ابوعطیه ۱: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' صحابه نگاران ' به ' صحابهنگاران ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوعطیه | مداخل مرتبط = [[ابوعطیه در تراجم و رجال]] - [[ابوعطیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوعطیه در تراجم و رجال]] - [[ابوعطیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| نام = ابوعطیه | |||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg | |||
| عرض تصویر = | |||
| توضیح تصویر = تصویری کهن از [[مدینه]] | |||
| نام کامل = ابوعطیه | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = | |||
| از تیره = | |||
| پدر = | |||
| مادر = | |||
| همسر = | |||
| پسر = | |||
| دختر = | |||
| خواهر = | |||
| برادر = | |||
| خویشاوندان = | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| محل زندگی = | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[دولابی]]<ref>دولابی، ج۱، ص۷۸.</ref>، [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref>، [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref> [[بغوی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۳۱.</ref> و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> او را [[صحابی]] دانستهاند. [[روایت]] ابوعطیه از طریق [[خالد بن معدان]] چنین نقل شده است: مردی در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} درگذشت. هنگامی که [[حضرت]] خواست بر او [[نماز]] خواند، مردی<ref>عمر؛ ر.ک: سیوطی، ج۲، ص۱۱۵ به نقل از بیهقی.</ref> گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! او مرد فاجری است، بر او نماز نخوان. رسول خدا{{صل}} پرسید: آیا کسی کار [[نیکی]] از او سراغ دارد؟ مردی گفت: آری، او یک شب به همراه ما در [[راه خدا]] [[نگهبانی]] داد. [[پیامبر]] بر او نماز خواند و پس از مشایعت، دفنش کرد. آنگاه خطاب به میت فرمود: اطرافیانت [[گمان]] میکنند تو از دوزخیانی، ولی من [[شهادت]] میدهم از بهشتیانی. آنگاه خطاب به [[عمر]] فرمود: از [[اعمال]] [[مردم]] نپرس، بلکه از [[فطرت]] ([[اسلام]]) آنان سؤال کن<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸؛ هیثمی، ج۵، ص۸۸؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۳؛ سیوطی، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>. | [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۱، ص۷۸.</ref>، [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref>، [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref> [[بغوی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۳۱.</ref> و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> او را [[صحابی]] دانستهاند. [[روایت]] ابوعطیه از طریق [[خالد بن معدان]] چنین نقل شده است: مردی در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} درگذشت. هنگامی که [[حضرت]] خواست بر او [[نماز]] خواند، مردی<ref>عمر؛ ر. ک: سیوطی، ج۲، ص۱۱۵ به نقل از بیهقی.</ref> گفت: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! او مرد فاجری است، بر او نماز نخوان. رسول خدا {{صل}} پرسید: آیا کسی کار [[نیکی]] از او سراغ دارد؟ مردی گفت: آری، او یک شب به همراه ما در [[راه خدا]] [[نگهبانی]] داد. [[پیامبر]] بر او نماز خواند و پس از مشایعت، دفنش کرد. آنگاه خطاب به میت فرمود: اطرافیانت [[گمان]] میکنند تو از دوزخیانی، ولی من [[شهادت]] میدهم از بهشتیانی. آنگاه خطاب به [[عمر]] فرمود: از [[اعمال]] [[مردم]] نپرس، بلکه از [[فطرت]] ([[اسلام]]) آنان سؤال کن<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸؛ هیثمی، ج۵، ص۸۸؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۳؛ سیوطی، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>. | ||
ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.</ref> شخص مورد بحث را ابوعطیه وادعی دانسته و پس از [[نقل روایت]] پیش گفته، افزودهاند نامش [[مالک بن عامر]] است. البته این دباغ با بیان این مطلب که نام ابوعطیه مورد بحث معلوم نیست، نظریه ابن عبدالبر را رد کرده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. در این باره، [[ابواحمد]] [[حاکم]] پس از بیان [[اختلاف]] نظرات در نام ابوعطیه وادعی، از ابو [[عطیه]] غیر منسوب یاد کرده و او را در شمار اصحابی برشمرده که نامشان شناخته شده نیست<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref> نیز تعدد این دو را [[تأیید]] کرده است. آنچه در روایت یاد شده آمده، ابوعطیه بدون پسوند وادعی است. | ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.</ref> شخص مورد بحث را ابوعطیه وادعی دانسته و پس از [[نقل روایت]] پیش گفته، افزودهاند نامش [[مالک بن عامر]] است. البته این دباغ با بیان این مطلب که نام ابوعطیه مورد بحث معلوم نیست، نظریه ابن عبدالبر را رد کرده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. در این باره، [[ابواحمد]] [[حاکم]] پس از بیان [[اختلاف]] نظرات در نام ابوعطیه وادعی، از ابو [[عطیه]] غیر منسوب یاد کرده و او را در شمار اصحابی برشمرده که نامشان شناخته شده نیست<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref> نیز تعدد این دو را [[تأیید]] کرده است. آنچه در روایت یاد شده آمده، ابوعطیه بدون پسوند وادعی است. | ||
ابن ابی عاصم<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref>، طبرانی<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref> و ابونعیم<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> نیز تنها از ابوعطیه (بدون قید و ادعی) با عنوان [[صحابی رسول خدا]]{{صل}} نام بردهاند. | ابن ابی عاصم<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref>، طبرانی<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref> و ابونعیم<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> نیز تنها از ابوعطیه (بدون قید و ادعی) با عنوان [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} نام بردهاند. | ||
تشخیص این مطلب که آیا این ابوعطیه غیر منسوب، همان ابوعطیه وادعی است، راههای مختلفی دارد. نخست اینکه [[روایت]] او از طریق دیگر [[محدثان]] و [[راویان]] نقل گردیده و در آنها این [[کنیه]] با قید وادعی بیان شده باشد؛ چنان که در برخی از [[روایات]] وادعی چنین است. این مورد در اینجا منتفی است؛ زیرا تنها روایت ابوعطیه (بدون قید وادعی) از طریق [[خالد بن معدان]] نقل شده و در [[منابع حدیثی]] یکسان آمده است. راه دوم اینکه تراجم نویسان بگویند چه افرادی از این شخص [[حدیث]] نقل کردهاند. در این مورد نیز بیشتر تراجم نویسان بیان نکردهاند که خالد بن معدان از ابوعطیه وادعی روایت کرده است، بلکه [[ابن | تشخیص این مطلب که آیا این ابوعطیه غیر منسوب، همان ابوعطیه وادعی است، راههای مختلفی دارد. نخست اینکه [[روایت]] او از طریق دیگر [[محدثان]] و [[راویان]] نقل گردیده و در آنها این [[کنیه]] با قید وادعی بیان شده باشد؛ چنان که در برخی از [[روایات]] وادعی چنین است. این مورد در اینجا منتفی است؛ زیرا تنها روایت ابوعطیه (بدون قید وادعی) از طریق [[خالد بن معدان]] نقل شده و در [[منابع حدیثی]] یکسان آمده است. راه دوم اینکه تراجم نویسان بگویند چه افرادی از این شخص [[حدیث]] نقل کردهاند. در این مورد نیز بیشتر تراجم نویسان بیان نکردهاند که خالد بن معدان از ابوعطیه وادعی روایت کرده است، بلکه [[ابن ابیحاتم]]<ref>ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۱۴.