بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
{{اصلی|موانع بهرهمندی از ولایت الهی در قرآن}} | |||
از جمله موانع بهرهمندی از ولایت الهی موارد ذیل هستند: | از جمله موانع بهرهمندی از ولایت الهی موارد ذیل هستند: | ||
== | == نخست: عصیان == | ||
{{اصلی|عصیان}} | |||
[[عصیان]]، یکی از اساسیترین موانع تحقق ولایتمداری ولی [[حق]] است و دیگر موانع از مصادیق آن محسوب میشوند. [[عصیان]]، به معنای [[تبعیت]] نکردن است و [[مخالفت]] و ترک عمل بر طبق [[سیره]] و دستورهای [[خلیفه]] [[خدای سبحان]]، از موارد بارز آن هستند. [[عصیان]] موجب [[بیزاری]] ولی [[حق]] از [[عمل]] [[عاصیان]]<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref> و سبب [[گمراهی]] آشکار میگردد<ref>سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و نیز باعث بُعد از [[قرب الهی]] و گرفتار شدن در قهر و [[عذاب الهی]] خواهد شد<ref>سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>. | [[عصیان]]، یکی از اساسیترین موانع تحقق ولایتمداری ولی [[حق]] است و دیگر موانع از مصادیق آن محسوب میشوند. [[عصیان]]، به معنای [[تبعیت]] نکردن است و [[مخالفت]] و ترک عمل بر طبق [[سیره]] و دستورهای [[خلیفه]] [[خدای سبحان]]، از موارد بارز آن هستند. [[عصیان]] موجب [[بیزاری]] ولی [[حق]] از [[عمل]] [[عاصیان]]<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref> و سبب [[گمراهی]] آشکار میگردد<ref>سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و نیز باعث بُعد از [[قرب الهی]] و گرفتار شدن در قهر و [[عذاب الهی]] خواهد شد<ref>سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>. | ||
انجام [[محرّمات]] و ترک واجبات<ref>البته در صورتی که با آگاهی و عمدی و همراه با اصرار باشد.</ref> از موارد [[عصیان]] هستند که موجب ناخرسندی [[خلیفه]] [[خدای سبحان]] میشوند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | انجام [[محرّمات]] و ترک واجبات<ref>البته در صورتی که با آگاهی و عمدی و همراه با اصرار باشد.</ref> از موارد [[عصیان]] هستند که موجب ناخرسندی [[خلیفه]] [[خدای سبحان]] میشوند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | ||
== | == دوم: انجام گناهان بزرگ == | ||
{{اصلی|گناه کبیره}} | |||
{{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>. [[گناه]] با توجه به [[آیه شریفه]]، به دو نوع تقسیم شده است: بزرگ و کوچک. [[گناهان بزرگ]]، گناهانی هستند که در [[شرع]] [[مقدس]] از آنها [[نهی]] شدید شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۷-۲۲۰.</ref>. | {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>. [[گناه]] با توجه به [[آیه شریفه]]، به دو نوع تقسیم شده است: بزرگ و کوچک. [[گناهان بزرگ]]، گناهانی هستند که در [[شرع]] [[مقدس]] از آنها [[نهی]] شدید شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۷-۲۲۰.</ref>. | ||
== | == سوم: شرک == | ||
{{اصلی|شرک}} | |||
{{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ}}<ref>«بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲</ref>. | {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ}}<ref>«بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲</ref>. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۹: | ||
ریا امری خطرناک است که بسیاری از وجود آن در افعالشان [[غافل]] هستند و در ظاهر آن را [[انکار]] مینمایند، اما [[ریا]] با [[انکار]]، برطرف نمیشود، بلکه برای رفع آن از درون خود، [[مجاهده]] و [[مراقبت]] همهجانبه لازم است؛ زیرا افرادی یک [[عمر]] [[اعمال عبادی]] انجام میدهند، ولی از ثمرات عمل [[خالص]] از [[ریا]] که [[حکمت]] باشد، بیبهره هستند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>. | ریا امری خطرناک است که بسیاری از وجود آن در افعالشان [[غافل]] هستند و در ظاهر آن را [[انکار]] مینمایند، اما [[ریا]] با [[انکار]]، برطرف نمیشود، بلکه برای رفع آن از درون خود، [[مجاهده]] و [[مراقبت]] همهجانبه لازم است؛ زیرا افرادی یک [[عمر]] [[اعمال عبادی]] انجام میدهند، ولی از ثمرات عمل [[خالص]] از [[ریا]] که [[حکمت]] باشد، بیبهره هستند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۱-۲۲۲.</ref>. | ||
== | == چهارم: ناامیدی از رحمت بیانتهای الهی == | ||
{{اصلی|یأس}} | |||
{{متن قرآن|لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref>؛ اگر [[ناامیدی]] کسی از [[رحمت]] بیکران [[الهی]] و دادرسی او از جهت [[اعتقاد]] به عدم [[توانایی]] خدای قادر متعال بر گسترش دادن رحمتش و رفع گرفتاریها و مشکلاتش باشد، چنین [[اعتقادی]] [[کفر]] است؛ زیرا در واقع ایمانش [[تبعیض]] شده و [[معتقد]] است [[خدای متعال]]، [[قدرت]] بر [[رحمت]] و [[گشایش]] دادن امور و رفع [[سختیها]] و [[مشکلات]] او را ندارد. اما اگر فقط [[ناامید]] است و به پیشگاه [[پروردگار]] متعال [[تضرع]] و [[دعا]] نکند، مرتکب گناهی بزرگ شده که باید از آن حالت [[ناامیدی]]، [[استغفار]] و [[توبه]] کند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>. | {{متن قرآن|لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref>؛ اگر [[ناامیدی]] کسی از [[رحمت]] بیکران [[الهی]] و دادرسی او از جهت [[اعتقاد]] به عدم [[توانایی]] خدای قادر متعال بر گسترش دادن رحمتش و رفع گرفتاریها و مشکلاتش باشد، چنین [[اعتقادی]] [[کفر]] است؛ زیرا در واقع ایمانش [[تبعیض]] شده و [[معتقد]] است [[خدای متعال]]، [[قدرت]] بر [[رحمت]] و [[گشایش]] دادن امور و رفع [[سختیها]] و [[مشکلات]] او را ندارد. اما اگر فقط [[ناامید]] است و به پیشگاه [[پروردگار]] متعال [[تضرع]] و [[دعا]] نکند، مرتکب گناهی بزرگ شده که باید از آن حالت [[ناامیدی]]، [[استغفار]] و [[توبه]] کند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>. | ||
== | == پنجم: ايمن بودن از مكر [[الهی]] == | ||
{{اصلی|مکر الهی}} | |||
{{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمیدانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>. هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده میشود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامیگذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كردهاند. ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، قادر بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمیدانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>. هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده میشود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامیگذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كردهاند. ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، قادر بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>. | ||
== | == ششم: عقوق والدین == | ||
{{اصلی|عاق والدین}} | |||
{{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] مذکور، عقوق والدین را از [[گناهان]] بزرگ برشمرده است<ref>مجمعالبحرین، ج۵، ص۲۱۶.</ref>. | {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] مذکور، عقوق والدین را از [[گناهان]] بزرگ برشمرده است<ref>مجمعالبحرین، ج۵، ص۲۱۶.</ref>. | ||
عقوق والدین و رعایت نکردن [[حقوق]] آنان موجب [[شقاوت]] میشود و معنای شقاوت عدم قابلیت [[رحمت]] است که از [[عصیان]] و عدم [[ایمان]] بهوجود آید...؛ بنابراین، شقاوت، [[محروم]] شدن از [[خیرات]] است و ثمره [[احسان به پدر و مادر]]، بهرهمند شدن از [[خیرات]] و نیل به [[خواستهها]] و [[آرزوها]] و [[سعادتمند]] شدن و [[پیشرفت]] در امور [[زندگی]] بدون [[مشقت]] و [[سختی]] است، مخصوصاً اگر فردی طالب کمال و وصول به [[قرب الهی]] باشد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۵-۲۲۷.</ref>. | عقوق والدین و رعایت نکردن [[حقوق]] آنان موجب [[شقاوت]] میشود و معنای شقاوت عدم قابلیت [[رحمت]] است که از [[عصیان]] و عدم [[ایمان]] بهوجود آید...؛ بنابراین، شقاوت، [[محروم]] شدن از [[خیرات]] است و ثمره [[احسان به پدر و مادر]]، بهرهمند شدن از [[خیرات]] و نیل به [[خواستهها]] و [[آرزوها]] و [[سعادتمند]] شدن و [[پیشرفت]] در امور [[زندگی]] بدون [[مشقت]] و [[سختی]] است، مخصوصاً اگر فردی طالب کمال و وصول به [[قرب الهی]] باشد<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۵-۲۲۷.</ref>. | ||
== | == هفتم: قتل نفس محترمه == | ||
{{اصلی|قتل}} | |||
{{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او خشم میگیرد و لعنت میفرستد و برای او عذابی سترگ آماده میکند» سوره نساء، آیه ۹۳.</ref>. یکی دیگر از [[گناهان]] بزرگ، [[قتل]] [[نفس]] اعم از خودکشی یا کشتن دیگری است. اگر کسی، فردی را اعم از [[زن]] و مرد، پیر و [[جوان]]، کوچک و بزرگ بکشد، یکی از بزرگترین جنایتها و [[گناهان]] بزرگ را مرتکب شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>. | {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او خشم میگیرد و لعنت میفرستد و برای او عذابی سترگ آماده میکند» سوره نساء، آیه ۹۳.</ref>. یکی دیگر از [[گناهان]] بزرگ، [[قتل]] [[نفس]] اعم از خودکشی یا کشتن دیگری است. اگر کسی، فردی را اعم از [[زن]] و مرد، پیر و [[جوان]]، کوچک و بزرگ بکشد، یکی از بزرگترین جنایتها و [[گناهان]] بزرگ را مرتکب شده است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>. | ||
== | == هشتم: خوردن مال یتیم == | ||
{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا}}<ref>«آنان که داراییهای یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خود آتش میانبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>. یکی از [[گناهان]] بزرگ و مورد اتفاق همگان، خوردن مال یتیم به [[ظلم]] و ناحق است که دارای عقوبتی سخت بوده و تجسم ملکوتی آن به صورت خوردن [[آتش]] است و در [[آخرت]] به اشدّ [[مجازات]] گرفتار شده و وارد [[آتش]] سوزان [[جهنم]] میشود. | {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا}}<ref>«آنان که داراییهای یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که در شکم خود آتش میانبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.</ref>. یکی از [[گناهان]] بزرگ و مورد اتفاق همگان، خوردن مال یتیم به [[ظلم]] و ناحق است که دارای عقوبتی سخت بوده و تجسم ملکوتی آن به صورت خوردن [[آتش]] است و در [[آخرت]] به اشدّ [[مجازات]] گرفتار شده و وارد [[آتش]] سوزان [[جهنم]] میشود. | ||
تنها راه [[نجات]] از آن [[عذاب]] [[توبه]] و برگرداندن آنچه [[مصرف]] کرده، است: {{متن حدیث|عَنْ سَمَاعَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ {{ع}}، أَوْ أَبِي اَلْحَسَنِ {{ع}}، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ آكِلِ مَالِ اَلْيَتِيمِ، هَلْ لَهُ تَوْبَةٌ؟ قَالَ: يَرُدُّهُ إِلَى أَهْلِهِ}}<ref>البرهان، ج۲، ص۳۱، ح۲۱۵۸-۱۱.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۹-۲۳۱.</ref> | تنها راه [[نجات]] از آن [[عذاب]] [[توبه]] و برگرداندن آنچه [[مصرف]] کرده، است: {{متن حدیث|عَنْ سَمَاعَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ {{ع}}، أَوْ أَبِي اَلْحَسَنِ {{ع}}، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ آكِلِ مَالِ اَلْيَتِيمِ، هَلْ لَهُ تَوْبَةٌ؟ قَالَ: يَرُدُّهُ إِلَى أَهْلِهِ}}<ref>البرهان، ج۲، ص۳۱، ح۲۱۵۸-۱۱.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۹-۲۳۱.</ref> | ||
== | == نهم: ربا خواری == | ||
{{اصلی|ربا}} | |||
{{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ}}<ref>«آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. [[ربا]] طبق صریح [[آیات]]، [[حرام]] و از [[گناهان]] بزرگ است و دارای [[مجازات]] شدید [[اخروی]] و گرفتاری در [[دنیا]] خواهد بود. و حُرمت ربا، مخصوص [[دین اسلام]] نبوده، بلکه در [[ادیان پیشین]] نیز [[حرام]] و از آن [[نهی]] شده است<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>. منظور از اکل [[ربا]]، تصرف و استفاده کردن از زیادی است که به عنوان سود و بهره، از مدیون گرفته میشود<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>. | {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ}}<ref>«آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. [[ربا]] طبق صریح [[آیات]]، [[حرام]] و از [[گناهان]] بزرگ است و دارای [[مجازات]] شدید [[اخروی]] و گرفتاری در [[دنیا]] خواهد بود. و حُرمت ربا، مخصوص [[دین اسلام]] نبوده، بلکه در [[ادیان پیشین]] نیز [[حرام]] و از آن [[نهی]] شده است<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>. منظور از اکل [[ربا]]، تصرف و استفاده کردن از زیادی است که به عنوان سود و بهره، از مدیون گرفته میشود<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>. | ||
== | == دهم: زنا == | ||
{{اصلی|زنا}} | |||
{{متن قرآن|وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا}}<ref>«و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید روز رستخیز عذابش دو چندان میگردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید میماند» سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. [[زنا]] یکی از محّرمات و [[گناهان]] بزرگ و قباحت آن به حدی است که در ردیف دو [[گناه]] بزرگ "[[شرک]]" و "[[قتل]] [[نفس]] محترمه" قرار گرفته است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref>. | {{متن قرآن|وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا}}<ref>«و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید روز رستخیز عذابش دو چندان میگردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید میماند» سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. [[زنا]] یکی از محّرمات و [[گناهان]] بزرگ و قباحت آن به حدی است که در ردیف دو [[گناه]] بزرگ "[[شرک]]" و "[[قتل]] [[نفس]] محترمه" قرار گرفته است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref>. | ||
== | == یازدهم: غُلُول (خیانت) == | ||
{{متن قرآن|وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>. کلمه "غلّ" که مصدر آن، "غُلُول" است، به معنای [[خیانت]] کردن است و معنای اصلی آن، | {{اصلی|خیانت}} | ||
{{متن قرآن|وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>. کلمه "غلّ" که مصدر آن، "غُلُول" است، به معنای [[خیانت]] کردن است و معنای اصلی آن، نفوذ تدریجی و مخفیانه آب در ریشه درختان است و چون [[خیانت]] به صورت مخفیانه و تدریجی صورت میگیرد، به آن غُلُول میگویند؛ موارد آن، [[خیانت]] در [[مال]] یا ناموس یا [[آبرو]] و حُرمت [[مسلمانی]] و از مصادیق آن، پنهانی [[مال]] [[مردم]] را خوردن، نگهداشتن [[مال]] دیگری بدون نیاز به آن، کمفروشی، غشّ در معامله از قبیل پنهان کردن [[عیب]] کالا بر خریدار، عدم [[صدق]] و [[فریب]] و تزویر در آن است. و با توجه به اطلاق [[آیه شریفه]]، کم و زیاد آن از جهت [[گناه]] بزرگ و [[حرام]] بودن فرقی با هم ندارند، مانند خوردن مال یتیم بهناحق<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۸.</ref>. | |||
== | == دوازدهم: شهادت دروغ و کتمان شهادت حق == | ||
{{متن قرآن|وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ}}<ref>«و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref>. گناهانی که بعضی افراد انجام میدهند، یا بیرونی و [[عمل]] خارجی است، مانند [[سرقت]]، [[قتل]] [[نفس|نَفْس]] محترمه و... یا درونی و [[قلبی]] است، مانندِ [[کتمان]] [[شهادت]]، [[ریا]] و... . | {{متن قرآن|وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ}}<ref>«و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref>. گناهانی که بعضی افراد انجام میدهند، یا بیرونی و [[عمل]] خارجی است، مانند [[سرقت]]، [[قتل]] [[نفس|نَفْس]] محترمه و... یا درونی و [[قلبی]] است، مانندِ [[کتمان]] [[شهادت]]، [[ریا]] و... . | ||
[[آیه شریفه]] در [[بیان احکام]] [[داد و ستد]] است. بنابراین، [[کتمان]] [[شهادت]] نیز درباره آن خواهد بود، امّا [[امام]] {{ع}} با استناد به قسمتی از [[آیه]]، [[گناه]] بزرگ بودن [[کتمان]] [[شهادت]] را، شامل همه موارد آن قرار داده است. پس افرادی که از [[حقوق]] حَقّه دیگران اطلاع دارند، موظف و مکلفاند که هنگام [[دعوت]] به ادای [[شهادت]]، حاضر شوند و اگر خودداری ورزند، [[مرتکب گناه]] بزرگ شدهاند. البته ادای [[شهادت]] در صورتی [[واجب]] میگردد که دیگران [[اقدام]] به آن نکنند وگرنه وجوبش با [[اقدام]] دیگری، برداشته میشود و به اصطلاح [[فقهی]]: [[وجوب]] آن، کفایی است. و در موردی که [[کتمان]] [[شهادت]] سبب تضییع حقی شود و صاحب [[حق]] نیز اطلاعی از [[آگاهی]] شخصی نسبت به حقش را ندارد، طبق اطلاق [[آیه شریفه]]، شخص [[آگاه]] باید اظهار [[شهادت]] کند و آن را [[کتمان]] نکند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۰.</ref>. | [[آیه شریفه]] در [[بیان احکام]] [[داد و ستد]] است. بنابراین، [[کتمان]] [[شهادت]] نیز درباره آن خواهد بود، امّا [[امام]] {{ع}} با استناد به قسمتی از [[آیه]]، [[گناه]] بزرگ بودن [[کتمان]] [[شهادت]] را، شامل همه موارد آن قرار داده است. پس افرادی که از [[حقوق]] حَقّه دیگران اطلاع دارند، موظف و مکلفاند که هنگام [[دعوت]] به ادای [[شهادت]]، حاضر شوند و اگر خودداری ورزند، [[مرتکب گناه]] بزرگ شدهاند. البته ادای [[شهادت]] در صورتی [[واجب]] میگردد که دیگران [[اقدام]] به آن نکنند وگرنه وجوبش با [[اقدام]] دیگری، برداشته میشود و به اصطلاح [[فقهی]]: [[وجوب]] آن، کفایی است. و در موردی که [[کتمان]] [[شهادت]] سبب تضییع حقی شود و صاحب [[حق]] نیز اطلاعی از [[آگاهی]] شخصی نسبت به حقش را ندارد، طبق اطلاق [[آیه شریفه]]، شخص [[آگاه]] باید اظهار [[شهادت]] کند و آن را [[کتمان]] نکند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۰.</ref>. | ||
== | == سیزدهم: شُرب خَمر == | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.</ref>. | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.</ref>. | ||
در [[حدیث]] منقول در بیان گناههای بزرگ، علت [[گناه بزرگ]] بودن شُرب خَمر، مطرح شدن آن با بُتپرستی در کنار هم در یک [[آیه]] ذکر شده است: {{متن حدیث|لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَدَلَ بِهَا عِبَادَةَ اَلْأَوْثَانِ}}، [[خداوند حکیم]]، در ضمن [[نهی]]، هر دو را [[پلید]] و از [[اعمال]] [[شیطان]] برشمرده است. در [[حدیثی]] [[نقل]] شده: {{متن حدیث|عَنْ رَسُولِ الله {{صل}} قَالَ: شَارِبُ الْخَمْرِ كَعَابِدِ الْوَثَنِ وَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ كَعَابِدِ الْوَثَنِ}}<ref>مستدركالوسائل، ج۱۷، ص۶۳، باب ۱۲، ح۲۰۷۵۹-۷.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref> | در [[حدیث]] منقول در بیان گناههای بزرگ، علت [[گناه بزرگ]] بودن شُرب خَمر، مطرح شدن آن با بُتپرستی در کنار هم در یک [[آیه]] ذکر شده است: {{متن حدیث|لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَدَلَ بِهَا عِبَادَةَ اَلْأَوْثَانِ}}، [[خداوند حکیم]]، در ضمن [[نهی]]، هر دو را [[پلید]] و از [[اعمال]] [[شیطان]] برشمرده است. در [[حدیثی]] [[نقل]] شده: {{متن حدیث|عَنْ رَسُولِ الله {{صل}} قَالَ: شَارِبُ الْخَمْرِ كَعَابِدِ الْوَثَنِ وَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ كَعَابِدِ الْوَثَنِ}}<ref>مستدركالوسائل، ج۱۷، ص۶۳، باب ۱۲، ح۲۰۷۵۹-۷.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref> | ||
== | == چهاردهم: اسراف == | ||
{{اصلی|اسراف}} | |||
{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}}<ref>«و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>. [[اسراف]] به معنای [[جهل]]، [[غفلت]] و [[خطا]] نیست؛ بلکه آن معانی، از اسباب و علل [[اسراف]] هستند که موجب [[ظهور]] و بروزش میشوند. منشأ [[اسراف]]، حُبّ [[دنیا]] و زیادهَروی از حدّ معقول در امور شهوانی، توجه شدید به ارضای [[امیال نفسانی]] و [[غفلت]] از [[حق]] و [[آخرت]] است. [[اسراف]]، حجابی است برای توجه و دیدن واقعیات [[زندگی]] و کوتاه بودن مدت عالَم [[دنیا]] برای هر فردی است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«بدین گونه در نظر گزافکاران کارهایی را که میکردند آراستهاند» سوره یونس، آیه ۱۲.</ref>. | {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}}<ref>«و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>. [[اسراف]] به معنای [[جهل]]، [[غفلت]] و [[خطا]] نیست؛ بلکه آن معانی، از اسباب و علل [[اسراف]] هستند که موجب [[ظهور]] و بروزش میشوند. منشأ [[اسراف]]، حُبّ [[دنیا]] و زیادهَروی از حدّ معقول در امور شهوانی، توجه شدید به ارضای [[امیال نفسانی]] و [[غفلت]] از [[حق]] و [[آخرت]] است. [[اسراف]]، حجابی است برای توجه و دیدن واقعیات [[زندگی]] و کوتاه بودن مدت عالَم [[دنیا]] برای هر فردی است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«بدین گونه در نظر گزافکاران کارهایی را که میکردند آراستهاند» سوره یونس، آیه ۱۲.</ref>. | ||
مراد از [[اسراف]] به عنوان یکی از موانع بهرهمندی از [[ولایت ولی]] [[حق]]، [[اسراف]] و زیادهرَوی در [[امور دینی]] است که برای آنها، در [[شرع]] [[مقدس]] حدودی تعیین شده است، مانند زیادهرَوی در حدّ [[قصاص]] [[قتل]]<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref>. | مراد از [[اسراف]] به عنوان یکی از موانع بهرهمندی از [[ولایت ولی]] [[حق]]، [[اسراف]] و زیادهرَوی در [[امور دینی]] است که برای آنها، در [[شرع]] [[مقدس]] حدودی تعیین شده است، مانند زیادهرَوی در حدّ [[قصاص]] [[قتل]]<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref>. | ||
== | == پانزدهم: [[تبعیت]] از هوای نفس [[نامشروع]] == | ||
{{اصلی|هوای نفس}} | |||
{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهشها (ی نفس) شان پیروی میکنند و گمراهتر از آنکه بیرهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۵۰.</ref>. | {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهشها (ی نفس) شان پیروی میکنند و گمراهتر از آنکه بیرهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۵۰.</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۸۸: | ||
[[امیال نفسانی]]، اگر از طریق [[نامشروع]] ارضا شوند، موجب حرمان از فیضهای [[الهی]] و بزرگترین [[حجاب]] برای توجه به [[امور معنوی]] است، به گونهای که [[انسان]] حتّی از ذکر [[خدای سبحان]] و [[امور معنوی]] نفرت خواهد داشت و امور شهوانی یا میل به [[مال]] و لذات ماّدی، آلهه و [[معبود]] او در قبال [[معبود]] یگانه، [[خدای سبحان]] قرار میگیرند که منجر به [[کفر]] و [[شرک]] میشود: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که [[هوای نفس]] خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>. | [[امیال نفسانی]]، اگر از طریق [[نامشروع]] ارضا شوند، موجب حرمان از فیضهای [[الهی]] و بزرگترین [[حجاب]] برای توجه به [[امور معنوی]] است، به گونهای که [[انسان]] حتّی از ذکر [[خدای سبحان]] و [[امور معنوی]] نفرت خواهد داشت و امور شهوانی یا میل به [[مال]] و لذات ماّدی، آلهه و [[معبود]] او در قبال [[معبود]] یگانه، [[خدای سبحان]] قرار میگیرند که منجر به [[کفر]] و [[شرک]] میشود: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که [[هوای نفس]] خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>. | ||
== | == شانزدهم: استهزاء == | ||
{{اصلی|استهزاء}} | |||
{{متن قرآن|يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستادهای نزدشان نمیآمد مگر که او را ریشخند میکردند» سوره یس، آیه ۳۰.</ref>. آنچه به عنوان یکی از موانع مطرح بوده، [[تمسخر]] گرفتن همه [[خلفای الهی]] یا یکی از آنان در گفتار یا سیرهشان یا [[دین]] یا هر یک از افراد [[مؤمن]] به [[دلیل]] [[دینداری]] آنان است، لذا دیگر موارد [[استهزاء]] که جهتگیری آن مسائل [[دینی]] نباشد، اگر چه مذموم است، مرادِ عنوان مطرح شده نیست<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>. | {{متن قرآن|يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستادهای نزدشان نمیآمد مگر که او را ریشخند میکردند» سوره یس، آیه ۳۰.</ref>. آنچه به عنوان یکی از موانع مطرح بوده، [[تمسخر]] گرفتن همه [[خلفای الهی]] یا یکی از آنان در گفتار یا سیرهشان یا [[دین]] یا هر یک از افراد [[مؤمن]] به [[دلیل]] [[دینداری]] آنان است، لذا دیگر موارد [[استهزاء]] که جهتگیری آن مسائل [[دینی]] نباشد، اگر چه مذموم است، مرادِ عنوان مطرح شده نیست<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>. | ||
== اصرار بر گناه == | == هفدهم: اصرار بر گناه == | ||
{{همچنین ببینید|گناه}} | |||
{{متن قرآن|وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و بر گناه بزرگ پای میفشردند» سوره واقعه، آیه ۴۶.</ref>؛ [[خدای متعال]] در بیان حالات و صفات [[اصحاب]] شِمال که [[اهل]] [[جهنم]] هستند، میفرماید: آنان کسانی بودند که در [[دنیا]] در [[ارتکاب گناهان]] بزرگ اصرار میورزیدند. | {{متن قرآن|وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و بر گناه بزرگ پای میفشردند» سوره واقعه، آیه ۴۶.</ref>؛ [[خدای متعال]] در بیان حالات و صفات [[اصحاب]] شِمال که [[اهل]] [[جهنم]] هستند، میفرماید: آنان کسانی بودند که در [[دنیا]] در [[ارتکاب گناهان]] بزرگ اصرار میورزیدند. | ||