|
|
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احقاف در قرآن]] - [[احقاف در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احقاف در قرآن]] </div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| | '''احقاف''' ریگزاری است در جنوب عربستان که [[مسکن]] [[قوم عاد]] بود. قوم عاد قومی بود که به [[دعوت]] [[الهی]] [[حضرت هود]]{{ع}} توجهی نکرد و بدین جهت دچار [[عذاب الهی]] شدند. احقاف، زمانی جایگاه مردمانی نیرومند بوده اما مردمانش بعد از آن همه [[تمدن]] و شکوه به سبب [[ظلم]] و [[فساد]] و [[ناسپاسی]] در مقابل [[خداوند یکتا]] و بیاعتنایی و بیاحترامی به پیامبرانشان دچار [[محنت]] و [[عذاب]] گشتهاند و لذا به عنوان درس [[عبرت]] و [[پند]] برای [[مردمان]] در همه عصرها هستند. |
| اَحقاف، جمع حِقف در اصل به معنای برآمدگی و انحنا است و بیشتر به شنهایی گفته میشود که بر اثر وزش باد در بیابان به صورت منحنی و تپه به صورت انبوه بر روی هم انباشته میشوند و به خمیدگی پشت شتر و دیگر حیوانات و خمیدگی [[هلال]] ماه نیز اطلاق شده است. آنچه مسلم است اینکه احقاف اسم مکان و نام وادیی است میان عمّان و حضرموت یا ریگزاری است مشرف بر دریا از سمت [[یمن]] که [[قوم عاد]] در آن سکونت داشته و [[حضرت هود]] به سوی آنان [[مبعوث]] گردیده است.
| |
|
| |
|
| این واژه در [[قرآن]]، یک بار به کار رفته است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم» سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref>.
| | == مقدمه == |
| | "احقاف" ریگزاری است در جنوب جزیرةالعرب و از قسمتهای ربعالخالی ([[وادی]] دهناء) که در [[روزگار]] گذشته [[مسکن]] [[قوم عاد]] ـ [[قوم حضرت هود]]{{ع}} ـ بود. |
|
| |
|
| از [[ابنعباس]] نقل شده که: [[هود]] نخستین کسی بود که به [[زبان عربی]] تکلم کرد و قوم عاد که هود در میانشان به [[پیغمبری]] مبعوث شد در منطقه احقاف واقع در حضرموت در قسمت جنوبی شبه [[جزیره عربستان]] [[زندگی]] میکردند که در شمال احقاف منطقه رُبع خالی و در [[مشرق]] آن عمّان قرار دارد. | | == معناشناسی == |
| | احقاف جمع حِقف در اصل معنایی خود به معنای برآمدگی و انحنا است<ref>ترتیبالعین، ص۱۹۰، "حقف"؛ غریب القرآن، ص۳۸۸. گر چه "حقف" در لغت به معنای برآمدگی و انحنا است اما به هر نوع برآمدگی زمین، حقف گفته نمیشود؛ جامعالبیان، مج۱۳، ج۲۶، ص۳۲ و مج۱۵، ج۳۰، ص۲۲۳. هر چند برخی مفسّران نخستین، این واژه را بر کوهها نیز اطلاق کردهاند. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۳۵؛ تفسیرابن کثیر، ج۴، ص۱۷۳.</ref> و در اصطلاح [[عرب]]، به رمل معوّج گفته میشود<ref>ر.ک: جوهری، الصحاح، ج۴، ص۱۳۴۶-۱۳۴۷؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۹۰.</ref>. این واژه همچنین به معنای خط طولانی از ریگ روان بر چپ و راست، آمده است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: سید غلامرضا خسروی حسینی، ج۱، ص۵۲۵.</ref> و بیشتر به شنهایی گفته میشود که بر اثر وزش باد در بیابان به صورت منحنی و تپه به صورت انبوه بر روی هم انباشته میشوند و به خمیدگی پشت شتر و دیگر حیوانات و خمیدگی [[هلال]] ماه نیز اطلاق شده است. آنچه مسلم است اینکه احقاف اسم مکان و نام وادیی است میان عمّان و حضرموت یا ریگزاری است مشرف بر دریا از سمت [[یمن]] که [[قوم عاد]] در آن سکونت داشته و [[حضرت هود]] به سوی آنان [[مبعوث]] گردیده است<ref>[[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احقاف - کوشا (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>. |
|
| |
|
| قوم عاد بتهایی را میپرستیدند به نامهای "[[ودّ]]"، "[[سُواع]]"، "[[یغوث]]" و "[[نسر]]". ابنعباس گفته است که آنها همچنین [[بت]] دیگری به نام "الهَتّار" را میپرستیدند. هود پس از [[هلاکت]] قوم عاد در حضرموت سکنا گزید و در [[شرق]] این [[سرزمین]] در دو منزلی [[شهر]] تریم از [[دنیا]] رفت و همان جا در نزدیکی دره [[برهوت]] [[دفن]] شد<ref>اطلس قرآن، ص۳۳.</ref>. ماجرای قوم عاد در هفده [[سوره]] از قرآن بازگو شده است، اما محل دقیق زندگانی آنها و تعیین آن با توجه به بیابانهای متعدد فراوان شنی در مناطق جزیرةالعرب کار [[آسانی]] نیست.
| | == احقاف در قرآن == |
| | {{اصلی|احقاف در قرآن}} |
| | واژه "احقاف" یک بار در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احقاف]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم» سوره احقاف، آیه ۲۱.</ref> آمده و به مناسبت وجود این کلمه، [[سوره]]، احقاف نام گرفته است. احقاف را موطن [[قوم عاد]] گفتهاند. قومی که به [[دعوت الهی]] [[پیامبر]] خود ـ [[حضرت هود]]{{ع}} ـ وقعی ننهادند و بدین جهت دچار [[عذاب الهی]] شدند. |
|
| |
|
| در [[تورات]] و [[تواریخ]] پیش از [[اسلام]] نیز به وضوح از عاد و احقاف سخنی به میان نیامده است. [[جرجی زیدان]] [[قوم عاد]] را از عربهای شمال شمرده است؛ این در حالی است که احقاف به نظر عموم [[مفسران]] [[اسلامی]] در منطقهای از [[یمن]] در جنوب [[عربستان]] قرار داشته است. البته برخی مثل صاحب "معجم البلدان"، احقاف را نام کوهی در [[شام]] یا منطقهای در اطراف حمسی در شمال جزیرةالعرب دانستهاند که [[آبادانی]] و سرسبزی این منطقه با برخی گزارشهای [[قرآنی]] از محل سکونت عاد شباهت دارد. وجود کوهی در این منطقه به نام "[[ارم]]" فرضیه وقوع [[سرزمین]] احقاف؛ در این منطقه را نزد برخی خاورشناسان تقویت کرده است<ref>المفصل، ج۱، ص۱۶۸.</ref>. | | == احقاف و موقعیت جغرافیایی آن == |
| | جغرافیدانان و اقلیم شناسان در بیان حدود و [[ثغور]] احقافی که در [[قرآن]] بدان اشاره شده، به [[نقلی]] از [[ابن عباس]] آن را وادیای بین عمان و [[سرزمین]] [[مهره]] گفتهاند. [[ابن اسحاق]] احقاف را رملی بین عمان تا حضرموت گفته و [[قتاده]] هم احقاف را ریگزاری مشرف بر دریا در [[سرزمین]] [[الشّحر]] [[یمن]] دانسته است. برخی نیز آن را کوهی در [[شام]] دانسته اند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲۱، ص۱۱۵.</ref>. بکری نیز ضمن بیان [[اختلاف]] [[علما]] در بیان موضع دقیق احقاف، آن را به [[نقلی]] کوهی در شام و به نقلی دیگر منطقهای در حسمی معرفی کرده است<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۱۹.</ref>. دانشمندان [[علوم قرآنی]] و [[مفسران]] [[قرآن]] نیز در [[تفسیر آیه]] ۲۱ [[سوره احقاف]] در تشریح و تحدید معنا و مکان احقاف، با اختلاف از این موضع یاد کردهاند<ref>ر.ک: [[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص۴۷؛ [[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص۲۶؛ [[علی معموری|معموری، علی]]، [[احقاف - معموری (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]].</ref>. |
|
| |
|
| کاوشهای باستانشناسی در مناطق گوناگون جزیرةالعرب نیز اطلاعات بسیاری از [[اقوام]] گذشته این سرزمین را به دست میدهد که روی هم رفته میتوان گفت بیشباهت به قوم عاد نیست، اما تا کنون آثار مشخصی از عادیان ساکن احقاف به گونه اطمینانآور به دست نیامده است<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۱۶.</ref>. شاید از همین روی برخی معاصران، عادیان را از اقوام ماقبل [[تاریخ]] شمردهاند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۳۰۷.</ref>.
| | == تاریخ قوم عاد == |
| | {{اصلی|عاد}} |
| | قوم عاد به مدد اندامهای نیرومند و هیکلهایی تنومند و [[مقاوم]] که [[خداوند]] به ایشان عطا فرموده بود، در [[دیار]] خود قناتها حفر کرده و با کشت زمین، زراعتها و باغهایی ایجاد کردند و [[قصور]] و ابنیه مستحکم بنا نمودند. آنان شهرهای بزرگی در دشت، از شقوق تا اجفر بنا کرده بودند<ref>[[حسین عمادزاده اصفهانی|عمادزاده اصفهانی، حسین]]، تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص۲۴۳.</ref> و [[روزگار]] متمادی در [[زندگی]] سرشار از [[خوشی]] و [[نعمت]] به سر میبردند. [[خداوند]] [[نعمتهای فراوان]] و [[برکات]] بسیار به آنان عطا کرده بود؛ ولی [[مردم]] به جای [[سپاس]] و [[حقشناسی]] [[خدای یگانه]]، [[بتها]] را [[معبود]] خویش قرار دادند<ref>محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصههای قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.</ref>. [[قوم عاد]] بتهای «وَدا»، «[[سُواع]]»، «[[یغوث]]»، «[[یعوق]]» و«[[نسر]]» میپرستیدند<ref>شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.</ref>. بر اساس اطلاعات [[قرآن مجید]]، [[پیغمبری]] به نام [[هود]]{{ع}}، بر [[قبیله]] [[عاد]] [[مبعوث]] شد تا آنان را به پرستش خدای یگانه [[دعوت]] نماید، اما فقط عده کمی، به او گرویدند. تا اینکه سرانجام، در پی [[عصیان]] این [[قوم]]، خداوند عذابش را بر آنان نازل کرد<ref>محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصههای قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.</ref>. به گفته مردم حضرموت، [[حضرت هود]]{{ع}} پس از هلاک قوم عاد در حضرموت سکنی گزید و در نهایت در شرق این [[سرزمین]] در دو منزلی [[شهر تریم]] از [[دنیا]] رفت و همان جا در نزدیکی دره [[برهوت]] [[دفن]] شد<ref>شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص۵۰.</ref> |
|
| |
|
| برخی ضرب المثلهای رایج میان [[عرب جاهلی]] نیز از [[قدمت]] عاد و فاصله بسیار آن [[مردم]] از عصر [[نزول قرآن]] حکایت دارد. [[قرآن]] در [[غالب]] یادکردهای خود از عادیان، آنان را پس از [[قوم نوح]] میشمرد و همچنین تعبیر {{متن قرآن|عَادًا الْأُولَى}}<ref>«قوم نخستین عاد» سوره نجم، آیه ۵۰.</ref> = "[[عاد]] نخستین" از نظر مفسران نشاندهنده وجود عاد دیگری است که میتواند بر قدمت تاریخ این [[قوم]] دلالت کند. با توجه به اینکه این واژه بیش از یک بار در قرآن نیامده و تنها دلالت بر وجود مکانی در جزیرةالعرب میکند، پیجویی درباره چگونگی منطقه و مردمانی که در آن [[زندگی]] میکردهاند تنها در حیطه [[علم]] باستانشناسی است که باید [[منتظر]] بود در [[آینده]] کارشناسان این فن چه چیز تازهای از آن منطقه [[کشف]] میکنند تا سبب آشکار شدن اطلاعات لازم و کافی برای [[شناخت]] آن شود.
| | به طور کلی منطقه احقاف، زمانی جایگاه و پایگاه مردمانی نیرومند بوده اما مردمانش بعد از آن همه [[تمدن]] و شکوه به سبب [[ظلم]] و [[فساد]] و [[ناسپاسی]] در مقابل [[خداوند یکتا]] و [[بیاعتنایی]] و بیاحترامی به پیامبرانشان دچار [[محنت]] و [[عذاب]] و [[سقوط]] گشتهاند. اشارات کوتاه [[قرآن]] به داستان آنان به عنوان درس [[عبرت]] و [[پند]] برای [[مردمان]] در همه عصرها، بسی پندآموز و مایه عبرت است<ref>[[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احقاف - کوشا (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>. |
|
| |
|
| بنابراین، این کلمه به [[تنهایی]] نام مکانی است که چند و چون حالات [[مردمان]] آن را باید از قرائن و شواهد [[علمی]] و اشارات دیگری که احیاناً [[قرآن کریم]] درباره مکانهای مشابه آن دارد به دست آورد. با این همه دست نخورده ماندن مناطق بسیاری از جزیرةالعرب در اثر وضعیت سخت آب و هوایی، [[امید]] به یافتن آثاری از [[سرزمین]] [[عاد]] را از میان نبرده است. گزارشهای [[قرآن]] هم در این گونه موارد معمولاً بسیار کلی است مثلاً: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى}}<ref>«و آنچه شهر پیرامونتان بود نابود کردهایم و آیات را گوناگون آوردهایم باشد که آنان بازگردند» سوره احقاف، آیه ۲۷.</ref>. تنها نشان از [[انحطاط]] شهرهای اطراف آنجا را دارد. یا اینکه قرآن گزارش میکند که: {{متن قرآن|وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ * أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و اگر (مشرکان) تو را دروغگو میشمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند * آیا روی زمین گردش نکردهاند» سوره حج، آیه ۴۲ و ۴۶.</ref>. همین مقدار میگوید که پیشینیان هم، [[پیامبران]] خود را [[تکذیب]] کردند؛ ولی با تعبیر {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ}} پیگیری تحقیق علمی را به عهده [[اهل]] فن واگذار نموده است. با توجه به مطالب فوق، برای [[فهم]] معناشناختی [[قرآنی]] این کلمه، نیاز به [[دانش]] [[تاریخ]] و علم باستانشناسی میباشد و از خود این واژه، مفهوم خاصی [[استنباط]] و استفاده نمیشود، ولی اشارت کلی قرآن در مورد [[صعود]] و [[سقوط]] [[تمدنها]] میتواند هسته مرکزی مباحث [[تاریخی]] و جامعهشناختی و حتی [[روانشناختی]] [[امتها]] را در پی داشته باشد و سبب تحلیلهای گوناگون شود.
