←منابع
(←پانویس) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کسانی، میتوانند به خوبی، [[مراسم عزاداری]] را [[درک]] کنند که اولاً شناختهای لازم درباره آن را داشته باشند، و ثانیا در آن شرکت کرده و آثار [[عاطفی]] آن را تجربه درونی کرده باشند. برای [[شناخت]] این پدیده، [[علم حصولی]] و تحلیل [[عقلی]]، لازم است اما بسنده نیست.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۱۵.</ref> | کسانی، میتوانند به خوبی، [[مراسم عزاداری]] را [[درک]] کنند که اولاً شناختهای لازم درباره آن را داشته باشند، و ثانیا در آن شرکت کرده و آثار [[عاطفی]] آن را تجربه درونی کرده باشند. برای [[شناخت]] این پدیده، [[علم حصولی]] و تحلیل [[عقلی]]، لازم است اما بسنده نیست.<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۱۵.</ref> | ||
==شبهه وهابیان در عزاداری== | |||
وهابیان ادعا میکنند: در [[آیات قرآن]] و [[روایات شیعه]]، همواره به [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[مصائب]] توصیه شده است؛ ولی [[شیعیان]] در ایام [[سوگواری]] [[امامان]] خود، با برپایی [[مجالس عزا]] بر خلاف این [[آیات]] و [[روایات]]، به اظهار [[حزن]] و [[گریه]] و سینه زنی مبادرت میورزند! آنان با اقامه [[عزا]] و راه انداختن دستهجات سینه زنی و [[زنجیرزنی]]، کارهای بیهودهای انجام میدهند که هیچ فایدهای بر آن مترتب نیست! | |||
===پاسخ=== | |||
در پاسخ به این [[شبهه]] چند نکته قابل توجه است: | |||
'''نکته نخست''': در [[قرآن]] به [[صابران]]، [[وعده]] [[رحمت]]، [[مغفرت]] و [[صلوات]] [[الهی]] داده شد. قرآن میفرماید: {{متن قرآن|... وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«... و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد میگویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)* بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافتهاند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>. | |||
[[امامان]] [[بزرگوار]] [[شیعه]] نیز همواره [[مردم]] را به [[بردباری]] در [[مشکلات]] و [[مصائب]] [[دعوت]] میکردند<ref>ر.ک: الکافی، ج۲، ص۹۱ – ۹۳.</ref>. | |||
براساس [[روایات اهلبیت]]{{ع}} [[صبر]] در سه عرصه است: صبر در مصائب، [[صبر بر طاعت]] و [[بندگی]] و صبر در برابر [[گناه]] و [[معصیت]]<ref>از پیامبر اکرم{{صل}} روایت است: {{متن حدیث|الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ}}. (الکافی، ج۲، ص۹۱)</ref>. گفتنی است بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]] باب صبر، اختصاص به [[صبر در مصیبت]] ندارد بلکه ناظر به هر سه عرصه صبر است. | |||
نکته مهم آنکه روایات صبر بر مصائب، ناظر به مصیبتهای شخصی است؛ یعنی هرکس در مصیبتهای مربوط به شخص خودش باید [[صبور]] و [[بردبار]] باشد، چنانکه [[امام حسین]]{{ع}} و فرزندانش بر تمام آن مصائب [[عظیم]] صبر کردند؛ ولی این روایات، ربطی به موضوع نوحهسرایی دسته جمعی ندارد که برای احیای [[مکتب اهلبیت]]{{ع}} و [[اعلام برائت]] از [[ظالمان]] و [[حمایت]] و [[همدردی با مظلومان]] است. | |||
'''نکته دوم''': با نگاهی گذرا به آیات و روایات باب صبر، به خوبی استفاده میشود که حتی در مصائب شخصی هم، مراد از صبر در مصیبت، به معنای [[پرهیز]] از [[گریستن]] یا [[عزاداری]] کردن نیست، بلکه مراد از آن این است که نسبت به [[قضا و قدر الهی]] [[تمکین]] داشته، با خواست و [[رضای خدا]] [[مخالفت]] نکند؛ از این رو آنچه در [[روایات]] [[امامان شیعه]]، از آن [[نهی]] شده است، [[جزع]] و فزع یا [[نوحه سرایی]] با گفتن سخنان [[باطل]] و [[بیهوده]] است؛ اما [[اشک]] ریختن و [[گریستن]] و [[عزاداری]] در [[مصیبتها]] و [[گرفتاریها]] هیچ منافاتی با [[صبر]] و [[بردباری]] ندارد. | |||
جالب است که از [[آیات قرآن]] این نکته به روشنی استفاده میشود. | |||
[[قرآن]] از [[یعقوب پیامبر]]{{صل}} نقل میکند که از سویی ادعا میکند: {{متن قرآن|فَصَبْرٌ جَمِيلٌ}}<ref>«و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.</ref> و از سوی دیگر آنقدر در فراق یوسف [[گریه]] میکند که چشمانش [[نابینا]] میگردد: {{متن قرآن|وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref>«و از آنان روی گردانید و گفت: دریغا یوسف! و دیدگانش از اندوه، نابینا شد در حالی که اندوه خود را فرو میخورد» سوره یوسف، آیه ۸۴.</ref>. | |||
این نکته بیانگر آن است که هیچ منافاتی بین [[صبوری]] کردن و گریستن حتی در [[مصائب]] شخصی نیست. | |||
در مصادر [[روایی]] و [[تاریخی]] [[فریقین]]، روایات بسیاری است که از اشک ریختن و گریه کردن [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهلبیت]] و [[صحابه]] آن حضرت در [[غم]] از دست دادن عزیزان خود، حکایت دارد. | |||
از جمله: پیامبر{{صل}} در غم از دست دادن فرزندش ابراهیم گریست و در پاسخ به [[اعتراض]] برخیها فرمود: {{متن حدیث|تبكي العين و يحزن القلب، و لا نقول ما يسخط الرب}}؛ «چشم گریان است و اشک ریزان و [[قلب]] سوزان؛ ولی چیزی نمیگویم که مایه [[خشم خداوند]] باشد»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۷؛ صحیح البخاری، ج۲، ص۸۵.</ref>. گفتند: تو دیگران را از گریستن منع میکنی اکنون خود گریه میکنی؟ فرمود: {{متن حدیث|لَا لَيْسَ هَذَا بُكَاءً إِنَّمَا هَذَا رَحْمَةٌ وَ مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَمْ}}؛ «این گریه [[خشم]] نیست بلکه گریه [[رحمت]] است و کسی که رحم نکند، رحم نمیشود»<ref>الأمالی (للطوسی)، ص۳۸۸.</ref>. | |||
برابر نقل [[تاریخ]]، [[صفیه]] [[خواهر]] [[حمزه سیدالشهدا]] در [[جنگ احد]] پس از [[شهادت]] برادرش در کنار پیکر پاکش گریست و ناله سر داد و [[پیامبر]] فرمود: «او را به حال خود واگذارید». صفیه کنار پیکر [[حمزه]] نشست و گریست. هرگاه صدایش به [[گریه]] بلند میشد، صدای [[گریه پیامبر]]{{صل}} نیز بلند میشد و هرگاه صدایش آهسته میشد پیامبر{{صل}} هم آهسته میگریست. [[فاطمه دختر رسول الله]]{{صل}} هم میگریست. پیامبر{{صل}} به دخترش [[فاطمه]]{{س}} فرمود: «هیچکس مانند تو [[مصیبت]] نخواهد دید»<ref>امتاع الأسماع، ج۱، ص۱۶۷ و ۱۶۸.</ref>. | |||
برابر نقل [[صحیح بخاری]]، [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} پس از [[رحلت]] پدر بزرگوارش پیوسته گریه میکرد و میفرمود: «ای پدر! تو به پروردگارت نزدیک شدی و دعوتش را [[اجابت]] کردی، اکنون [[بهشت]] برین جایگاه تو است»<ref>صحیح البخاری، ج۵، ص۱۴۴.</ref>. | |||
براساس نقل [[ابوداود]] و ابنماجه، هنگامی که پیامبر بر [[مرگ]] یکی از دخترانش گریست، [[عبادة بن صامت]] از علت آن پرسید، پیامبر فرمود: «گریه، رحمتی است که [[خداوند]] در نهاد [[فرزندان آدم]] قرار داده است و خداوند فقط بر [[بندگان]] [[عطوف]] خود رحم خواهد کرد»<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۶۴؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۰۶.</ref>. | |||
