←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوسعید شامی | مداخل مرتبط = ابوسعید شامی در تراجم و رجال - ابوسعید شامی در تاریخ اسلامی| پرسش مرتبط = }} {{جعبه اطلاعات اصحاب | نام = ابوسعید شامی | مشهور به = | نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از نام و [[نسب]] وی جز آنکه او را از [[صحابه]] شمرده و به عنوان مردی از [[شام]] با [[کنیه]] | از نام و [[نسب]] وی جز آنکه او را از [[صحابه]] شمرده و به عنوان مردی از [[شام]] با [[کنیه]] «ابوسعید» معرفی کردهاند<ref>ر. ک: ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۵۰.</ref> [[آگاهی]] نداریم. به نظر میرسد تنها روایتی که از وی نقل شده، مستند [[صحابی]] بودن او باشد. وی بر پایه این [[روایت]] که با اندکی تفاوت در منابع آمده است میگوید: از بالای [[مدینه]] با حال خستگی وارد شدم، در حالی که در بازار مدینه میرفتم، شنیدم [[رسول خدا]] {{صل}} آن شب میهمانی دارد. من چون خسته بودم [[خدمت]] [[حضرت]] رسیدم و پرسیدم: آیا امشب میهمانی دارید؟ فرمود: «[[صبر]] کن»، گفتم چگونه است؟ فرمود: «غذایی در ظرفی بزرگ (با نوعی غذاست)». گفتم: زیادی آن چه میشود؟ فرمود: «بالا میرود». گفتم: ای رسول خدا! هنگام [[مرگ]] ابتدای [[امت]] قرار دارید یا انتهای آن؟ فرمود: «ابتدای آن و امت به شکل گروههای متفرق به من میپیوندند»<ref>بخاری، ص۳۴؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۴؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۵۰۷.</ref>. گفتهاند [[حدیث]] او را [[شامیان]] نقل کردهاند<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۴۰.</ref>. که به نظر میرسد روایت یاد شده باشد.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسعید»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۴۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |