←تهمت عدم اعتنا به صحابه در اندیشه شیعی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
'''نکته سوم''': [[شیعیان]] و شماری از [[روشنفکران]] [[اهل سنت]]، [[صحابه]] را همانند دیگر روات میدانند که میان آنها چهرههای ممتاز و برجسته بسیاری دیده میشود؛ ولی از آن سو، منافقانی نیز بودند که خود را در صفوف [[مسلمانان]] جا زده بودند، به گونهای که حتی به تعبیر [[قرآن]]، [[پیامبر]]{{صل}} هم آنان را نمیشناخت. | '''نکته سوم''': [[شیعیان]] و شماری از [[روشنفکران]] [[اهل سنت]]، [[صحابه]] را همانند دیگر روات میدانند که میان آنها چهرههای ممتاز و برجسته بسیاری دیده میشود؛ ولی از آن سو، منافقانی نیز بودند که خود را در صفوف [[مسلمانان]] جا زده بودند، به گونهای که حتی به تعبیر [[قرآن]]، [[پیامبر]]{{صل}} هم آنان را نمیشناخت. | ||
قرآن در این باره با خطاب به پیامبر{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>. | قرآن در این باره با خطاب به پیامبر{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>. | ||
به همین دلیل باید همه صحابه را با معیارهای [[علمی]] [[دانش]] [[رجال]] مورد سنجش قرار داد تا در مسائل [[دینی]] به جای صحابه، [[دین]] را از طریق [[منافقان]] تلقی نکرد که در آن صورت، ضربه بزرگی بر پیکر [[اسلام]] و [[فرهنگ دینی]] وارد خواهد شد. | به همین دلیل باید همه صحابه را با معیارهای [[علمی]] [[دانش]] [[رجال]] مورد سنجش قرار داد تا در مسائل [[دینی]] به جای صحابه، [[دین]] را از طریق [[منافقان]] تلقی نکرد که در آن صورت، ضربه بزرگی بر پیکر [[اسلام]] و [[فرهنگ دینی]] وارد خواهد شد.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۸۳-۱۸۸.</ref> | ||
در واقع دیدگاه [[شیعه]] درباره صحابه همان دیدگاه قرآن است. قرآن [[صحابه پیامبر]]{{صل}} را دستکم به سه گروه عمده، تقسیم کرده است: | در واقع دیدگاه [[شیعه]] درباره صحابه همان دیدگاه قرآن است. قرآن [[صحابه پیامبر]]{{صل}} را دستکم به سه گروه عمده، تقسیم کرده است: | ||
===شخصیتهای [[صالح]] و برجسته=== | |||
گروه نخست، چهرههای [[مؤمن]] و [[فداکاری]] هستند که [[خداوند]] در [[مدح]] آنان فرمود: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref>. | |||
شایان ذکر است شاید از تعبیر به {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ}} استفاده شود که [[تابعان]] در صورتی [[اهل]] نجاتاند که در [[نیکیها]] از صحابه [[پیروی]] کنند. مفهومش این است: اولاً ممکن است صحابه مرتکب [[اعمال]] [[ناصالح]] شوند؛ ثانیاً [[تبعیت]] از [[اعمال]] [[ناصالح]] آنها، مایه [[نجات]] نیست؛ در واقع قید «[[احسان]]» در اینجا بیانگر آن است که [[قرآن]] به صورت کلی [[صحابه]] را [[تأیید]] نکرد بلکه به شرط احسان، [[تبعیت]] از آنان را [[امضا]] کرده است؛ به عبارت دیگر میتوان گفت: «احسان» بیان وصف برنامههایی است که از آن [[متابعت]] میشود. روشن است در این صورت «با» در «باحسان» به معنای «فی» است<ref>ر.ک: تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۰۰.</ref>. | شایان ذکر است شاید از تعبیر به {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ}} استفاده شود که [[تابعان]] در صورتی [[اهل]] نجاتاند که در [[نیکیها]] از صحابه [[پیروی]] کنند. مفهومش این است: اولاً ممکن است صحابه مرتکب [[اعمال]] [[ناصالح]] شوند؛ ثانیاً [[تبعیت]] از [[اعمال]] [[ناصالح]] آنها، مایه [[نجات]] نیست؛ در واقع قید «[[احسان]]» در اینجا بیانگر آن است که [[قرآن]] به صورت کلی [[صحابه]] را [[تأیید]] نکرد بلکه به شرط احسان، [[تبعیت]] از آنان را [[امضا]] کرده است؛ به عبارت دیگر میتوان گفت: «احسان» بیان وصف برنامههایی است که از آن [[متابعت]] میشود. روشن است در این صورت «با» در «باحسان» به معنای «فی» است<ref>ر.ک: تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۰۰.</ref>. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۳۰: | ||
همچنین مینویسد: «در جنگ جمل ۱۳۰ نفر از صحابهای که در [[جنگ بدر]] حضور داشتند و ۱۵۰۰ نفر از دیگر صحابه، در رکاب علی{{ع}} در جنگ شرکت داشتند»<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۸۴.</ref>. | همچنین مینویسد: «در جنگ جمل ۱۳۰ نفر از صحابهای که در [[جنگ بدر]] حضور داشتند و ۱۵۰۰ نفر از دیگر صحابه، در رکاب علی{{ع}} در جنگ شرکت داشتند»<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۸۴.</ref>. | ||
[[مسعودی]]، تعداد صحابهای را که در [[جنگ صفین]] در رکاب امیرمؤمنان{{ع}} حاضر شدند ۲۸۰۰ نفر میداند که ۸۷ تن از [[اصحاب]] جنگ بدر و نهصد تن از اصحاب بیعت رضوان بودهاند<ref>مروج الذهب، ج۱، ص۳۱۴.</ref>. | [[مسعودی]]، تعداد صحابهای را که در [[جنگ صفین]] در رکاب امیرمؤمنان{{ع}} حاضر شدند ۲۸۰۰ نفر میداند که ۸۷ تن از [[اصحاب]] جنگ بدر و نهصد تن از اصحاب بیعت رضوان بودهاند<ref>مروج الذهب، ج۱، ص۳۱۴.</ref>. | ||
روشن است که [[شیعه]]، این گروه [[عظیم]] از صحابه را از [[پاکترین]] [[یاران پیامبر]]{{صل}} میداند که مدال [[افتخار]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> را از [[خداوند]] دریافت کردهاند. | روشن است که [[شیعه]]، این گروه [[عظیم]] از صحابه را از [[پاکترین]] [[یاران پیامبر]]{{صل}} میداند که مدال [[افتخار]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> را از [[خداوند]] دریافت کردهاند.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۸۸.</ref> | ||
===[[مؤمنان]] [[خاطی]] و [[فاسق]]=== | |||
گروهی دیگر از یاران پیامبر{{صل}} کسانی هستند که گاه دچار [[خطا]] و [[گناه]] میشد. جالب توجه آنکه [[قرآن]] وقتی صحابه را با تعبیر {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} مورد [[تمجید]] قرار داد به فاصله دو [[آیه]]، به معرفی مؤمنان خاطی پرداخت و فرمود: {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیدهای را با کار ناپسندی دیگر آمیختهاند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>. | |||
قرآن حتی برخی از آنها را با واژه «فاسق» توصیف کرده میگوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. | قرآن حتی برخی از آنها را با واژه «فاسق» توصیف کرده میگوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. | ||
بنا بر نظر [[مفسران]] این [[آیه]] درباره «[[ولید بن عقبه]]» است که از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} محسوب میشود. حتی [[پیامبر]]{{صل}} [[مأموریت]] [[جمعآوری زکات]] [[بنی المصطلق]] را به وی سپرد؛ ولی وی به دلیل عداوتی که با آن [[قبیله]] داشت خبر آورد که آنان حاضر به [[پرداخت زکات]] نیستند، با این خبر [[مسلمانان]] آماده [[پیکار]] شدند که [[خداوند]] با [[نزول]] این آیه، ولید بن عقبه را [[فاسق]] خواند<ref>تفسیر عبد الرزاق، ج۳، ص۲۳۱.</ref>. | بنا بر نظر [[مفسران]] این [[آیه]] درباره «[[ولید بن عقبه]]» است که از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} محسوب میشود. حتی [[پیامبر]]{{صل}} [[مأموریت]] [[جمعآوری زکات]] [[بنی المصطلق]] را به وی سپرد؛ ولی وی به دلیل عداوتی که با آن [[قبیله]] داشت خبر آورد که آنان حاضر به [[پرداخت زکات]] نیستند، با این خبر [[مسلمانان]] آماده [[پیکار]] شدند که [[خداوند]] با [[نزول]] این آیه، ولید بن عقبه را [[فاسق]] خواند<ref>تفسیر عبد الرزاق، ج۳، ص۲۳۱.</ref>.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۹۱.</ref> | ||
===[[منافقان]]=== | |||
گروه سوم از اطرافیان پیامبر{{صل}} کسانی بودند که چهره [[حقیقی]] خود را پنهان کرده، خویش را در صفوف مسلمانان به عنوان [[صحابه]] جا زدند؛ ولی همواره با انواع [[دسیسهها]] از [[پیشرفت]] [[اسلام]] و مسلمانان جلوگیری میکردند. | |||
