←اثبات امر بین الامرین
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
|||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | |||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = | |||
| عنوان مدخل = امر بین الامرین | |||
| مداخل مرتبط = [[امر بین الامرین در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
یکی از [[عقاید]] [[امامیه]] نظریه '''امر بین الامرین''' است به معنای اینکه نه [[جبر]] در کار است و نه [[تفویض]]، بلکه امری میان این دو هست. در این زمینه [[آیات]] و [[روایات]] مختلفی وجود داشته و براهین عقلی نیز آن را تأیید میکند. | |||
== مقدمه == | |||
ظاهراً این واژه اولینبار از سوی [[امام علی]] {{ع}} مطرح شد. آن [[حضرت]] در جواب فردی که [[اصرار]] میکرد معنای قَدَر چیست، فرمودند: نه [[جبر]] در کار است و نه [[تفویض]]، بلکه امری میان دو امر است<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۵، ص۵۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز در جواب شخصی که از معنای [[قضا و قدر]] پرسیده بود، همین جواب را فرمودند<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، باب الجبر و القدر، ح۱۰.</ref>. | |||
< | |||
مراد از [[جبر]] این است که [[اراده]] [[انسان]] در هیچ امری تأثیر ندارد و منظور از [[تفویض]] این است که [[خداوند]] [[انسانها]] را پس از آفریدن به خودشان واگذار کرده و به او [[اختیار]] تام داده است. و امر بین الامرین یعنی [[برگزیدن]] راهی میان [[جبر و تفویض]]. | |||
[[امامیه]] به امر بین الامرین [[معتقد]] است. دیدگاه "[[ماتریدیه]]" در [[تفسیر]] "نظریه کسب" نیز با رای [[امامیه]] هماهنگ است<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، مدخل «امر بین الامرین».</ref>؛ زیرا "ابومنصور [[ماتریدی]]" فعل [[انسان]] را معلول [[قدرت خداوند]] که [[آفریدگار]] است و [[قدرت]] [[انسان]] که فاعل فعل میباشد، میداند<ref>مطهری، توحید، ص۲۲۵ و ۲۲۶.</ref>. | |||
هر چند به تعبیر [[ملاصدرا]] [[فهم]] [[نفس]] [[حقیقت]] امر بین الامرین، حتی برای [[حکما]] کاری دشوار بوده است<ref>صدرالمتألهین شیرازی، شرح اصول کافی، ص۴۱۶.</ref>، این با مراجعه به [[آیات قرآن]] و جمع میان آنها به خوبی قابل اثبات است؛ زیرا ظاهر برخی [[آیات]] دال بر [[جبر]] است، مانند [[آیات]] بیانگر تقدم [[اراده خدا]] بر [[اراده]] [[بندگان]]<ref>انسان (۷۶): ۳؛ طور (۵۲): ۲۱؛ مدثر (۷۴): ۳۸؛ کهف (۱۸): ۲۹.</ref> و برخی دیگر بر [[اختیار]] دلالت دارد، مانند آیاتی که [[انسان]] را در گروی [[اعمال]] و [[اراده]] خود میداند<ref>انسان (۷۶): ۳۰؛ اعراف (۷): ۱۸۸.</ref>، که در این صورت جمع میان آنها ممکن نیست جز با قاعده امر بین الامرین به خصوص که در برخی [[آیات]] هر دو جنبه [[جبر و اختیار]] آمده است، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷. </ref>؛ و همچنین [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} که فرمود: "[[خداوند]] به بندگانش را بر کاری مجبور میکند و نه اینگونه است که چیزی را [[اراده]] کند و انجام نشود"<ref>صدوق، التوحید، ص۳۶۰.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۳۹ ـ ۴۰.</ref> | |||
==پانویس== | == معناشناسی == | ||
امر بین الامرین را از سه جنبه [[فلسفی]]، [[کلامی]] و [[اخلاقی]] میتوان تعریف نمود: | |||
# '''از جنبه [[فلسفی]]'''، [[افعال]] صادره از [[انسان]]، در عین اینکه از نظری امکان شدن و نشدن دارد، از نظر دیگری، آنچه شدنی است شدنی است و آنچه نشدنی است، نشدنی؛ یعنی نه [[ضرورت]] به طور مطلق حکمفرماست و نه امکان؛ بلکه امری است بین امرین. در [[حقیقت]] بر این [[افعال]]، از نظری [[ضرورت]] و [[وجوب]] حکمفرماست و از نظر دیگر امکان. | |||
# '''از جنبه [[کلامی]]'''، یعنی [[افعال]] [[انسان]] نه صرفاً به [[اراده]] ذات باری مستند است، به گونهای که [[انسان]] منعزل از تأثیر باشد؛ و نه صرفاً به خود [[انسان]] مستند است که رابطه فعل با ذات باری منقطع باشد، بلکه امری است بین امرین. در واقع، در عین اینکه فعل به خود [[انسان]] مستند است، به [[اراده]] ذات باری نیز مستند است؛ اما این دو ارتباط در طول یکدیگرند، نه در عرض و به طور شرکت. | |||
# '''از جنبه [[اخلاقی]]'''، یعنی نه سرشتها موروثی، ثابت و غیر قابل تغییرند و نه [[سرشت]]، طینت و [[اخلاق]] موروثی به کلی [[دروغ]] باشد، بلکه امری است بین امرین، یعنی در عین اینکه پارهای از [[اخلاق]] با عوامل [[وراثت]] از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشود، با عوامل [[تربیتی]] قابل تغییر، تبدیل، کاهش و افزایش است. در مسئله [[جبر و اختیار]]، نظر [[امامیه]] از هر سه جنبه [[فلسفی]]، [[کلامی]] و [[اخلاقی]] [[نظریه]] امر بین الامرین است<ref>مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۱۷.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۰-۴۱.</ref> | |||
==اثبات امر بین الامرین== | |||
با توجه به معنای «[[جبر]]» و «[[تفویض]]»، معنای «امر بین الامرین» که امری است در میان «جبر» و «تفویض» روشن است. در «امر بین الامرین» [[مفاسد]] دو [[نظریه]] [[جبر و تفویض]] وجود ندارد و در عین حال [[آدمی]] مختار است. به طور خلاصه میتوان گفت «امر بین الامرین» آن است که [[خدا]] [[قدرت]] و [[استطاعت]] افعالی را که متعلق تکلیفند به ایشان داده و خود نیز مالک آن قدرت است، بلکه چون [[مالکیت]] [[انسان]] در طول [[مالکیت خدا]] است و [[خداوند]] مالک بالذات قدرت است، او نسبت به قدرت، املک و اقدر است. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} درباره استطاعتی که [[بندگان]] کارهای خویش را به مدد آن پدید میآورند، میفرماید: {{متن حدیث|تَمْلِكُونَهَا بِالَّذِي يَمْلِكُهَا دُونَكُمْ فَإِنْ أَمَدَّكُمْ كَانَ ذَلِكَ مِنْ عَطَائِهِ وَ إِنْ سَلَبَكُمْ كَانَ ذَلِكَ مِنْ بَلَائِهِ إِنَّمَا هُوَ الْمَالِكُ لِمَا مَلَّكَكُمْ وَ الْقَادِرُ لِمَا عَلَيْهِ أَقْدَرَكُمْ}}<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۳.</ref>؛ «[[توانایی]] شما از کسی میرسد که مالک آن است. اگر به شما ارزانیاش دارد، از عطای او است و اگر شما را [[محروم]] سازد، از بلای او است. بیگمان مالک [[راستین]] آنچه در کف دارید، همو است و توانای راستین بدانچه میکنید، همو است. مگر نشنیدهاید که بندگان حول و قوت را از خدا میخواهند و میگویند: {{متن حدیث|لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ...}} نیرویی جز نیروی او نیست که آدمی را از [[گناه]] دور کند و هیچ نیرویی بر [[طاعت]] او نیست مگر به [[یاری]] و [[توفیق]] او». این [[حدیث]]، با همین واژگان و معانی از [[امام حسن]]{{ع}}<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۳.</ref> و [[امام رضا]]{{ع}}<ref>التوحید، ص۳۶۱.</ref> نیز نقل شده است. | |||
نکته مهم در این [[روایت]]، واژه «تملیک» است. این واژه به معنای بیرون آوردن چیزی از [[سلطه]] کسی و درآوردنش به سلطه کسی دیگر است. وقتی من چیزی را به دیگری [[هدیه]] یا هبه و یا با او معاوضه میکنم و هیچگونه [[حق]] فسخی برای خود نمیگذارم، در [[حقیقت]] [[حق تصرف]] خود را سلب کرده و آن را به او واگذاردهام و پس از این واگذاری، نمیتوانم هیچ تصرفی در آن، بیاذن او کنم. حضرت روشن میکند که این معنا در تملیک [[خدای تعالی]] جاری نیست؛ زیرا چون خدای تعالی چیزی را به دیگری تملیک میکند، آن را از [[سلطه]] خویش بیرون نمیآورد. تنها چیزی که در تملیک [[الهی]] پدید میآید، این است که با تملیک و [[اعطای الهی]]، [[آدمی]] خود را دارنده و مالک مییابد؛ یعنی پیش از آنکه خدای تعالی چیزی را تملیک کند، آدمی فاقد آن است و سپس مالک و دارنده میشود. این بدان معنا نیست که آن شیء از سلطه و [[ملک]] خدای تعالی بیرون میآید، بلکه او باز هم مالک است و میتواند آن را باز ستاند؛ چنانکه از آغاز میتوانست آن را باز ندهد. [[استطاعت]] و [[قدرت]] آدمی بر [[افعال]] نیز چنین است. خدای تعالی استطاعت و قدرت را به آدمی تملیک میکند، ولی باز هم خود مالک [[راستین]] آن است و بلکه [[مالکیت]] و [[تسلط]] [[خداوند]] از مالکیت و تسلط آدمی بسی نیرومندتر است؛ چنانکه هر لحظه بخواهد آن را باز میستاند و هرگاه بخواهد بر آن میافزاید یا میکاهد. پس چون آدمی واجد و مالک استطاعت و قدرت است، جبری در کار نیست و چون مالک راستین [[حق تصرف]] خویش را بر جای گذاشته و آن را از سلطه و مالکیت خویش بیرون نبرده است، تفویضی در کار نخواهد بود. بنابراین، هرگاه آدمی بخواهد کاری کند، [[خداوند متعال]] استطاعت کار را فراهم میسازد و اگر بخواهد کار را ترک کند، استطاعت ترک را عطا میکند. خداوند متعال به کاری امر نمیکند، جز اینکه قدرت و استطاعتش را به شخص [[مأمور]] میدهد و هیچ کاری [[نهی]] نمیکند، جز اینکه توان ترکش را نیز میدهد. چون کسی میخواهد به فعلی [[حرام]] تن دهد یا واجبی را ترک کند، [[خداوند سبحان]] یا در [[حق]] او [[لطف]] میفرماید و مانع میشود و یا او را به [[اختیار]] خود رها میکند تا به [[گناه]] افتد. آشکار است اینکه [[خداوند]] مانع انجام گناه نمیشود، بدین معنا نیست که انجام [[کار زشت]] منسوب به او است. در [[روایت]] است که [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} در پاسخ به [[ابوحنیفه]] که میپرسد: «[[معصیت]] از آن کیست؟» میفرماید: | |||
ای شیخ، معصیت یا کار خداست و [[بنده]] هیچ دخالتی در آن ندارد که در این صورت، [[حکیم]] را [[شایسته]] نباشد بنده را بر کار ناکرده [[کیفر]] دهد و یا کار بنده و [[خدا]] است و خدا که نیرومندتر است، نشاید که [[شریک]] [[ضعیف]] را به گناهش کیفر دهد، و یا کار بنده است که در این صورت، اگر خدا بخواهد، میبخشاید و اگر بخواهد، کیفر میدهد<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۳۳۲.</ref>. | |||
درباره [[کارهای نیک]]، افزون بر اینکه خداوند [[استطاعت]] را به [[انسان]] میدهد، او را [[مأمور]] و [[ترغیب]] و [[تشویق]] نیز میکند و [[یاری]] میبخشد و از کارهای [[پسندیده]] ابراز [[خشنودی]] مینماید؛ ولی بنده را از کار زشت برحذر میدارد و در این راه او را یاریاش نمیدهد و [[نفرت]] و [[ناخشنودی]] خویش را بیان میکند و حتی گاه میان او و کار [[قبیح]] حایل و مانع برمینهد؛ هر چند از اعطای [[قدرت]] و استطاعت، دریغ نمیکند. به همین رو: {{متن حدیث|مَنْ حَمَلَ الْمَعَاصِيَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ افْتِرَاءً عَظِيماً}}<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۱۲۳.</ref>؛ «هر کس [[گناهان]] را به [[خداوند متعال]] نسبت دهد، افترایی عظیم بدو بسته است».<ref>[[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۱۶.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
# [[پرونده:1368100.jpg|22px]] [[محمد بیابانی|بیابانی، محمد]]، [[جبر و اختیار و عدل الهی (مقاله)| مقاله «جبر و اختیار و عدل الهی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] | ||