بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
از آنجا که شخصیت از فرهنگ، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر میپذیرد، پرورش و [[رشد شخصیت]] افراد در یک [[جامعه]]، میتواند تابع [[فرهنگ]] آن باشد. در این صورت، [[حاکمان]] خواهند توانست بر اساس اهداف خاص خود، برای پرورش [[شخصیت]] افراد، ارزشهایی را [[ترویج]] دهند و [[فرهنگی]] را به عنوان فرهنگ غالب بنمایانند یا به صورت [[الگو]] معرفی کنند. البته باید یادآور شد [[تغییر]] در شخصیت، در درازمدت ممکن میشود. بنابراین، میتوان گفت شخصیت، از [[عادات]]، [[تمایلات]]، حالات، [[افکار]]، [[ارزشها]]، نگرشها و [[رفتارها]] تشکیل میشود و همه این امور، به صورت ویژگیها و صفاتی نسبتاً [[پایدار]] در فرد یا گروه در میآید و به صورت یک کل و واحد عمل میکند<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۴۴۰.</ref>. دیگران میتوانند از راه [[عادتها]]، حالتها و فرهنگ، [[رفتار]] نشأت گرفته از آنها را [[پیشبینی]] کنند و او (فرد یا گروه) را از دیگران متمایز سازند. | از آنجا که شخصیت از فرهنگ، گروه و تجربیات فردی و گروهی تأثیر میپذیرد، پرورش و [[رشد شخصیت]] افراد در یک [[جامعه]]، میتواند تابع [[فرهنگ]] آن باشد. در این صورت، [[حاکمان]] خواهند توانست بر اساس اهداف خاص خود، برای پرورش [[شخصیت]] افراد، ارزشهایی را [[ترویج]] دهند و [[فرهنگی]] را به عنوان فرهنگ غالب بنمایانند یا به صورت [[الگو]] معرفی کنند. البته باید یادآور شد [[تغییر]] در شخصیت، در درازمدت ممکن میشود. بنابراین، میتوان گفت شخصیت، از [[عادات]]، [[تمایلات]]، حالات، [[افکار]]، [[ارزشها]]، نگرشها و [[رفتارها]] تشکیل میشود و همه این امور، به صورت ویژگیها و صفاتی نسبتاً [[پایدار]] در فرد یا گروه در میآید و به صورت یک کل و واحد عمل میکند<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۴۴۰.</ref>. دیگران میتوانند از راه [[عادتها]]، حالتها و فرهنگ، [[رفتار]] نشأت گرفته از آنها را [[پیشبینی]] کنند و او (فرد یا گروه) را از دیگران متمایز سازند. | ||
افزون بر فرد، گروهها یا [[جوامع]] نیز میتوانند دارای شخصیت شوند. به عبارتی، میتوان نوعی تشابه در حالتها، عادتها، روحیهها و اندیشههای آنها [[مشاهده]] کرد. | افزون بر فرد، گروهها یا [[جوامع]] نیز میتوانند دارای شخصیت شوند. به عبارتی، میتوان نوعی تشابه در حالتها، عادتها، روحیهها و اندیشههای آنها [[مشاهده]] کرد. برخی از اندیشمندان از این مسئله به «[[منش]] ملی» تعبیر میکنند و مینویسند: «منش ملی، به شخصیت بنیادین [[مردم]] یک [[ملت]] اطلاق میشود. چنانچه منش ملی درست فهمیده شود، میتوان پیشبینی کرد اعضای یک [[جامعه]] معین، چگونه به موقعیتها و اوضاعی که با آن مواجه میشوند، پاسخ خواهند گفت»<ref>محسن فرمهینی فراهانی، فرهنگ توصیفی علوم تربیتی، ص۱۱۵.</ref>. پس شخصیت هر فرد یا گروه، الگوهای [[رفتاری]] را مشخص میکند. | ||
شخصیت تاحدی ثابت، ولی تغییر پذیر است. پس فرد یا گروه میتواند از محیط پیرامونی تأثیر پذیرد و عادتها و حالتهای خود را تغییر دهد یا شاخص بد و منفی شخصیت را از خود بزداید. [[دولتها]] نیز میتوانند در راستای اهداف خود، در تغییر [[ویژگیهای اخلاقی]]، روحیهها و... دخالت کنند. | شخصیت تاحدی ثابت، ولی تغییر پذیر است. پس فرد یا گروه میتواند از محیط پیرامونی تأثیر پذیرد و عادتها و حالتهای خود را تغییر دهد یا شاخص بد و منفی شخصیت را از خود بزداید. [[دولتها]] نیز میتوانند در راستای اهداف خود، در تغییر [[ویژگیهای اخلاقی]]، روحیهها و... دخالت کنند. | ||
میان شخصیت و نوع [[روابط اجتماعی]]، ارتباط تنگاتنگ و بسیار زیادی وجود دارد؛ زیرا شخصیت، [[الگوی رفتاری]] است و ارتباط و رفتار با دیگران (کنش [[اجتماعی]])، روابط اجتماعی را تشکیل میدهد. به عبارتی، حالتها و ویژگیهای درونی (شخصیت) در [[رفتارها]] بروز مییابد. | میان شخصیت و نوع [[روابط اجتماعی]]، ارتباط تنگاتنگ و بسیار زیادی وجود دارد؛ زیرا شخصیت، [[الگوی رفتاری]] است و ارتباط و رفتار با دیگران (کنش [[اجتماعی]])، روابط اجتماعی را تشکیل میدهد. به عبارتی، حالتها و ویژگیهای درونی (شخصیت) در [[رفتارها]] بروز مییابد. |