واقعه رده: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
در اینکه در واپسین روزهای [[زندگی پیامبر]]{{صل}} و کمی پس از [[رحلت]] آن حضرت، عده‌ای از [[دین اسلام]] برگشتند و مرتّد شدند، تردیدی نیست؛ کما اینکه در [[لزوم]] برخورد [[دستگاه خلافت]] با این گروه هم نباید هیچ [[شک]] و شبهه‌ای به [[دل]] راه داد. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که عدّه زیادی از [[شورشیان]] که توسط [[ابوبکر]] [[سرکوب]] و کشته شدند، نه [[مرتد]]، بلکه به [[اذعان]] بسیاری از بزرگان، [[مسلمان]] بودند و انگیزه‌هایی متفاوت، آنان را وادار به [[مخالفت]] با [[حکومت]] مرکزی [[مدینه]] کرده بود. از این رو باید تلاش نمود تا صف [[مرتدان]] را از [[مخالفان]] حکومت [[قریش]] و نیز معترضان به دستاورد [[سقیفه]] و برخی جویندگان [[جانشین]] [[واقعی]] [[پیامبر]]{{صل}} جدا نمود و آنها را از اتّهام «[[ارتداد]]» [[تبرئه]] کرد و این امر جز با مطالعه دقیق منابع دسته اول [[تاریخ اسلام]] صورت نمی‌پذیرد<ref>واقدی، کتاب الردّه، ص۴۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج ۶، ص۳۱۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۲، مهدی رزق الله احمد، الثابتون علی الاسلام ایّام فتنة الردّه، ص۳۲.</ref>.<ref>[[علی غلامی دهقی|غلامی دهقی، علی]]، [[جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم  (مقاله)|جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم]]، ص۳۴؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>
در اینکه در واپسین روزهای [[زندگی پیامبر]]{{صل}} و کمی پس از [[رحلت]] آن حضرت، عده‌ای از [[دین اسلام]] برگشتند و مرتّد شدند، تردیدی نیست؛ کما اینکه در [[لزوم]] برخورد [[دستگاه خلافت]] با این گروه هم نباید هیچ [[شک]] و شبهه‌ای به [[دل]] راه داد. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که عدّه زیادی از [[شورشیان]] که توسط [[ابوبکر]] [[سرکوب]] و کشته شدند، نه [[مرتد]]، بلکه به [[اذعان]] بسیاری از بزرگان، [[مسلمان]] بودند و انگیزه‌هایی متفاوت، آنان را وادار به [[مخالفت]] با [[حکومت]] مرکزی [[مدینه]] کرده بود. از این رو باید تلاش نمود تا صف [[مرتدان]] را از [[مخالفان]] حکومت [[قریش]] و نیز معترضان به دستاورد [[سقیفه]] و برخی جویندگان [[جانشین]] [[واقعی]] [[پیامبر]]{{صل}} جدا نمود و آنها را از اتّهام «[[ارتداد]]» [[تبرئه]] کرد و این امر جز با مطالعه دقیق منابع دسته اول [[تاریخ اسلام]] صورت نمی‌پذیرد<ref>واقدی، کتاب الردّه، ص۴۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج ۶، ص۳۱۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۲، مهدی رزق الله احمد، الثابتون علی الاسلام ایّام فتنة الردّه، ص۳۲.</ref>.<ref>[[علی غلامی دهقی|غلامی دهقی، علی]]، [[جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم  (مقاله)|جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر اکرم]]، ص۳۴؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>


== واقعه رده و گستره [[تاریخی]] و جغرافیایی آن ==
== گستره تاریخی و جغرافیایی ==
{{همچنین|واقعه رده در تاریخ اسلامی}}
"رِدَّه" برگرفته از ریشه فعلی «ردد» و در لغت به معنای «بازگشت و [[رجوع]] به عقب» است. این واژه در اصطلاحات [[فقهی]] «[[برگشت از دین]] اسلام و بازگشت به [[کفر]]» معنا یافته است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «رد»؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ردد».</ref>. "[[جنگ‌های رِدّه]]" به مجموعه‌ جنگ‌هایی اطلاق می‌‌شود که از [[سال ۹ هجری]] میان [[حکومت مدینه]] و [[مخالفان]] ـ اعم از [[اعتقادی]] و سیاسی ـ آغاز و تا سال ۱۲ هجری ادامه یافته است. این [[سرکشی]] [[اعراب]] را می‌‌توان از حیث زمانی به دو دورۀ اواخر [[حیات پیامبر]]{{صل}} و دورۀ [[خلافت ابوبکر]] و از حیث محتوایی و جنس آن، به دو دسته اعتقادی و سیاسی ـ اعتقادی تقسیم کرد. از میان این حوادث، تنها [[ادعای نبوت]] [[اسود عنسی]] در [[زمان]] خود [[پیامبر]]{{صل}} انجام گرفت و کار او با کشته شدنش در ایام [[حیات]] حضرت، خاتمه یافت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۳؛ نک: یعقوبی، تاریخ، ترجمه، ج۲، ص۶-۷؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۳۶- ۳۳۸.</ref>. [[مورخان]] در باب [[تاریخ]] وقوع این واقعه، [[اختلاف]] کرده‌اند. [[ابن اسحاق]]، وقوع این [[جنگ‌ها]] را به سال ۱۲ هجری دانسته است، اما برخی دیگر خبر از وقوع این جنگ‌ها در سال ۱۱ هجری داده‌اند<ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۳۱۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۳۷۲.</ref>.
"رِدَّه" برگرفته از ریشه فعلی «ردد» و در لغت به معنای «بازگشت و [[رجوع]] به عقب» است. این واژه در اصطلاحات [[فقهی]] «[[برگشت از دین]] اسلام و بازگشت به [[کفر]]» معنا یافته است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «رد»؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ردد».</ref>. "[[جنگ‌های رِدّه]]" به مجموعه‌ جنگ‌هایی اطلاق می‌‌شود که از [[سال ۹ هجری]] میان [[حکومت مدینه]] و [[مخالفان]] ـ اعم از [[اعتقادی]] و سیاسی ـ آغاز و تا سال ۱۲ هجری ادامه یافته است. این [[سرکشی]] [[اعراب]] را می‌‌توان از حیث زمانی به دو دورۀ اواخر [[حیات پیامبر]]{{صل}} و دورۀ [[خلافت ابوبکر]] و از حیث محتوایی و جنس آن، به دو دسته اعتقادی و سیاسی ـ اعتقادی تقسیم کرد. از میان این حوادث، تنها [[ادعای نبوت]] [[اسود عنسی]] در [[زمان]] خود [[پیامبر]]{{صل}} انجام گرفت و کار او با کشته شدنش در ایام [[حیات]] حضرت، خاتمه یافت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۳؛ نک: یعقوبی، تاریخ، ترجمه، ج۲، ص۶-۷؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج۲، ص۳۳۶- ۳۳۸.</ref>. [[مورخان]] در باب [[تاریخ]] وقوع این واقعه، [[اختلاف]] کرده‌اند. [[ابن اسحاق]]، وقوع این [[جنگ‌ها]] را به سال ۱۲ هجری دانسته است، اما برخی دیگر خبر از وقوع این جنگ‌ها در سال ۱۱ هجری داده‌اند<ref> محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۳۱۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۳۷۲.</ref>.


