جز
جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه'
جز (جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همانگونه') |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
با [[فهم]] تعریفها و تبیینهای مختلف از آزادی سیاسی، از جمله تعریفهایی که از [[مکتب]] [[لیبرالیسم]] بر میآید، باید آنها را به قرآن کریم عرضه کرد و از آن پرسید که از منظر [[کلام الهی]]، کدام تعریف از آزادی مقبول است و آنچه امروزه عرضه میشود، چه مقدار مورد تأیید این سخن است و اگر بخشی از آن مقبول نیست، پس آن نگره مطلوب و مقبول به آزادی، کدام است؛ بنابراین در تکاپوی آن هستیم آزادی سیاسی را بر اساس چارچوب، مفاهیم، مبانی و آموزههای قرآن کریم تعریف کنیم؛ تعریفی بر آمده از “مفهوم” و نه از “متن”. | با [[فهم]] تعریفها و تبیینهای مختلف از آزادی سیاسی، از جمله تعریفهایی که از [[مکتب]] [[لیبرالیسم]] بر میآید، باید آنها را به قرآن کریم عرضه کرد و از آن پرسید که از منظر [[کلام الهی]]، کدام تعریف از آزادی مقبول است و آنچه امروزه عرضه میشود، چه مقدار مورد تأیید این سخن است و اگر بخشی از آن مقبول نیست، پس آن نگره مطلوب و مقبول به آزادی، کدام است؛ بنابراین در تکاپوی آن هستیم آزادی سیاسی را بر اساس چارچوب، مفاهیم، مبانی و آموزههای قرآن کریم تعریف کنیم؛ تعریفی بر آمده از “مفهوم” و نه از “متن”. | ||
بحث آزادی سیاسی را میتوان و [[شایسته]] است از منظر قرآن کریم به عنوان یکی از منابع اصیل [[اندیشه]] [[اسلامی]] و [[فقه سیاسی]] بررسی کرد. آنچه در تعریف [[فقه]] مشهور است، توجه به این نکته محوری است که فقه [[دانش]] بررسی [[تکلیف]] [[مکلفین]] است، کار فقه، تعیین حدود، [[تکالیف]] و تقییداتی است که باید در [[رفتار]] و گفتار [[شهروندان]] رعایت شود، اما به نظر میرسد همه بحث این نیست، یکی از مباحث کلیدی در [[دانش]] [[فقه]] بحث از [[حقوق]] [[مکلفین]] و [[شهروندان]] است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، با این وصف، فقه تنها دانش [[تکلیف]] نیست، بلکه دانش تکلیف و [[حق]] است، در این نگرش، [[حقوقی]] چون [[عدالت اجتماعی]]، [[آزادی]] و انواع آن، [[حقوق سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] مانند حق [[رأی]] دادن و [[انتخاب]] کردن، انتخاب شدن، تعیین سرنوشت، حقوق [[مالکیت]]، [[حقوق بشر]]، حقوق [[زندانیان]] و... باید طرح گردد و بررسی. در این دیدگاه، فقه و [[فقه سیاسی]] به افقهای نو و متفاوتی دست خواهد یافت و این دانش را هر چه بیشتر [[جان]] و توان میبخشد تا در دنیای جدید، نقش [[بازی]] کند و دارای انعطاف گردد؛ پس فقه | بحث آزادی سیاسی را میتوان و [[شایسته]] است از منظر قرآن کریم به عنوان یکی از منابع اصیل [[اندیشه]] [[اسلامی]] و [[فقه سیاسی]] بررسی کرد. آنچه در تعریف [[فقه]] مشهور است، توجه به این نکته محوری است که فقه [[دانش]] بررسی [[تکلیف]] [[مکلفین]] است، کار فقه، تعیین حدود، [[تکالیف]] و تقییداتی است که باید در [[رفتار]] و گفتار [[شهروندان]] رعایت شود، اما به نظر میرسد همه بحث این نیست، یکی از مباحث کلیدی در [[دانش]] [[فقه]] بحث از [[حقوق]] [[مکلفین]] و [[شهروندان]] است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، با این وصف، فقه تنها دانش [[تکلیف]] نیست، بلکه دانش تکلیف و [[حق]] است، در این نگرش، [[حقوقی]] چون [[عدالت اجتماعی]]، [[آزادی]] و انواع آن، [[حقوق سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] مانند حق [[رأی]] دادن و [[انتخاب]] کردن، انتخاب شدن، تعیین سرنوشت، حقوق [[مالکیت]]، [[حقوق بشر]]، حقوق [[زندانیان]] و... باید طرح گردد و بررسی. در این دیدگاه، فقه و [[فقه سیاسی]] به افقهای نو و متفاوتی دست خواهد یافت و این دانش را هر چه بیشتر [[جان]] و توان میبخشد تا در دنیای جدید، نقش [[بازی]] کند و دارای انعطاف گردد؛ پس فقه همانگونه که قیود و محدودیتهای آزادی را مطرح میکند، حقوق گوناگون برخاسته از آزادی را نیز طرح میکند و منبع مهم و قسمی بزرگ از این بحث را باید از [[قرآن]] [[طلب]] کرد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۷۹-۸۲.</ref>. | ||
== اصول آزادیهای سیاسی == | == اصول آزادیهای سیاسی == |