منشأ دين: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.
[[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. در این باره دو [[پرسش]] بنیادی مطرح است: [[دین]] از کجا سرچشمه گرفته است؟ و علت [[دینداری]] [[انسان]] چیست<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲؛ دین‌شناسی‌، ۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> نظریه‌های [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای می‌گیرند.


== ویژگی نظریه [[الحادی]] ==
== ویژگی نظریه [[الحادی]] ==
نظریه‌های [[الحادی]] که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:  
نظریه‌های [[الحادی]] که بیشتر فرضیه‌اند تا نظریه، دو ویژگی اساسی دارند:  
# تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.  
# تکامل‌گرایند و در نتیجه [[ادیان]] را در آغاز دارای صورتی ساده و ابتدایی دانسته و [[ادیان]] پیچیده را صورت [[تکامل]] یافتۀ آن می‌خوانند.  
# با [[نفی]] منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض در نظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد روان‌شناختی و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ گرایش به دین و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های روانی یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] بیان و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
# با [[نفی]] منشأ فراطبیعی برای پیدایش [[دین]]، نبود [[خداوند]] را بدون هیچ دلیلی به عنوان پیش‌فرض در نظر گرفته و تلاش می‌کنند با رویکرد روان‌شناختی و جامعه‌شناختی [[منشأ دین]] را نیازهای گوناگون بشری معرفی کنند. در نظریه‌های [[الحادی]]، منشأ گرایش به دین و منشأ پیدایش آن یک چیز است؛ ابتدا زمینه‌های روانی یا [[اجتماعی]] مؤثر در پیدایش [[خداباوری]] بیان و سپس به [[تبیین]] عواملی پرداخته می‌شود که [[باور]] یادشده را به شکل [[دینی]] درآورده و موجب شکل‌گیری [[ادیان]] شده است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۳۷؛ مجموعه آثار، مطهری، ج۳، ص۵۴۸-۵۴۹، «فطرت»؛ درآمدی بر منشأ دین، ص۱۶-۱۳، ۲۰-۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>


== سه رویکرد نظریه [[الحادی]] درباره [[منشأ دین]] ==
== سه رویکرد نظریه [[الحادی]] درباره [[منشأ دین]] ==
بنابر نظریۀ [[الحادی]] دربارۀ [[منشأ دین]]، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد:
بنابر نظریۀ [[الحادی]] دربارۀ [[منشأ دین]]، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد:
=== دیدگاه [[جامعه]] شناختی ===
=== دیدگاه [[جامعه]] شناختی ===
محور آموزه‌های همۀ [[ادیان]] تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و منشأ همۀ آنها توتم پرستی است. در [[حقیقت]] [[پرستش]] توتم نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. اقوام ابتدایی روح جمعی خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فردی است. اصل توتمی یا روح جمعی در قالب مراسم مذهبی به اوج خود رسیده و [[باور]] به عالم [[برتر]] و در مراحل بعدی [[باور]] به خدای واحد در آنها شکل می‌گیرد<ref>دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. بر اساس نظریه کارکرگرایی امیل دورکیم توتم‌پرستی ([[دین]] [[قبایل]] بومی استرالیا) ساده‌ترین [[دین]] موجود و ابتدایی‌ترین شکل [[دینداری]] در دوران کنونی است. او [[معتقد]] است گونه‌های دیگر [[پرستش]] [[دینی]] از همین جا برخاسته‌اند. توتم نیرویی قدرتمند، پنهان، بی‌نام و نشان و غیر متشخص است که در طول زمان به صورت‌های گوناگون از جمله مفهوم [[خدا]] تجلی یافته است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۱۷۳-۱۷۴؛ منشأ دین، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۱۴-۱۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
محور آموزه‌های همۀ [[ادیان]] تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و منشأ همۀ آنها توتم پرستی است. در [[حقیقت]] [[پرستش]] توتم نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. اقوام ابتدایی روح جمعی خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فردی است. اصل توتمی یا روح جمعی در قالب مراسم مذهبی به اوج خود رسیده و [[باور]] به عالم [[برتر]] و در مراحل بعدی [[باور]] به خدای واحد در آنها شکل می‌گیرد<ref>دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. بر اساس نظریه کارکرگرایی امیل دورکیم توتم‌پرستی ([[دین]] [[قبایل]] بومی استرالیا) ساده‌ترین [[دین]] موجود و ابتدایی‌ترین شکل [[دینداری]] در دوران کنونی است. او [[معتقد]] است گونه‌های دیگر [[پرستش]] [[دینی]] از همین جا برخاسته‌اند. توتم نیرویی قدرتمند، پنهان، بی‌نام و نشان و غیر متشخص است که در طول زمان به صورت‌های گوناگون از جمله مفهوم [[خدا]] تجلی یافته است<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۱۷۳-۱۷۴؛ منشأ دین، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۱۴-۱۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>


