]] و عدم دخالت در [[اقتصاد]] باشد؛ اما دیدگاه امیرالمؤمنین علی {{ع}} درباره [[انسان]]، چنین الزامی را [[القا]] نمیکند<ref>[[احمد علی یوسفی|یوسفی، احمد علی]]، [[مبانی فلسفی نظام اقتصادی (مقاله)| مقاله «مبانی فلسفی نظام اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۴۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |