معاد در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۷: خط ۴۷:
* [[اخبار]] [[معاد]] از پیشگویی‌های غیبی است که جز از [[راه وحی]] و إخبار [[پیامبران]] راهی بدان نیست و [[یقین]] بر آن فراهم نمی‌آید. از این روی، [[اعتقاد]] به [[معاد]] وابسته به [[ایمان]] به [[وحی]] و [[نبوت]] است<ref>ر. ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۱.</ref>. [[اعتقاد]] به [[معاد]] نه تنها از مشترکات [[اعتقادی]] همه [[فرقه‌های اسلامی]] است، بلکه [[پیروان]] همۀ [[ادیان]] توحدی نیز به [[معاد]] به عنوان یک اصل [[دینی]] و [[الهی]] ملتزم‌اند. [[باور]] به روز واپسین، یکی از اصول [[جهان‌بینی]] [[اسلامی]] و از ارکان ایمانی و [[اعتقادی]] [[دین اسلام]] و [[شرط مسلمانی]] است؛ یعنی اگر کسی این اصل [[ایمان]] را [[انکار]] کند، از دایرۀ مسلمانی خارج است. تمام پیامران [[الهی]] پس از تأکید بر اصل [[توحید]]، مهم‌ترین اصلی که به [[مردم]] متذکر شده و [[ایمان]] به آن را مورد تأکید قرار داده‌اند، اصل [[معاد]] است. [[قرآن]] نیز در [[آیات]] متعددی این [[باور]] را از [[عقاید]] مشترک همۀ [[شرایع آسمانی]] می‌داند بنگرید. در [[قرآن کریم]] صدها [[آیه]] در خصوص [[معاد]] و [[ایمان]] به آن و هشدارهای مربوط به [[قیامت]] آمده است؛ تا جایی که گفته شده حدود دو هزار [[آیه]]، یعنی نزدیک به یک سوم [[قرآن]] به این موضوع اختصاص دارد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۳.</ref>. [[عقیده]] به [[معاد]]، در [[تربیت]] روحی و [[اخلاقی]] [[انسان‌ها]] و ایجاد [[انگیزه]] برای کار خوب و بازداشتن آنان از [[جرم]] و [[گناه]] و [[ستم]] مؤثر است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۶. </ref>.
* [[اخبار]] [[معاد]] از پیشگویی‌های غیبی است که جز از [[راه وحی]] و إخبار [[پیامبران]] راهی بدان نیست و [[یقین]] بر آن فراهم نمی‌آید. از این روی، [[اعتقاد]] به [[معاد]] وابسته به [[ایمان]] به [[وحی]] و [[نبوت]] است<ref>ر. ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۱.</ref>. [[اعتقاد]] به [[معاد]] نه تنها از مشترکات [[اعتقادی]] همه [[فرقه‌های اسلامی]] است، بلکه [[پیروان]] همۀ [[ادیان]] توحدی نیز به [[معاد]] به عنوان یک اصل [[دینی]] و [[الهی]] ملتزم‌اند. [[باور]] به روز واپسین، یکی از اصول [[جهان‌بینی]] [[اسلامی]] و از ارکان ایمانی و [[اعتقادی]] [[دین اسلام]] و [[شرط مسلمانی]] است؛ یعنی اگر کسی این اصل [[ایمان]] را [[انکار]] کند، از دایرۀ مسلمانی خارج است. تمام پیامران [[الهی]] پس از تأکید بر اصل [[توحید]]، مهم‌ترین اصلی که به [[مردم]] متذکر شده و [[ایمان]] به آن را مورد تأکید قرار داده‌اند، اصل [[معاد]] است. [[قرآن]] نیز در [[آیات]] متعددی این [[باور]] را از [[عقاید]] مشترک همۀ [[شرایع آسمانی]] می‌داند بنگرید. در [[قرآن کریم]] صدها [[آیه]] در خصوص [[معاد]] و [[ایمان]] به آن و هشدارهای مربوط به [[قیامت]] آمده است؛ تا جایی که گفته شده حدود دو هزار [[آیه]]، یعنی نزدیک به یک سوم [[قرآن]] به این موضوع اختصاص دارد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۳.</ref>. [[عقیده]] به [[معاد]]، در [[تربیت]] روحی و [[اخلاقی]] [[انسان‌ها]] و ایجاد [[انگیزه]] برای کار خوب و بازداشتن آنان از [[جرم]] و [[گناه]] و [[ستم]] مؤثر است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۶. </ref>.


== اصطلاح [[معاد]] یا [[قیامت]]؟ ==
* در تعبیرات "[[قیامت]]"، کلمه [[معاد]] نداریم. هرچند [[معاد]] از همه اسم‌ها معروف‌تر است، این اصطلاح، اصطلاح شرعی نیست، بلکه اصطلاح متشرعه است. کلمه [[معاد]] را ظاهراً [[متکلمین]] [[جعل]] کرده‌اند؛ هرچند این کلمه می‌‌تواند با تعبیرات [[قرآن]] منطبق باشد. البته در [[قرآن]] کلماتی شبیه کلمه [[معاد]] ذکر شده است؛ مانند "[[مرجع]]" یا "مآب". مبنای ایجاد این کلمه آن است که آنان [[قیامت]] را زمان عود [[ارواح]] به اجساد می‌دانستند. "عود" یعنی برگشت چیزی به اصل خود. "[[رجوع]]" نیز به همین معناست و در [[حقیقت]] باید یک آمدنی باشد تا بازگشت [[صدق]] کند. از این‌رو اگر در [[قرآن کریم]] درباره [[قیامت]] کلمه "[[رجوع]]" به کار رفته است، به معنای بازگشت به خداست: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>.<ref>ر. ک. [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۳.</ref> البته [[روز قیامت]] [[اسامی]] دیگری هم دارد مانند: "روز حساب"، "روز جزا"، "عالم [[آخرت]]"، "[[رستاخیز]]"، "[[محشر]]" و "[[حشر]]"<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۶. </ref>.
== [[دلایل نقلی]] و [[عقلی]] [[اثبات معاد]] ==
== [[دلایل نقلی]] و [[عقلی]] [[اثبات معاد]] ==
* [[استدلال]] بر [[معاد]]، بر اساس [[توحید]] است. از منظر [[قرآن کریم]] ممکن نیست [[خداوند]] [[حکیم]] و [[عادل]] باشد، ولی سلسله [[نظام هستی]] به [[معاد]] منتهی نشود؛ یعنی [[خلقت]] بدون [[معاد]] عبث است. [[قرآن]] به این مطلب [[استدلال]] کرده است: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>. [[قرآن کریم]] در واقع به این نکته متذکر می‌‌شود که یا [[معتقد]] هستید خدایی وجود ندارد، در این صورت مانعی نخواهد داشت که [[خلقت]] عبث و بیهوده باشد؛ اما اگر [[معتقد]] به وجود [[خدا]] هستید، در این صورت بایستی به وجود [[معاد]] هم [[باور]] و [[ایمان]] داشته باشید؛ زیرا [[باور]] به [[معاد]]، لازمۀ [[باور]] به [[نظام احسن]] [[آفرینش]] است. بدون این [[باور]]، [[خلقت]] ناقص و عبث و بیهوده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۳.</ref>.  
* [[استدلال]] بر [[معاد]]، بر اساس [[توحید]] است. از منظر [[قرآن کریم]] ممکن نیست [[خداوند]] [[حکیم]] و [[عادل]] باشد، ولی سلسله [[نظام هستی]] به [[معاد]] منتهی نشود؛ یعنی [[خلقت]] بدون [[معاد]] عبث است. [[قرآن]] به این مطلب [[استدلال]] کرده است: {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.</ref>. [[قرآن کریم]] در واقع به این نکته متذکر می‌‌شود که یا [[معتقد]] هستید خدایی وجود ندارد، در این صورت مانعی نخواهد داشت که [[خلقت]] عبث و بیهوده باشد؛ اما اگر [[معتقد]] به وجود [[خدا]] هستید، در این صورت بایستی به وجود [[معاد]] هم [[باور]] و [[ایمان]] داشته باشید؛ زیرا [[باور]] به [[معاد]]، لازمۀ [[باور]] به [[نظام احسن]] [[آفرینش]] است. بدون این [[باور]]، [[خلقت]] ناقص و عبث و بیهوده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۳.</ref>.  
۲۱۸٬۵۵۰

ویرایش