جامعه‌پذیری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== جامعه‌پذیری یکی از آثار قیام حسینی ==
== جامعه‌پذیری یکی از آثار قیام حسینی ==
در فرهنگ هر جامعه، الگوهای فرهنگی و [[ارزش‌ها]] - که ضامن [[قدرت]] هنجاری الگوها هستند - از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. هر [[نظام فکری]] برای سامان دادن اصول و مبناهای اولیه خود به منظور قابل [[فهم]] نمودن آنها در تلاش است که «الگوهایی» را به جامعه معرفی کند. بدین ترتیب آن چه که باز ساز و کار صحیح یک فرهنگ برای جامعه به ارمغان می‌آید [[وفاق اجتماعی]] یا [[همبستگی اجتماعی]] است که از آن به [[میزان]] [[وحدت]] و انسجام در درون یک جامعه به هنگام روبه‌رو شدن با [[دشمنان خارجی]] یا [[مشکلات]] داخلی تعبیر می‌شود<ref>علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۱۳.</ref>.
در فرهنگ هر جامعه، الگوهای فرهنگی و [[ارزش‌ها]] ـ که ضامن [[قدرت]] هنجاری الگوها هستند ـ از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. هر نظام فکری برای سامان دادن اصول و مبناهای اولیه خود به منظور قابل فهم نمودن آنها در تلاش است که «الگوهایی» را به جامعه معرفی کند. بدین ترتیب آنچه که با ساز و کار صحیح یک فرهنگ برای جامعه به ارمغان می‌آید وفاق اجتماعی یا [[همبستگی اجتماعی]] است که از آن به [[میزان]] [[وحدت]] و انسجام در درون یک جامعه به هنگام روبه‌رو شدن با دشمنان خارجی یا [[مشکلات]] داخلی تعبیر می‌شود<ref>علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۱۳.</ref>.


بی‌شک [[فرهنگ شیعه]] با وجود منابع [[عظیم]] الشأن [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} و الگوهای فرهنگی مذهبی دارای چنان پتانسیل عظیمی است که کار ویژه انتقال فرهنگی را از نسلی به [[نسل]] دیگر امکان‌پذیر می‌سازند. در این میان و از منظر بحث حاضر، [[قیام عاشورا]] به عنوان «الگویی» منحصر به فرد است که قوام‌بخش و انسجام‌دهنده [[فرهنگ شیعه]] محسوب می‌گردد.
بی‌شک فرهنگ شیعه با وجود منابع عظیم الشأن [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} و الگوهای فرهنگی مذهبی دارای چنان پتانسیل عظیمی است که کار ویژه انتقال فرهنگی را از نسلی به [[نسل]] دیگر امکان‌پذیر می‌سازند. در این میان و از منظر بحث حاضر، [[قیام عاشورا]] به عنوان «الگویی» منحصر به فرد است که قوام‌بخش و انسجام‌دهنده فرهنگ شیعه محسوب می‌گردد.
[[قیام امام حسین]] {{ع}} در سال شصت و یک [[هجری]] در برابر [[ساختار سیاسی]] [[زمان]] خویش به یک نحوی به الگویی فرازمانی مبدّل گشته است و به صورت «[[فرهنگ سیاسی]]» خاص جلوه‌گر شده است.


بهره‌گیری صحیح از الگوهای [[فرهنگی]] در هر [[مکتب]] و [[نظام فکری]] از ظرافت خاصی برخوردار است. مهیا نمودن شرایط و زمینه‌ها در جهت بهره‌گیری از [[الگو]] نیز از عواملی است که [[درایت]] خاص خود را نیاز دارد. «[[محرم]] و صفر» به سهولت این شرایط و زمینه‌ها را برای بهره‌گیری از الگوی [[قیام عاشورایی]] فراهم آورده است که در عین این سهولت، ممتنع نیز می‌باشد زیرا چه بسا به غلط از این الگو استفاده شود،؛ چراکه از محرم و صفر نباید صرفاً به زمینه‌ای در جهت تباکی و تکمیل مجالس و کمیت تباکی بهره برد، بلکه آن چه که مهم است در کنار این کمیّت‌ها، کیفیّت است. کیفیت به این معنا که از این مجالس در جهت بهره‌برداری در انتقال داده‌های مکتب و [[نظام]] [[شیعه]] به ویژه بعد [[سیاسی]] آن استفاده نمود، [[امام خمینی]] در این باره می‌فرمایند:
[[قیام امام حسین]] {{ع}} در سال شصت و یک هجری در برابر ساختار سیاسی [[زمان]] خویش به یک نحوی به الگویی فرازمانی مبدّل گشته است و به صورت «[[فرهنگ سیاسی]]» خاص جلوه‌گر شده است.
«[[مجلس عزا]] نه برای این است که [[گریه]] بکنند برای [[سید الشهداء]] و [[اجر]] ببرند، البته این هم هست، بلکه مهم آن جنبه سیاسی‌ای است که [[ائمه]] ما در [[صدر اسلام]] نقشه‌اش را کشیده‌اند که تا آخر باشد و آن، این [[اجتماع]] تحت یک [[بیرق]]، اجتماع تحت این است و هیچ چیز نمی‌تواند این کار را به مقداری که عزای [[حضرت]] سید الشهداء در او تاثیر دارد، تأثیر کند»<ref>صحیفه نور، ج۱۶، ص۲۱۸.</ref>.