بسیاری از مورخان، درباره گستره [[ارتداد]] در [[جزیرة العرب]] راه اغراق را در پیش گرفتند و با به کار‌گیری عباراتی نظیر «ارتداد [[عرب]]» همه یا پاره‌ای از [[قبایل عرب]] را [[مرتد]] دانسته‌اند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۷۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۲۵، ۲۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۳۴۲ـ۳۴۳؛ دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر.</ref>. از دیدگاه برخی دیگر از [[مورخان]]، تنها [[طوایف]] معدودی از [[عرب]] [[مرتد]] شده‌اند<ref>احمدبن یحیی بَلاذری، فتوح البلدان، ص۹۴؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۲۸؛ ابن طِقطَقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ص۷۴.</ref>. بر پایه این گزارش‌ها، آنان پس از [[درگذشت پیامبر اکرم]]{{صل}} [[زکات]] خود را نزد [[ابوبکر]] بردند و او را در [[سرکوب]] [[سرکشان]] و مرتدان [[یاری]] کردند<ref> محمدبن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۶۹؛ کلاعی، تاریخ الردّة، ص۶ـ۸، ۱۲، ۲۰؛ مهدی رزق اللّه احمد، الثابتون علی الاسلام: ایام فتنة الردة فی عهد الخلیفة ابی بکر الصدیق رضی اللّه عنه و دورهم فی إخمادها، ص۲۴ به بعد</ref>.
بسیاری از مورخان، درباره گستره [[ارتداد]] در [[جزیرة العرب]] راه اغراق را در پیش گرفتند و با به کار‌گیری عباراتی نظیر «ارتداد [[عرب]]» همه یا پاره‌ای از [[قبایل عرب]] را [[مرتد]] دانسته‌اند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۷۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۲۵، ۲۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۳۴۲ـ۳۴۳؛ دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر.</ref>. از دیدگاه برخی دیگر از [[مورخان]]، تنها [[طوایف]] معدودی از [[عرب]] [[مرتد]] شده‌اند<ref>احمد بن یحیی بَلاذری، فتوح البلدان، ص۹۴؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۲۸؛ ابن طِقطَقی، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، ص۷۴.</ref>. بر پایه این گزارش‌ها، آنان پس از [[درگذشت پیامبر اکرم]]{{صل}} [[زکات]] خود را نزد [[ابوبکر]] بردند و او را در [[سرکوب]] [[سرکشان]] و مرتدان [[یاری]] کردند<ref> محمدبن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۶۹؛ کلاعی، تاریخ الردّة، ص۶ـ۸، ۱۲، ۲۰؛ مهدی رزق اللّه احمد، الثابتون علی الاسلام: ایام فتنة الردة فی عهد الخلیفة ابی بکر الصدیق رضی اللّه عنه و دورهم فی إخمادها، ص۲۴ به بعد</ref>.


داده‌های [[تاریخی]] حکایت از آن دارند که عمدۀ این قبایل از [[اعراب]] معروف و پراکندۀ بدوی بوده‌اند که در حد فاصل سال ششم بعد از [[صلح حدیبیه]]، [[فتح مکه]]، غزوۀ حنین و [[تبوک]] (به‌خصوص در سال ۹ هجری مشهور به [[عام الوفود]]) [[تسلیم]] [[اسلام]] شده بودند، اما بنابر [[شهادت]] [[قرآن]] و [[آیات]] نازل‌ شده، هنوز در میان [[اعراب بادیه]] اسلام به [[ایمان]] تبدیل نشده بود<ref>نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۴؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۱۰۵، ۱۱۷ـ ۱۱۸؛ فیاض، تاریخ اسلام، ص۱۱۶-۱۱۷.</ref>، به همین روی، بلافاصله پس از [[رحلت]] [[نبی مکرم اسلام]]{{صل}} اعلام [[عدم اطاعت]] کردند و [[اقدام]] به [[حمله]] به مدینه نمودند<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۷- ۲۴۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۴؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله "رِدّه"، زهیر صیامیان گرجی.</ref>.
داده‌های [[تاریخی]] حکایت از آن دارند که عمدۀ این قبایل از [[اعراب]] معروف و پراکندۀ بدوی بوده‌اند که در حد فاصل سال ششم بعد از [[صلح حدیبیه]]، [[فتح مکه]]، غزوۀ حنین و [[تبوک]] (به‌خصوص در سال ۹ هجری مشهور به [[عام الوفود]]) [[تسلیم]] [[اسلام]] شده بودند، اما بنابر [[شهادت]] [[قرآن]] و [[آیات]] نازل‌ شده، هنوز در میان [[اعراب بادیه]] اسلام به [[ایمان]] تبدیل نشده بود<ref>نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۴؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۱۰۵، ۱۱۷ـ ۱۱۸؛ فیاض، تاریخ اسلام، ص۱۱۶-۱۱۷.</ref>، به همین روی، بلافاصله پس از [[رحلت]] [[نبی مکرم اسلام]]{{صل}} اعلام [[عدم اطاعت]] کردند و [[اقدام]] به [[حمله]] به مدینه نمودند<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۷- ۲۴۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۴؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله "رِدّه"، زهیر صیامیان گرجی.</ref>.
خط ۴۰: خط ۴۱:
[[اشعث بن قَیس]]، [[رئیس]] کنده، مخالفتی با [[اسلام]] نداشت و ضمن تردید در [[بیعت با ابوبکر]] گفت: [[عرب]] جز به [[جانشینی]] فردی از تیره [[بنی هاشم]] (بزرگان [[مکه]]) [[رضایت]] نمی‌دهد و اگر قرار باشد [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} از بنی هاشم خارج شود، خود آنان ([[قبیله کنده]]) که از [[خاندان]] شاهان ([[ملوک]] کنده) بوده‌اند، بدان [[منصب]] سزاوارتر از دیگران‌اند<ref>واقدی، کتاب الردّه، ص۱۶۷ـ۱۶۹، ۱۷۱ـ۱۷۶؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج ۱، ص۴۵ـ۴۸.</ref>.  شورش [[قبیله کنده]] در حضرموت، هم انگیزه [[اقتصادی]] (نپرداختن [[زکات]]) و هم انگیزه [[سیاسی]] (نپذیرفتن [[خلافت ابوبکر]]) داشت و [[نزاع]] عامل [[خلیفه]] با [[پیروان]] اشعث در چهارچوب دسته‌بندی‌های قبیله‌ای روی داد<ref>دغفوس، دراسات فی التاریخ العربی الاسلامی الوسیط، ص۲۴۵.</ref>.
[[اشعث بن قَیس]]، [[رئیس]] کنده، مخالفتی با [[اسلام]] نداشت و ضمن تردید در [[بیعت با ابوبکر]] گفت: [[عرب]] جز به [[جانشینی]] فردی از تیره [[بنی هاشم]] (بزرگان [[مکه]]) [[رضایت]] نمی‌دهد و اگر قرار باشد [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} از بنی هاشم خارج شود، خود آنان ([[قبیله کنده]]) که از [[خاندان]] شاهان ([[ملوک]] کنده) بوده‌اند، بدان [[منصب]] سزاوارتر از دیگران‌اند<ref>واقدی، کتاب الردّه، ص۱۶۷ـ۱۶۹، ۱۷۱ـ۱۷۶؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج ۱، ص۴۵ـ۴۸.</ref>.  شورش [[قبیله کنده]] در حضرموت، هم انگیزه [[اقتصادی]] (نپرداختن [[زکات]]) و هم انگیزه [[سیاسی]] (نپذیرفتن [[خلافت ابوبکر]]) داشت و [[نزاع]] عامل [[خلیفه]] با [[پیروان]] اشعث در چهارچوب دسته‌بندی‌های قبیله‌ای روی داد<ref>دغفوس، دراسات فی التاریخ العربی الاسلامی الوسیط، ص۲۴۵.</ref>.
