بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | |||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = توحید افعالی | | موضوع مرتبط = توحید افعالی | ||
| عنوان مدخل = توحید افعالی | | عنوان مدخل = توحید افعالی | ||
| مداخل مرتبط = [[توحید افعالی در قرآن]] - [[توحید افعالی در کلام اسلامی]] - [[توحید افعالی در اخلاق اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[توحید افعالی در قرآن]] - [[توحید افعالی در کلام اسلامی]] - [[توحید افعالی در اخلاق اسلامی]] - [[توحید افعالی در معارف و سیره علوی]] - [[توحید افعالی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
از اینرو، بدون آنکه به این مبحث درشت وارد شویم، تنها اشاره میکنیم که: به [[شهادت]] [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] [[آسمان]] و [[زمین]] را در [[اختیار]] [[آدمی]] نهاده و تمامی اقسام نعمتها را برای او فراهم آورده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۰.</ref>. | از اینرو، بدون آنکه به این مبحث درشت وارد شویم، تنها اشاره میکنیم که: به [[شهادت]] [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] [[آسمان]] و [[زمین]] را در [[اختیار]] [[آدمی]] نهاده و تمامی اقسام نعمتها را برای او فراهم آورده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۰.</ref>. | ||
[[بعثت پیامبران]] و فرو فرستادن [[کتابهای آسمانی]] در همین شمار است، و نیروهای [[باطنی]] [[انسان]] - همچون [[عقل]]، که تشخیص صحیح از [[خطا]] را برای [[انسان]] ممکن میسازد - | [[بعثت پیامبران]] و فرو فرستادن [[کتابهای آسمانی]] در همین شمار است، و نیروهای [[باطنی]] [[انسان]] - همچون [[عقل]]، که تشخیص صحیح از [[خطا]] را برای [[انسان]] ممکن میسازد - نیز در همین شمار. | ||
حال میتوان گفت که: این عالم چون تجارتخانهای است، که [[آدمی]] با [[سرمایه]] این نعمتها در آن به فعّالیّت میپردازد، تا چگونگی [[آخرت]] بیپایان خود را ترسیم نماید. از این دید، چون [[سرمایه]] از آن [[حضرت حق]] است، میتوان سود و زیان کارگر را به او نسبت داد؛ و چون [[آدمی]] خود همچون کارگری مستقل در این بازار به [[تجارت]] پرداخته، میتوان [[نیک]] و بد اعمالش را به خود او منسوب نمود: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ}}<ref>«آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند و سوداشان سودی نکرد و رهیافته نبودند» سوره بقره، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۱.</ref>. | حال میتوان گفت که: این عالم چون تجارتخانهای است، که [[آدمی]] با [[سرمایه]] این نعمتها در آن به فعّالیّت میپردازد، تا چگونگی [[آخرت]] بیپایان خود را ترسیم نماید. از این دید، چون [[سرمایه]] از آن [[حضرت حق]] است، میتوان سود و زیان کارگر را به او نسبت داد؛ و چون [[آدمی]] خود همچون کارگری مستقل در این بازار به [[تجارت]] پرداخته، میتوان [[نیک]] و بد اعمالش را به خود او منسوب نمود: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ}}<ref>«آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند و سوداشان سودی نکرد و رهیافته نبودند» سوره بقره، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۱.</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
واضح است که مراد از "منسوب کردن ظلالت به [[حضرت حق]]" در این [[آیات]]، نه آنست که او خود [[کافران]] و بدکرداران را [[گمراه]] مینماید؛ بلکه منظور آن است که اینان خود [[شایستگی]] [[هدایت]] را از دست داده، پذیرای آن نخواهند بود. از اینروست که در شماری دیگر از [[آیات قرآن کریم]]، این امر به خود آنان نسبت داده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آیا بر آنید که از پیامبرتان درخواست کنید چنان که پیشتر از موسی در خواست شد؟» سوره بقره، آیه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref> | واضح است که مراد از "منسوب کردن ظلالت به [[حضرت حق]]" در این [[آیات]]، نه آنست که او خود [[کافران]] و بدکرداران را [[گمراه]] مینماید؛ بلکه منظور آن است که اینان خود [[شایستگی]] [[هدایت]] را از دست داده، پذیرای آن نخواهند بود. از اینروست که در شماری دیگر از [[آیات قرآن کریم]]، این امر به خود آنان نسبت داده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آیا بر آنید که از پیامبرتان درخواست کنید چنان که پیشتر از موسی در خواست شد؟» سوره بقره، آیه ۱۰۸.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref> | ||
=== | === توحید در تدبیر عالم === | ||
منظور از این مرحله، آنست که [[آدمی]] در دار وجود، تنها به یک عامل و یک تدبیرگر نظر اندازد؛ و تنها او را [[شایسته]] [[تدبیر]] این عالم بداند. سرّ این نکته که در [[قرآن کریم]] از نام [[مقدّس]] "رَب" / [[تدبیر]] کننده، بیش از یکهزار مرتبه یاد شده و از نظر تکرار، تنها اسم [[شریف]] "اللّه" همسان آن است نیز، همین بوده؛ نشان از توجّه این [[کتاب آسمانی]] به این نوع از [[توحید]]، و [[دعوت]] [[مؤمنان]] به آن دارد. [[حضرت حق]] خود در آغاز این کتاب [[هدایتگر]] میفرماید: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. و باز خود میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>. آیاتی اینگونه، که [[تدبیر]] عالم را تنها و تنها در او منحصر میدارد، به تعداد بسیار زیادی در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۴.</ref>. | منظور از این مرحله، آنست که [[آدمی]] در دار وجود، تنها به یک عامل و یک تدبیرگر نظر اندازد؛ و تنها او را [[شایسته]] [[تدبیر]] این عالم بداند. سرّ این نکته که در [[قرآن کریم]] از نام [[مقدّس]] "رَب" / [[تدبیر]] کننده، بیش از یکهزار مرتبه یاد شده و از نظر تکرار، تنها اسم [[شریف]] "اللّه" همسان آن است نیز، همین بوده؛ نشان از توجّه این [[کتاب آسمانی]] به این نوع از [[توحید]]، و [[دعوت]] [[مؤمنان]] به آن دارد. [[حضرت حق]] خود در آغاز این کتاب [[هدایتگر]] میفرماید: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. و باز خود میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>. آیاتی اینگونه، که [[تدبیر]] عالم را تنها و تنها در او منحصر میدارد، به تعداد بسیار زیادی در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۴.</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۸: | ||
این مرحله، هرچند از لوازم جداییناپذیر [[ایمان]] است، امّا بسیاری از [[مردم]] از آن [[غفلت]] ورزیده در عمل با آن [[مخالفت]] مینمایند. در [[قرآن کریم]] میخوانیم: {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>«و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref>. | این مرحله، هرچند از لوازم جداییناپذیر [[ایمان]] است، امّا بسیاری از [[مردم]] از آن [[غفلت]] ورزیده در عمل با آن [[مخالفت]] مینمایند. در [[قرآن کریم]] میخوانیم: {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>«و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref>. | ||
در [[تفسیر]] "نورالثّقلین"، چندین [[حدیث]] در [[تفسیر]] این [[آیه شریفه]] وارد شده، که مراد از آن را بخوبی روشن میسازد. در یکی از این [[احادیث]] - که از وجود [[مبارک]] [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است - | در [[تفسیر]] "نورالثّقلین"، چندین [[حدیث]] در [[تفسیر]] این [[آیه شریفه]] وارد شده، که مراد از آن را بخوبی روشن میسازد. در یکی از این [[احادیث]] - که از وجود [[مبارک]] [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است - چنین میخوانیم: آن [[حضرت]] درباره معنای "[[مشرک]] بودن [[مؤمنین]]"، میفرمایند: "{{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>«و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> این [[آیه]]، درباره کسی است که میگوید: اگر فلان کس نبود من نابود میشدم، و اگر فلان کس نبود من فلان سودرا نصیب میبردم، و اگر فلان کس نبود [[خاندان]] من نابود میشد. بنگر که چگونه این شخص، کسی دیگر را با [[خداوند]] شریک قرار داده، و پنداشته که آن شخص او را [[رزق]] میدهد و یا [[بلا]] را از او دفع مینماید!. [[راوی]] میگوید: به ایشان عرض کردم: حال اگر بگوید: اگر [[خداوند]] به سبب وجود فلان کس بر من منّت ننهاده بود - که او وسیلة دفع فلان ضرر، یا جلب فلان سود شود- در آن صورت نابود میشدم، آیا این سخن نیز [[شرک]] است؟ [[حضرت]] فرمودند: این سخن اشکالی ندارد"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فِي قَوْلِهِ: وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ قَالَ: هُوَ الرَّجُلُ یَقَوْلُ: لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَكْتُ وَ لَوْ لَا فُلَانٌ لَأَصَبْتُ كَذَا وَ كَذَا وَ لَوْ لَا فُلَانٌ لَضَاعَ عِيَالِي أَ لَا تَرَى أَنَّهُ قَدْ جَعَلَ شَرِيكاً فِي مُلْكِهِ يَرْزُقُهُ وَ يَدْفَعُ عَنْهُ؟ قَالَ: قُلْتُ فَيَقُولُ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَيَّ بِفُلَانٍ لَهَلَكْتُ؟ قَالَ: نَعَمْ! لَا بَأْسَ بِهَذَا}}؛ نورالثّقلین، ج۲، ص۴۷۶.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۳۷-۳۳۸.</ref> | ||
=== [[توحید]] در نادیده گرفتن علّتها === | === [[توحید]] در نادیده گرفتن علّتها === |