خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = مفاهیم | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۷: خط ۷:
خاتم به [[فتح]] تا و کسر آن مشهورتر است چنان که برخی تصریح نموده‌اند، جمع آن خوانیم و آن حلقه‌ای است که نگینی از غیر خودش داشته باشد اگر نگینی نداشته باشد به آن «فَتحه» مثل قَصبه گفته می‌شود و در محمد [[خاتم النبیین]] هم فتح تا و هم کسر تا هر دو جایز است.
خاتم به [[فتح]] تا و کسر آن مشهورتر است چنان که برخی تصریح نموده‌اند، جمع آن خوانیم و آن حلقه‌ای است که نگینی از غیر خودش داشته باشد اگر نگینی نداشته باشد به آن «فَتحه» مثل قَصبه گفته می‌شود و در محمد [[خاتم النبیین]] هم فتح تا و هم کسر تا هر دو جایز است.


این کلمه با کسره نیز آمده است و به معنای [[عاقبت]] و پایان هر چیزی است: {{عربی|خاتِمُ کل شيء و خاتِمته: عاقبته و آخِرُه}}<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>. نیز به معنای چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر می‌کنند؛ از این رو در بعضی کتب لغت، در معنای خاتم چنین آمده است: {{عربی|مَا يُوضَعُ عَلَى الطِّينَةِ}}؛ «چیزی است که بر گل می‌زنند»<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۳؛ فیروز آبادی، قاموس اللغة، ماده ختم.</ref>.
این کلمه با کسره نیز آمده است و به معنای عاقبت و پایان هر چیزی است: {{عربی|خاتِمُ کل شيء و خاتِمته: عاقبته و آخِرُه}}<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>. نیز به معنای چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر می‌کنند؛ از این رو در بعضی کتب لغت، در معنای خاتم چنین آمده است: {{عربی|مَا يُوضَعُ عَلَى الطِّينَةِ}}؛ «چیزی است که بر گل می‌زنند»<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۳؛ فیروز آبادی، قاموس اللغة، ماده ختم.</ref>.


در کتاب التحقیق، بعد از بررسی جامع منابع لغوی و اقوال بزرگان لغت [[عرب]] آمده است: «تحقیق این است که این ماده، ریشه واحدی دارد و آن در مقابل آغاز است؛ یعنی کامل شدن چیزی و به آخر و انتها رسیدن»<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳، ص۲۰، ماده ختم.</ref>. اگر می‌بینیم یکی از معانی خاتم، [[انگشتر]] است، آن نیز به این دلیل است که نقش مهرها را در قدیم معمولاً روی انگشتر‌هایشان حک می‌کردند و به وسیله انگشتر، [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند.
در کتاب التحقیق، بعد از بررسی جامع منابع لغوی و اقوال بزرگان لغت [[عرب]] آمده است: «تحقیق این است که این ماده، ریشه واحدی دارد و آن در مقابل آغاز است؛ یعنی کامل شدن چیزی و به آخر و انتها رسیدن»<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳، ص۲۰، ماده ختم.</ref>. اگر می‌بینیم یکی از معانی خاتم، [[انگشتر]] است، آن نیز به این دلیل است که نقش مهرها را در قدیم معمولاً روی انگشتر‌هایشان حک می‌کردند و به وسیله انگشتر، [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند.
خط ۱۷: خط ۱۷:
#{{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>.
#{{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>.


یکی از [[حوادث سال ششم هجری]] این بود که به پیامبر {{صل}} عرض کردند: [[پادشاهان]] نامه‌های بدون مهر را نمی‌خوانند<ref>قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. ایشان دستور داد انگشتری برایش ساختند که روی آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> حک شده بود. از آن پس [[حضرت]] نامه‌های خود را با آن مهر می‌کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
یکی از حوادث سال ششم هجری این بود که به پیامبر {{صل}} عرض کردند: [[پادشاهان]] نامه‌های بدون مهر را نمی‌خوانند<ref>قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. ایشان دستور داد انگشتری برایش ساختند که روی آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> حک شده بود. از آن پس حضرت نامه‌های خود را با آن مهر می‌کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.


با این بیان، به خوبی روشن می‌شود که خاتم، گرچه امروزه به [[انگشتر]] تزئینی نیز اطلاق می‌شود، ریشه اصلی آن از ختم، به معنای پایان، گرفته شده است و به انگشتر‌هایی می‌گفتند که با آن [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند.<ref>[[حسن علی محمودی|محمودی، حسن علی]]، [[شیعه و خاتمیت (مقاله)| مقاله «شیعه و خاتمیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۴۵.</ref>
با این بیان، به خوبی روشن می‌شود که خاتم، گرچه امروزه به انگشتر تزئینی نیز اطلاق می‌شود، ریشه اصلی آن از ختم، به معنای پایان، گرفته شده است و به انگشتر‌هایی می‌گفتند که با آن [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند.<ref>[[حسن علی محمودی|محمودی، حسن علی]]، [[شیعه و خاتمیت (مقاله)| مقاله «شیعه و خاتمیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۴۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش