یحیی بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
برچسب‌ها: تغییر مسیر جدید پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
#تغییر_مسیر [[یحیی بن زید (ابهام‌زدایی)]]
{{امامت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[یحیی بن زید در قرآن]] - [[یحیی بن زید در حدیث]] - [[یحیی بن زید در اخلاق اسلامی]] - [[یحیی بن زید در معارف دعا و زیارات]] - [[یحیی بن زید در معارف و سیره سجادی]] - [[یحیی بن زید در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[یحیی بن زید (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
[[یحیی]] ابن [[زید بن علی بن الحسین]]{{ع}} معروف به [[امام]] [[طاهر]]<ref>هدایة الراغبین، ص۲۱۰.</ref> و امام [[ثائر]]<ref>معجم الرّواة، ج۱، ص۸۰.</ref> از اعاظم [[سادات]] [[زیدی]] و از [[پیشوایان]] زیدیّه است. [[مادر]] او رَیطَة دختر [[ابوهاشم عبدالله بن محمد بن الحنفیه]]<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۲۵.</ref> از [[سادات علوی]] است. مادرِ مادرِ او نیز با دخترِ [[ابونوفل بن حرث بن عبدالمطلب]] است<ref>الدر النظیم، ص۵۹۹.</ref>. مادرِ پدرِ وی نیز امّ‌ولدی است که او را مختار به [[امام سجاد]]{{ع}} بخشید<ref>التفسیر، ص۴۰۰.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یحیی بن زید»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۳۹.</ref>
 
==حیاتِ او==
یحیی به سال ۹۸ ق دیده به [[جهان]] گشود<ref>الاعلام، ج۸، ص۱۴۶.</ref>. از [[روزگار]] [[حیات]] او پیش از جریان [[استشهاد]] پدرش خبری در دست نیست، مگر آنکه بنابر پاره‌ای از گزارش‌ها، وی روایت‌هایی را از [[پدر]] شنیده و آثاری را از او اخذ کرده است.
پس از مجروح‌شدن [[زید بن علی]] در [[نبرد]] با بنی‌امیّه و انتقال او به [[منزل]] یکی از [[یاران]] خود، یحیی بر بالین پدر آمد و با چشمانی گریان، او را به [[دیدار]] اجداد طاهرینش [[بشارت]] داد<ref>مقاتل الطالبین، ج۱، ص۴۰.</ref>. پدر نیز فرزندش یحیی را به [[جهاد]] با بنی‌امیّه [[وصیّت]] نمود<ref>هدایة الراغبین، ص۲۱۰.</ref>. پس از [[شهادت]] [[زید]]، آن‌گاه که یاران او برای مخفی نگاه‌داشتن پیکرش از دستبرد بنی‌امیّه پیشنهادهایی چون فروانداختن وی به قعر [[فرات]] یا بریدن سرِ او را مطرح کردند، یحیی به [[مخالفت]] برخاست و در نتیجه پیکر زید را مخفیانه و شبانه در عباسیّه در میان جوی آبی [[دفن]] کردند، ولی غلامی که [[شاهد]] [[تدفین]] زید بود، محلّ دفن پیکرش را فاش نمود که سبب شد بنی‌امیّه پس از بریدن سر زید، تن برهنه او را به دار کشیدند<ref>مقاتل الطالبین، ج۱، ص۴۰.</ref>.
پس از این ماجرا، جز ده نفر از یاران زید، سایرین از اطراف یحیی متفرق شدند<ref>مقاتل الطالبین، ج۱، ص۱۱۹.</ref> و [[امیر]] [[کوفه]] در پیِ یحیی افتاد. وی نیز مدتی مخفی گردید<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۷.</ref> و آن‌گاه که در [[عراق]] کسی را [[خون‌خواه]] پدرش نیافت، رهسپار [[خراسان]] گشت و در آنجا یارانی را گرد آورد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۶۴، ص۲۲۴.</ref>. وی قبل از ورود به خراسان، با [[متوکل]] بن [[هارون]] [[دیدار]] نمود، و خبر [[پیش‌بینی]] کشته‌شدن و به دار کشیده‌شدن خود را به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} از وی شنید<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳.</ref>.
 
سرانجام [[یحیی]] پس از [[هلاکت]] [[هشام بن عبدالملک]] به سال ۱۲۵ ه.ق و روی کار آمدن [[ولید بن یزید بن عبدالملک]] در خراسان [[قیام]] خود را آغاز نمود و در [[شعبان]] یا [[رمضان]] همان سال یا سال بعد، در [[روز جمعه]]، در حالی که شمار [[سپاهیان]] او ۱۵۰ نفر و شمار سپاهیان [[سلم بن أحوز هلالی]] ده هزار نفر بودند با آنان جنگید و به [[شهادت]] رسید<ref>المصابیح، ج۱، ص۳۷۷.</ref>. [[قاتل]] یحیی را [[عیسی مولی عیسی بن سلیمان]] دانسته‌اند که با ضربه تیری به پیشانی یحیی او را از پا درآورد<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۵۳۷.</ref>. پس از شهادت یحیی، سَلم سرِ یحیی را برای [[نصر بن سیار]] [[والی]] خراسان فرستاد. او نیز سر را برای [[ولید بن یزید]] ارسال نمود. برخی گزارش‌ها از مُثله‌شدن یحیی حکایت می‌کند<ref>هدایة الراغبین، ص۲۱۰.</ref>. پیکر بی سر یحیی در [[شهر]] جوزجان افغانستان به دار کشیده شد و همچنان بر دار بود تا [[پرچم‌های سیاه]] [[سپاه]] ابومسلم [[خراسانی]] برافراشته گشت. ابومسلم پیکر را پایین آورد و با آنکه یحیی [[شهید]] در معرکه [[قتال]] بود، او را تغسیل و تکفین کرد و بعد از [[اقامه نماز]] بر او، وی را [[دفن]] نمود.
 
ابومسلم هفت شبانه‌روز در بلخ و دیگر نواحی برای یحیی اقامه عزا نمود. [[قتل]] او در خراسان [[اندوه]] بزرگی در [[دل‌ها]] افکند، به‌طوری‌که در آن سال پسری در خراسان به [[دنیا]] نمی‌آمد مگر آنکه او را یحیی نامیدند<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۶۴، ص۲۲۴.</ref>.
امام صادق{{ع}} برای یحیی [[طلب]] [[مغفرت]] کرد و [[دعا]] نمود که [[خداوند]] او را به اجداد طاهرینش ملحق گرداند<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳.</ref>. آن [[امام]] [[هلاکت]] زودهنگام [[حکومت]] [[ولید]] بن [[یزید]] را نتیجه [[قتل]] ظالمانه [[یحیی بن زید]] برشمرد. [[قبر]] [[یحیی]] در جوزجان امروز مشهور و [[زیارتگاه]] است.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یحیی بن زید»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۴۰.</ref>
 
==[[مذهب]] و [[عدالت]] یحیی بن زید==
یحیی بن زید پهلوانی [[شجاع]] و [[اهل تقوا]] بود<ref>معجم الرواة، ج۱، ص۸۰.</ref>. زیدیان او را پیشوای خود می‌دانند و [[ادله امامت]] او را همچون [[دلایل امامت]] [[پدر]] می‌انگارند<ref>هدایة الراغبین، ص۲۱۰.</ref>. [[اندیشمندان]] [[عامّه]] ([[اهل]] [[سنّت]]) نیز از او به [[نیکی]] یاد کرده‌اند<ref>الأعلام، ج۸، ص۱۴۶.</ref>. برخی از [[عالمان]] امامی به‌خاطر عباراتی که از او در [[دیدار]] با [[متوکل]] گزارش شده، او را مستقل و [[داعی]] به‌سوی خود دانسته‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۵۱.</ref>. اما چنین نسبتی به او ثابت نیست؛ زیرا وی در همان دیدار، امامین [[صادقین]]{{عم}} را از خود و پدر خود [[اعلم]] دانسته و [[اخبار]] [[امام صادق]]{{ع}} مبنی بر مقتول و [[مصلوب]] شدن خود را به [[حق]] برشمرده است. خزاز [[قمی]] روایتی را از او [[نقل]] می‌کند که در آن یکایک [[امامان دوازده‌گانه]] را به نقل از پدر نام برده و آن را [[عهد]] معهود [[الهی]] با [[پیامبر]]{{صل}} برشمرده است<ref>کفایة الاثر، ص۳۰۴.</ref>. در گزارشی دیگر وی صریحاً پدر خود را از [[ادعای امامت]] [[تطهیر]] نموده و امام صادق{{ع}} را [[صاحب‌الامر]] آن [[زمان]] دانسته است<ref>کفایة الاثر، ص۳۰۴.</ref>. بنابراین وی فردی صحیح‌المذهب بوده است. اگرچه در مصادر رجالی متقدم امامی از وی یادی نشده و از این‌رو توثیق یا [[تضعیف]] خاصی متوجه او نیست، ولی از [[فضل]] و تقوای او در منابع مختلف سخن به میان آمده است.<ref>محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یحیی بن زید»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۴۰.</ref>
 
==یحیی بن زید و [[صحیفه سجادیه]]==
بنابر گزارش [[متوکل بن هارون]]، وی نسخه خود از صحیفه سجادیه را که امام صادق{{ع}} بر وی [[املا]] نموده بود، بنا به درخواست یحیی بن زید، جهت استنساخ در [[اختیار]] او قرار می‌دهد. [[یحیی]] نیز نسخه خطی [[پدر]] را که به [[حسن]] نگهداری از آن [[وصیت]] شده بود، به [[متوکل]] می‌سپارد و می‌گوید:
«به [[خدا]] [[سوگند]] ای متوکل! اگر پسرعمویم ([[امام صادق]]{{ع}}) خبر نداده بود که من کشته می‌شوم و پیکرم بر دار می‌رود، این [[صحیفه]] را به تو نمی‌دادم، چرا که همواره در نگهداشت آن [[حرص]] می‌ورزیده‌ام. ولی می‌دانم که سخن او [[حق]] است. چیزی است که از [[پدران]] خود شنیده‌ام و به‌زودی صحت آن آشکار خواهد شد. [[بیم]] دارم که این [[علم]] به دست [[بنی‌امیه]] افتد و مکتومش دارند و در گنجینه‌های خود برای خود اندوخته‌اش سازند. اینک آن را بستان و خاطر من آسوده گردان و نیکویش نگه‌دار».
 
متوکل می‌گوید: پس از [[شهادت]] یحیی به [[مدینه]] آمدم و صحیفه را به امام صادق{{ع}} نشان دادم. [[امام]] فرمود: «به خدا سوگند این خط عمویم [[زید]]، و دعاهای آن از جدّم [[علی بن الحسین]] است». آن‌گاه امام نسخه خود از صحیفه را که به خط پدرش [[امام باقر]]{{ع}} و [[املای امام]] [[سجاد]]{{ع}} بود، جهت مقابله به متوکل بن [[هارون]] سپرد. متوکل می‌گوید: «من آن دو نسخه را با هم مقابله کردم. هر دو یکسان بودند، حتی یک حرف هم میانشان [[اختلاف]] نبود».
 
بنابر گزارش متوکل، وی موفق به استنساخ شصت و چند [[دعا]] از هفتادوپنج دعای موجود در صحیفه شد و نسخه یحیی را بنابر وصیت او، به عموزادگان وی سپرد<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳.</ref>.<ref>الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت: دارالعلم الملایین، ج۵، ۱۹۸۰ م: أنساب الأشراف، أحمد بن یحیی البلاذری، مصر: دارالمعارف، ۱۹۵۹ م: تاریخ الإسلام، محمد بن أحمد الذهبی، بیروت: دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ ق، ج۱: تاریخ الأمم و الملوک، محمدبن جریر الطبری، بیروت: مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۳ ق، ج۴؛ تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر، بیروت: دارالفکر، ۱۴۱۵ ق، التفسیر، فرات بن ابراهیم الکوفی، تهران: وزارت ارشاد، ۱۴۱۰ ق الدرّ النظیم، یوسف بن حاتم الشامی، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۲۰ ق؛ صحیفه سجادیه؛ الطبقات الکبری، محمد البصری ابن سعد، بیروت: دارصادر، بی‌تا، کفایة الأثر، علی بن محمد الزازی الخزاز، قم: بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ المصابیح، أحمد بن إبراهیم الحسنی، یمن: مؤسسة الامام الزید، بی‌تا؛ معجم رجال الحدیث، ابوالقاسم الخوئی، قم: ج۵، ۱۴۱۳ ق؛ معجم الرواة، محمد یحیی سالم عزّان، بی‌جا، بی‌تا؛ مقاتل الطالبیین، أبوالفرج علی بن الحسین الإصفهانی، قم: دارالکتاب، ۱۳۸۵ ق، ج۲، هدایة الراغبین، الهادی بن ابراهیم الحسنی ابن‌الوزیر، نسخه خطی، یمن: ش۱۰۸۳-۰۰۰-YEM، بی‌تا.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «یحیی بن زید»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۴۱.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «یحیی بن زید»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
[[رده:یحیی بن زید]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۳