</ref> معین کرده که خالد بن معدان از ابوعطیه مذبوح شامی [[نقل حدیث]] کرده و همان روایت ابوعطیه غیر منسوب را به طور اختصار آورده است. [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۳۵، ص۳۴۹.</ref> نیز ابوعطیه غیر منسوب را، همان ابوعطیه مذبوح شامی دانسته و روایت یاد شده را ذیل ابوعطیه مذبوح بیان کرده است. [[مقید]] کردن ابوعطیه وادعی به شامی از سوی ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]]، از یک طرف [[تصور]] [[اشتباه]] آنان را در [[اتحاد]] وادعی با غیر منسوب میرساند، زیرا وادعی به [[اجماع]] تراجم نویسان [[کوفی]] است و در [[کوفه]] در گذشته است. و از سوی دیگر، شاهدی بر اتحاد ابوعطیه غیر منسوب با ابوعطیه مذبوح شامی است. مؤید این مطلب، انتساب ابوعلیه غیر منسوب به شامی از سوی [[ابونعیم]] است. شامی بودن خالد بن معدان<ref>ر. ک: ابن عساکر، ج۱۶، ص۱۸۹.</ref> نیز میتواند [[شاهد]] دیگری بر اتحاد غیر منسوب و مذبوح شامی، و [[تأیید]] نظر ابن [[ابوحاتم]] و ابن عساکر باشد. همچنین [[طبرانی]] با اینکه روایاتی را از ابوعطیه وادعی در بخشهای مختلف معجم کبیر خود آورده است<ref>ر. ک: ج۹، ص۹۱، ۱۱۲، ۳۰۵ و ۳۳۰.</ref>، ولی در بخش [[کنیهها]]، آنجا که خواسته [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} را برشمرد، تنها از ابوعطیه غیر منسوب نام برده و تنها [[روایت]] او را نقل کرده است<ref>ر. ک: ج۲۲، ص۳۷۸.</ref>. از این مطلب بر میآید که نزد [[طبرانی]]، شخص مورد بحث، غیر از ابو [[عطیه]] وأدعی بوده است و چنانچه در نظر او این دو [[کنیه]]، یک نفر میبود، میبایست [[روایات]] وادعی را میآورد. از دیگر شواهد بر اینکه منظور از ابوعطیه غیر منسوب، ابوعطیه وادعی نیست، [[صحابی]] دانستن اولی و [[تابعی]] دانستن وادعی است. به همین دلیل، [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۱، ص۷۸ و ج۲، ص۳۰.</ref> از هر دو نام برده، اما غیر منسوب را در بخش [[اصحاب]] و وادعی را در بخش [[تابعین]] آورده است. صحابهنگارانی چون طبرانی، [[ابن ابی عاصم]]، [[ابونعیم]] و [[ابن حجر]] نیز که درصدد بیان مطلب و روایتی دال بر صحابی بودن ابوعطیه غیر منسوب بودهاند، تنها روایت او را از [[رسول خدا]] {{صل}} آوردهاند و ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]] نیز بر اساس [[تصور]] [[اتحاد]] این دو، روایت ابوعطیه غیر منسوب را ذکر کردهاند؛ در غیر این صورت، [[اخبار]] و گزارشهای وادعی، بسیار بیش از این یک روایت است. | ||
با توجه به مطالب بالا، به نظر میرسد نظر [[ابن | با توجه به مطالب بالا، به نظر میرسد نظر [[ابن ابیحاتم]] و [[ابن عساکر]] مبنی بر اتحاد ابوعطیه مورد بحث و ابوعطیه مذبوح شامی، صحیح باشد. با این حال، ابواحمد حاکم<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref> این دو نفر را یکی ندانسته و ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.</ref> نیز اتحاد این دو را توهم دانسته و دلیل آن را، شامی بودن [[خالد بن معدان]] و [[ابوبکر بن ابی مریم]] بیان کرده که اولی [[راوی]] فرد مورد بحث و دومی راوی ابوعطیه مذبوح هستند. این بیان این [[حجر]]، با اتحاد این دو و رة نظریة [[ابوحاتم]] و ابن عساکر [[تعارض]] ندارد. | ||
