بحث:امام حسین علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== مقدمه ==
امام ابو عبدالله [[حسین بن علی بن ابی طالب]] {{عم}} سالار [[شهدای کربلا]]، به اتفاق ناقلان [[حدیث]]، سوّمین پیشوای [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] پس از [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[سرور جوانان اهل بهشت]] و یکی از دو اختر تابناک سپهر [[امامت]] است که [[دودمان]] [[نبیّ]] اکرم {{صل}} از آنها پدید آمد. این امام والاتبار از زمره چهار [[نور]] مقدّسی است که [[رسول خدا]] {{صل}} به اتّفاق آنان با [[مسیحیان نجران]] [[مباهله]] انجام داد و در زمره [[اصحاب کساء]] است که [[خداوند]]، پلیدی را از آنان دور و آنها را پیراسته ساخته است. وی از جمله [[نزدیکان]] نبیّ اکرم {{صل}} به شمار می‌آید که خداوند، [[مردم]] را به [[دوستی]] و [[محبّت]] آنان [[فرمان]] داده و یکی از دو [[امانت]] گرانسنگی است که هرکس به آنان تمسّک جوید، [[اهل]] [[نجات]] و [[رهایی]] و آن‌که از فرمان آنها [[سرپیچی]] کند، به [[گمراهی]] و [[انحراف]] کشیده خواهد شد.
[[امام حسین]] {{ع}} همراه با [[برادر]] ارجمندش [[امام مجتبی]] {{ع}} در دامان [[پاک]] و [[مطهّر]] و [[مبارک]] پدر و مادر و جدّ بزرگوارش نشو و نما کرد و از سرچشمه زلال [[مکتب]] [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[فضایل]] بلند [[اخلاقی]] و [[باران]] مهر و محبّتش [[تغذیه]] و از [[عشق]] و علاقه و توجه فراوانش بهره‌مند گردیده به گونه‌ای که [[ادب]] و [[هدایت]] و شکوه و جلال و شجاعتش را برایش به [[میراث]] نهاد. این ویژگی‌ها به وی‌ [[شایستگی]] چنان [[رهبری]] با عظمتی بخشید که پس از پدرش [[امیر مؤمنان]] و برادرش امام مجتبی {{ع}} [[انتظار]] آن می‌رفت و جد بزرگوارش بارها از این موضوع به [[صراحت]] سخن گفته بود. آنجا که فرمود: {{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا، اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُمَا}}؛ [[حسن]] و [[حسین]] دست به [[قیام]] بزنند یا نزنند، امام و [[پیشوا]] هستند. خدایا! من آن‌دو را دوست دارم و تو نیز دوستدارشان را [[دوست]] بدار.
در وجود مبارک این امام والاتبار دو نهر [[فضیلت]] [[نبوّت]] و امامت به یکدیگر پیوسته و [[مجد]] و [[عظمت]] و [[بزرگواری]] در او گرد آمده بود. [[مسلمانان]]، [[پاکی]]، [[صفا]] و صمیمیّت، [[وارستگی]]، [[کرم]] و بخششی را که در پدر و مادر و جدّ بزرگوارش سراغ داشتند، در او یافتند. [[شخصیت امام حسین]] {{ع}} یادآور همه آن بزرگواران بود؛ به همین دلیل به او [[عشق]] و [[محبّت]] ورزیده و [[ارج]] می‌نهادند، آن بزرگوار در کنار امور یاد شده در [[مشکلات]] [[زندگی]] و [[امور دینی]] [[مردم]] پس از پدر و [[برادر]] ارجمندش تنها [[مرجع]] حلّ مشکلات آنان به شمار می‌آمد به ویژه پس از آنکه مسلمانان در نتیجه تسلّط [[حکومت]] [[جاهل]] [[امویان]] به زندگی مشقّت‌باری دچار گردیدند. این وضعیّت آنان را در چنان بن‌بست جدیدی قرار داد که پیش از آن نظیرش را ندیده بودند و [[امام حسین]] {{ع}} تنها [[شخصیت]] [[اسلامی]] [[الهی]] بود که توانست [[امّت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} را به خصوص و [[بشر]] را عموما از چنگال [[پلید]] این [[جاهلیت]] جدید برهاند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۲۲-۲۹.</ref>.
==دوران [[امامت امام حسین]]{{ع}}==
==دوران [[امامت امام حسین]]{{ع}}==
*موضع‌گیری [[امام حسین]]{{ع}} را در دوران [[امامت]] [[حضرت]] به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:
*موضع‌گیری [[امام حسین]]{{ع}} را در دوران [[امامت]] [[حضرت]] به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:
خط ۶: خط ۱۳:
*شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد که او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره در آورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷.</ref>.
*شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد که او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره در آورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷.</ref>.


==فرزندان==
در تعداد [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} [[اختلاف]] است؛ بنابر مشهور، تعداد آنان شش نفر شامل چهار پسر و دو دختر بوده است.
'''[[علی اکبر]]''': مادرش [[لیلی]] دختر [[ابومرة بن عروه ثقفی]] است. بیشتر [[منابع تاریخی]] وی را بزرگ‌ترین فرزند امام حسین{{ع}} دانسته و او [[علی اکبر]] خوانده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۷؛ مصعب زبیری، نسب قریش، ص۵۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۱.</ref>. گروه اندکی نیز [[امام سجاد]]{{ع}} را علی اکبر معرفی کرده‌اند<ref>کوفی، الاستغاثه، ج۱، ص۷۱؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵؛ طوسی، رجال، ص۱۰۲.</ref> که با [[واقعیات]] [[تاریخی]] تناسب نداشته و رد شده است<ref>عمری، المجدی فی انساب الطالبین، ص۹۱؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۵؛ تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۷، ص۴۱۹.</ref>. [[لیلی]] نواده دختری [[ابوسفیان]] و دختر عمه [[یزید بن معاویه]] بود. از این رو در [[عاشورا]] به علی اکبر [[امان]] داده شد که [[شجاعانه]] نپذیرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۰.</ref> و به عنوان اولین نفر از [[بنی هاشم]] به [[شهادت]] رسید.
'''علی (امام سجاد{{ع}})''': نام ایشان نیز همانند [[برادر]] بزرگشان علی است و در منابع کهن ایشان را با وصف [[علی اصغر]] یاد کرده‌اند<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۲۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۶۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. البته در منابع متأخر با توجه به معروف شدن عبدالله، دیگر فرزند [[امام حسین]]{{ع}} به نام علی اصغر، امام سجاد{{ع}} با عنوان [[علی اوسط]] یاد می‌شود<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. همان‌گونه که پیشتر اشاره شده [[مادر]] ایشان اسیری [[ایرانی]] تبار است.
'''عبدالله (علی اصغر)''': در منابع [[اتفاق نظر]] وجود دارد که در عاشورا [[کودکی]] از پسران امام حسین{{ع}} با [[تیر حرمله]] به شهادت رسید و مادرش [[رَباب]] است، اما در نام، سن و چگونگی شهادت او [[اختلاف]] است. عموم منابع کهن نام وی را عبدالله دانسته‌اند<ref>رسان، تسمیة من قتل مع الحسین، ص۱۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسة، ج۱، ص۴۷۶؛ خلیفة ابن خیاط، تاریخ، ص۱۷۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۴۹۱.</ref>، اما برخی منابع که از لحاظ اعتبار و [[قدمت]] هم‌پایه منابع دیگر نیستند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵؛ طبری، دلائل الامامه، ص۱۸۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۷.</ref>، نام وی را علی گفته‌اند و در میان [[مردم]] به «علی اصغر» معروف شده است. سن این [[کودک]] هنگام [[شهادت]] در منابع به طور دقیق نیامده است و بیشتر با تعابیری مانند طفل<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲.</ref> و رضیع<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۳؛ سید ابن طاووس، الاقبال، ج۳، ص۷۴.</ref> (شیر خواره) از وی یاد شده است.
'''جعفر''': [[مادر]] وی [[سلافه]] با [[کنیه]] اُم جعفر از [[قبیله قضاعه]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۳۷۰.</ref>. مشهور این است که وی در دوره [[زندگانی امام حسین]]{{ع}} از [[دنیا]] رفت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.</ref>، با این حال، در برخی منابع از شهادت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۵۹.</ref> وی در [[واقعه کربلا]] یاد شده است.
'''[[فاطمه]]''': مادر وی اُم [[اسحاق]] دختر [[طلحه]] است. همان‌گونه که اشاره شد، [[امام حسین]]{{ع}} بعد از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} بنا بر [[وصیت]] ایشان با اُم اسحاق [[ازدواج]] کرد که با توجه به شهادت امام حسن{{ع}} در حدود [[سال ۴۹ق]]، و نیز این نکته که فاطمه در [[زمان]] [[حیات]] امام حسین{{ع}} به سن ازدواج رسیده بود، می‌توان [[تولد]] وی را در حدود [[سال ۵۰ق]]، دانست. فاطمه در واقعه کربلا حضور داشت و بعد از آن در شمار [[اسرا]] به [[کوفه]] و [[شام]] رفت. وی در زمان زندگانی امام حسین{{ع}} با پسرعمویش [[حسن بن حسن]]، معروف به [[حسن مثنی]]، ازدواج کرد. فاطمه در حدود [[سال ۱۱۷ق]]<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۵۱.</ref> از دنیا رفت.
'''سُکَیْنَه''': نام وی [[آمنه]]، [[سکینه]] [[لقب]] وی و مادرش [[رباب]] و [[خواهر]] تنی عبدالله ([[علی اصغر]]) است. [[سال]] تولد وی به طور دقیق معلوم نیست؛ اما با توجه به ازدواج وی در زمان حیات امام حسین{{ع}} می‌توان تولد وی را پیش از سال ۵۰ق دانست. وی نیز همانند خواهرش، فاطمه در حدود سال ۱۱۷ق، از دنیا رفت.
برخی منابع از دختر دیگری به نام [[رقیه]] برای امام حسین{{ع}} یاد کرده‌اند. کتاب کامل [[بهایی]] تألیف [[عمادالدین طبری]] در سال ۶۷۵ق، از قدیمی‌ترین منابعی است که از وی بدون ذکر نام و با عنوان دختر چهارساله یاد کرده<ref>طبری، عمادالدین، کامل بهائی، ص۵۲۳.</ref> و در برخی منابع بعدی نیز از آن دختر بدون آوردن نام یاد شده است. منابع [[قرن سیزدهم]]، ابتدا نام [[زبیده]] و در نهایت نام [[رقیه]] را برای وی بیان کرده‌اند<ref>ر.ک: ری‌شهری و همکاران، دانشنامه امام حسین{{ع}}، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۳۳.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
{{پایان منابع}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۸٬۴۴۱

ویرایش