←سخنرانی امام حسین{{ع}} در روز عاشورا برای سپاهیان اموی
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== سخنرانی امام حسین{{ع}} در [[روز عاشورا]] برای سپاهیان اموی == | == سخنرانی امام حسین{{ع}} در [[روز عاشورا]] برای سپاهیان اموی == | ||
{{اصلی|خطبه امام حسین در کربلا}} | |||
[[امام حسین]]{{ع}} در روز عاشورا برای سپاهیان ابن زیاد سخنانی ایراد فرمود که بسیار دقیق است و نیازمند درنگ و [[اندیشه]]. سپاهیان اموی که برای [[نبرد]] با حسین{{ع}} در [[کربلا]] بیرون آمده بودند، جملگی در [[کوفه]] اقامت داشتند. کوفه، تختگاه [[حکومت امام]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} بود... و بسیاری از این [[کوفیان]] و [[فرماندهان]] آنان در [[روزگار]] [[خلافت علی]]{{ع}} در جنگهای سه گانه «[[جمل]]»، «[[صفین]]» و «[[نهروان]]» در رکاب آن حضرت با [[اصحاب جمل]] و [[امویان]] جنگیده بودند، لیک سپس شمشیرهای خویش را در نیام کردند و از [[جنگیدن]] در کنار حسین{{ع}} سرباز زدند. [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} کوفیان را بانگ میزد و فرا میخواند تا برای یکسره ساختن کار [[فتنه]] امویان با [[سپاه]] او همراه شوند، لیک آنان از [[اجابت]] حضرت سرباز میزدند، چندان که [[امام]] آنان را فرمود: «ای مرد نمایان نامرد! کاش شما را ندیده و نشناخته بودم!... [[خدا]] شما را بکشد! که دلم از دست شما پرخون است و سینهام مالامال [[خشم]]!... شما با [[نافرمانی]] و فروگذاری جانبم، [[کارها]] را به هم در آمیختید... ». نیز فرمود: «اگر در تابستان شما را بخوانم، گویید هوا سخت گرم است، مهلتی ده تا [[گرما]] کمتر شود. اگر در زمستان [[فرمان]] دهم، گویید سخت سرد است، فرصتی ده تا سرما از بلاد ما به در شود. شما که از گرما و سرما چنین میگریزید، به خدا [[سوگند]]، از [[شمشیر]] گریزانترید». | [[امام حسین]]{{ع}} در روز عاشورا برای سپاهیان ابن زیاد سخنانی ایراد فرمود که بسیار دقیق است و نیازمند درنگ و [[اندیشه]]. سپاهیان اموی که برای [[نبرد]] با حسین{{ع}} در [[کربلا]] بیرون آمده بودند، جملگی در [[کوفه]] اقامت داشتند. کوفه، تختگاه [[حکومت امام]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} بود... و بسیاری از این [[کوفیان]] و [[فرماندهان]] آنان در [[روزگار]] [[خلافت علی]]{{ع}} در جنگهای سه گانه «[[جمل]]»، «[[صفین]]» و «[[نهروان]]» در رکاب آن حضرت با [[اصحاب جمل]] و [[امویان]] جنگیده بودند، لیک سپس شمشیرهای خویش را در نیام کردند و از [[جنگیدن]] در کنار حسین{{ع}} سرباز زدند. [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} کوفیان را بانگ میزد و فرا میخواند تا برای یکسره ساختن کار [[فتنه]] امویان با [[سپاه]] او همراه شوند، لیک آنان از [[اجابت]] حضرت سرباز میزدند، چندان که [[امام]] آنان را فرمود: «ای مرد نمایان نامرد! کاش شما را ندیده و نشناخته بودم!... [[خدا]] شما را بکشد! که دلم از دست شما پرخون است و سینهام مالامال [[خشم]]!... شما با [[نافرمانی]] و فروگذاری جانبم، [[کارها]] را به هم در آمیختید... ». نیز فرمود: «اگر در تابستان شما را بخوانم، گویید هوا سخت گرم است، مهلتی ده تا [[گرما]] کمتر شود. اگر در زمستان [[فرمان]] دهم، گویید سخت سرد است، فرصتی ده تا سرما از بلاد ما به در شود. شما که از گرما و سرما چنین میگریزید، به خدا [[سوگند]]، از [[شمشیر]] گریزانترید». | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۱۹: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | # [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM010331.jpg|22px]] [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۳ (کتاب)|'''بر آستان عاشورا ج۳''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||