شایان توجه آنکه [[قرآن]] در معرفی این چهرهها مزوّر، بیدرنگ پس از یاد کرد {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> چنین میفرماید: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>. | شایان توجه آنکه [[قرآن]] در معرفی این چهرهها مزوّر، بیدرنگ پس از یاد کرد {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> چنین میفرماید: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>. | ||
گفتنی است [[سوره توبه]] به [[باور]] اکثر [[مفسران اهل سنت]]، آخرین سورهای است که بر پیامبر{{صل}} نازل شده است. از آنجا که در [[زمان]] نزول سوره توبه [[منافق]] سرشناسی چون عبدالله بن أبی در قید [[حیات]] نبود، استفاده میشود که منظور از منافقان در این آیه، باید منافقان دیگری باشند که تا روزهای آخر [[عمر پیامبر]]{{صل}} در اطراف ایشان پرسه میزدند و به حسب ظاهر، آن حضرت آنان را نمیشناخت!! | گفتنی است [[سوره توبه]] به [[باور]] اکثر [[مفسران اهل سنت]]، آخرین سورهای است که بر پیامبر{{صل}} نازل شده است. از آنجا که در [[زمان]] نزول سوره توبه [[منافق]] سرشناسی چون عبدالله بن أبی در قید [[حیات]] نبود، استفاده میشود که منظور از منافقان در این آیه، باید منافقان دیگری باشند که تا روزهای آخر [[عمر پیامبر]]{{صل}} در اطراف ایشان پرسه میزدند و به حسب ظاهر، آن حضرت آنان را نمیشناخت!! | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۴: | ||
حال اگر در آخرین سال [[نزول قرآن]] چنین چهرههای پنهانی میان مسلمانان باشند آیا رواست که این [[حقیقت]] را نادیده گرفت و همه اطرافیان [[پیامبر]]{{صل}} را فوق [[جرح و تعدیل]] دانست؟ مگر پس از این [[سوره]] و [[آیه]]، مطلب جدیدی درباره این چهرههای پنهان نازل شده است؟! | حال اگر در آخرین سال [[نزول قرآن]] چنین چهرههای پنهانی میان مسلمانان باشند آیا رواست که این [[حقیقت]] را نادیده گرفت و همه اطرافیان [[پیامبر]]{{صل}} را فوق [[جرح و تعدیل]] دانست؟ مگر پس از این [[سوره]] و [[آیه]]، مطلب جدیدی درباره این چهرههای پنهان نازل شده است؟! | ||
با توجه به این [[واقعیت]] است که [[شیعه]] [[عقیده]] دارد از این سه گروه، تنها گروه نخست از [[ملکه عدالت]] برخوردارند و تنها آنان هستند که مدال [[افتخار]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} را از [[خدا]] به سینه آویختهاند و اما دو گروه دیگر، از چنین امتیازی برخوردار نیستند. | با توجه به این [[واقعیت]] است که [[شیعه]] [[عقیده]] دارد از این سه گروه، تنها گروه نخست از [[ملکه عدالت]] برخوردارند و تنها آنان هستند که مدال [[افتخار]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} را از [[خدا]] به سینه آویختهاند و اما دو گروه دیگر، از چنین امتیازی برخوردار نیستند. | ||
از این رو لازم است پیش از هر چیز، [[صحابه]] را با معیارهای [[علمی]] [[دانش]] [[رجال]] سنجید تا ناخواسته گرفتار [[جهالت]] و [[نادانی]] نشد. | از این رو لازم است پیش از هر چیز، [[صحابه]] را با معیارهای [[علمی]] [[دانش]] [[رجال]] سنجید تا ناخواسته گرفتار [[جهالت]] و [[نادانی]] نشد.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۹۲.</ref> | ||
'''نکته چهارم''': کسانی که به [[عدالت]] جمیع [[صحابه]] معتقدند برای [[اثبات]] ادعای خویش به آیاتی [[تمسک]] میکنند که نه تنها وافی به مقصودشان نیست، بلکه به عکس، آن [[آیات]] به خلاف ادعای آنان بیشتر دلالت دارد. | '''نکته چهارم''': کسانی که به [[عدالت]] جمیع [[صحابه]] معتقدند برای [[اثبات]] ادعای خویش به آیاتی [[تمسک]] میکنند که نه تنها وافی به مقصودشان نیست، بلکه به عکس، آن [[آیات]] به خلاف ادعای آنان بیشتر دلالت دارد. | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۶۲: | ||
# [[منفعت]] طلبانی که برای [[گرفتن زکات]] ایمان آوردهاند: قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ...}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | # [[منفعت]] طلبانی که برای [[گرفتن زکات]] ایمان آوردهاند: قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ...}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>. | ||
# [[فرصت]] طلبانی که برای بازگشت به [[کفر]]، [[منتظر]] فرصت بودند: قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ}}<ref>«و برخی از تازیان بیاباننشین آنچه هزینه میکنند غرامت میشمارند و برای شما انتظار پیشامدها را میکشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.</ref>. | # [[فرصت]] طلبانی که برای بازگشت به [[کفر]]، [[منتظر]] فرصت بودند: قرآن در این باره میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ}}<ref>«و برخی از تازیان بیاباننشین آنچه هزینه میکنند غرامت میشمارند و برای شما انتظار پیشامدها را میکشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.</ref>. | ||
یادکرد [[قرآن]] از این اصناف و گروهها بیانگر آن است که نمیتوان همه [[صحابه]] را به یک چشم نگاه کرد و همه را فوق [[جرح و تعدیل]] دانست. | یادکرد [[قرآن]] از این اصناف و گروهها بیانگر آن است که نمیتوان همه [[صحابه]] را به یک چشم نگاه کرد و همه را فوق [[جرح و تعدیل]] دانست.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۹۴.</ref> | ||
===[[آیات]] توبیخی عام=== | ===[[آیات]] توبیخی عام=== | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۶: | ||
#ناهمسانی گفتار و [[کردار]]: [[قرآن]] به [[مسلمانان]] خطاب کرده، میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چرا چیزی میگویید که (خود) انجام نمیدهید؟» سوره صف، آیه ۲.</ref>. | #ناهمسانی گفتار و [[کردار]]: [[قرآن]] به [[مسلمانان]] خطاب کرده، میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چرا چیزی میگویید که (خود) انجام نمیدهید؟» سوره صف، آیه ۲.</ref>. | ||
# [[منت نهادن]] برای [[اسلام آوردن]]: قرآن با اشاره به این مطلب میفرماید: {{متن قرآن|يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بر تو منّت مینهند که اسلام آوردهاند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت مینهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست میگویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.</ref>. | # [[منت نهادن]] برای [[اسلام آوردن]]: قرآن با اشاره به این مطلب میفرماید: {{متن قرآن|يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بر تو منّت مینهند که اسلام آوردهاند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت مینهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست میگویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.</ref>. | ||
#چشم چرانی در [[نماز جماعت]]: برخی در [[شأن نزول آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ}}<ref>«و به یقین پیشینیان شما را میشناسیم و بیگمان پسینیان شما را نیز میشناسیم» سوره حجر، آیه ۲۴.