در جایی دیگر نیز با تأکید بر بعد سیاسی بودن [[قیام عاشورا]] و مجالس آن می‌فرمایند:
بهره‌گیری صحیح از الگوهای [[فرهنگی]] در هر [[مکتب]] و نظام فکری از ظرافت خاصی برخوردار است. مهیا نمودن شرایط و زمینه‌ها در جهت بهره‌گیری از [[الگو]] نیز از عواملی است که درایت خاص خود را نیاز دارد. «[[محرم]] و صفر» به سهولت این شرایط و زمینه‌ها را برای بهره‌گیری از الگوی [[قیام عاشورایی]] فراهم آورده است که در عین این سهولت، ممتنع نیز می‌باشد زیرا چه بسا به غلط از این الگو استفاده شود،؛ چراکه از محرم و صفر نباید صرفاً به زمینه‌ای در جهت تباکی و تکمیل مجالس و کمیت تباکی بهره برد، بلکه آن چه که مهم است در کنار این کمیّت‌ها، کیفیّت است. کیفیت به این معنا که از این مجالس در جهت بهره‌برداری در انتقال داده‌های مکتب و [[نظام]] [[شیعه]] به ویژه بعد [[سیاسی]] آن استفاده نمود، [[امام خمینی]] در این باره می‌فرمایند: «[[مجلس عزا]] نه برای این است که [[گریه]] بکنند برای [[سید الشهداء]] و [[اجر]] ببرند، البته این هم هست، بلکه مهم آن جنبه سیاسی‌ای است که [[ائمه]] ما در صدر اسلام نقشه‌اش را کشیده‌اند که تا آخر باشد و آن، این [[اجتماع]] تحت یک بیرق، اجتماع تحت این است و هیچ چیز نمی‌تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سید الشهداء در او تاثیر دارد، تأثیر کند»<ref>صحیفه نور، ج۱۶، ص۲۱۸.</ref>.
«شما [[انگیزه]] این گریه و این اجتماع در [[مجالس روضه]] را [[خیال]] نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم بر سید الشهداء، نه [[سیدالشهداء]] احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش یک کاری از آن می‌آید.... مسئله، مسئله [[گریه]] و تباکی نیست، مسئله [[سیاسی]] است که [[ائمه]] ما با همان دید [[الهی]] که داشتند می‌خواستند این [[ملت‌ها]] را [[بسیج]] کنند و یک‌پارچه کنند از راه‌های مخلتف تا آسیب‌پذیر نباشند»<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.</ref>.


به همین جهت، [[امام]] مهم‌ترین [[هدف]] [[مجالس حسینی]] را دربرگیری محتوای سیاسی آنها می‌داند:
در جایی دیگر نیز با تأکید بر بعد سیاسی بودن [[قیام عاشورا]] و مجالس آن می‌فرمایند: «شما انگیزه این گریه و این اجتماع در [[مجالس روضه]] را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم بر سید الشهداء، نه [[سیدالشهداء]] احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش یک کاری از آن می‌آید.... مسئله، مسئله [[گریه]] و تباکی نیست، مسئله [[سیاسی]] است که [[ائمه]] ما با همان دید [[الهی]] که داشتند می‌خواستند این [[ملت‌ها]] را [[بسیج]] کنند و یک‌پارچه کنند از راه‌های مخلتف تا آسیب‌پذیر نباشند»<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.</ref>.
«این جنبه سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبه‌های دیگری است که هست»<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۷۰.</ref>
 