جالب است در تاریخ [[طبری]] از قول [[عایشه]] آمده است: «پس از آنکه [[رسول خدا]] [[قبض روح]] شد، سر او را بر بالش نهادم و همراه با [[زنان]] دیگر، بر سر و صورت زدم»<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۹.</ref>. | |||
اینها بخش اندکی از [[روایات]] بسیار است که بیانگر آن است گریه بر فراق عزیزان نه تنها اشکالی ندارد بلکه موهبتی است [[الهی]] که از [[فطرت]] و [[سرشت]] [[انسانها]] سرچشمه میگیرد. | |||
بنابراین، اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که برخوردار از [[مقام صبر]] و [[رضا]] است در فراق عزیزانش [[اشک]] میریزد نشان میدهد گریه کردن حتی در [[مصائب]] شخصی هم، هیچ منافاتی با مقام صبر و [[تسلیم]] ندارد. | |||
'''نکته سوم''': اما اقامه [[مجالس عزاداری]] و [[سوگواری]] برای [[اولیای الهی]]، بهویژه [[سید]] [[شهیدان]] عالم [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}}، نهتنها منافاتی با روایات «[[صبر]] عند المصیبة» ندارد، بلکه برپایی این مجالس سرشار از فوائد و [[صبر]] [[برکات]] مادی و [[معنوی]] است که به برخی از آن اشاره میشود: | |||
۱. '''[[احیای نام]] و یاد [[اهلبیت]]{{ع}} و [[حفظ]] [[مکتب]] آنان''': یکی از فوائد بسیار مهم این مجالس آن است که [[مظلومیت]] [[اهلبیت پیامبر]]{{صل}}، که به دست [[خاندان]] [[بنیامیه]] و عمّال آنان مورد [[ستم]] قرار گرفتهاند، از یادها نرود؛ بنابراین چنین برنامهای نه تنها منافاتی با صبر و [[تسلیم]] شخصی در مقابل [[قضای الهی]] ندارد، بلکه به منظور اهداف [[سیاسی]] [[تربیتی]] است. این برنامه، [[احیای یاد]] کسانی است که در راه [[دین]] بزرگترین فداکاریها را از خود نشان دادهاند. | |||
[[قرآن]] درباره [[پیامبران]] بزرگ دستور میدهد: از آنان یاد شود؛ زیرا آنان دارای ویژگیهای [[انسانی]] و [[کمالات]] [[اخلاقی]] بزرگی بودهاند. بنابراین، یاد این افراد یاد کمالات و [[خصال]] آنها است. | |||
قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.</ref>. | |||
همچنین میفرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref>. | |||
در آیهای دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>. | |||
چنانکه ملاحظه میشود در این [[آیات]] به جنبههای شخصی و فردی اشاره نشده، بلکه از صلاحیتهای اخلاقی و [[خصال انسانی]] آنها سخن به میان آمده است. | |||
بنابراین، زنده نگهداشتن یاد و خاطره [[اولیای الهی]]، در واقع زنده نگهداشتن [[فضائل]] و [[مناقب]] انسانی آنها است و هیچ ارتباطی با [[روایات]] باب [[صبر در مصیبت]] ندارد. | |||
جالب است که اقامه این مجالس براساس فرموده [[امام صادق]]{{ع}}، به احیای [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} تعبیر شده است. | |||
آن حضرت فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا فَأَحِبُّوا أَمْرَنَا}}؛ «اینگونه مجالس را دوست دارم، از این طریق مکتب ما را زنده بدارید»<ref>قرب الإسناد، ص۳۶؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۱۸۷.</ref>. | |||
«ژوزف فرانسوی» در کتاب «[[اسلام]] و [[مسلمانان]]» در تحلیلی مینویسد: «بزرگترین عامل [[پیشرفت]] [[شیعیان]]، برپا کردن [[عزاداری]] برای [[امام حسین]]{{ع}} بوده است که آنان با این کار دیگران را به [[مذهب]] خود [[دعوت]] میکنند»<ref>ر.ک: عاشورا، ص۶۷.</ref>. | |||
این مجالس موجب میشود تا هر ساله [[مقام]] و [[منزلت]] والای [[اهلبیت]] توسط [[شاعران]] و [[خطیبان]] بیان شود و خاطره [[عاشورا]] فراموش نگردد؛ چراکه اگر همین عزاداریها نبود، [[حماسه]] بزرگ عاشورا در کویر [[تاریخ]] گم میشد و نسلهای بعدی این حادثه [[عظیم]] را به دست [[فراموشی]] میسپردند. | |||
۲. '''[[بسیج]] تودهها''': هر ملتی برای پیشرفت و بقای خویش، به عواملی [[وحدت]] بخش نیاز دارد تا در [[پناه]] آن بتواند در مواقع بروز خطر، تودههای میلیونی را به صحنه آورد و از انرژی [[ذخیره]] در آن به نفع خویش بهرهبرداری کند. | |||
بیتردید در عالم چیزی نیرومندتر از مجالس و [[مراسم عزاداری]] [[حسینی]]، وجود ندارد که بتواند با کمترین هزینه و [[تبلیغات]]، بهصورت خودجوش، تودههای میلیونی را حول یک محور جمع کند. بیگمان چنین رکوردی از آن [[مجالس حسینی]] است. | |||
هیچ [[ملت]] و آیینی از چنین محور وحدت بخشی غیر از [[شیعه]]، برخوردار نیست. | |||
همین [[عامل وحدت]] بخش موجب شد تا شیعه، [[تشکل]] و [[انسجام]] خویش را حول محور آن سامان بخشد و با همه دشمنیهای کینهتوزانه [[ستمگران]] در طول تاریخ، به خوبی از ماهیت و [[هویت]] خویش [[پاسداری]] کند و از [[انقراض]] و نابودی حتمی [[رهایی]] یابد. | |||
۳. '''[[الگوپذیری]]''': مجالس [[عزاداری امام حسین]]{{ع}}، مجالس تأشی و الگوپذیری است. شرکتکنندگان در این مجالس با یادآوری رویدادهای [[کربلا]] و [[ظلم]] و ستمی که [[بنیامیه]] در آن جریان نسبت به [[ذریه]] [[پیامبر]]{{صل}} روا داشتند، به [[وضع جامعه]] خویش منتقل میشوند و وضعیت عصر خود را با [[عصر عاشورا]] مقایسه میکنند. آنان با این کار [[میزان]] [[انحراف]] و انطباق وضعیت خویش را با فداکاریها و ایثارگریهای امام حسین{{ع}} و یارانش میسنجند و به صورت خودجوش در مقابل [[ستمها]]، [[انحرافات]] و [[منکرات]]، از خود، واکنشی شبیه واکنش [[امام حسین]]{{ع}} بروز میدهند؛ از این رو در هیچ ملتی چون [[شیعه]]، [[روحیه]] [[شهادتطلبی]] و [[ایثار]] وجود ندارد. | |||
زیرا در این مجالس، شرکتکنندگان با یادآوری [[آزادگی]]، [[عزت]]، [[پایداری]] و [[مقاومت]] کربلاییان، خود را [[عاشورایی]] میکنند و [[تفکر]] عاشورایی تا عمق وجودشان [[نفوذ]] میکند. | |||
از این رو، این مجالس مهد انسانهای حقطلب و ایثارگر و [[فداکار]] است. | |||
به تعبیر ماربین آلمانی: «مادامی که این روش و [[خصلت]] (برپایی مجالس [[سوگواری]] میان [[مسلمانان]] وجود دارد، هرگز تن به [[خواری]] نمیدهند و تحت [[اسارت]] کسی نمیروند... [[شیعیان]] در [[حقیقت]] از این راه به همدیگر درس [[جوانمردی]] و [[شجاعت]] [[تعلیم]] میدهند»<ref>ر.ک: عاشورا، ص۷۱.</ref>. | |||
وی میگوید: «هیچچیز مانند [[عزاداری حسینی]] نتوانست [[بیداری]] [[سیاسی]] در مسلمانان ایجاد کند»<ref>ر.ک: عاشورا، ص۶۹.</ref>. | |||
انرژی [[آزاد شده]] از فریاد میلیونها [[انسان]] هر سال در ایام [[محرم]]، که همنوا با [[امام]] شهیدشان فریاد «[[هیهات منا الذلة]]» سر میدهند، [[پیام]] سیاسی مهمی برای [[ستمگران]] و [[ظالمان]] عالم در بردارد. | |||
جالب توجه آنکه کتابی در [[آمریکا]] تحت عنوان «نقشهای برای جدایی [[مکاتب الهی]]» منتشر شد که در آن مصاحبهای با دکتر «مایکل برانت» - یکی از معاونان اسبق [[سازمان]] اطلاعات مرکزی سیا - نقل شده است. در آن مصاحبه، دکتر برانت با اشاره به جلسات سرّی [[مقامات]] سیا با [[نماینده]] سرویس اطلاعاتی [[انگلیس]] گفته است: | |||
