ابوسعید خدری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ اوت ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه'
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوسعید خدری | مداخل مرتبط = [[ابوسعید خدری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوسعید خدری در تراجم و رجال]] - [[ابوسعید خدری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوسعید خدری
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg                         
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه         
| نام کامل = سعد بن مالک بن سنان خزرجی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[خزرج]]       
| از تیره = [[بنی عوف بن حارث]]
| پدر = [[مالک بن سنان]]   
| مادر = [[انیسه بنت ابوحارثه]] 
| همسر = 
| پسر = 
| دختر =   
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[مدینه]] 
| تاریخ درگذشت = [[۷۳ هجری]] 
| محل درگذشت = [[مدینه]] 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =
| محل دفن = [[قبرستان بقیع]]
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }}
| از طبقه =
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[غزوه بنی‌المصطلق]] | [[جنگ صفین]] || [[جنگ نهروان]] }}
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او =  
| راویان از او =  
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== آشنایی اجمالی ==
نام وی، [[سعد بن مالک بن سنان خزرجی]] از خُدره، تیره‌ای از [[ بنی عوف بن حارث]] است<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۷۲.</ref>. او از مشاهیر و جوان‌ترین فقهای [[صحابه]] [[مدینه]] به شمار می‌آمد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۸۵؛ ذهبی، العبر، ج۱، ص۶۱.</ref>. خدره، جد اعلای ابوسعید به ابجر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۸.</ref> و نیای سوم او به سنان [[شهید]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۵.</ref>. مادرش انیسه دختر ابوحارثه از تیره بنی نجار بود<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۶۶.</ref>، ابوسعید در [[احد]] سیزده سال داشت و پدرش بر شرکت او در [[جنگ]] پافشاری کرد، اما [[رسول خدا]]{{صل}} به دلیل کم بودن سن ابوسعید، مانع شرکت او در جنگ [[أحد]] شد<ref>بلاذری، ج۱، ص۳۸۶؛ ذهبی، تاریخ، ج۵، ص۵۵۳.</ref>، اما خود مالک بن سنان در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید <ref>واقدی، ج۱، ص۳۰۲.</ref>. گویا ابوسعید نخستین بار در [[غزوه]] [[بنی المصطلق]] شرکت کرد و در آن ایام پانزده سال داشت<ref>واقدی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۸.</ref>. او بعد از آن، در تمام [[غزوات]] رسول خدا{{صل}} شرکت کرد<ref>مزی، ج۷، ص۱۱۵.</ref>.
نام وی، [[سعد بن مالک بن سنان خزرجی]] از خُدره، تیره‌ای از [[بنی عوف بن حارث]] است<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۷۲.</ref>. او از مشاهیر و جوان‌ترین فقهای [[صحابه]] [[مدینه]] به شمار می‌آمد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۸۵؛ ذهبی، العبر، ج۱، ص۶۱.</ref>. خدره، جد اعلای ابوسعید به ابجر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۵؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۸.</ref> و نیای سوم او به سنان [[شهید]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۵.</ref>. مادرش انیسه دختر ابوحارثه از تیره بنی نجار بود<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۶۶.</ref>، ابوسعید در [[احد]] سیزده سال داشت و پدرش بر شرکت او در [[جنگ]] پافشاری کرد، اما [[رسول خدا]] {{صل}} به دلیل کم بودن سن ابوسعید، مانع شرکت او در جنگ [[أحد]] شد<ref>بلاذری، ج۱، ص۳۸۶؛ ذهبی، تاریخ، ج۵، ص۵۵۳.</ref>، اما خود مالک بن سنان در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید <ref>واقدی، ج۱، ص۳۰۲.</ref>. گویا ابوسعید نخستین بار در [[غزوه]] [[بنی‌المصطلق]] شرکت کرد و در آن ایام پانزده سال داشت<ref>واقدی، ج۱، ص۴۱۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۸.</ref>. او بعد از آن، در تمام [[غزوات]] رسول خدا {{صل}} شرکت کرد<ref>مزی، ج۷، ص۱۱۵.</ref>.


رسول خدا{{صل}} میان وی و حویصه [[پیمان برادری]] بست<ref>ابن سعد، ج۲، ص۹۶.</ref>. ابوسعید در جنگ‌های [[صفین]] و [[نهروان]] [[امام علی]]{{ع}} را در [[نبرد]] با [[قاتلین]] و [[مارقین]] [[همراهی]] کرد<ref>طوسی، رجال، ص۴۳؛ سید مرتضی ص۱۴۲.</ref>. ظاهرا علت شرکت او در این [[جنگ‌ها]]، [[حدیثی]] است که نقل کرده است: رسول خدا{{صل}} ما را به جنگ [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و مارقین [[امر]] کرد. گفتیم: یا [[رسول الله]]! ما را به جنگ با این گروه همراه چه کسی امر می‌کنی. فرمود: "همراه [[علی بن ابی طالب]]"<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۵۹؛ ابن عساکر، ص۴۲ و ۴۷۱.</ref>. وی احادیثی بر [[ضد]] [[بنی امیه]]، از رسول خدا{{صل}} نقل کرده است<ref>بلاذری، ج۵، ص۱۳۶.</ref>. [[عثمان بن عفان]] در [[زمان]] [[خلافت]] خویش در [[نماز]] عیدین ([[عید قربان]] و [[فطر]]) [[خطبه]] نماز را قبل از نماز می‌خواند. ابوسعید، [[جابر انصاری]] و [[براء بن عازب]] این را خلاف [[سنت پیامبر]] می‌دانستند<ref> نووی، ج۵، ص۱۱.</ref>. [[مروان بن حکم]] نیز به [[پیروی]] از [[عثمان]]، خواست [[خطبه]] عیدین را قبل از [[نماز]] بخواند، ولی ابوسعید با توجه به [[سنت رسول خدا]]{{صل}}، مانع از رفتن او به [[منبر]] شد و آن دو درگیر شدند<ref>مسلم، ج۱، ص۲۴۲؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۰، ۲۰، ۵۲، ۵۴ و ۹۲؛ به نقل از شهرستانی، ج۲، ص۴۲۴.</ref>. او بعد از [[خلافت]] [[معاویه]]، به اعمال [[خلاف شرع]] او [[اعتراض]] داشت و برای این منظور به [[شام]] رفت <ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۲۷۲.</ref>، او در [[واقعه حره]] مورد [[هجوم]] [[بنی امیه]] قرار گرفت<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۲۴۲؛ ذهبی، تاریخ، ج۳، ص۲۲۱.</ref> و پس از خلافت [[مروان]]، به بدعت‌های او نیز اعتراض کرد<ref>صفدی، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref>. [[ابن سعد]] گفته است: ابوسعید [[امام حسین]]{{ع}} را از [[قیام]] علیه [[حکومت]] ([[یزید]]) منع کرد<ref>ابن سعد، ج۱۰، ص۴۴۵.</ref>، ولی به نقل [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۱۷۴.</ref>، ابوسعید در مورد وفای [[اهل کوفه]] [[تردید]] داشت و به [[سخنان امام علی]]{{ع}} استناد می‌کرد که از آنان [[راضی]] نبود. [[روایت]] زیر نیز که از ابوسعید نقل شده، بیشتر با نقل ابن کثیر سازگار است که گفته: "هر کس منکری را ببیند و بتواند، باید از آن جلوگیری کند. اگر نتواند، باید با زبانش او را [[نهی]] کند. اگر با زبان نیز نتوانست، باید قلباً از او [[بیزاری]] جوید و این از ضعیف‌ترین [[درجات ایمان]] است"<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۶۶۴.</ref>.
رسول خدا {{صل}} میان وی و حویصه [[پیمان برادری]] بست<ref>ابن سعد، ج۲، ص۹۶.</ref>. ابوسعید در جنگ‌های [[صفین]] و [[نهروان]] [[امام علی]] {{ع}} را در [[نبرد]] با [[قاسطین]] و [[مارقین]] [[همراهی]] کرد<ref>طوسی، رجال، ص۴۳؛ سید مرتضی ص۱۴۲.</ref>. ظاهرا علت شرکت او در این [[جنگ‌ها]]، [[حدیثی]] است که نقل کرده است: رسول خدا {{صل}} ما را به جنگ [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و مارقین [[امر]] کرد. گفتیم: یا [[رسول الله]]! ما را به جنگ با این گروه همراه چه کسی امر می‌کنی. فرمود: «همراه [[علی بن ابی طالب]]»<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۵۹؛ ابن عساکر، ص۴۲ و ۴۷۱.</ref>. وی احادیثی بر [[ضد]] [[بنی امیه]]، از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است<ref>بلاذری، ج۵، ص۱۳۶.</ref>. [[عثمان بن عفان]] در [[زمان]] [[خلافت]] خویش در [[نماز]] عیدین ([[عید قربان]] و [[فطر]]) [[خطبه]] نماز را قبل از نماز می‌خواند. ابوسعید، [[جابر انصاری]] و [[براء بن عازب]] این را خلاف [[سنت پیامبر]] می‌دانستند<ref> نووی، ج۵، ص۱۱.</ref>. [[مروان بن حکم]] نیز به [[پیروی]] از [[عثمان]]، خواست [[خطبه]] عیدین را قبل از [[نماز]] بخواند، ولی ابوسعید با توجه به [[سنت رسول خدا]] {{صل}}، مانع از رفتن او به [[منبر]] شد و آن دو درگیر شدند<ref>مسلم، ج۱، ص۲۴۲؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۰، ۲۰، ۵۲، ۵۴ و ۹۲؛ به نقل از شهرستانی، ج۲، ص۴۲۴.</ref>. او بعد از [[خلافت]] [[معاویه]]، به اعمال [[خلاف شرع]] او [[اعتراض]] داشت و برای این منظور به [[شام]] رفت <ref>ابن عساکر، ج۱۰، ص۲۷۲.</ref>، او در [[واقعه حره]] مورد [[هجوم]] [[بنی امیه]] قرار گرفت<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۲۴۲؛ ذهبی، تاریخ، ج۳، ص۲۲۱.</ref> و پس از خلافت [[مروان]]، به بدعت‌های او نیز اعتراض کرد<ref>صفدی، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref>. [[ابن سعد]] گفته است: ابوسعید [[امام حسین]] {{ع}} را از [[قیام]] علیه [[حکومت]] ([[یزید]]) منع کرد<ref>ابن سعد، ج۱۰، ص۴۴۵.</ref>، ولی به نقل [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج۸، ص۱۷۴.</ref>، ابوسعید در مورد وفای [[اهل کوفه]] [[تردید]] داشت و به [[سخنان امام علی]] {{ع}} استناد می‌کرد که از آنان [[راضی]] نبود. [[روایت]] زیر نیز که از ابوسعید نقل شده، بیشتر با نقل ابن کثیر سازگار است که گفته: «هر کس منکری را ببیند و بتواند، باید از آن جلوگیری کند. اگر نتواند، باید با زبانش او را [[نهی]] کند. اگر با زبان نیز نتوانست، باید قلباً از او [[بیزاری]] جوید و این از ضعیف‌ترین [[درجات ایمان]] است»<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۶۶۴.</ref>.


در [[واقعه کربلا]]، هنگامی که [[امام حسین]]{{ع}} در مقابل [[لشکر]] یزید قرار گرفت، با قول [[رسول خدا]] {{متن حدیث| اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ }}<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳؛ ترمذی، ج۵، ص۳۲۱.</ref>؛ بر آنان [[احتجاج]] کرد و فرمود: "اگر این سخن را از من قبول ندارید، از ابوسعید خدری بپرسید". همچنین فرمود: "در روی کره [[زمین]] برای رسول خدا{{صل}} پسری جز من باقی نمانده است. اگر نمی‌دانید، از ابوسعید سؤال کنید"<ref>طبری، ج۵، ص۴۲۵.</ref>. ابوسعید در [[سال ۷۳ هجری]] همراه [[سلمة بن اکوع]] با [[عبدالملک]] [[بیعت]] کرد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۷.</ref>.
در [[واقعه کربلا]]، هنگامی که [[امام حسین]] {{ع}} در مقابل [[لشکر]] یزید قرار گرفت، با قول [[رسول خدا]] {{متن حدیث| اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ }}<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۳؛ ترمذی، ج۵، ص۳۲۱.</ref>؛ بر آنان [[احتجاج]] کرد و فرمود: «اگر این سخن را از من قبول ندارید، از ابوسعید خدری بپرسید». همچنین فرمود: «در روی کره [[زمین]] برای رسول خدا {{صل}} پسری جز من باقی نمانده است. اگر نمی‌دانید، از ابوسعید سؤال کنید»<ref>طبری، ج۵، ص۴۲۵.</ref>. ابوسعید در سال ۷۳ هجری همراه [[سلمة بن اکوع]] با [[عبدالملک]] [[بیعت]] کرد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۷۷.</ref>.


