ابوسعید بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ابوموسی مدینی' به 'ابوموسی مدینی')
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوسعید بن زید | مداخل مرتبط = [[ابوسعید بن زید در تراجم و رجال]] - [[ابوسعید بن زید در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{جعبه اطلاعات اصحاب
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| نام = ابوسعید بن زید
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مشهور به =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوسعید بن زید در تراجم و رجال]] - [[ابوسعید بن زید در تاریخ اسلامی]]</div>
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg                         
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه         
| نام کامل = ابوسعید بن زید
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله =       
| از تیره = 
| پدر =   
| مادر = 
| همسر = 
| پسر = 
| دختر =   
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] 
| از طبقه =
| در جنگ =
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
اطلاعات منابع در مورد نام و [[نسب]]، تبار و [[لقب]] وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و [[ادراک]] [[رسول خدا]]{{صل}} تصریح شده است، [[صحابی]] دانسته‌اند. [[ابن حجر]] و [[ابن اثیر]] این را [[نادرست]] می‌دانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: [[ابوسعید]] می‌گوید: در [[تشییع]] جنازه‌ای همراه [[پیامبر]] بودیم. هنگامی که جنازه را بر [[زمین]] گذاشتند، [[حضرت]] فرمود: "آیا این شخص میت به کسی بدهی دارد؟" گفتند: آری، او دو [[درهم]] بدهکار است. حضرت فرمود: "خودتان بر او [[نماز]] بخوانید". [[امام علی]]{{ع}} عرض کرد: "ای رسول خدا{{صل}}! من آن دو درهم را به عهده می‌گیرم و آن را ضمانت می‌کنم". پیامبر{{صل}} بر وی نماز خواند و سپس رو به [[علی]]{{ع}} کرد و فرمود: "[[خداوند]] بدهی و دینت را ادا کند، چنانکه [[دین]] برادرت را ادا کردی"<ref>علامه حلی، ج۲، ص۸۵.</ref>. ابوسعید در گزارش دیگری می‌گوید: هرگاه جنازه‌ای را از مقابل رسول خدا{{صل}} تشییع می‌کردند، حضرت می‌ایستاد<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۶۴ و ج۴، ص۳۴۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۱؛ نسائی، ج۴، ص۴۵؛ هیثمی، ج۳، ص۲۷؛ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳ و همو، تسجیل المنفعه، ص۴۸۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲.</ref>. همچنین می‌گوید: هرگز ندیدیم رسول خدا تشییع جنازه‌ای را ببیند و تا آن را بر زمین نگذاشته‌اند، بنشیند <ref>شامی، ۳۶۱ / ۸.