بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:قاتلان\sامام\sحسین\]\]↵\[\[رده\:(.*)\]\]' به 'رده:قاتلان امام حسین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
'''عبدالله بن اسید جُهَنی'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. | '''عبدالله بن اسید جُهَنی'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
عبدالله بن اسید جهنمی جزء کسانی بود که خیمهها و لباسهای آن [[حضرت]] و [[خاندان]] و [[اصحاب]] را [[غارت]] کردهاند. | عبدالله بن اسید جهنمی جزء کسانی بود که خیمهها و لباسهای آن [[حضرت]] و [[خاندان]] و [[اصحاب]] را [[غارت]] کردهاند. | ||
عبدالله بن اسید جهنی، از [[ترس]] [[انتقام]] [[مختار ثقفی]] در [[قادسیه]] پنهان شده بود. مختار، [[ابو نمر مالک بن عمرو نهدی]] یکی از افسران [[شجاع]] خود را به تعقیب او و دوستانش فرستاد. ابو نمر آنان را دستگیر و به [[کوفه]] نزد مختار آورد. مختار به آنان گفت: «ای [[دشمنان خدا]] و ای [[دشمنان]] [[رسولخدا]] و ای [[دشمنان]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}}! کسی را کشتید که شما را بر [[اقامه نماز]] امر میکرد». | عبدالله بن اسید جهنی، از [[ترس]] [[انتقام]] [[مختار ثقفی]] در [[قادسیه]] پنهان شده بود. مختار، [[ابو نمر مالک بن عمرو نهدی]] یکی از افسران [[شجاع]] خود را به تعقیب او و دوستانش فرستاد. ابو نمر آنان را دستگیر و به [[کوفه]] نزد مختار آورد. مختار به آنان گفت: «ای [[دشمنان خدا]] و ای [[دشمنان]] [[رسولخدا]] و ای [[دشمنان]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}}! کسی را کشتید که شما را بر [[اقامه نماز]] امر میکرد». | ||
گفتند: «که ما را بر [[قتل]] او واداشتند. اکنون بر ما [[منت]] گذار و ببخش». | گفتند: «که ما را بر [[قتل]] او واداشتند. اکنون بر ما [[منت]] گذار و ببخش». | ||
مختار گفت: «چرا شما بر [[امام حسین]]{{ع}} [[منت]] نگذاشتید. حال آنکه او پسر دختر [[پیامبر]]{{صل}} شما بود؟ چرا به او آب ندادید؟»<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۷-۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰.</ref> | مختار گفت: «چرا شما بر [[امام حسین]] {{ع}} [[منت]] نگذاشتید. حال آنکه او پسر دختر [[پیامبر]] {{صل}} شما بود؟ چرا به او آب ندادید؟»<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۷-۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰.</ref> | ||
به [[دستور]] مختار [[عبدالله بن کامل]] او را به [[قتل]] رساند و سر از تنش جدا ساخت<ref> تاریخ طبری، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۵۴-۲۵۵.</ref> | به [[دستور]] مختار [[عبدالله بن کامل]] او را به [[قتل]] رساند و سر از تنش جدا ساخت<ref> تاریخ طبری، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۵۴-۲۵۵.</ref> |