مطلبی که در این باره بدان اشاره نشده، این است که هرچند به طور اتفاقی [[صحابهنگاران]] ابوعطیه غیر منسوب را از اصحاب برشمردهاند، ولی روایتش از نظر [[سند]] و متن، بر صحابی بودن او دلالت ندارد؛ زیرا [[سند روایت]]، با تعبیر عن بیان شده که بر سماع از [[امین]] [[رسول خدا]]{{صل}} دلالت ندارد. در متن [[روایت]] نیز به حضور ابوعطیه در آن ماجرایی که نقل میکند اشاره نشده است و احتمال دارد فقط گزارشگر ماجرا بوده باشد؛ مگر اینکه [[اتحاد]] فرد مورد بحث و ابوعطیه مذبوح شامی را بپذیریم که در آن صورت، مستند [[صحابی]] بودن او تنها روایت یاد شده نخواهد بود.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعطیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۴۳-۴۴۴.</ref> | مطلبی که در این باره بدان اشاره نشده، این است که هرچند به طور اتفاقی [[صحابهنگاران]] ابوعطیه غیر منسوب را از اصحاب برشمردهاند، ولی روایتش از نظر [[سند]] و متن، بر صحابی بودن او دلالت ندارد؛ زیرا [[سند روایت]]، با تعبیر عن بیان شده که بر سماع از [[امین]] [[رسول خدا]] {{صل}} دلالت ندارد. در متن [[روایت]] نیز به حضور ابوعطیه در آن ماجرایی که نقل میکند اشاره نشده است و احتمال دارد فقط گزارشگر ماجرا بوده باشد؛ مگر اینکه [[اتحاد]] فرد مورد بحث و ابوعطیه مذبوح شامی را بپذیریم که در آن صورت، مستند [[صحابی]] بودن او تنها روایت یاد شده نخواهد بود.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعطیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۴۳-۴۴۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۳: | خط ۷۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۲
ابوعطیه | |
---|---|
نام کامل | ابوعطیه |
جنسیت | مرد |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
مقدمه
دولابی[۱]، طبرانی[۲]، ابن ابی عاصم[۳] بغوی[۴] و ابونعیم[۵] او را صحابی دانستهاند. روایت ابوعطیه از طریق خالد بن معدان چنین نقل شده است: مردی در زمان رسول خدا (ص) درگذشت. هنگامی که حضرت خواست بر او نماز خواند، مردی[۶] گفت: ای رسول خدا (ص)! او مرد فاجری است، بر او نماز نخوان. رسول خدا (ص) پرسید: آیا کسی کار نیکی از او سراغ دارد؟ مردی گفت: آری، او یک شب به همراه ما در راه خدا نگهبانی داد. پیامبر بر او نماز خواند و پس از مشایعت، دفنش کرد. آنگاه خطاب به میت فرمود: اطرافیانت گمان میکنند تو از دوزخیانی، ولی من شهادت میدهم از بهشتیانی. آنگاه خطاب به عمر فرمود: از اعمال مردم نپرس، بلکه از فطرت (اسلام) آنان سؤال کن[۷].
ابن عبدالبر[۸] و ابن اثیر[۹] شخص مورد بحث را ابوعطیه وادعی دانسته و پس از نقل روایت پیش گفته، افزودهاند نامش مالک بن عامر است. البته این دباغ با بیان این مطلب که نام ابوعطیه مورد بحث معلوم نیست، نظریه ابن عبدالبر را رد کرده است[۱۰]. در این باره، ابواحمد حاکم پس از بیان اختلاف نظرات در نام ابوعطیه وادعی، از ابو عطیه غیر منسوب یاد کرده و او را در شمار اصحابی برشمرده که نامشان شناخته شده نیست[۱۱]. ابن حجر[۱۲] نیز تعدد این دو را تأیید کرده است. آنچه در روایت یاد شده آمده، ابوعطیه بدون پسوند وادعی است.
ابن ابی عاصم[۱۳]، طبرانی[۱۴] و ابونعیم[۱۵] نیز تنها از ابوعطیه (بدون قید و ادعی) با عنوان صحابی رسول خدا (ص) نام بردهاند.
تشخیص این مطلب که آیا این ابوعطیه غیر منسوب، همان ابوعطیه وادعی است، راههای مختلفی دارد. نخست اینکه روایت او از طریق دیگر محدثان و راویان نقل گردیده و در آنها این کنیه با قید وادعی بیان شده باشد؛ چنان که در برخی از روایات وادعی چنین است. این مورد در اینجا منتفی است؛ زیرا تنها روایت ابوعطیه (بدون قید وادعی) از طریق خالد بن معدان نقل شده و در منابع حدیثی یکسان آمده است. راه دوم اینکه تراجم نویسان بگویند چه افرادی از این شخص حدیث نقل کردهاند. در این مورد نیز بیشتر تراجم نویسان بیان نکردهاند که خالد بن معدان از ابوعطیه وادعی روایت کرده است، بلکه ابن ابیحاتم[۱۶] معین کرده که خالد بن معدان از ابوعطیه مذبوح شامی نقل حدیث کرده و همان روایت ابوعطیه غیر منسوب را به طور اختصار آورده است. ابن عساکر[۱۷] نیز ابوعطیه غیر منسوب را، همان ابوعطیه مذبوح شامی دانسته و روایت یاد شده را ذیل ابوعطیه مذبوح بیان کرده است. مقید کردن ابوعطیه وادعی به شامی از سوی ابن عبدالبر و ابن اثیر، از یک طرف تصور اشتباه آنان را در