اذینه عبدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اذینه عبدی در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
او [[بصری]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۲۹.</ref> و کنیه‌اش «ابوعبدالرحمان»، برگرفته از نام فرزندش «[[عبدالرحمان بن اذینه]] ([[قاضی]] [[بصره]] در دوره [[حجاج]] و در گذشته بعد از سال نود) بود<ref>بخاری، ج۲، ص۶۰.</ref>.
او [[بصری]]<ref>ابن ابی‌حاتم، ج۲، ص۳۲۹.</ref> و کنیه‌اش «ابوعبدالرحمان»، برگرفته از نام فرزندش «[[عبدالرحمان بن اذینه]] ([[قاضی]] [[بصره]] در دوره [[حجاج]] و در گذشته بعد از سال نود) بود<ref>بخاری، ج۲، ص۶۰.</ref>.


برای او سه [[نسب]] گفته‌اند: نخست آنکه وی فرزند [[حارث بن یعمر]] از بنولیث تیره‌ای از [[قبیله کنانه]] است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.</ref>؛ دیگر آنکه پسر «[[مسلم بن حارث بن خالد]]»<ref>ابن حبان، ج۴، ص۵۹؛ طوسی، رجال، ص۲۶</ref> یا «[[مسلمه بن حارث بن خالد]]» <ref>ابن حزم، ج۷، ص۷۵</ref>.از قبیله «عبدالقیس» است؛ و نسب سوم اینکه از تیره شَنّ است.
برای او سه [[نسب]] گفته‌اند: نخست آنکه وی فرزند [[حارث بن یعمر]] از [[بنولیث]] تیره‌ای از [[قبیله کنانه]] است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.</ref>؛ دیگر آنکه پسر «[[مسلم بن حارث بن خالد]]»<ref>ابن حبان، ج۴، ص۵۹؛ طوسی، رجال، ص۲۶</ref> یا «[[مسلمه بن حارث بن خالد]]» <ref>ابن حزم، ج۷، ص۷۵</ref>.از قبیله «عبدالقیس» است؛ و نسب سوم اینکه از تیره شَنّ است.


[[ابن عبد البر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۲.</ref> وی را [[عبدی]] از عبدالقیس دانسته و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۳.</ref> نیز با صحیح دانستن عبدی، آن را با [[روایت]] [[ابن حبیب]] از [[ابن کلبی]] و گفتار [[ابواحمد عسکری]] تأکید کرده و احتمال داده است که [[شهرت]] [[ابن اذینه]] از [[شاعران]] [[کنانی]]، سبب این خلط شده و او را فرزند اذینه عبدی پنداشته‌اند. [[ابن عبدالبر]]، شَنّی بودن وی را رد کرده، اما [[رشاطی]] <ref>م ۵۴۴ و نویسنده کتاب اقتباس الأنوار فی أنساب الصحابه.</ref> شَنّ را تیره‌ای از عبدالقیس <ref>شن بن أفصی بن عبدالقیس</ref> دانسته و بدین صورت تغایر شنی و عبدی را برداشته است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳؛ ر.ک: نجاشی، ص۲۸۴.</ref>. [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.</ref> وی را [[عنبری]] نیز شمرده‌اند که با گفته آنان مبنی بر کنانی بودن وی منافات دارد؛ زیرا عنبر از قبیله [[تمیم]] است و ارتباطی با کنانه ندارد و بدون تردید عنبری، تصحیف عبدی است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.</ref>.
[[ابن عبد البر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۲.</ref> وی را [[عبدی]] از عبدالقیس دانسته و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۳.</ref> نیز با صحیح دانستن عبدی، آن را با [[روایت]] [[ابن حبیب]] از [[ابن کلبی]] و گفتار [[ابواحمد عسکری]] تأکید کرده و احتمال داده است که [[شهرت]] [[ابن اذینه]] از [[شاعران]] [[کنانی]]، سبب این خلط شده و او را فرزند اذینه عبدی پنداشته‌اند. [[ابن عبدالبر]]، شَنّی بودن وی را رد کرده، اما [[رشاطی]] <ref>م ۵۴۴ و نویسنده کتاب اقتباس الأنوار فی أنساب الصحابه.</ref> شَنّ را تیره‌ای از عبدالقیس <ref>شن بن أفصی بن عبدالقیس</ref> دانسته و بدین صورت تغایر شنی و عبدی را برداشته است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳؛ ر. ک: نجاشی، ص۲۸۴.</ref>. [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.</ref> وی را [[عنبری]] نیز شمرده‌اند که با گفته آنان مبنی بر کنانی بودن وی منافات دارد؛ زیرا عنبر از قبیله [[تمیم]] است و ارتباطی با کنانه ندارد و بدون تردید عنبری، تصحیف عبدی است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.</ref>.


او از [[رسول خدا]]{{صل}} کفارة قسم را روایت کرده<ref>طیالسی، ص۱۹۵.</ref> که مستند [[صحابی]] بودن وی است. [[بخاری]]<ref>بخاری، ج۲، ص۶۰.</ref> روایت وی را مرسل و [[فضل بن دکین]] او را [[تابعی]] ساکن [[کوفه]] دانسته است. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.</ref> نیز به گفته ابن دکین که به دلیل [[کوفی]] بودنش [[آگاهی]] بیشتری از [[کوفیان]] دارد، [[اعتماد]] و در صحابی بودن اذینه تردید کرده است. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۵۹.</ref> با اینکه وی را [[صحابی]] شمرده، در شمار [[تابعین]] نیز از او نام برده است <ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۱۷۱.</ref> مخضرم بودن وی و [[تابعی]] بودن فرزندش [[عبدالرحمان]] را صحیح می‌داند.
او از [[رسول خدا]] {{صل}} کفارة قسم را روایت کرده<ref>طیالسی، ص۱۹۵.</ref> که مستند [[صحابی]] بودن وی است. [[بخاری]]<ref>بخاری، ج۲، ص۶۰.</ref> روایت وی را مرسل و [[فضل بن دکین]] او را [[تابعی]] ساکن [[کوفه]] دانسته است. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.</ref> نیز به گفته ابن دکین که به دلیل [[کوفی]] بودنش [[آگاهی]] بیشتری از [[کوفیان]] دارد، [[اعتماد]] و در صحابی بودن اذینه تردید کرده است. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۵۹.</ref> با اینکه وی را [[صحابی]] شمرده، در شمار [[تابعین]] نیز از او نام برده است <ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۱۷۱.</ref> مخضرم بودن وی و [[تابعی]] بودن فرزندش [[عبدالرحمان]] را صحیح می‌داند.


اذینه بزرگ [[عبدالقیس]] در [[زمان عثمان]] بود و در [[نبرد جمل]] شرکت داشت<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴؛ شیخ مفید و این شد قم در کتاب جمل از وی نام نبرده‌اند.</ref>. به گفته مدائنی، او نخستین کسی بود که [[ریاست]] عبدالقیس را بر عهده گرفت و ریاست وی بر [[منذر بن جارود]] پیشی داشت. وی [[والی]] زیاد بود و از [[ارتباط]] او با [[معاویه]] و [[مهلب بن ابی صفره]] یاد شده است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
اذینه بزرگ [[عبدالقیس]] در [[زمان عثمان]] بود و در [[نبرد جمل]] شرکت داشت<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴؛ شیخ مفید و این شد قم در کتاب جمل از وی نام نبرده‌اند.</ref>. به گفته مدائنی، او نخستین کسی بود که [[ریاست]] عبدالقیس را بر عهده گرفت و ریاست وی بر [[منذر بن جارود]] پیشی داشت. وی [[والی]] زیاد بود و از [[ارتباط]] او با [[معاویه]] و [[مهلب بن ابی صفره]] یاد شده است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳.</ref>


به [[روایت]] اذینه از [[انس بن مالک]]، [[رسول خدا]]{{صل}} به علی{{ع}} فرمود: پروردگارم [[شفاعت]] [[موحدان]] امتم را در [[اختیار]] من قرار داد و آن را از [[دشمن]] تو و فرزندانت بازداشت<ref>طوسی، امالی، ص۴۵۵.</ref>.
به [[روایت]] اذینه از [[انس بن مالک]]، [[رسول خدا]] {{صل}} به علی {{ع}} فرمود: پروردگارم [[شفاعت]] [[موحدان]] امتم را در [[اختیار]] من قرار داد و آن را از [[دشمن]] تو و فرزندانت بازداشت<ref>طوسی، امالی، ص۴۵۵.</ref>.


اذینه درباره [[میقات]] از عمر پرسید و عمر وی را به [[امام علی]]{{ع}} ارجاع داد. عمر پس از شنیدن پاسخ [[امام]] گفت: پاسخی جز پاسخ علی{{ع}} نمی‌یافتم<ref>ابن حزم، ج۷، ص۷۷؛ شبیه این روایت را بنگرید: ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۲۴.</ref>.
اذینه درباره [[میقات]] از عمر پرسید و عمر وی را به [[امام علی]] {{ع}} ارجاع داد. عمر پس از شنیدن پاسخ [[امام]] گفت: پاسخی جز پاسخ علی {{ع}} نمی‌یافتم<ref>ابن حزم، ج۷، ص۷۷؛ شبیه این روایت را بنگرید: ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۲۴.</ref>.


برخی [[روایات]] اذینه به فرزندش عبدالرحمان منسوب است<ref>ر.ک: ابن اثیر، ج۳، ص۴۲۰.</ref>. گرچه روایات بالا و ذکر نام اذینه در کتاب [[رجال]] [[طوسی]] می‌تواند شاهدی بر [[تمایل]] وی به امام علی{{ع}} باشد، اما نام او در شمار شرکت کنندگان در [[جنگ جمل]] آمده است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۷۸۴.</ref> و [[امین]]<ref>امین، ج۳، ص۲۴۳.</ref> براساس ظاهر عبارت ادرک الجمل در شرح حال وی، او را از همراهان [[عایشه]] در نبرد جمل دانسته است. آنچه گفتار امین را تأکید می‌کند اینکه پیش از ورود [[اصحاب جمل]] به [[بصره]]، فرزند [[آدینه]] با [[محمد بن طلحه]] [[ملاقات]] و درباره [[قتل عثمان]] و [[قاتلان]] وی [[گفتگو]] کرد<ref>ابن شبه، ج۴، ص۱۱۷۳.</ref>. عمر [[ابن اذینه]] از [[نوادگان]] وی، از شیوخ و بزرگان [[شیعه]] در [[بصره]] و از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} بود<ref>نجاشی، ص۲۸۴؛ طوسی، رجال، ص۲۵۴ و ۳۳۹.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اذینه عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴-۲۵.</ref>
برخی [[روایات]] اذینه به فرزندش عبدالرحمان منسوب است<ref>ر. ک: ابن اثیر، ج۳، ص۴۲۰.</ref>. گرچه روایات بالا و ذکر نام اذینه در کتاب [[رجال]] [[طوسی]] می‌تواند شاهدی بر [[تمایل]] وی به امام علی {{ع}} باشد، اما نام او در شمار شرکت کنندگان در [[جنگ جمل]] آمده است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۷۸۴.</ref> و [[امین]]<ref>امین، ج۳، ص۲۴۳.</ref> براساس ظاهر عبارت ادرک الجمل در شرح حال وی، او را از همراهان [[عایشه]] در نبرد جمل دانسته است. آنچه گفتار امین را تأکید می‌کند اینکه پیش از ورود [[اصحاب جمل]] به [[بصره]]، فرزند [[آدینه]] با [[محمد بن طلحه]] [[ملاقات]] و درباره [[قتل عثمان]] و [[قاتلان]] وی [[گفتگو]] کرد<ref>ابن شبه، ج۴، ص۱۱۷۳.</ref>. [[عمر ابن اذینه]] از [[نوادگان]] وی، از شیوخ و بزرگان [[شیعه]] در [[بصره]] و از [[اصحاب امام صادق]] {{ع}} بود<ref>نجاشی، ص۲۸۴؛ طوسی، رجال، ص۲۵۴ و ۳۳۹.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اذینه عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴-۲۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۸: خط ۲۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:اذینه عبدی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۱

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

او بصری[۱] و کنیه‌اش «ابوعبدالرحمان»، برگرفته از نام فرزندش «عبدالرحمان بن اذینه (قاضی بصره در دوره حجاج و در گذشته بعد از سال نود) بود[۲].

برای او سه نسب گفته‌اند: نخست آنکه وی فرزند حارث بن یعمر از بنولیث تیره‌ای از قبیله کنانه است[۳]؛ دیگر آنکه پسر «مسلم بن حارث بن خالد»[۴] یا «مسلمه بن حارث بن خالد» [۵].از قبیله «عبدالقیس» است؛ و نسب سوم اینکه از تیره شَنّ است.

ابن عبد البر[۶] وی را عبدی از عبدالقیس دانسته و ابن اثیر[۷] نیز با صحیح دانستن عبدی، آن را با روایت ابن حبیب از ابن کلبی و گفتار ابواحمد عسکری تأکید کرده و احتمال داده است که شهرت ابن اذینه از شاعران کنانی، سبب این خلط شده و او را فرزند اذینه عبدی پنداشته‌اند. ابن عبدالبر، شَنّی بودن وی را رد کرده، اما رشاطی [۸] شَنّ را تیره‌ای از عبدالقیس [۹] دانسته و بدین صورت تغایر شنی و عبدی را برداشته است[۱۰]. ابن منده و ابونعیم[۱۱] وی را عنبری نیز شمرده‌اند که با گفته آنان مبنی بر کنانی بودن وی منافات دارد؛ زیرا عنبر از قبیله تمیم است و ارتباطی با کنانه ندارد و بدون تردید عنبری، تصحیف عبدی است[۱۲].

او از رسول خدا (ص) کفارة قسم را روایت کرده[۱۳] که مستند صحابی بودن وی است. بخاری[۱۴] روایت وی را مرسل و فضل بن دکین او را تابعی ساکن کوفه دانسته است. ابن اثیر[۱۵] نیز به گفته ابن دکین که به دلیل کوفی بودنش آگاهی بیشتری از کوفیان دارد، اعتماد و در صحابی بودن اذینه تردید کرده است. ابن حبان[۱۶] با اینکه وی را صحابی شمرده، در شمار تابعین نیز از او نام برده است [۱۷]. ابن حجر[۱۸] مخضرم بودن وی و تابعی بودن فرزندش عبدالرحمان را صحیح می‌داند.

اذینه بزرگ عبدالقیس در زمان عثمان بود و در نبرد جمل شرکت داشت[۱۹]. به گفته مدائنی، او نخستین کسی بود که ریاست عبدالقیس را بر عهده گرفت و ریاست وی بر منذر بن جارود پیشی داشت. وی والی زیاد بود و از ارتباط او با معاویه و مهلب بن ابی صفره یاد شده است[۲۰]

به روایت اذینه از انس بن مالک، رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: پروردگارم شفاعت موحدان امتم را در اختیار من قرار داد و آن را از دشمن تو و فرزندانت بازداشت[۲۱].

اذینه درباره میقات از عمر پرسید و عمر وی را به امام علی (ع) ارجاع داد. عمر پس از شنیدن پاسخ امام گفت: پاسخی جز پاسخ علی (ع) نمی‌یافتم[۲۲].

برخی روایات اذینه به فرزندش عبدالرحمان منسوب است[۲۳]. گرچه روایات بالا و ذکر نام اذینه در کتاب رجال طوسی می‌تواند شاهدی بر تمایل وی به امام علی (ع) باشد، اما نام او در شمار شرکت کنندگان در جنگ جمل آمده است[۲۴] و امین[۲۵] براساس ظاهر عبارت ادرک الجمل در شرح حال وی، او را از همراهان عایشه در نبرد جمل دانسته است. آنچه گفتار امین را تأکید می‌کند اینکه پیش از ورود اصحاب جمل به بصره، فرزند آدینه با محمد بن طلحه ملاقات و درباره قتل عثمان و قاتلان وی گفتگو کرد[۲۶]. عمر ابن اذینه از نوادگان وی، از شیوخ و بزرگان شیعه در بصره و از اصحاب امام صادق (ع) بود[۲۷][۲۸]

منابع

پانویس

  1. ابن ابی‌حاتم، ج۲، ص۳۲۹.
  2. بخاری، ج۲، ص۶۰.
  3. ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.
  4. ابن حبان، ج۴، ص۵۹؛ طوسی، رجال، ص۲۶
  5. ابن حزم، ج۷، ص۷۵
  6. ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۲.
  7. ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۳.
  8. م ۵۴۴ و نویسنده کتاب اقتباس الأنوار فی أنساب الصحابه.
  9. شن بن أفصی بن عبدالقیس
  10. ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳؛ ر. ک: نجاشی، ص۲۸۴.
  11. ابونعیم، ج۱، ص۳۶۱.
  12. ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.
  13. طیالسی، ص۱۹۵.
  14. بخاری، ج۲، ص۶۰.
  15. ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴.
  16. ابن حبان، ج۴، ص۵۹.
  17. ابن حجر، ج۱، ص۱۹۴.
  18. ابن حجر، ج۵، ص۱۷۱.
  19. ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۴؛ شیخ مفید و این شد قم در کتاب جمل از وی نام نبرده‌اند.
  20. ابن حجر، ج۱، ص۱۹۳.
  21. طوسی، امالی، ص۴۵۵.
  22. ابن حزم، ج۷، ص۷۷؛ شبیه این روایت را بنگرید: ابن ابی شیبه، ج۴، ص۲۲۴.
  23. ر. ک: ابن اثیر، ج۳، ص۴۲۰.
  24. ابن اثیر، ج۱، ص۷۸۴.
  25. امین، ج۳، ص۲۴۳.
  26. ابن شبه، ج۴، ص۱۱۷۳.
  27. نجاشی، ص۲۸۴؛ طوسی، رجال، ص۲۵۴ و ۳۳۹.
  28. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «اذینه عبدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۴-۲۵.