</ref> [[روایت]] کردهاند که زنی [[زیبا]] در نماز جماعت [[پیامبر]]{{صل}} حاضر میشد، برخی از [[صحابه]] برای آنکه چشمشان به آن [[زن]] نیفتد خود را به صف اول میرساندند؛ ولی برخی هم به عکس برای چشمچرانی خود را به آخر صف میرساندند تا بتوانند در حال [[رکوع]] از زیر دستان خود به آن زن بنگرند، که این [[آیه]] در [[توبیخ]] آنها نازل شد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۵۳؛ سنن الکبری، ج۳، ص۹۸: {{متن حدیث|عن ابن عباس قال: كانت تصلي خلف رسول الله أمرأة حسناء من أحسن الناس و كان بعض القوم يستقدم في الصف الأول لأن لا يراها و يستأخر بعضهم حتى يكون في الصف المؤخر فإذا ركع، قال: هكذا، و نظر من تحت إبطه وجافي يديه، فأنزل الله عز و جل في شأنهما: {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ}}}}، آنگاه حاکم میافزاید: {{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه}}. </ref>. | #چشم چرانی در [[نماز جماعت]]: برخی در [[شأن نزول آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ}}<ref>«و به یقین پیشینیان شما را میشناسیم و بیگمان پسینیان شما را نیز میشناسیم» سوره حجر، آیه ۲۴.</ref> [[روایت]] کردهاند که زنی [[زیبا]] در نماز جماعت [[پیامبر]]{{صل}} حاضر میشد، برخی از [[صحابه]] برای آنکه چشمشان به آن [[زن]] نیفتد خود را به صف اول میرساندند؛ ولی برخی هم به عکس برای چشمچرانی خود را به آخر صف میرساندند تا بتوانند در حال [[رکوع]] از زیر دستان خود به آن زن بنگرند، که این [[آیه]] در [[توبیخ]] آنها نازل شد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۵۳؛ سنن الکبری، ج۳، ص۹۸: {{متن حدیث|عن ابن عباس قال: كانت تصلي خلف رسول الله أمرأة حسناء من أحسن الناس و كان بعض القوم يستقدم في الصف الأول لأن لا يراها و يستأخر بعضهم حتى يكون في الصف المؤخر فإذا ركع، قال: هكذا، و نظر من تحت إبطه وجافي يديه، فأنزل الله عز و جل في شأنهما: {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ}}}}، آنگاه حاکم میافزاید: {{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه}}. </ref>.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۹۵.</ref> | ||
===[[آیات]] توبیخی خاص=== | ===[[آیات]] توبیخی خاص=== | ||
خط ۲۸۱: | خط ۲۸۴: | ||
# [[ثعلبة بن حاطب]]، همان [[صحابی]] که همیشه در [[نماز جماعت]] پیامبر{{صل}} حاضر بود؛ ولی با [[اصرار]]، از پیامبر{{صل}} خواست تا [[دعا]] کند خداوند [[مال]] بسیار به وی دهد و چون مالش بسیار شد همه چیز را فراموش کرد، حتی حاضر به [[پرداخت زکات]] نشد، تا آنکه [[آیه]] ذیل دربارهاش نازل شد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.</ref> | # [[ثعلبة بن حاطب]]، همان [[صحابی]] که همیشه در [[نماز جماعت]] پیامبر{{صل}} حاضر بود؛ ولی با [[اصرار]]، از پیامبر{{صل}} خواست تا [[دعا]] کند خداوند [[مال]] بسیار به وی دهد و چون مالش بسیار شد همه چیز را فراموش کرد، حتی حاضر به [[پرداخت زکات]] نشد، تا آنکه [[آیه]] ذیل دربارهاش نازل شد: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بیچون و چرا زکات خواهیم داد و بیگمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.</ref> | ||
#سه تن از متخلفان از [[جنگ تبوک]] که [[مسلمانان]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}} با آنان [[قطع رابطه]] کردند و این آیه درباره آنان نازل شد: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>. | #سه تن از متخلفان از [[جنگ تبوک]] که [[مسلمانان]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}} با آنان [[قطع رابطه]] کردند و این آیه درباره آنان نازل شد: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>. | ||
این موارد تنها بخشی از آیاتی است که درباره [[صحابه]] نازل شده است. بیگمان اگر در موضوع دیگری غیر از این موضوع (صحابه) تنها یک آیه خاص نازل میشد، کافی بود عمومیت عام را تخصیص بزند؛ ولی چون موضوع موضوع صحابه است، از این رو با وجود این همه آیه خاص، عمومیت ادعای {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ}} از دیدگاه برخیها همچنان غیرقابل خدشه است!! | این موارد تنها بخشی از آیاتی است که درباره [[صحابه]] نازل شده است. بیگمان اگر در موضوع دیگری غیر از این موضوع (صحابه) تنها یک آیه خاص نازل میشد، کافی بود عمومیت عام را تخصیص بزند؛ ولی چون موضوع موضوع صحابه است، از این رو با وجود این همه آیه خاص، عمومیت ادعای {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ}} از دیدگاه برخیها همچنان غیرقابل خدشه است!!<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۹۸.</ref> | ||