==== نقد دیدگاه [[جامعه]] شناختی ====
==== نقد دیدگاه [[جامعه]] شناختی ====
این رویکرد با [[دلایل]] مفصلی رد شده است<ref>درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref>:  
این رویکرد با [[دلایل]] مفصلی رد شده است<ref>درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref>:  
# آنچه به همۀ [[ادیان]] نسبت داده می‌شود، مبتنی بر استقرای ناقص دربارۀ یک قبیلۀ استرالیایی است، روشن است [[معتقدات]] یکی قبیلۀ دور افتاده را نمی‌توان به همۀ [[ادیان]] نسبت داد<ref>آموزش دین ص ۷۷ ـ ۸۵؛ جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰.</ref>.  
# آنچه به همۀ [[ادیان]] نسبت داده می‌شود، مبتنی بر استقرای ناقص دربارۀ یک قبیلۀ استرالیایی است، روشن است [[معتقدات]] یکی قبیلۀ دور افتاده را نمی‌توان به همۀ [[ادیان]] نسبت داد<ref>آموزش دین ص ۷۷ ـ ۸۵؛ جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰.</ref>.  
# بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می‌‌کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنانکه حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای یکپارچگی و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، [[جامعۀ بشری]] را به دو [[قطب]] [[حق و باطل]] تقسیم می‌کند<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۴۳۲.</ref>. دورکیم با معرفی [[دین]] به عنوان تجلی روح جمعی، [[قداست]] [[دین]] را زدوده است و نقش [[خداوند]] و [[انبیای الهی]]، در پیدایش [[ادیان الهی]] و ابعاد و آموزه‌های فردی [[ادیان]] نادیده گرفته شده است<ref>منشأ دین، ص۱۲۴.</ref>. [[ادیان الهی]] از آغاز پیدایش [[جامعۀ بشری]] به عنوان اصلی‌ترین و تنها جریان معارض با همۀ گونه‌های [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] به تقابل با آنها پرداخته‌اند و بر این اساس [[یگانه‌پرستی]] نمی‌تواند یکی از اشکال توتم‌پرستی باشد که متناسب با تحول [[جامعه]] شکل نوینی به خود گرفته است<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.
# بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می‌‌کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنانکه حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای یکپارچگی و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، [[جامعۀ بشری]] را به دو [[قطب]] [[حق و باطل]] تقسیم می‌کند<ref>جامعه‌شناسی دین، ص۱۸۰؛ منشأ دین، ص۱۲۰، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۴۳۲.</ref>. دورکیم با معرفی [[دین]] به عنوان تجلی روح جمعی، [[قداست]] [[دین]] را زدوده است و نقش [[خداوند]] و [[انبیای الهی]]، در پیدایش [[ادیان الهی]] و ابعاد و آموزه‌های فردی [[ادیان]] نادیده گرفته شده است<ref>منشأ دین، ص۱۲۴.</ref>. [[ادیان الهی]] از آغاز پیدایش [[جامعۀ بشری]] به عنوان اصلی‌ترین و تنها جریان معارض با همۀ گونه‌های [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] به تقابل با آنها پرداخته‌اند و بر این اساس [[یگانه‌پرستی]] نمی‌تواند یکی از اشکال توتم‌پرستی باشد که متناسب با تحول [[جامعه]] شکل نوینی به خود گرفته است<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.


