ابوعقرب بکری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوعقرب بکری | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | |||
| نام = خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی | |||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg | |||
| عرض تصویر = | |||
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه | |||
| نام کامل = خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = ابوعقرب | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = [[بنیکنانه]] | |||
| از تیره = [[بکر بن وائل]] | |||
| پدر = | |||
| مادر = | |||
| همسر = | |||
| پسر = {{فهرست جعبه| [[عمرو بن خویلد بن خالد بکری]] | [[ابونوفل بن خویلد بن خالد بکری]] }} | |||
| دختر = | |||
| خواهر = | |||
| برادر = | |||
| خویشاوندان = | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[مدینه]] | [[مکه]] | [[بصره]] }} | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
نام و [[نسب]] وی را به [[اختلاف]]، [[خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۳۸۱؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۶۴.</ref> و براساس اقوال ضعیفی، [[خویلد بن بجیر]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۸۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰؛ ابن | نام و [[نسب]] وی را به [[اختلاف]]، [[خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۳۸۱؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۶۴.</ref> و براساس اقوال ضعیفی، [[خویلد بن بجیر]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۸۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰؛ ابن ابیحاتم، ج۳، ص۳۹۸.</ref>، [[خالد بن بجیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ذهبی، ج۲، ص۱۸۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۹۴.</ref>، [[عویج بن خویلد]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۹.</ref>، [[عریج بن خویلد]] هم نام جد اعلای خود، [[معاویة بن خویلد]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.</ref>، [[مسلم بن عمرو]]<ref>مزی، ج۲۷، ص۵۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۸، به نقل از بغوی [در معجم الصحابه بغوی یافت نشد].</ref>، عمرو<ref>ابن ابیحاتم، ج۸، ص۱۸۹، چون در سند روایتی «مسلم بن ابی عقرب عن ابیه» آمده است و از آنجا که پدر ملم، عمرو است، از این رو نام ابوعقرب را عمرو گفتهاند.</ref> و [[ابوعقرب بن خویلد بن خالد]]<ref>ابن ماکولا، ج۱، ص۱۹۴.</ref> نامیده و نسب وی را عُریجی، لیثی، بکری و کنانی گفتهاند. | ||
او را [[پدر]] عمرو<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷.</ref>، ابوعمرو<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰.</ref> و ابونوفل یا جد او معرفی کردهاند<ref>مزی، ج۳۴، ص۹۶.</ref>. ابونوفل، ابی عقرب است. ابوعقرب را به نوهاش ابونوفل بن ابی عقرب (با حذف واسطهها، معاویة بن مسلم بن عمرو بن ابی عقرب) معرفی میکنند؛ چنانکه ابونوفل را به جدش میشناسانند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ یحیی بن معین، ج۲، ص۱۲۳ و ۲۰۸؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۸ و ج۵، ص۲۵۶.</ref>. | او را [[پدر]] عمرو<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷.</ref>، ابوعمرو<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰.</ref> و ابونوفل یا جد او معرفی کردهاند<ref>مزی، ج۳۴، ص۹۶.</ref>. ابونوفل، ابی عقرب است. ابوعقرب را به نوهاش ابونوفل بن ابی عقرب (با حذف واسطهها، معاویة بن مسلم بن عمرو بن ابی عقرب) معرفی میکنند؛ چنانکه ابونوفل را به جدش میشناسانند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ یحیی بن معین، ج۲، ص۱۲۳ و ۲۰۸؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۸ و ج۵، ص۲۵۶.</ref>. | ||
خط ۷: | خط ۵۶: | ||
از آنجا که هر سه [[لقب]] عُریجی، بکری و کنانی در یک سلسله نسب قرار دارند، به این ترتیب انتساب أبوعقرب به نیاکان دور و نزدیکش [[خطا]] به شمار نمیرود؛ البته بیشتر منابع، وی را بکری و کنانی معرفی کردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴.</ref>. برخی، [[لقب]] لیثی را [[خطا]] شمردهاند <ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۴۹.</ref>. و از آنجا که لیث [[برادر]] عریج بن بکر است، شاید از باب انتساب برادرزاده به عمو، این انتساب صحیح باشد. عریجی، لقبی است که به گروهی از تیرههای [[قبایل عرب]] گفته میشود؛ از جمله آنها، [[عریج بن بکر بن عبد مناف بن کنانه]] است<ref>سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. | از آنجا که هر سه [[لقب]] عُریجی، بکری و کنانی در یک سلسله نسب قرار دارند، به این ترتیب انتساب أبوعقرب به نیاکان دور و نزدیکش [[خطا]] به شمار نمیرود؛ البته بیشتر منابع، وی را بکری و کنانی معرفی کردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴.</ref>. برخی، [[لقب]] لیثی را [[خطا]] شمردهاند <ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۴۹.</ref>. و از آنجا که لیث [[برادر]] عریج بن بکر است، شاید از باب انتساب برادرزاده به عمو، این انتساب صحیح باشد. عریجی، لقبی است که به گروهی از تیرههای [[قبایل عرب]] گفته میشود؛ از جمله آنها، [[عریج بن بکر بن عبد مناف بن کنانه]] است<ref>سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. | ||
ابوعقرب را در شمار | ابوعقرب را در شمار «[[مسلمة]] الفتح» یعنی کسانی که هنگام [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شدند، آورده<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۵۰؛ ابن حمزه، ص۵۳۶.</ref> و در شمار [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} میدانند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷.</ref> و او را دارای صفت [[جود]] و [[بخشش]] معرفی میکنند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۳۲.</ref>. گفتنی است [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۲، ص۲۹۴.</ref> به نقل از ابن شاهین و دیگران، وی را [[صحابی]] میداند، اما در کتاب [[تاریخ]] أسماء الثقات ابن شاهین، از وی نام و نشانی یافت نشد. | ||
[[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱۲، ص۱۵۴.</ref> به نقل از [[واقدی]]، وی را از [[اهل | [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱۲، ص۱۵۴.</ref> به نقل از [[واقدی]]، وی را از [[اهل مدینه]] میشمارد و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.</ref> به نقل از واقدی، همو را مکی مینگارد، اما هیچ یک از این گزارشها در کتاب [[مغازی]] واقدی یافت نشد. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۳.</ref> وی را از مکیان شمرده است، اما خلیفة بن خیاط<ref>خلیفه بن خیاط، ص۴۸۸.</ref> وی را هم از اهالی [[مکه]] و هم اهل [[بصره]]<ref>حلیفه بن خیاط، ص۲۹۹.</ref> میداند. ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.</ref> از قول خلیفة بن خیاط، فقط اهل بصره بودن ابوعقرب را گزارش کرده است. نظر ابن حجر<ref>الاصابه، ج۷، ص۲۳۲.</ref> این است که او مکی بود و بعدها ساکن بصره شد. به نظر میرسد این [[عقیده]]، با تمام گزارشهای پیشین قابل جمع باشد و شواهد بسیاری برای آن وجود دارد که کسی اهل دو مکان باشد. | ||