   
   
یکی از جنجالی‌ترین رویدادها در [[جنگ‌های ردّه]]، که موجب [[اعتراض]] به ابوبکر و بعداً محل مباحثات مذهبی شد، رویداد مربوط به [[مالک بن نُوَیره]] است. او پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}}، از [[پرداخت زکات]] به [[ابوبکر]] خودداری کرد و [[اموال]] جمع‌آوری شده را میان [[بنی حنظله]] قسمت کرد. به دنبال آن، [[خالد بن ولید]] برای مقابله با مالک به سوی [[سرزمین]] بُطاح حرکت کرد. مالک و یارانش [[تسلیم]] خالد شدند و [[اظهار اسلام]] کردند، اما خالد، مالک و جمعی از افراد قبیله وی را برای تسویه حساب شخصی و انگیزه‌های غیر اخلاقی به قتل رساند و همسر او را به زنی گرفت<ref>[[یعقوبی]]، [[تاریخ]] یعقوبی، ج۲، ص۱۳۱، امینی، [[الغدیر]]، ج ۷، ص۱۶۰. نیز ر.ک. الکورانی، قراءة الجدیده لحروب الرده، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>. این [[اقدام]]، [[اعتراض]] بسیاری از [[صحابه]]، از جمله [[عمر]] را در پی داشت و آنان ضمن [[سرزنش]] خالد به جهت ارتکاب این امر، از ابوبکر خواستند او را برکنار و [[مجازات]] کند. اما اقدام مؤثری از سوی ابوبکر صورت نگرفت<ref>محمد بن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۱۰۳ـ۱۰۷؛ ابن شاذان، ص۱۳۳؛ بَلاذری، کتاب فتوح البلدان، ص۹۸ـ۹۹؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۱۴۷، ۲۴۹، ۲۶۹، ۲۷۶ـ۲۸۰؛ دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر. نیز ر.ک. الکورانی، قراءة الجدیده لحروب الرده، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>.
یکی از جنجالی‌ترین رویدادها در [[جنگ‌های ردّه]]، که موجب [[اعتراض]] به ابوبکر و بعداً محل مباحثات مذهبی شد، رویداد مربوط به [[مالک بن نُوَیره]] است. او پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}}، از [[پرداخت زکات]] به [[ابوبکر]] خودداری کرد و [[اموال]] جمع‌آوری شده را میان [[بنی حنظله]] قسمت کرد. به دنبال آن، [[خالد بن ولید]] برای مقابله با مالک به سوی [[سرزمین]] بُطاح حرکت کرد. مالک و یارانش [[تسلیم]] خالد شدند و [[اظهار اسلام]] کردند، اما خالد، مالک و جمعی از افراد قبیله وی را برای تسویه حساب شخصی و انگیزه‌های غیر اخلاقی به قتل رساند و همسر او را به زنی گرفت<ref>[[یعقوبی]]، [[تاریخ یعقوبی]]، ج۲، ص۱۳۱، امینی، [[الغدیر]]، ج ۷، ص۱۶۰. نیز ر.ک. الکورانی، قراءة الجدیده لحروب الرده، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>. این [[اقدام]]، [[اعتراض]] بسیاری از [[صحابه]]، از جمله [[عمر]] را در پی داشت و آنان ضمن [[سرزنش]] خالد به جهت ارتکاب این امر، از ابوبکر خواستند او را برکنار و [[مجازات]] کند. اما اقدام مؤثری از سوی ابوبکر صورت نگرفت<ref>محمد بن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۱۰۳ـ۱۰۷؛ ابن شاذان، ص۱۳۳؛ بَلاذری، کتاب فتوح البلدان، ص۹۸ـ۹۹؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۱۴۷، ۲۴۹، ۲۶۹، ۲۷۶ـ۲۸۰؛ دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر. نیز ر.ک. الکورانی، قراءة الجدیده لحروب الرده، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>.


برخی از [[قبایل عرب]] نیز نمایندگانی به [[مدینه]] فرستادند و پیشنهاد دادند [[نماز]] بخوانند، اما از [[پرداخت زکات]] معاف باشند. [[ابوبکر]] نپذیرفت و توصیه‌های [[عمر]] را که از او خواست یک سال از آنان [[زکات]] نگیرد تا شاید بازگردند، نادیده گرفت. عمر بعداً این [[اقدام]] ابوبکر را ستود<ref>محمد بن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۳۸، ۵۱ـ۵۲؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۲۲ـ۲۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۱، ۲۴۴؛ مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ص۱۲۰.</ref>. فقهای امامی و بیشتر [[اهل سنّت]] مانعین [[زکات]] را از اهل رده به شمار نیاورده و آنان را [[مسلمان]] و [[مؤمن]] دانسته اند<ref>ابن حزم، المُحَلّی، ج ۱۱، ص۱۹۳؛ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۷، ص۲۶۳ـ۲۶۴، ۲۶۷ـ۲۶۸.</ref>.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر.</ref>
برخی از [[قبایل عرب]] نیز نمایندگانی به [[مدینه]] فرستادند و پیشنهاد دادند [[نماز]] بخوانند، اما از [[پرداخت زکات]] معاف باشند. [[ابوبکر]] نپذیرفت و توصیه‌های [[عمر]] را که از او خواست یک سال از آنان [[زکات]] نگیرد تا شاید بازگردند، نادیده گرفت. عمر بعداً این [[اقدام]] ابوبکر را ستود<ref>محمد بن عمر واقدی، کتاب الرِّدَّة، ص۳۸، ۵۱ـ۵۲؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۲۲ـ۲۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۳، ص۲۴۱، ۲۴۴؛ مفید، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، ص۱۲۰.</ref>. فقهای امامی و بیشتر [[اهل سنّت]] مانعین [[زکات]] را از اهل رده به شمار نیاورده و آنان را [[مسلمان]] و [[مؤمن]] دانسته اند<ref>ابن حزم، المُحَلّی، ج ۱۱، ص۱۹۳؛ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۷، ص۲۶۳ـ۲۶۴، ۲۶۷ـ۲۶۸.</ref>.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مقاله "رِدَّه"، محمدرضا ناجی و محترم وکیلی سحر.</ref>
خط ۸۳: خط ۸۴:


== گونه‌های ارتداد قبایل ==  
== گونه‌های ارتداد قبایل ==  
شورشیان علیه [[خلافت]] [[مدینه]] دارای [[فکر]] و انگیزه [[واحدی]] نبودند و از این نظر، ناهمگونند. هر چند نقاط اشتراکی نیز در آنها وجود دارد، اما این ناهمگونی نشان دهنده این مطلب است که شورشیان همه مرتد نبودند، بلکه این دستگاه خلافت بود که برای [[تحکیم]] پایه حکومت خود، بر همه برچسب «ارتداد» زد و این را بهانه [[کشتار]] آنان قرار داد<ref> واقدی، کتاب الردّه، ص۴۸ و ۵۱.</ref>.
شورشیان علیه [[خلافت]] [[مدینه]] دارای [[فکر]] و انگیزه واحدی نبودند و از این نظر، ناهمگونند. هر چند نقاط اشتراکی نیز در آنها وجود دارد، اما این ناهمگونی نشان دهنده این مطلب است که شورشیان همه مرتد نبودند، بلکه این دستگاه خلافت بود که برای [[تحکیم]] پایه حکومت خود، بر همه برچسب «ارتداد» زد و این را بهانه [[کشتار]] آنان قرار داد<ref> واقدی، کتاب الردّه، ص۴۸ و ۵۱.</ref>.


[[اهل]] ردّه در کتاب [[المبسوط]] [[شیخ طوسی]](ره) به دو قسم تقسیم شده‌اند: قومی که بعد اسلام‌شان [[کافر]] شدند که در ارتدادشان شکی نیست. گروه دوم قومی که با وجود [[مسلمان]] بودن از پرداخت زکات خودداری کردند. این گروه که [[اکثریت]] را تشکیل می‌‌دادند، قطعاً از اهل رده نیستند<ref> شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۶۷.</ref>.
[[اهل]] ردّه در کتاب [[المبسوط]] [[شیخ طوسی]](ره) به دو قسم تقسیم شده‌اند: قومی که بعد اسلام‌شان [[کافر]] شدند که در ارتدادشان شکی نیست. گروه دوم قومی که با وجود [[مسلمان]] بودن از پرداخت زکات خودداری کردند. این گروه که [[اکثریت]] را تشکیل می‌‌دادند، قطعاً از اهل رده نیستند<ref> شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۶۷.</ref>.
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش