شنسب بن جرمک: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به شنسب)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به شنسب حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[شنسب]]
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
 
== شنسب [[کارگزار غور]]==
براساس برخی از نقل‌ها شنسب [[حاکم غور]] از طرف [[امام علی]]{{ع}} بوده است<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱؛ فاضل، معصوم دوم، ج۲، ص۹۳؛ مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸.</ref>. از منابعی استفاده می‌شود که شنسب بن جرمک به دست حضرت [[مسلمان]] شده<ref>خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸، فرهنگ معین، ج۶، ص۱۲۷۲؛ دهخدا، لغت نامه، ج۱۱، ص۱۶۸۵۳.</ref> و از [[ناسخ التواریخ]] استفاده می‌شود که وی از قبل مسلمان بوده و در سال ۲۸ هجری [[حکومت]] به وی رسیده و چون [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید نامه‌ای برای وی نوشت. او را به گرفتن [[بیعت]] از [[مردم]] آن منطقه [[دعوت]] کرد. شنسب از مردم غور برای حضرت بیعت گرفت و وی از حضرت [[اطاعت]] نموده است. [[حاکمان]] [[غور]] [[نامه امام]] را در خزاین خود نگه می‌داشتند و به آن [[افتخار]] می‌کردند و این نوشته تا [[زمان]] [[بهرام بن مسعود بن محمود]] در [[خزانه]] آنها موجود بوده است<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. هنگامی که در زمان [[بنی امیه]] در بالای [[منابر]] [[علی]]{{ع}} را [[سب]] می‌کردند [[حکام]] غور زیر بار این [[کار]] نرفته به این جهت به دیگران [[مباهات]] می‌کردند که به حضرت اسائه [[ادب]] نکردند<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸.</ref>.
 
[[شور]] به تهامه و آنچه در منطقه [[یمن]] است، اطلاق می‌شده<ref>مراصد الاطلاع، ج۲، ص۱۰۰۴.</ref> و همین طور غور: به منطقه‌ای در [[شرق]] [[اردن]] و نیز به [[وادی]] بین هلمند و هرات که به آن هزارستان می‌گویند، اطلاق می‌شده است. شنسب حاکم هزارستان بود<ref>المنجد (الاعلام)، ص۳۸۰؛ سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. غوریان منسوب به غور بودند و به آن‎ها، آل شنسب نیز گفته می‌‌شد چون منسوب به شنسب بن جرمک بودند. آنان سلسله‌ای از حاکمان مسلمان بودند که در نواحی غور [[امارت]] داشته و به دو شعبه اصلی تقسیم می‌شده‌اند:
# [[سلسله]] پادشاهانی که در شور [[سلطنت]] می‌کردند و پایتخت آنان فیروزکوه بود؛
# سلسله‌ای که در طخارستان [[حکومت]] می‌کردند و پایتخت آنان بامیان بود. به این‎ها غوریه، بامیان نیز گفته می‌شود.
 
یکی از اعقاب شنسب فولاد غوری معاصر [[ابو مسلم خراسانی]] بود و او را [[یاری]] کرد و بدین سبب او و برادرزادگانش در [[زمان]] [[بنی عباس]] در [[امارت]] خود [[باقی]] ماندند<ref>فرهنگ معین، ج۶، ص۱۲۷۲؛ لغت نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۶۸۵۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص۵۳۸-۵۴۰.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100829.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱ (کتاب)|'''سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:کارگزاران حکومت امام علی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۶

شنسب کارگزار غور

براساس برخی از نقل‌ها شنسب حاکم غور از طرف امام علی(ع) بوده است[۱]. از منابعی استفاده می‌شود که شنسب بن جرمک به دست حضرت مسلمان شده[۲] و از ناسخ التواریخ استفاده می‌شود که وی از قبل مسلمان بوده و در سال ۲۸ هجری حکومت به وی رسیده و چون امیرالمؤمنین علی(ع) به خلافت رسید نامه‌ای برای وی نوشت. او را به گرفتن بیعت از مردم آن منطقه دعوت کرد. شنسب از مردم غور برای حضرت بیعت گرفت و وی از حضرت اطاعت نموده است. حاکمان غور نامه امام را در خزاین خود نگه می‌داشتند و به آن افتخار می‌کردند و این نوشته تا زمان بهرام بن مسعود بن محمود در خزانه آنها موجود بوده است[۳]. هنگامی که در زمان بنی امیه در بالای منابر علی(ع) را سب می‌کردند حکام غور زیر بار این کار نرفته به این جهت به دیگران مباهات می‌کردند که به حضرت اسائه ادب نکردند[۴].

شور به تهامه و آنچه در منطقه یمن است، اطلاق می‌شده[۵] و همین طور غور: به منطقه‌ای در شرق اردن و نیز به وادی بین هلمند و هرات که به آن هزارستان می‌گویند، اطلاق می‌شده است. شنسب حاکم هزارستان بود[۶]. غوریان منسوب به غور بودند و به آن‎ها، آل شنسب نیز گفته می‌‌شد چون منسوب به شنسب بن جرمک بودند. آنان سلسله‌ای از حاکمان مسلمان بودند که در نواحی غور امارت داشته و به دو شعبه اصلی تقسیم می‌شده‌اند:

  1. سلسله پادشاهانی که در شور سلطنت می‌کردند و پایتخت آنان فیروزکوه بود؛
  2. سلسله‌ای که در طخارستان حکومت می‌کردند و پایتخت آنان بامیان بود. به این‎ها غوریه، بامیان نیز گفته می‌شود.

یکی از اعقاب شنسب فولاد غوری معاصر ابو مسلم خراسانی بود و او را یاری کرد و بدین سبب او و برادرزادگانش در زمان بنی عباس در امارت خود باقی ماندند[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی(ع)، ج۱، ص۲۲۱؛ فاضل، معصوم دوم، ج۲، ص۹۳؛ مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸.
  2. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸، فرهنگ معین، ج۶، ص۱۲۷۲؛ دهخدا، لغت نامه، ج۱۱، ص۱۶۸۵۳.
  3. سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی(ع)، ج۱، ص۲۲۱.
  4. سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی(ع)، ج۱، ص۲۲۱؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۳۸۸.
  5. مراصد الاطلاع، ج۲، ص۱۰۰۴.
  6. المنجد (الاعلام)، ص۳۸۰؛ سپهر، ناسخ التواریخ، حضرت علی(ع)، ج۱، ص۲۲۱.
  7. فرهنگ معین، ج۶، ص۱۲۷۲؛ لغت نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۶۸۵۳.
  8. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۵۳۸-۵۴۰.