=== دیدگاه روان‌شناختی ===
=== دیدگاه روان‌شناختی ===
خط ۵۰: خط ۵۰:
# برخلاف دیدگاه مارکس، [[ادیان توحیدی]] همواره از میان طبقات ضعیف [[جامعه]] [[ظهور]] کرده‌اند. [[حضرت موسی]] {{ع}} از میان جامعه ضعیف بود که [[فرعون]] آنان را به [[استضعاف]]، [[بردگی]] و [[استعمار]] کشیده بود<ref>سوره قصص، آیه۴.</ref>. خود آن حضرت به رغم اینکه در میان طبقه [[حاکم]] «[[قصر]] [[فرعون]]» و اشراف [[زندگی]] کرده بود، بر ضد منافع آن طبقه [[قیام]] کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[فقر]] و یتیمی بزرگ شده بود<ref>سوره ضحی، آیه: ۶-۸.</ref>؛ [[پیروان]] آن حضرت نیز بیشتر از طبقه فرودست [[جامعه]] بودند؛ مانند [[بلال حبشی]]، صُهَیب رومی، [[عمار]]، [[یاسر]]، [[سمیه]] و [[ابوذر]]. همچنین برخلاف دیدگاه مارکس مبنی بر افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها، همه [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در برابر [[قوم]] [[حاکم]] و مسلط مانند نمرود، [[فرعون]]، [[قارون]]، [[ابوسفیان]] و طبقات اشراف قرار گرفته و با آنان درافتادند.
# برخلاف دیدگاه مارکس، [[ادیان توحیدی]] همواره از میان طبقات ضعیف [[جامعه]] [[ظهور]] کرده‌اند. [[حضرت موسی]] {{ع}} از میان جامعه ضعیف بود که [[فرعون]] آنان را به [[استضعاف]]، [[بردگی]] و [[استعمار]] کشیده بود<ref>سوره قصص، آیه۴.</ref>. خود آن حضرت به رغم اینکه در میان طبقه [[حاکم]] «[[قصر]] [[فرعون]]» و اشراف [[زندگی]] کرده بود، بر ضد منافع آن طبقه [[قیام]] کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[فقر]] و یتیمی بزرگ شده بود<ref>سوره ضحی، آیه: ۶-۸.</ref>؛ [[پیروان]] آن حضرت نیز بیشتر از طبقه فرودست [[جامعه]] بودند؛ مانند [[بلال حبشی]]، صُهَیب رومی، [[عمار]]، [[یاسر]]، [[سمیه]] و [[ابوذر]]. همچنین برخلاف دیدگاه مارکس مبنی بر افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها، همه [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در برابر [[قوم]] [[حاکم]] و مسلط مانند نمرود، [[فرعون]]، [[قارون]]، [[ابوسفیان]] و طبقات اشراف قرار گرفته و با آنان درافتادند.
# براساس دیدگاه مارکس، همۀ [[آموزه‌های دینی]] باید در راستای تأمین منافع طبقۀ [[حاکمان]] و اغنیا باشند، در حالی که [[قرآن کریم]] برای آنان هیچ امتیاز ویژه‌ای قائل نشده و معیار اصلی ارزش انسان نزد [[خداوند]] را [[تقوا]] معرفی کرده‌اند؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> افزون بر آن، بسیاری از [[احکام]] بر خلاف منافع آنهاست؛ نکوهش شدید زراندوزانی که از [[انفاق]] خودداری می‌کنند<ref>سوره توبه، آیه۳۴.</ref>، [[تحریم]] [[ربا]] و [[استثمار]] [[انسان‌ها]]<ref>سوره بقره، آیه۲۷۵- ۲۷۶.</ref>، [[وجوب]] پرداخت [[خمس]]<ref>سوره انفال، آیه۴۱.</ref> و [[زکات]]<ref>سوره بقره، آیه۴۳.</ref> و جز آنها از این قبیل احکام‌اند.  
# براساس دیدگاه مارکس، همۀ [[آموزه‌های دینی]] باید در راستای تأمین منافع طبقۀ [[حاکمان]] و اغنیا باشند، در حالی که [[قرآن کریم]] برای آنان هیچ امتیاز ویژه‌ای قائل نشده و معیار اصلی ارزش انسان نزد [[خداوند]] را [[تقوا]] معرفی کرده‌اند؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> افزون بر آن، بسیاری از [[احکام]] بر خلاف منافع آنهاست؛ نکوهش شدید زراندوزانی که از [[انفاق]] خودداری می‌کنند<ref>سوره توبه، آیه۳۴.</ref>، [[تحریم]] [[ربا]] و [[استثمار]] [[انسان‌ها]]<ref>سوره بقره، آیه۲۷۵- ۲۷۶.</ref>، [[وجوب]] پرداخت [[خمس]]<ref>سوره انفال، آیه۴۱.</ref> و [[زکات]]<ref>سوره بقره، آیه۴۳.</ref> و جز آنها از این قبیل احکام‌اند.  
# آموزه‌های مربوط به [[جهاد]]: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>، تلاش و [[قیام]] در برابر [[ظلم و جور]] و آموزه‌هایی از این قبیل نشان می‌دهند افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها دربارۀ [[اسلام]] و [[ادیان]] توحیدیِ [[تحریف]] نشده صادق نیست<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.
# آموزه‌های مربوط به [[جهاد]]: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>، تلاش و [[قیام]] در برابر [[ظلم و جور]] و آموزه‌هایی از این قبیل نشان می‌دهند افیون بودن [[دین]] برای توده‌ها دربارۀ [[اسلام]] و [[ادیان]] توحیدیِ [[تحریف]] نشده صادق نیست<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>.