«ما به این نتیجه رسیدیم که [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] فقط نتیجه سیاستهای [[اشتباه]] [[شاه]] در مقابله با این [[انقلاب]] نبوده است، بلکه عوامل دیگری مانند... استفاده از [[فرهنگ]] [[شهادت]] دخیل بوده، که این فرهنگ از هزار و چهارصد سال پیش توسط نوه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} امام حسین{{ع}} به وجود آمده و هر ساله با [[عزاداری]] در ایام محرم این فرهنگ [[ترویج]] و گسترش مییابد»<ref>ر.ک: روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۷۲۰۳ – ۵/۳/۸۳، با تلخیص.</ref>. | |||
اضافه بر این، در طول [[تاریخ]] این جلسات به منزله کلاسهای درس برای عموم [[مردم]] بوده است. آنان در این مجالس با [[معارف دین]]، [[تاریخ]]، [[تفسیر قرآن]] و [[احکام]] [[نورانی]] [[اسلام]] آشنا میشوند. | |||
۴. '''[[تجلیل]] از [[مجاهدت امام حسین]]{{ع}}''': این مجالس، خود رأسا موضوعیت دارد؛ زیرا نوعی تجلیل از [[مجاهدت]] و [[فداکاری]] بینظیر [[امام]] [[شهیدان]] و [[یاران]] پاکباختهاش است. | |||
[[قرآن کریم]] درباره کسانی که از [[قوم موسی]] راه [[فساد]] را پیمودند و بر اثر [[نفرین]] آن حضرت به [[هلاکت]] رسیدند، آنان را لایق [[گریستن]] ندیده است؛ از این رو، درباره آنان فرمود: {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref>. | |||
از این [[آیه]] استفاده میشود که گریستن بر میت، نوعی تجلیل از وی شمرده میشود و اینها چون [[لیاقت]] نداشتند، کسی بر آنان نگریست. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در سفارشی میفرماید: {{متن حدیث|خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ}}؛ «با [[مردم]] چنان [[معاشرت]] کنید که اگر بمیرید بر [[مرگ]] شما [[اشک]] بریزند و اگر زنده بمانید به شما [[عشق]] بورزند»<ref>نهج البلاغه، حکمت۱۰.</ref>. | |||
ازاینعبارت استفاده میشود [[مردان نیک]] که منشأ خیر و [[برکت]] میان مردماند، پس از مرگشان سزاوار [[قدردانی]] و تکریماند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هنگام بازگشت از [[جنگ احد]]، وقتی [[مشاهده]] کرد خانوادههای [[شهدای احد]] برای کشتههای خویش [[گریه]] میکنند، ولی در [[منزل]] عموی بزرگوارشان کسی نیست گریه کند، فرمود: {{متن حدیث|لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ الْيَوْمَ}}؛ «اما امروز [[حمزه]]، گریه کنندهای ندارد»<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۳۷۴.</ref>. [[زنان]] [[مدینه]] با شنیدن این سخن در [[خانه]] [[حمزه سیدالشهدا]] گرد آمدند و به [[سوگواری]] پرداختند. | |||
در پایان این قسمت، یاد این نکته خالی از [[لطف]] نیست که [[انگیزه]] اصلی [[وهابیان]] از [[مخالفت]] با مجالس [[عزاداری امام حسین]]{{ع}} و یاران شهیدش، جلوگیری از استمرار یاد جنایات [[بنیامیه]] و جلوگیری از استمرار [[لعن]] بر آنها است. | |||
وهابیان نمیتوانند با [[تمسک]] به [[آیات]] و [[روایات]] مربوط به [[صبر]] که بخشی از آن، در ارتباط با [[مصائب]] شخصی است، جلوی برپایی [[مجالس حسینی]] را بگیرند و مردم را از این همه آثار و [[برکات]] [[محروم]] کنند!!<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۵۶۷.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100816.jpg|22px]] [[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۴''']] | # [[پرونده:1100816.jpg|22px]] [[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روانشناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روانشناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۴''']] | ||
# [[پرونده:IM010573.jpg|22px]] [[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|'''پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||