[[روایات]] زیادی از او در کتاب‌های [[فقهی]] [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۴۸۱.</ref> و [[شیخ طوسی]]، بسیاری از فتواهای ابوسعید را در [[مدینه]] نقل کرده است<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۱۲۴ و ۳۱۹.</ref>. او روایات بسیاری از [[رسول خدا]]{{صل}} به صورت مستقیم یا از طریق [[امام علی]]{{ع}}، [[اسید بن حضیر]]، [[جابر بن عبدالله]]، [[زید بن ثابت]] و... نقل کرده و تعداد زیادی از [[صحابه]] و [[تابعین]] از او [[روایت]] نقل کرده‌اند<ref>مزی، ج۷، ص۱۰۳؛ طبرانی، ج۶، ص۳۴.</ref>. بخشی از روایات او، در [[فضایل امام علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]]{{ع}} است. از آن جمله است: او از رسول خدا{{صل}} نقل کرده که [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، در خانه‌ای که [[علی بن ابی طالب]]، [[حضرت فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} در آن بودند، نازل شد<ref>محقق حلی، المعتبر، ج۱، ص۲۲.</ref>. سپس گفته است: بعد از [[نزول]] این [[آیه]]، رسول خدا{{صل}}، آنان را جمع کرد، سپس کسایی بر سرشان انداخت و فرمود: "خدایا! اینان اهل بیت من هستند. [[پلیدی]] را از آنان دور کن و پاکشان گردان"<ref>حاکم حسکانی، ج۲، ص۳۸ و در، ج۵، ص۱۹۸؛ ابن عساکر، ترجمه امام حسین{{ع}}، ص۱۰۸؛ مقریزی، ص۲۹.</ref>، همچنین از اوست: رسول خدا{{صل}} چهل صبح بر در [[خانه علی]] می‌آمد و بعد از آنکه بر فاطمه{{ع}} وارد می‌شود، می‌فرمود: "[[سلام]] بر شما اهل بیت و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر شما باد"<ref>حاکم حسکانی، ج۲، ص۴۲ و ۴۴؛ میثمی، ج۹، ص۱۶۹.</ref> و تا یه ماه نیز در موقع هر [[نماز]]، در [[خانه فاطمه]]{{ع}} می‌آمد و می‌فرمود: {{متن حدیث|الصلاة الصلاة}}؛ و سپس آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ }} را قرائت می‌کرد<ref>اردبیلی، ص۵۱.</ref>. شخصی به ابوسعید گفت: [[علی]] تو را [[نکوهش]] کرده که از او [[تخلف]] کردی. ابوسعید گفت: سه چیز به [[علی بن ابی طالب]] داده شد که اگر یکی از آنها را به من می‌دادند، از [[دنیا]] و هر چه در آن است برای من محبوب‌تر بود. سپس [[فضایل امام علی]]{{ع}} را از [[سخنان رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیث سد ابواب]]، [[خیبر]] و [[غدیر خم]] یاد کرد<ref>کوفی، مناقب، ج۲، ص۴۵۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. همچنین از او نقل شده است: ما گروه [[انصار]]، [[منافقان]] را به [[دشمنی]] علی بن ابی طالب{{ع}} می‌شناختیم<ref>بلاذری، ج۲، ص۳۵۰؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۲۱۰؛ ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۸۵.</ref>.  
[[روایات]] زیادی از او در کتاب‌های [[فقهی]] [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۴۸۱.</ref> و [[شیخ طوسی]]، بسیاری از فتواهای ابوسعید را در [[مدینه]] نقل کرده است<ref>طوسی، خلاف، ج۱، ص۱۲۴ و ۳۱۹.</ref>. او روایات بسیاری از [[رسول خدا]] {{صل}} به صورت مستقیم یا از طریق [[امام علی]] {{ع}}، [[اسید بن حضیر]]، [[جابر بن عبدالله]]، [[زید بن ثابت]] و... نقل کرده و تعداد زیادی از [[صحابه]] و [[تابعین]] از او [[روایت]] نقل کرده‌اند<ref>مزی، ج۷، ص۱۰۳؛ طبرانی، ج۶، ص۳۴.</ref>. بخشی از روایات او، در [[فضایل امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{ع}} است. از آن جمله است: او از رسول خدا {{صل}} نقل کرده که [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، در خانه‌ای که [[علی بن ابی طالب]]، [[حضرت فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} در آن بودند، نازل شد<ref>محقق حلی، المعتبر، ج۱، ص۲۲.</ref>. سپس گفته است: بعد از [[نزول]] این [[آیه]]، رسول خدا {{صل}}، آنان را جمع کرد، سپس کسایی بر سرشان انداخت و فرمود: «خدایا! اینان اهل بیت من هستند. [[پلیدی]] را از آنان دور کن و پاکشان گردان»<ref>حاکم حسکانی، ج۲، ص۳۸ و در، ج۵، ص۱۹۸؛ ابن عساکر، ترجمه امام حسین {{ع}}، ص۱۰۸؛ مقریزی، ص۲۹.</ref>، همچنین از اوست: رسول خدا {{صل}} چهل صبح بر در [[خانه علی]] می‌آمد و بعد از آنکه بر فاطمه {{ع}} وارد می‌شود، می‌فرمود: «[[سلام]] بر شما اهل بیت و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر شما باد»<ref>حاکم حسکانی، ج۲، ص۴۲ و ۴۴؛ میثمی، ج۹، ص۱۶۹.</ref> و تا یه ماه نیز در موقع هر [[نماز]]، در [[خانه فاطمه]] {{ع}} می‌آمد و می‌فرمود: {{متن حدیث|الصلاة الصلاة}}؛ و سپس آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ }} را قرائت می‌کرد<ref>اردبیلی، ص۵۱.</ref>. شخصی به ابوسعید گفت: [[علی]] تو را [[نکوهش]] کرده که از او [[تخلف]] کردی. ابوسعید گفت: سه چیز به [[علی بن ابی طالب]] داده شد که اگر یکی از آنها را به من می‌دادند، از [[دنیا]] و هر چه در آن است برای من محبوب‌تر بود. سپس [[فضایل امام علی]] {{ع}} را از [[سخنان رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیث سد ابواب]]، [[خیبر]] و [[غدیر خم]] یاد کرد<ref>کوفی، مناقب، ج۲، ص۴۵۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. همچنین از او نقل شده است: ما گروه [[انصار]]، [[منافقان]] را به [[دشمنی]] علی بن ابی طالب {{ع}} می‌شناختیم<ref>بلاذری، ج۲، ص۳۵۰؛ طوسی، اختیار، ج۱، ص۲۱۰؛ ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۸۵.</ref>.  


برخی [[روایات]] دیگر او در فضایل امام علی{{ع}} چنین است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَنَا مَدِينَةُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا }}<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۲۱۱ و ج۷، ص۳۷۵.</ref>؛ [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت]] و [[حدیث رایت]] - {{متن حدیث| لَأُعْطِيَنَّ اَلرَّايَةَ }}<ref>بلاذری، ج۲، ص۳۴۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۱۷.</ref>. او در مقابل، خبر فرار [[عمر]] را در [[جنگ خیبر]] نقل کرده است<ref>سید المرتضی، ج۴، ص۱۰۵. در منابع اهل سنت، نام فرار کننده به جای عمر، فلان و فلان نقل شده است؛ ر.ک: ابن کثیر، ج۴، ص۲۱۱ و ج۷، ص۳۷۵.</ref>، [[سهم بن حصین اسدی]] می‌گوید: من و [[عبدالله بن علقمه]] به [[مکه]] آمدیم. [[عبدالله]] مدت‌ها بود به علی{{ع}} [[ناسزا]] می‌گفت! به او گفتم: آیا مایلی با ابوسعید خدری [[دیدار]] کنی؟ قبول کرد و باهم نزد او رفتیم. عبدالله از ابوسعید پرسید: آیا درباره علی از رسول خدا{{صل}} فضیلتی شنیده‌ای؟ گفت: بله پس از آنکه آن را برای تو بیان کردم، آن را از [[مهاجر]] و انصار نیز بپرس. رسول خدا{{صل}} [[روز غدیر خم]] با تأکید فرمود: "آیا من به [[مؤمنان]] از خودشان اولی نیستم؟" و این [[پرسش]] را سه بار تکرار کرد. سپس فرمود: "ای علی! نزدیک بیا". پس دست‌های او را بلند کرد و فرمود: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ ....}}؛ پس از سخنان ابوسعید، [[عبدالله بن علقمه]] [[توبه]] کرد<ref>بخاری، ج۴، ص۱۹۳؛ طوسی، امالی، ص۲۴۷.</ref>. ابوسعید [[روز جمعه]] در [[سال ۷۴ هجری]] و در ۹۴ سالگی در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] مدفون شد<ref>خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۲۰۸؛ طبری، ج۱، ص۵۲۶؛ ابونعیم، ج۳، ص۱۲۶۱.</ref>. برخی، از [[صحابه]] دیگری به نام [[ابوسلمه خدری]] نام برده‌اند که این [[اشتباه]]، ناشی از "سقط" و افتادن واژه "عن" از بین ابوسلمه و خدری است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۷۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید خدری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۰-۳۴۱.</ref>
برخی [[روایات]] دیگر او در فضایل امام علی {{ع}} چنین است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَنَا مَدِينَةُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا }}<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۲۱۱ و ج۷، ص۳۷۵.</ref>؛ [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت]] و [[حدیث رایت]] - {{متن حدیث| لَأُعْطِيَنَّ اَلرَّايَةَ }}<ref>بلاذری، ج۲، ص۳۴۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۱۷.</ref>. او در مقابل، خبر فرار [[عمر]] را در [[جنگ خیبر]] نقل کرده است<ref>سید المرتضی، ج۴، ص۱۰۵. در منابع اهل سنت، نام فرار کننده به جای عمر، فلان و فلان نقل شده است؛ ر. ک: ابن کثیر، ج۴، ص۲۱۱ و ج۷، ص۳۷۵.</ref>، [[سهم بن حصین اسدی]] می‌گوید: من و [[عبدالله بن علقمه]] به [[مکه]] آمدیم. [[عبدالله]] مدت‌ها بود به علی {{ع}} [[ناسزا]] می‌گفت! به او گفتم: آیا مایلی با ابوسعید خدری [[دیدار]] کنی؟ قبول کرد و باهم نزد او رفتیم. عبدالله از ابوسعید پرسید: آیا درباره علی از رسول خدا {{صل}} فضیلتی شنیده‌ای؟ گفت: بله پس از آنکه آن را برای تو بیان کردم، آن را از [[مهاجر]] و انصار نیز بپرس. رسول خدا {{صل}} [[روز غدیر خم]] با تأکید فرمود: «آیا من به [[مؤمنان]] از خودشان اولی نیستم؟» و این [[پرسش]] را سه بار تکرار کرد. سپس فرمود: «ای علی! نزدیک بیا». پس دست‌های او را بلند کرد و فرمود: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ ....}}؛ پس از سخنان ابوسعید، [[عبدالله بن علقمه]] [[توبه]] کرد<ref>بخاری، ج۴، ص۱۹۳؛ طوسی، امالی، ص۲۴۷.</ref>. ابوسعید [[روز جمعه]] در سال ۷۴ هجری و در ۹۴ سالگی در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] مدفون شد<ref>خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۲۰۸؛ طبری، ج۱، ص۵۲۶؛ ابونعیم، ج۳، ص۱۲۶۱.</ref>. برخی، از [[صحابه]] دیگری به نام [[ابوسلمه خدری]] نام برده‌اند که این [[اشتباه]]، ناشی از «سقط» و افتادن واژه «عن» از بین ابوسلمه و خدری است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۷۰.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید خدری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۰-۳۴۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۷: خط ۶۴:
* [[دانش تفسیر قرآن]]
* [[دانش تفسیر قرآن]]
* [[مفسران اهل سنت]]
* [[مفسران اهل سنت]]
* [[خزرج]] (قبیله)
* [[بنی عوف بن حارث]] (قبیله)
* [[مالک بن سنان]] (پدر)
* [[انیسه بنت ابوحارثه]] (مادر)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


خط ۲۸: خط ۷۹:


{{صحابه انصار}}
{{صحابه انصار}}
{{صحابه}}


[[رده:مفسران]]
[[رده:مفسران]]
خط ۳۴: خط ۸۴:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:خزرج]]
[[رده:بنی عوف بن حارث]]
۲۱۸٬۸۷۸

ویرایش