== رویکرد [[اسلام]] درباره [[منشأ دین]] ==
== رویکرد [[اسلام]] درباره [[منشأ دین]] ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
شماری از [[مفسران]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۹۱۸-۳۹۱۷؛ المیزان، ج۱۰، ص۲۶۲-۲۶۱؛ و نیز ج۱۶، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref> و دین‌پژوهان<ref>فی ظلال التوحید، ص۲۳۱-۲۳۲؛ فطرت و دین، ص۴۸، ۵۷، ۷۹.</ref> بر اساس [[آیات قرآن]] از جمله: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۱۰</ref> گونه‌ای از [[شناخت]] و دریافت درونی، از خوب و بد به [[انسان]] داده شده است و [[گرایش]] به [[تقوا]] و [[گریز]] و تنفر از [[فجور]] در [[سرشت]] و نهاد وی نهفته است<ref>المیزان، ج۲۰، ص۲۹۸-۲۹۷؛ فطرت و دین، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>. از این رو اگر کسی با [[گزینش]] آزادانه، [[تقوا]] پیشه کند، با رسیدن به [[کمال انسانی]] [[رستگار]] می‌شود و کسی که به سبب [[آلوده]] شدن به [[فجور]]، استعدادها و توانمندی‌های [[روحی]] خود را تباه سازد و از رسیدن به کمال بازماند، نادم و [[ناامید]] می‌گردد<ref>فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۹۱۸-۳۹۱۷؛ نمونه، ج۲۷، ص۴۸-۴۵.</ref>.
شماری از [[مفسران]]<ref>فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۹۱۸-۳۹۱۷؛ المیزان، ج۱۰، ص۲۶۲-۲۶۱؛ و نیز ج۱۶، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref> و دین‌پژوهان<ref>فی ظلال التوحید، ص۲۳۱-۲۳۲؛ فطرت و دین، ص۴۸، ۵۷، ۷۹.</ref> بر اساس [[آیات قرآن]] از جمله: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد، بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۱۰</ref> گونه‌ای از [[شناخت]] و دریافت درونی، از خوب و بد به [[انسان]] داده شده است و [[گرایش]] به [[تقوا]] و [[گریز]] و تنفر از [[فجور]] در [[سرشت]] و نهاد وی نهفته است<ref>المیزان، ج۲۰، ص۲۹۸-۲۹۷؛ فطرت و دین، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>. از این رو اگر کسی با [[گزینش]] آزادانه، [[تقوا]] پیشه کند، با رسیدن به [[کمال انسانی]] [[رستگار]] می‌شود و کسی که به سبب [[آلوده]] شدن به [[فجور]]، استعدادها و توانمندی‌های [[روحی]] خود را تباه سازد و از رسیدن به کمال بازماند، نادم و [[ناامید]] می‌گردد<ref>فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۹۱۸-۳۹۱۷؛ نمونه، ج۲۷، ص۴۸-۴۵.</ref>.


آموزه‌های [[دین الهی]] مطابق با [[فطرت انسان]] است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> [[انسان]] افزون بر این [[سیر]] [[تکوینی]] دارای حرکت ارادی و تکاملی دیگری به سوی کمال است که مسیر و چگونگی آن با [[قوانین]] [[تشریعی]] «[[دین]]» تعیین می‌شود. [[فطری]] بودن [[دین]] به معنای مطابق و هماهنگ بودن آموزه‌های آن با نظام آفرینش و [[قوانین]] [[تکوینی]] است، زیرا [[اصول اعتقادی]] و [[سنن]] و [[قوانین]] عملی [[دین]] که موجب [[سعادت]] و کمال راستین [[انسان]] می‌شود، براساس نیازها و اقتضائات [[خلقت]] و [[تکوینی]] اوست<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۹-۱۹۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>
آموزه‌های [[دین الهی]] مطابق با [[فطرت انسان]] است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> [[انسان]] افزون بر این [[سیر]] [[تکوینی]] دارای حرکت ارادی و تکاملی دیگری به سوی کمال است که مسیر و چگونگی آن با [[قوانین]] [[تشریعی]] «[[دین]]» تعیین می‌شود. [[فطری]] بودن [[دین]] به معنای مطابق و هماهنگ بودن آموزه‌های آن با نظام آفرینش و [[قوانین]] [[تکوینی]] است، زیرا [[اصول اعتقادی]] و [[سنن]] و [[قوانین]] عملی [[دین]] که موجب [[سعادت]] و کمال راستین [[انسان]] می‌شود، براساس نیازها و اقتضائات [[خلقت]] و [[تکوینی]] اوست<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۹-۱۹۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۳٬۶۸۰

ویرایش