نکته پنجم: مدعیان [[عدالت]] جمیع صحابه، افزون بر [[آیات قرآن]]، به [[روایات]] نیز [[تمسک]] کردهاند. از جمله، آنان از [[قول پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل میکنند که فرمود: {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ}}؛ «اصحابم همانند ستارگاناند به هر یک [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] میشوید»<ref>عمده الباری، ج۱۰، ص۲۰۲؛ مسند عبد بن حمید، ص۲۵۱. </ref>. | نکته پنجم: مدعیان [[عدالت]] جمیع صحابه، افزون بر [[آیات قرآن]]، به [[روایات]] نیز [[تمسک]] کردهاند. از جمله، آنان از [[قول پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل میکنند که فرمود: {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ}}؛ «اصحابم همانند ستارگاناند به هر یک [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] میشوید»<ref>عمده الباری، ج۱۰، ص۲۰۲؛ مسند عبد بن حمید، ص۲۵۱. </ref>. | ||
و فرمود: {{متن حدیث|الله الله في أصحابي لاتتخذوهم غرضا من بعدي، من أحبهم فبحبي أحبهم و من أبغضهم فيبغضي أبغضهم}}؛ «[[خدا]] را خدا را درباره اصحابم، آنان را پس از من مورد [[هجوم]] قرار ندهید، هر کس آنان را [[دوست]] بدارد من آنان را دوست داشته و هر کس آنان را [[دشمن]] بدارد من آنان را دشمن بدارم»<ref>مسند احمد، ج۵، ص۵۴؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۸۵.</ref>. | و فرمود: {{متن حدیث|الله الله في أصحابي لاتتخذوهم غرضا من بعدي، من أحبهم فبحبي أحبهم و من أبغضهم فيبغضي أبغضهم}}؛ «[[خدا]] را خدا را درباره اصحابم، آنان را پس از من مورد [[هجوم]] قرار ندهید، هر کس آنان را [[دوست]] بدارد من آنان را دوست داشته و هر کس آنان را [[دشمن]] بدارد من آنان را دشمن بدارم»<ref>مسند احمد، ج۵، ص۵۴؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۸۵.</ref>. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۱۴: | ||
# [[طلحه]] و [[زبیر]] که [[جنگ]] خونینی را علیه [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} به راه انداختند به گونهای که هزارن تن در آن جنگ کشته شدند، از صحابه پیامبر{{صل}} بودهاند<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۲.</ref>. | # [[طلحه]] و [[زبیر]] که [[جنگ]] خونینی را علیه [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} به راه انداختند به گونهای که هزارن تن در آن جنگ کشته شدند، از صحابه پیامبر{{صل}} بودهاند<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۲.</ref>. | ||
# [[معاویة بن ابی سفیان]] - [[خال المؤمنین]] - از دیگر کسانی است که نام «صحابه» را با خود یدک میکشد؛ ولی دستان وی به [[خون]] هزاران بیگناه آغشته است. [[حجر بن عدی]] - [[صحابه]] نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} به اتفاق شش تن از یارانش، به دستور [[معاویه]] به [[شهادت]] رسیدند<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۸، ص۲۷.</ref>. معاویه از [[خلیفه]] به [[حق]] [[مسلمانان]] [[پیروی]] نکرد و [[جنگ صفین]] را با هزاران کشته و مجروح به راه انداخت. در این [[جنگ]] بزرگانی از صحابه چون [[عمار یاسر]] به شهادت رسیدند<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۲.</ref>. | # [[معاویة بن ابی سفیان]] - [[خال المؤمنین]] - از دیگر کسانی است که نام «صحابه» را با خود یدک میکشد؛ ولی دستان وی به [[خون]] هزاران بیگناه آغشته است. [[حجر بن عدی]] - [[صحابه]] نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} به اتفاق شش تن از یارانش، به دستور [[معاویه]] به [[شهادت]] رسیدند<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۸، ص۲۷.