| | == منابع == |
| | |
| به هر حال، اشاره قرآن به مساکن عاد و [[ثمود]] نشان از اهمیت موقعیت مکانی و جغرافیایی آن دارد: {{متن قرآن|فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ * وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ}}<ref>«آنگاه چنان شدند که جز خانههاشان چیزی دیده نمیشد * و به راستی ما به آنان در چیزهایی توانمندی دادیم که به شما در آنها توانمندی ندادهایم» سوره احقاف، آیه ۲۵-۲۶.</ref>. از طرف دیگر، اشاره به ماجرای [[قوم عاد]] در سخنان [[مؤمن آل فرعون]] آشنایی [[مصریان]] با آنان و احتمالاً نزدیکی منطقهشان به [[مصر]] را نشان میدهد: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ}}<ref>«و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۱.</ref>. اگرچه از خود نام احقاف برمیآید که [[سرزمین]] عادیان، منطقهای بیابانی و خشک بوده است در آیاتی دیگر از باغها و چشمه سارهای محل سکونتشان یاد شده است {{متن قرآن|وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ}} <ref>«و با بوستانها و چشمهساران» سوره شعراء، آیه ۱۳۴.</ref>. همچنین [[وعده]] [[هود]] به [[نزول]] [[باران]] در صورت [[توبه]] و [[استغفار]] ایشان {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}} <ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref> و [[انتظار]] آنان برای نزول باران {{متن قرآن|فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> «آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابری سایهگستر دیدند که رو به درّههای آنان دارد گفتند: این ابری است که برای ما بارانزاست؛ (نه)، بلکه همان است که آن را به شتاب میخواستید، (تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است» سوره احقاف، آیه ۲۴.</ref> نشان میدهد که آنان در [[سرزمین]] خشک یا در حال گذراندن دورهای از خشکسالی بودهاند. البته مطالعات زمینشناسی و باستانشناسی نشان میدهد که بیابانهای جزیرةالعرب در دورههای پیشین از سرسبزی و [[اعتدال]] آب و هوایی برخوردار بوده و در دورهای خاص در اثر [[تغییر]] وضعیت جوّی، این منطقه به شکل بیایان در آمده که در اثر آن، مهاجرتهای متعددی از این سرزمین رخ داده است<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۱۸.</ref>.
| |
| | |
| در آیاتی دیگر از بنای آثار [[تمدنی]] بزرگ در منطقه سکونت عادیان یاد شده است. آنان بر اماکن مرتفع در سرزمین خویش بناهایی میساختند که گویای [[عیش و نوش]] و [[تفاخر]] و سرگرمیشان بوده است: {{متن قرآن|أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ}}<ref>«آیا بر هر بلندی بنایی از سر بازی (و بیهوده) میسازید؟» سوره شعراء، آیه ۱۲۸.</ref>. همچنین از تهاجم و حملههای شدید این [[قوم]] به سرزمینهای اطراف یاد شده است: {{متن قرآن|وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ}}<ref>«و چون خشم میآورید، چون گردنکشان خشم میآورید» سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> که نشان از [[اقتدار]] آنان در آن منطقه است. در گزارشی دیگر از شیوه و [[محل زندگی]] این قوم آمده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ}}<ref>«آیا درنیافتهای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ * با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستونهای بزرگ بود * که مانند آن در میان شهرها نیافریدهاند» سوره فجر، آیه ۶-۸.</ref>.
| |
| | |
| به طور کلی منطقه احقاف، زمانی جایگاه و پایگاه مردمانی نیرومند بوده اما مردمانش بعد از آن همه [[تمدن]] و [[شکوه]] به سبب [[ظلم]] و [[فساد]] و [[ناسپاسی]] در مقابل [[خداوند یکتا]] و [[بیاعتنایی]] و بیاحترامی به پیامبرانشان دچار [[محنت]] و [[عذاب]] و [[سقوط]] گشتهاند. اشارات کوتاه [[قرآن]] به داستان آنان به عنوان درس [[عبرت]] و [[پند]] برای [[مردمان]] در همه عصرها، بسی پندآموز و مایه عبرت است.<ref>[[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احقاف - کوشا (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
| |
| | |
| ==منابع== | |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[علی معموری|معموری، علی]]، [[احقاف - معموری (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] |
| | # [[پرونده:IM010435.jpg|22px]] [[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|'''دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید''']] |
| | # [[پرونده:IM010430.jpg|22px]] [[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|'''اماکن جغرافیایی در قرآن''']] |
| # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احقاف - کوشا (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | | # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا |کوشا، محمد علی]]، [[احقاف - کوشا (مقاله)|مقاله «احقاف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:احقاف]] | | [[رده:مکانها در قرآن]] |
| [[رده:مدخل]]
| |