به همین جهت، [[امام]] مهم‌ترین [[هدف]] [[مجالس حسینی]] را دربرگیری محتوای سیاسی آنها می‌داند: «این جنبه سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبه‌های دیگری است که هست»<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]]، ص ۷۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۵۴

جامعه‌پذیری یکی از آثار قیام حسینی

در فرهنگ هر جامعه، الگوهای فرهنگی و ارزش‌ها ـ که ضامن قدرت هنجاری الگوها هستند ـ از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. هر نظام فکری برای سامان دادن اصول و مبناهای اولیه خود به منظور قابل فهم نمودن آنها در تلاش است که «الگوهایی» را به جامعه معرفی کند. بدین ترتیب آنچه که با ساز و کار صحیح یک فرهنگ برای جامعه به ارمغان می‌آید وفاق اجتماعی یا همبستگی اجتماعی است که از آن به میزان وحدت و انسجام در درون یک جامعه به هنگام روبه‌رو شدن با دشمنان خارجی یا مشکلات داخلی تعبیر می‌شود[۱].

بی‌شک فرهنگ شیعه با وجود منابع عظیم الشأن قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین (ع) و الگوهای فرهنگی مذهبی دارای چنان پتانسیل عظیمی است که کار ویژه انتقال فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر امکان‌پذیر می‌سازند. در این میان و از منظر بحث حاضر، قیام عاشورا به عنوان «الگویی» منحصر به فرد است که قوام‌بخش و انسجام‌دهنده فرهنگ شیعه محسوب می‌گردد.

قیام امام حسین (ع) در سال شصت و یک هجری در برابر ساختار سیاسی زمان خویش به یک نحوی به الگویی فرازمانی مبدّل گشته است و به صورت «فرهنگ سیاسی» خاص جلوه‌گر شده است.

بهره‌گیری صحیح از الگوهای فرهنگی در هر مکتب و نظام فکری از ظرافت خاصی برخوردار است. مهیا نمودن شرایط و زمینه‌ها در جهت بهره‌گیری از الگو نیز از عواملی است که درایت خاص خود را نیاز دارد. «محرم و صفر» به سهولت این شرایط و زمینه‌ها را برای بهره‌گیری از الگوی قیام عاشورایی فراهم آورده است که در عین این سهولت، ممتنع نیز می‌باشد زیرا چه بسا به غلط از این الگو استفاده شود،؛ چراکه از محرم و صفر نباید صرفاً به زمینه‌ای در جهت تباکی و تکمیل مجالس و کمیت تباکی بهره برد، بلکه آن چه که مهم است در کنار این کمیّت‌ها، کیفیّت است. کیفیت به این معنا که از این مجالس در جهت بهره‌برداری در انتقال داده‌های مکتب و نظام شیعه به ویژه بعد سیاسی آن استفاده نمود، امام خمینی در این باره می‌فرمایند: «مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سید الشهداء و اجر ببرند، البته این هم هست، بلکه مهم آن جنبه سیاسی‌ای است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‌اش را کشیده‌اند که تا آخر باشد و آن، این اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت این است و هیچ چیز نمی‌تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سید الشهداء در او تاثیر دارد، تأثیر کند»[۲].

در جایی دیگر نیز با تأکید بر بعد سیاسی بودن قیام عاشورا و مجالس آن می‌فرمایند: «شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم بر سید الشهداء، نه سیدالشهداء احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش یک کاری از آن می‌آید.... مسئله، مسئله گریه و تباکی نیست، مسئله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند می‌خواستند این ملت‌ها را بسیج کنند و یک‌پارچه کنند از راه‌های مخلتف تا آسیب‌پذیر نباشند»[۳].

به همین جهت، امام مهم‌ترین هدف مجالس حسینی را دربرگیری محتوای سیاسی آنها می‌داند: «این جنبه سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبه‌های دیگری است که هست»[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۱۳.
  2. صحیفه نور، ج۱۶، ص۲۱۸.
  3. صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.
  4. صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۳.
  5. آل سید غفور، سید محسن، مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا» فرهنگ عاشورایی ج۸، ص ۷۰.