فرزندش ابونوفل، [[راوی]] اوست و خبری را که حاکی از [[پرسش و پاسخ]] او و [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[روزه]] مستحبی (سه [[روز]] در هر ماه) است، نقل کرده است<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴؛مزی، ج۳۴، ص۹۷.</ref>. مزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۹۷.</ref> [[روایت]] ابوعقرب را [[حسن]] و عالی میشمارد. همچنین او روایت میکند که لهب فرزند [[ابولهب]]، به [[رسول خدا]] {{صل}} [[دشنام]] میداد و در اثر [[نفرین]] [[حضرت]] که فرمود: {{متن حدیث| اَللَّهُمَّ سَلِّطْ عَلَيْهِ كَلْباً }}؛ لهب در سفری به [[شام]] در منزلگاهی که اقامت کرده بودند، طعمه درندهای (شیری) شد<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۸ و ج۷، ص۲۳۲.</ref>. | فرزندش ابونوفل، [[راوی]] اوست و خبری را که حاکی از [[پرسش و پاسخ]] او و [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[روزه]] مستحبی (سه [[روز]] در هر ماه) است، نقل کرده است<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴؛مزی، ج۳۴، ص۹۷.</ref>. مزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۹۷.</ref> [[روایت]] ابوعقرب را [[حسن]] و عالی میشمارد. همچنین او روایت میکند که لهب فرزند [[ابولهب]]، به [[رسول خدا]] {{صل}} [[دشنام]] میداد و در اثر [[نفرین]] [[حضرت]] که فرمود: {{متن حدیث| اَللَّهُمَّ سَلِّطْ عَلَيْهِ كَلْباً }}؛ لهب در سفری به [[شام]] در منزلگاهی که اقامت کرده بودند، طعمه درندهای (شیری) شد<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۸ و ج۷، ص۲۳۲.</ref>. | ||
از شخص دیگری به نام [[ابوعقرب اسدی]]، روایتی در مورد [[لیلة القدر]] در هفت [[روز]] پایانی [[ماه رمضان]] نقل شده است. البته او از [[عبدالله بن مسعود]] نیز روایت کرده است و به نظر میرسد از [[تابعین]] باشد<ref>ابن | از شخص دیگری به نام [[ابوعقرب اسدی]]، روایتی در مورد [[لیلة القدر]] در هفت [[روز]] پایانی [[ماه رمضان]] نقل شده است. البته او از [[عبدالله بن مسعود]] نیز روایت کرده است و به نظر میرسد از [[تابعین]] باشد<ref>ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۱۷ و ۴۱۸.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعقرب بکری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۴۶-۴۴۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[بنیکنانه]] (قبیله) | |||
* [[بکر بن وائل]] (قبیله) | |||
* [[عمرو بن خویلد بن خالد بکری]] (فرزند) | |||
* [[ابونوفل بن خویلد بن خالد بکری]] (فرزند) | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۵: | خط ۸۲: | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:بکر بن وائل]] | |||
[[رده:بنیکنانه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۲
خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی | |
---|---|
نام کامل | خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی |
جنسیت | مرد |
کنیه | ابوعقرب |
از قبیله | بنیکنانه |
از تیره | بکر بن وائل |
پسر | |
محل زندگی | |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
آشنایی اجمالی
نام و نسب وی را به اختلاف، خویلد بن خالد بن بجیر بن حماس بن عریج بکری کنانی[۱] و براساس اقوال ضعیفی، خویلد بن بجیر[۲]، خالد بن بجیر[۳]، عویج بن خویلد[۴]، عریج بن خویلد هم نام جد اعلای خود، معاویة بن خویلد[۵]، مسلم بن عمرو[۶]، عمرو[۷] و ابوعقرب بن خویلد بن خالد[۸] نامیده و نسب وی را عُریجی، لیثی، بکری و کنانی گفتهاند.
او را پدر عمرو[۹]، ابوعمرو[۱۰] و ابونوفل یا جد او معرفی کردهاند[۱۱]. ابونوفل، ابی عقرب است. ابوعقرب را به نوهاش ابونوفل بن ابی عقرب (با حذف واسطهها، معاویة بن مسلم بن عمرو بن ابی عقرب) معرفی میکنند؛ چنانکه ابونوفل را به جدش میشناسانند[۱۲].
از آنجا که هر سه لقب عُریجی، بکری و کنانی در یک سلسله نسب قرار دارند، به این ترتیب انتساب أبوعقرب به نیاکان دور و نزدیکش خطا به شمار نمیرود؛ البته بیشتر منابع، وی را بکری و کنانی معرفی کردهاند[۱۳]. برخی، لقب لیثی را خطا شمردهاند [۱۴]. و از آنجا که لیث برادر عریج بن بکر است، شاید از باب انتساب برادرزاده به عمو، این انتساب صحیح باشد. عریجی، لقبی است که به گروهی از تیرههای قبایل عرب گفته میشود؛ از جمله آنها، عریج بن بکر بن عبد مناف بن کنانه است[۱۵].
ابوعقرب را در شمار «مسلمة الفتح» یعنی کسانی که هنگام فتح مکه مسلمان شدند، آورده[۱۶] و در شمار اصحاب رسول خدا (ص) میدانند[۱۷] و او را دارای صفت جود و بخشش معرفی میکنند[۱۸]. گفتنی است ابن حجر[۱۹] به نقل از ابن شاهین و دیگران، وی را صحابی میداند، اما در کتاب تاریخ أسماء الثقات ابن شاهین، از وی نام و نشانی یافت نشد.
ابن حجر[۲۰] به نقل از واقدی، وی را از اهل مدینه میشمارد و ابن اثیر[۲۱] به نقل از واقدی، همو را مکی مینگارد، اما هیچ یک از این گزارشها در کتاب مغازی واقدی یافت نشد. ابن سعد[۲۲] وی را از مکیان شمرده است، اما خلیفة بن خیاط[۲۳] وی را هم از اهالی مکه و هم اهل بصره[۲۴] میداند. ابن اثیر[۲۵] از قول خلیفة بن خیاط، فقط اهل بصره بودن ابوعقرب را گزارش کرده است. نظر ابن حجر[۲۶] این است که او مکی بود و بعدها ساکن بصره شد. به نظر میرسد این عقیده، با تمام گزارشهای پیشین قابل جمع باشد و شواهد بسیاری برای آن وجود دارد که کسی اهل دو مکان باشد.
فرزندش ابونوفل، راوی اوست و خبری را که حاکی از پرسش و پاسخ او و رسول خدا (ص) درباره روزه مستحبی (سه روز در هر ماه) است، نقل کرده است[۲۷]. مزی[۲۸] روایت ابوعقرب را حسن و عالی میشمارد. همچنین او روایت میکند که لهب فرزند ابولهب، به رسول خدا (ص) دشنام میداد و در اثر نفرین حضرت که فرمود: « اَللَّهُمَّ سَلِّطْ عَلَيْهِ كَلْباً »؛ لهب در سفری به شام در منزلگاهی که اقامت کرده بودند، طعمه درندهای (شیری) شد[۲۹].
از شخص دیگری به نام ابوعقرب اسدی، روایتی در مورد لیلة القدر در هفت روز پایانی ماه رمضان نقل شده است. البته او از عبدالله بن مسعود نیز روایت کرده است و به نظر میرسد از تابعین باشد[۳۰][۳۱]
جستارهای وابسته
- بنیکنانه (قبیله)
- بکر بن وائل (قبیله)
- عمرو بن خویلد بن خالد بکری (فرزند)
- ابونوفل بن خویلد بن خالد بکری (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۳۸۱؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۴۸۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰؛ ابن ابیحاتم، ج۳، ص۳۹۸.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ذهبی، ج۲، ص۱۸۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۹.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ مزی، ج۲۷، ص۵۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۸، به نقل از بغوی [در معجم الصحابه بغوی یافت نشد].
- ↑ ابن ابیحاتم، ج۸، ص۱۸۹، چون در سند روایتی «مسلم بن ابی عقرب عن ابیه» آمده است و از آنجا که پدر ملم، عمرو است، از این رو نام ابوعقرب را عمرو گفتهاند.
- ↑ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۹۴.
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷.
- ↑ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۰.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۹۶.
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷؛ یحیی بن معین، ج۲، ص۱۲۳ و ۲۰۸؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۸ و ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۷۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۴۹.
- ↑ سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۵۰؛ ابن حمزه، ص۵۳۶.
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۴۵۷.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۳۲.
- ↑ الاصابه، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ تهذیب، ج۱۲، ص۱۵۴.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ ابن سعد، ج۶، ص۱۳.
- ↑ خلیفه بن خیاط، ص۴۸۸.
- ↑ حلیفه بن خیاط، ص۲۹۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۲۳۲.
- ↑ أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ذهبی، ج۲، ص۴۴۴؛مزی، ج۳۴، ص۹۷.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۹۷.
- ↑ أبونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۸۸ و ج۷، ص۲۳۲.
- ↑ ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۱۷ و ۴۱۸.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوعقرب بکری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۴۶-۴۴۷.