اتحاد وادعی با غیر منسوب میرساند، زیرا وادعی به اجماع تراجم نویسان کوفی است و در کوفه در گذشته است. و از سوی دیگر، شاهدی بر اتحاد ابوعطیه غیر منسوب با ابوعطیه مذبوح شامی است. مؤید این مطلب، انتساب ابوعلیه غیر منسوب به شامی از سوی ابونعیم است. شامی بودن خالد بن معدان[۱۸] نیز میتواند شاهد دیگری بر اتحاد غیر منسوب و مذبوح شامی، و تأیید نظر ابن ابوحاتم و ابن عساکر باشد. همچنین طبرانی با اینکه روایاتی را از ابوعطیه وادعی در بخشهای مختلف معجم کبیر خود آورده است[۱۹]، ولی در بخش کنیهها، آنجا که خواسته اصحاب رسول خدا (ص) را برشمرد، تنها از ابوعطیه غیر منسوب نام برده و تنها روایت او را نقل کرده است[۲۰]. از این مطلب بر میآید که نزد طبرانی، شخص مورد بحث، غیر از ابو عطیه وأدعی بوده است و چنانچه در نظر او این دو کنیه، یک نفر میبود، میبایست روایات وادعی را میآورد. از دیگر شواهد بر اینکه منظور از ابوعطیه غیر منسوب، ابوعطیه وادعی نیست، صحابی دانستن اولی و تابعی دانستن وادعی است. به همین دلیل، دولابی[۲۱] از هر دو نام برده، اما غیر منسوب را در بخش اصحاب و وادعی را در بخش تابعین آورده است. صحابهنگارانی چون طبرانی، ابن ابی عاصم، ابونعیم و ابن حجر نیز که درصدد بیان مطلب و روایتی دال بر صحابی بودن ابوعطیه غیر منسوب بودهاند، تنها روایت او را از رسول خدا (ص) آوردهاند و ابن عبدالبر و ابن اثیر نیز بر اساس تصور اتحاد این دو، روایت ابوعطیه غیر منسوب را ذکر کردهاند؛ در غیر این صورت، اخبار و گزارشهای وادعی، بسیار بیش از این یک روایت است.
با توجه به مطالب بالا، به نظر میرسد نظر ابن ابیحاتم و ابن عساکر مبنی بر اتحاد ابوعطیه مورد بحث و ابوعطیه مذبوح شامی، صحیح باشد. با این حال، ابواحمد حاکم[۲۲] این دو نفر را یکی ندانسته و ابن حجر[۲۳] نیز اتحاد این دو را توهم دانسته و دلیل آن را، شامی بودن خالد بن معدان و ابوبکر بن ابی مریم بیان کرده که اولی راوی فرد مورد بحث و دومی راوی ابوعطیه مذبوح هستند. این بیان این حجر، با اتحاد این دو و رة نظریة ابوحاتم و ابن عساکر تعارض ندارد.
مطلبی که در این باره بدان اشاره نشده، این است که هرچند به طور اتفاقی صحابهنگاران ابوعطیه غیر منسوب را از اصحاب برشمردهاند، ولی روایتش از نظر سند و متن، بر صحابی بودن او دلالت ندارد؛ زیرا سند روایت، با تعبیر عن بیان شده که بر سماع از امین رسول خدا (ص) دلالت ندارد. در متن روایت نیز به حضور ابوعطیه در آن ماجرایی که نقل میکند اشاره نشده است و احتمال دارد فقط گزارشگر ماجرا بوده باشد؛ مگر اینکه اتحاد فرد مورد بحث و ابوعطیه مذبوح شامی را بپذیریم که در آن صورت، مستند صحابی بودن او تنها روایت یاد شده نخواهد بود.[۲۴]
منابع
پانویس
- ↑ دولابی، ج۱، ص۷۸.
- ↑ طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.
- ↑ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۳۳۱.
- ↑ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.
- ↑ عمر؛ ر. ک: سیوطی، ج۲، ص۱۱۵ به نقل از بیهقی.
- ↑ طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸؛ هیثمی، ج۵، ص۸۸؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۳؛ سیوطی، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.
- ↑ ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.
- ↑ طبرانی، ج۲۲، ص۳۷۸.
- ↑ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.
- ↑ ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۱۴.
- ↑ ابن عساکر، ج۳۵، ص۳۴۹.
- ↑ ر. ک: ابن عساکر، ج۱۶، ص۱۸۹.
- ↑ ر. ک: ج۹، ص۹۱، ۱۱۲، ۳۰۵ و ۳۳۰.
- ↑ ر. ک: ج۲۲، ص۳۷۸.
- ↑ دولابی، ج۱، ص۷۸ و ج۲، ص۳۰.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۳۱.
- ↑ هدایتپناه، محمد رضا، مقاله «ابوعطیه»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۴۳-۴۴۴.