</ref>. این گزارش‌ها را با اندکی [[اختلاف]] در تعابیر، افزون بر ابوسعید بن زید، از امام علی{{ع}}، [[عثمان]]، [[جابر]]، [[سهل بن حنیف]]، [[قیس بن سعد]]، [[انس]] و [[ابوسعید خدری]] [[روایت]] کرده‌اند <ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref>. در برخی از این گزارش‌ها آمده است که به رسول خدا{{صل}} گفتند: این جنازه زنی [[یهودی]] است. از حضرت دو سه جواب نقل شده است، فرمودند: "ما برای ملانکه [[قیام]] می‌کنیم؛ مگر این [[انسان]] نیست؛ و [[مرگ]]، فزعی هولناک است، پس هرگاه جنازه‌ای دیدید بایستید"<ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰ و ۳۶۱.</ref>. نیز از او روایتی درباره نعمت‌هایی که [[خداوند]] به [[حضرت موسی]]{{ع}} [[عطا]] فرمود نقل شده است<ref>شوکانی، ج۱، ص۸۷.</ref>.
اطلاعات منابع در مورد نام و [[نسب]]، تبار و [[لقب]] وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و [[ادراک]] [[رسول خدا]] {{صل}} تصریح شده است، [[صحابی]] دانسته‌اند. [[ابن حجر]] و [[ابن اثیر]] این را [[نادرست]] می‌دانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: [[ابوسعید]] می‌گوید: در [[تشییع]] جنازه‌ای همراه [[پیامبر]] بودیم. هنگامی که جنازه را بر [[زمین]] گذاشتند، [[حضرت]] فرمود: «آیا این شخص میت به کسی بدهی دارد؟» گفتند: آری، او دو [[درهم]] بدهکار است. حضرت فرمود: «خودتان بر او [[نماز]] بخوانید». [[امام علی]] {{ع}} عرض کرد: «ای رسول خدا {{صل}}! من آن دو درهم را به عهده می‌گیرم و آن را ضمانت می‌کنم». پیامبر {{صل}} بر وی نماز خواند و سپس رو به [[علی]] {{ع}} کرد و فرمود: «[[خداوند]] بدهی و دینت را ادا کند، چنانکه [[دین]] برادرت را ادا کردی»<ref>علامه حلی، ج۲، ص۸۵.</ref>. ابوسعید در گزارش دیگری می‌گوید: هرگاه جنازه‌ای را از مقابل رسول خدا {{صل}} تشییع می‌کردند، حضرت می‌ایستاد<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۶۴ و ج۴، ص۳۴۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۱؛ نسائی، ج۴، ص۴۵؛ هیثمی، ج۳، ص۲۷؛ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳ و همو، تسجیل المنفعه، ص۴۸۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲.</ref>. همچنین می‌گوید: هرگز ندیدیم رسول خدا تشییع جنازه‌ای را ببیند و تا آن را بر زمین نگذاشته‌اند، بنشیند <ref>شامی، ۳۶۱ / ۸.</ref>. این گزارش‌ها را با اندکی [[اختلاف]] در تعابیر، افزون بر ابوسعید بن زید، از امام علی {{ع}}، [[عثمان]]، [[جابر]]، [[سهل بن حنیف]]، [[قیس بن سعد]]، [[انس]] و [[ابوسعید خدری]] [[روایت]] کرده‌اند <ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref>. در برخی از این گزارش‌ها آمده است که به رسول خدا {{صل}} گفتند: این جنازه زنی [[یهودی]] است. از حضرت دو سه جواب نقل شده است، فرمودند: «ما برای ملانکه [[قیام]] می‌کنیم؛ مگر این [[انسان]] نیست؛ و [[مرگ]]، فزعی هولناک است، پس هرگاه جنازه‌ای دیدید بایستید»<ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰ و ۳۶۱.</ref>. نیز از او روایتی درباره نعمت‌هایی که [[خداوند]] به [[حضرت موسی]] {{ع}} [[عطا]] فرمود نقل شده است<ref>شوکانی، ج۱، ص۸۷.</ref>.


[[روایت]] [[احترام]] به میت هنگام [[تشییع]] آن، در [[فقه]] مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است و بسیاری، به [[استحباب]] [[قیام]] هنگام [[تشییع جنازه]] قائل هستند و از نظر [[اجر]] و [[پاداش]]، [[ثواب]] ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانسته‌اند. برخی نشستن را [[مکروه]] دانسته و عده‌ای ایستادن را [[واجب]] می‌دانند و می‌گویند: تا زمانی که میت را حمل می‌کنند و بر [[زمین]] نگذاشته‌اند، نباید نشست. آنها به روایتی از [[ابوسعید]] و [[ابوهریره]] استناد کرده‌اند که گذشت<ref>ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.</ref>.
[[روایت]] [[احترام]] به میت هنگام [[تشییع]] آن، در [[فقه]] مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است و بسیاری، به [[استحباب]] [[قیام]] هنگام [[تشییع جنازه]] قائل هستند و از نظر [[اجر]] و [[پاداش]]، [[ثواب]] ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانسته‌اند. برخی نشستن را [[مکروه]] دانسته و عده‌ای ایستادن را [[واجب]] می‌دانند و می‌گویند: تا زمانی که میت را حمل می‌کنند و بر [[زمین]] نگذاشته‌اند، نباید نشست. آنها به روایتی از [[ابوسعید]] و [[ابوهریره]] استناد کرده‌اند که گذشت<ref>ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.</ref>.
خط ۱۳: خط ۵۶:
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.</ref> با استناد به گزارش [[عبدالله]] پسر [[احمد بن حنبل]] در [[مسند]] الشامیین و مسند الکوفیین می‌گوید: نام ابوسعید بن زید به عنوان [[راوی]] نخست آمده و روایت یاد شده را نقل کرده است و [[ابونعیم]] نیز این را [[تأیید]] می‌کند، اما [[طبرانی]] با همان [[سند]]، به نقل از [[عبدالله بن احمد بن حنبل]] می‌گوید: این روایت از [[ابوسعید خدری]] است و [[ابوموسی مدینی]] نیز مؤید آن است، و ابن اثیر این را صحیح می‌داند. [[ذهبی]] نیز همین گزارش را بدون اظهار نظر نقل می‌کند<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۷۳.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۵۱.</ref> نظر ابن اثیر که وی را ابوسعید خدری می‌داند، [[خطا]] دانسته، می‌گوید: [[بغوی]]، همان گزارش ابوسعید بن زید را نقل کرده است و من نیز همان روایت را در مسند از طریق [[سعید بن زید]] در مسند از طریق سعید بن زید در مسند بزار پیدا کردم. آنچه موجب توهم و خطا شده، افزودن کلمه ابی به نام سعید بن زید است و البته این اسم است نه کنیه. گفتنی است در معجم الصحابه بغوی<ref>بغوی، ج۳، ص۶۵-۶۲.</ref> از ابوسعید بن زید نشانی یافت نشد و در مسند سعید بن زید نیز این روایت نیامده است. در هر صورت، ابن حجر و ابن اثیر وجود ابوسعید بن زید را در میان [[صحابه]] [[نادرست]] می‌شمارند. این شخص مورد نظر ما، یا بنا بر قول [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.</ref>، [[ابوسعید خدری]]، و یا بر اساس نظر [[ابن حجر]]<ref>ج۷، ص۱۵۱.</ref>، [[سعید بن زید بن عمرو بن نفیل]] است. احتمالاً سخن ابن حجر صحیح‌تر است که همان سعید بن زید باشد.<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۳۷-۳۳۸.</ref>
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.</ref> با استناد به گزارش [[عبدالله]] پسر [[احمد بن حنبل]] در [[مسند]] الشامیین و مسند الکوفیین می‌گوید: نام ابوسعید بن زید به عنوان [[راوی]] نخست آمده و روایت یاد شده را نقل کرده است و [[ابونعیم]] نیز این را [[تأیید]] می‌کند، اما [[طبرانی]] با همان [[سند]]، به نقل از [[عبدالله بن احمد بن حنبل]] می‌گوید: این روایت از [[ابوسعید خدری]] است و [[ابوموسی مدینی]] نیز مؤید آن است، و ابن اثیر این را صحیح می‌داند. [[ذهبی]] نیز همین گزارش را بدون اظهار نظر نقل می‌کند<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۷۳.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۱۵۱.</ref> نظر ابن اثیر که وی را ابوسعید خدری می‌داند، [[خطا]] دانسته، می‌گوید: [[بغوی]]، همان گزارش ابوسعید بن زید را نقل کرده است و من نیز همان روایت را در مسند از طریق [[سعید بن زید]] در مسند از طریق سعید بن زید در مسند بزار پیدا کردم. آنچه موجب توهم و خطا شده، افزودن کلمه ابی به نام سعید بن زید است و البته این اسم است نه کنیه. گفتنی است در معجم الصحابه بغوی<ref>بغوی، ج۳، ص۶۵-۶۲.</ref> از ابوسعید بن زید نشانی یافت نشد و در مسند سعید بن زید نیز این روایت نیامده است. در هر صورت، ابن حجر و ابن اثیر وجود ابوسعید بن زید را در میان [[صحابه]] [[نادرست]] می‌شمارند. این شخص مورد نظر ما، یا بنا بر قول [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.</ref>، [[ابوسعید خدری]]، و یا بر اساس نظر [[ابن حجر]]<ref>ج۷، ص۱۵۱.</ref>، [[سعید بن زید بن عمرو بن نفیل]] است. احتمالاً سخن ابن حجر صحیح‌تر است که همان سعید بن زید باشد.<ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۳۷-۳۳۸.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:ابوسعید بن زید]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۱

ابوسعید بن زید
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوسعید بن زید
جنسیتمرد
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

اطلاعات منابع در مورد نام و نسب، تبار و لقب وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و ادراک رسول خدا (ص) تصریح شده است، صحابی دانسته‌اند. ابن حجر و ابن اثیر این را نادرست می‌دانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: ابوسعید می‌گوید: در تشییع جنازه‌ای همراه پیامبر بودیم. هنگامی که جنازه را بر زمین گذاشتند، حضرت فرمود: «آیا این شخص میت به کسی بدهی دارد؟» گفتند: آری، او دو درهم بدهکار است. حضرت فرمود: «خودتان بر او نماز بخوانید». امام علی (ع) عرض کرد: «ای رسول خدا (ص)! من آن دو درهم را به عهده می‌گیرم و آن را ضمانت می‌کنم». پیامبر (ص) بر وی نماز خواند و سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «خداوند بدهی و دینت را ادا کند، چنانکه دین برادرت را ادا کردی»[۱]. ابوسعید در گزارش دیگری می‌گوید: هرگاه جنازه‌ای را از مقابل رسول خدا (ص) تشییع می‌کردند، حضرت می‌ایستاد[۲]. همچنین می‌گوید: هرگز ندیدیم رسول خدا تشییع جنازه‌ای را ببیند و تا آن را بر زمین نگذاشته‌اند، بنشیند [۳]. این گزارش‌ها را با اندکی اختلاف در تعابیر، افزون بر ابوسعید بن زید، از امام علی (ع)، عثمان، جابر، سهل بن حنیف، قیس بن سعد، انس و ابوسعید خدری روایت کرده‌اند [۴]. در برخی از این گزارش‌ها آمده است که به رسول خدا (ص) گفتند: این جنازه زنی یهودی است. از حضرت دو سه جواب نقل شده است، فرمودند: «ما برای ملانکه قیام می‌کنیم؛ مگر این انسان نیست؛ و مرگ، فزعی هولناک است، پس هرگاه جنازه‌ای دیدید بایستید»[۵]. نیز از او روایتی درباره نعمت‌هایی که خداوند به حضرت موسی (ع) عطا فرمود نقل شده است[۶].

روایت احترام به میت هنگام تشییع آن، در فقه مورد توجه فقها قرار گرفته است و بسیاری، به استحباب قیام هنگام تشییع جنازه قائل هستند و از نظر اجر و پاداش، ثواب ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانسته‌اند. برخی نشستن را مکروه دانسته و عده‌ای ایستادن را واجب می‌دانند و می‌گویند: تا زمانی که میت را حمل می‌کنند و بر زمین نگذاشته‌اند، نباید نشست. آنها به روایتی از ابوسعید و ابوهریره استناد کرده‌اند که گذشت[۷].

ابن اثیر[۸] با استناد به گزارش عبدالله پسر احمد بن حنبل در مسند الشامیین و مسند الکوفیین می‌گوید: نام ابوسعید بن زید به عنوان راوی نخست آمده و روایت یاد شده را نقل کرده است و ابونعیم نیز این را تأیید می‌کند، اما طبرانی با همان سند، به نقل از عبدالله بن احمد بن حنبل می‌گوید: این روایت از ابوسعید خدری است و ابوموسی مدینی نیز مؤید آن است، و ابن اثیر این را صحیح می‌داند. ذهبی نیز همین گزارش را بدون اظهار نظر نقل می‌کند[۹]. ابن حجر[۱۰] نظر ابن اثیر که وی را ابوسعید خدری می‌داند، خطا دانسته، می‌گوید: بغوی، همان گزارش ابوسعید بن زید را نقل کرده است و من نیز همان روایت را در مسند از طریق سعید بن زید در مسند از طریق سعید بن زید در مسند بزار پیدا کردم. آنچه موجب توهم و خطا شده، افزودن کلمه ابی به نام سعید بن زید است و البته این اسم است نه کنیه. گفتنی است در معجم الصحابه بغوی[۱۱] از ابوسعید بن زید نشانی یافت نشد و در مسند سعید بن زید نیز این روایت نیامده است. در هر صورت، ابن حجر و ابن اثیر وجود ابوسعید بن زید را در میان صحابه نادرست می‌شمارند. این شخص مورد نظر ما، یا بنا بر قول ابن اثیر[۱۲]، ابوسعید خدری، و یا بر اساس نظر ابن حجر[۱۳]، سعید بن زید بن عمرو بن نفیل است. احتمالاً سخن ابن حجر صحیح‌تر است که همان سعید بن زید باشد.[۱۴]

منابع

پانویس

  1. علامه حلی، ج۲، ص۸۵.
  2. احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۶۴ و ج۴، ص۳۴۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۱؛ نسائی، ج۴، ص۴۵؛ هیثمی، ج۳، ص۲۷؛ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳ و همو، تسجیل المنفعه، ص۴۸۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲.
  3. شامی، ۳۶۱ / ۸.
  4. شامی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.
  5. شامی، ج۸، ص۳۶۰ و ۳۶۱.
  6. شوکانی، ج۱، ص۸۷.
  7. ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.
  8. ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.
  9. ذهبی، ج۲، ص۱۷۳.
  10. الاصابه، ج۷، ص۱۵۱.
  11. بغوی، ج۳، ص۶۵-۶۲.
  12. ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.
  13. ج۷، ص۱۵۱.
  14. حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۳۷-۳۳۸.