|
|
خط ۱۷: |
خط ۱۷: |
| * من فوائد (الأسوة الحسنة) | | * من فوائد (الأسوة الحسنة) |
| {{پایان فهرست اثر}} | | {{پایان فهرست اثر}} |
|
| |
| ==واژهشناسی لغوی==
| |
| *اسوه، اسم ثلاثی مجرّد است که معنای مصدری نیز از آن فهمیده میشود<ref>اعراب القرآن، ج۲۱-۲۲، ص۱۴۶.</ref> و از ریشه "ا. س. و" و اسا به معانی مداوا، [[اصلاح]]<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو»؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷، «اسا».</ref>، [[اندوه]]، مداوای جراحت و [[صبر]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷؛ شمس العلوم، ج۱، ص۲۶۲؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref> آمده است.
| |
| *کلمه اسوه در لغت به معنای [[سرمشق]]، [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref>، [[پیشوا]] در مهمّات، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی شود<ref>لغتنامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه».</ref>، آنچه بدان شخص [[اندوهگین]] [[تسلی]] یابد<ref>لغتنامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه»؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>، حالت و روشی که [[شایسته]] [[پیروی]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۹۰-۹۱؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۱.</ref> و حالت [[پیروی]] [[انسان]] از دیگران آمده است؛ خواه [[پیروی]]، [[نیک]] و سودمند یا بد و زیانبار باشد<ref>مفردات، ص۷۶، «اسا».</ref>.
| |
| *در [[فرهنگ اسلامی]]، اسوه به معنای [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند است. کاربرد اسوه در [[قرآن]] با وصف "حسنه" و در برخی از [[روایات]] بدون وصف [[حسنه]] در [[پیروی]] از الگوهای [[شایسته]]، مانند [[پیامبر]]{{صل}} میتواند [[گواه]] بر این معنا باشد چنانچه در روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] شده:{{متن حدیث|لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ}}<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
| |
|
| |
| ==اسوه در [[قرآن]]==
| |
|
| |
| ==[[راز]] ارائه [[الگو]]==
| |
|
| |
| ==[[الگوهای شایسته]]==
| |
|
| |
| ===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}===
| |
|
| |
| ===[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او===
| |
|
| |
| ===[[امامان شیعه]]===
| |
|
| |
| ===[[مریم]]{{س}}===
| |
|
| |
| ===[[آسیه همسر فرعون]]===
| |
|
| |
| ===[[امت اسلامی]]===
| |
|
| |
| ==مقدمه==
| |
| *"[[الگو]] یا اسوه" کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار میگیرد و ویژگیها یا کمالاتی در او هست که باعث میشود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفتهاند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند. [[الگوپذیری]] یکی از ویژگیهای طبیعی و [[فطری]] انسانهاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلاء میکند و به دنبال کمال نهائی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمیکند پس حالتی را الگوها در [[انسان]] ایجاد میکنند که به آن اسوهپذیری گفته میشود.
| |
| *اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] ما [[حق]] [[الگو]] بودن را در زمره [[حقوق اجتماعی]] ذکر میکنیم<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
| |
|
| |
| ==نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]==
| |
| *[[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسانها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوهای است که [[انتخاب]] کردهاند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده میشود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسانها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی میپذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند.
| |
| *در غالب موارد [[انسانها]] [[سعی]] میکنند در تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] حتی گفتار، حرکات و سکنات از الگویی که [[انتخاب]] کرده [[تبعیت]] محض کنند به همین [[دلیل]] بسیاری از رفتارهای ما ناخودآگاه [[شبیه]] [[رفتار]] الگوهایمان میباشد.
| |
| *یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگوشناسی است، امری که در بحث الگودهی بسیار حائز اهمیت است که الگوهایی که به [[انسان]] معرفی میشوند باید قابل دسترسی باشند و واقعیت و عینیت داشته باشند نه اینکه [[الگو]] فقط [[ذهنی]]، مبهم و دست نیافتنی باشند.
| |
| *این نکته حائز اهمیت است که ما هرگز نمیتوانیم [[انسان]] موفقی را بدون [[الگو]] یا الگوئی که تمام ویژگیها را داشته باشد [[تربیت]] و [[اصلاح]] و از او فردی کامل بسازیم.
| |
| *[[امام علی]]{{ع}} فرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] مینماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی میجوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref>.
| |
|
| |
| ==[[الگو]] و [[اسوه در قرآن]]==
| |
| *برخی از [[آیات قرآن کریم]] به روشنی نشان میدهد که یکی از [[نعمتهای بزرگ الهی]]، [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] است و این [[هدایت]] از راه بخشیدن [[عقل]] و [[خرد]] و دادن درسهای گوناگون از [[راه فطرت]] و ارائه نشانههایی در جریان [[آفرینش]] و نیز از راه [[فرستادن پیامبران]] و [[مکتب]] آسمانی صورت میپذیرد<ref>محمد غفاری، الگوهای فضیلت، ص۱۷.</ref>.
| |
| *در [[ادبیات]] [[قرآنی]] به طور مشخص از واژه "اسوه" در اینگونه از مواضع استفاده شده است که به معنای "مقتداء" و "[[قدوه]]" است<ref>مجمع البحرین، ذیل واژه اسوه، ج۱، ص۷۳.</ref>. در [[فارسی]]، معنای "بر پی رفتن" و "در پی بودن" را میرساند<ref>محمدتقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۷۹.</ref> بیالگو [[انسان]] در راهیابی خود گم است، گاه در این راه است گاه در راه دیگر است.
| |
| *این واژه در [[قرآن کریم]] تنها سه بار مورد استفاده قرار گرفته است. در دو مورد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او را [[اسوه حسنه]] دانسته {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ...}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بیگمان برای شما آنان نمونهای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید میورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بینیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> و در یک جا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به عنوان "[[اسوه حسنه]]" معرفی کرده است؛ در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
| |
| *کلمه {{متن قرآن|أُسْوَةٌ}} به معنای [[اقتداء]] و [[پیروی]] است و معنای {{متن قرآن|فِي رَسُولِ اللَّهِ}} یعنی در مورد [[رسول خدا]]. اسوه در مورد [[رسول خدا]]{{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده میکند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید.
| |
| *و معنای [[آیه]] این است که یکی از [[احکام]] [[رسالت]] [[رسول خدا]] و [[ایمان آوردن]] شما، این است که به او تأَسی کنید؛ هم در گفتارش و هم در رفتارش<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۳۲.</ref>. در [[قرآن کریم]] داستانهای واقعی از [[زندگی]] [[انسانها]] آمده که هرکدام از آنها میتوانند الگوی [[انسان]] در راه رسیدن به مقصد و [[هدف]] والای [[انسانی]] باشد و نشان از تأثیر و تغییرپذیری [[نفس انسان]] دارد.
| |
| *به نظر میرسد که اسوه در مفهوم [[قرآنی]] به شخصی اطلاق میشود که در عمل حالات و [[سلوک]] و روش، مورد [[اقتداء]] و [[تبعیت]] قرار میگیرد و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است.
| |
| *[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز میشود و تا انسانهای عادی ادامه مییابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
| |
| *کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] واقتداء صورت میپذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکتهای [[اجتماعی]] و نهضتهای [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.
| |
| *دامنه تأثیرگذاری اسوهها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشقها [[اصلاح]] خصلتهای شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشقها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوهها به [[تغییر]] و تحول در جهتگیریهای [[تاریخی]] [[ارتباط]] مییابد. اسوهها بسته به ظرفیتهای وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقشهای سهگانه را ایفا میکردهاند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} یا هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشتهاند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref>.
| |
| *[[اسلام]] [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>.
| |
|
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس2}}
| |