</ref>. معاویه از [[خلیفه]] به [[حق]] [[مسلمانان]] [[پیروی]] نکرد و [[جنگ صفین]] را با هزاران کشته و مجروح به راه انداخت. در این [[جنگ]] بزرگانی از صحابه چون [[عمار یاسر]] به شهادت رسیدند<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۲.</ref>. | ||
جالب توجه آنکه [[قرآن]] در وصف صحابه فرمود: {{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>؛ بنابراین اگر بین دو گروه از [[صحابی]] [[جنگی]] اتفاق بیفتد، حداقل باید یکی از دو طرف را «صحابه» ندانست؛ زیرا با نشانهای که قرآن داده اگر هر دو طرف از صحابه بودند، بین آنها جنگی رخ نمیداد، حال که بین آنان جنگی اتفاق افتاده است؛ پس به ناچار باید پذیرفت که عنوان صحابه نسبت به یکی از دو طرف [[مخاصمه]] صادق نیست. با این توضیح درباره [[جنگ جمل]] و [[صفین]] چه باید گفت؟ آیا [[خدا]] را [[تکذیب]] کنیم یا بپذیریم که یکی از دو طرف صحابی نیستند؟ | جالب توجه آنکه [[قرآن]] در وصف صحابه فرمود: {{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>؛ بنابراین اگر بین دو گروه از [[صحابی]] [[جنگی]] اتفاق بیفتد، حداقل باید یکی از دو طرف را «صحابه» ندانست؛ زیرا با نشانهای که قرآن داده اگر هر دو طرف از صحابه بودند، بین آنها جنگی رخ نمیداد، حال که بین آنان جنگی اتفاق افتاده است؛ پس به ناچار باید پذیرفت که عنوان صحابه نسبت به یکی از دو طرف [[مخاصمه]] صادق نیست. با این توضیح درباره [[جنگ جمل]] و [[صفین]] چه باید گفت؟ آیا [[خدا]] را [[تکذیب]] کنیم یا بپذیریم که یکی از دو طرف صحابی نیستند؟<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۲۰۰-۲۰۶.</ref> | ||
===توجیهات ناروا=== | ===توجیهات ناروا=== | ||
خط ۳۲۵: | خط ۳۲۹: | ||
آیا از نظر [[وهابیان]] این [[پیامبران بزرگ الهی]]، [[مجتهد]] نبودند؟ چرا ترک اولیهای آنان نزد [[خداوند]] از باب [[اجتهاد]] محسوب نشد؟ چرا به فرض، اگر [[خطا]] هم میکردند به جای این همه [[عتاب]] و خطاب، مستحق [[ثواب الهی]] نشدند؟ امتیازی که وهابیان برای [[صحابه پیامبر]]{{صل}} قائل شدند! | آیا از نظر [[وهابیان]] این [[پیامبران بزرگ الهی]]، [[مجتهد]] نبودند؟ چرا ترک اولیهای آنان نزد [[خداوند]] از باب [[اجتهاد]] محسوب نشد؟ چرا به فرض، اگر [[خطا]] هم میکردند به جای این همه [[عتاب]] و خطاب، مستحق [[ثواب الهی]] نشدند؟ امتیازی که وهابیان برای [[صحابه پیامبر]]{{صل}} قائل شدند! | ||
اگر [[صحابی]] بودن دارای این همه امتیاز است، چرا وهابیان حاضر نیستند یک دهم این امتیازات را برای [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} قائل باشند؟! چرا آنان که [[آیه تطهیر]] درباره آنها نازل شد، این همه مورد [[بغض]] و [[کینه]] وهابیان هستند؟!! آیا [[جایگاه اهل بیت]]، از منظر وهابیان به اندازه [[صحابه]] هم نیست؟! | اگر [[صحابی]] بودن دارای این همه امتیاز است، چرا وهابیان حاضر نیستند یک دهم این امتیازات را برای [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} قائل باشند؟! چرا آنان که [[آیه تطهیر]] درباره آنها نازل شد، این همه مورد [[بغض]] و [[کینه]] وهابیان هستند؟!! آیا [[جایگاه اهل بیت]]، از منظر وهابیان به اندازه [[صحابه]] هم نیست؟!<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۲۰۶.</ref> | ||
نکته هفتم: هر چند تحلیل [[حدیث]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ}} به صورت گذرا ضمن مبحث گذشته روشن شده است، از آنجا که این [[حدیث]] بیش از [[احادیث]] دیگر مورد استناد [[وهابیان]] است به صورت مستقل به آن پرداخته میشود: | |||
'''نکته هفتم''': هر چند تحلیل [[حدیث]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ}} به صورت گذرا ضمن مبحث گذشته روشن شده است، از آنجا که این [[حدیث]] بیش از [[احادیث]] دیگر مورد استناد [[وهابیان]] است به صورت مستقل به آن پرداخته میشود: | |||
برابر نقل، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مثل أصحابي مثل النجوم يهتدي بها فبأيهم أخذتم بقوله اهتديتم}}؛ «[[یاران]] من مانند ستارگاناند به سخن هر یک از آنان گوش فرا دهید، [[هدایت]] میشوید»<ref>منتخب مسند عبد بن حمید، ص۲۵۰.</ref>. | برابر نقل، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مثل أصحابي مثل النجوم يهتدي بها فبأيهم أخذتم بقوله اهتديتم}}؛ «[[یاران]] من مانند ستارگاناند به سخن هر یک از آنان گوش فرا دهید، [[هدایت]] میشوید»<ref>منتخب مسند عبد بن حمید، ص۲۵۰.</ref>. | ||
در این که اساساً چنین [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} صادر شده باشد یا نه، سخن بسیاری است، برخی از [[محققان]] در صدور چنین متنی به صورت جدی تردید دارند<ref>ر.ک: مقاله «بازخوانی حدیث اقتدا و اهتدا»، از محمد فاکر میبدی، دو فصلنامه حدیثپژوهی، سال اول، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۸۸.</ref>. | در این که اساساً چنین [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} صادر شده باشد یا نه، سخن بسیاری است، برخی از [[محققان]] در صدور چنین متنی به صورت جدی تردید دارند<ref>ر.ک: مقاله «بازخوانی حدیث اقتدا و اهتدا»، از محمد فاکر میبدی، دو فصلنامه حدیثپژوهی، سال اول، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۸۸.</ref>. | ||
خط ۳۵۷: | خط ۳۶۲: | ||
«کسی که ممکن است غلط یا [[سهو]] داشته باشد، [[عصمت]] ندارد؛ از این رو قولش حجت نیست، در این صورت چگونه میتوان به قول او [[احتجاج]] کرد؟ چگونه ممکن است برای گروهی عصمت قائل شد، در حالی که بین خودشان [[اختلافات]] بسیاری وجود داشته است؟ چگونه میتوان احتمال داد در حالی که صحابه خود اتفاق نمودهاند بر این که میتوان با اقوال و [[رفتار]] صحابی [[مخالفت]] نمود»<ref>المستصفی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>. | «کسی که ممکن است غلط یا [[سهو]] داشته باشد، [[عصمت]] ندارد؛ از این رو قولش حجت نیست، در این صورت چگونه میتوان به قول او [[احتجاج]] کرد؟ چگونه ممکن است برای گروهی عصمت قائل شد، در حالی که بین خودشان [[اختلافات]] بسیاری وجود داشته است؟ چگونه میتوان احتمال داد در حالی که صحابه خود اتفاق نمودهاند بر این که میتوان با اقوال و [[رفتار]] صحابی [[مخالفت]] نمود»<ref>المستصفی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>. | ||
[[شیعیان]] برابر [[آموزههای قرآنی]]، برای [[داوری]] درباره صلاحیت افراد، تنها معیارهای [[قرآنی]] را اصل و مبنا قرار دادهاند و برای احدی معیاری غیر از [[تقوا]] نمیپذیرند؛ از این رو نزد آنان بین [[صحابی]] یا غیر صحابی فرقی نیست. بین [[صحابه]] انسانهای ممتازی بودند که هرگز از [[مسیر حق]] [[منحرف]] نشدند؛ ولی از آن طرف، کسانی هم بودند که پس از [[ارتحال پیامبر]]{{صل}} به قهقرا برگشتند؛ بنابراین نمیتوان همه آنان را به یک چشم نگاه کرد. | [[شیعیان]] برابر [[آموزههای قرآنی]]، برای [[داوری]] درباره صلاحیت افراد، تنها معیارهای [[قرآنی]] را اصل و مبنا قرار دادهاند و برای احدی معیاری غیر از [[تقوا]] نمیپذیرند؛ از این رو نزد آنان بین [[صحابی]] یا غیر صحابی فرقی نیست. بین [[صحابه]] انسانهای ممتازی بودند که هرگز از [[مسیر حق]] [[منحرف]] نشدند؛ ولی از آن طرف، کسانی هم بودند که پس از [[ارتحال پیامبر]]{{صل}} به قهقرا برگشتند؛ بنابراین نمیتوان همه آنان را به یک چشم نگاه کرد.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۲۰۶-۲۱۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |