برنامه‌ریزی اقتصادی در سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = برنامه‌ریزی اقتصادی
| عنوان مدخل  = برنامه‌ریزی اقتصادی
| مداخل مرتبط = [[برنامه‌ریزی اقتصادی در سیره پیامبر خاتم]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{سیره معصوم}}
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[برنامه‌ریزی اقتصادی]]''' است. "'''[[برنامه‌ریزی اقتصادی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[اقتصاد]]، در لغت [[عرب]] به معنای [[میانه‌روی]] و [[اعتدال]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۵، ص ۱۹.</ref> و در اصطلاح، مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواسته‌های نامحدود یا مقاصد رقیب است<ref>حسین ابراهیمی، پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۲۵.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[برنامه‌ریزی اقتصادی در قرآن]] - [[برنامه‌ریزی اقتصادی در حدیث]] - [[برنامه‌ریزی اقتصادی در نهج البلاغه]] - [[برنامه‌ریزی اقتصادی در اخلاق اسلامی]] - [[برنامه‌ریزی اقتصادی در معارف دعا و زیارات]] - [[برنامه‌ریزی اقتصادی در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[برنامه‌ریزی اقتصادی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== پیش گفتار ==
*[[اقتصاد]]، در لغت [[عرب]] به معنای [[میانه روی]] و [[اعتدال]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۵، ص ۱۹.</ref> و در اصطلاح، مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواسته‌های نامحدود یا مقاصد رقیب است<ref>حسین ابراهیمی، پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۲۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>.
[[مسلمانان]] در [[مکه]] به علل گوناگون همچون [[تحریم]] [[اقتصادی]]، بدرفتاری [[مشرکان]] و... درآمد مناسبی نداشتند و هنگام [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[دلیل]] مخفی بودن [[هجرت]]، هیچ کدام از [[اموال]] شخصی را همراه خود نبردند و در کنار [[مسجد]] [[پیامبر]] {{صل}} منزل گزیدند. [[پیامبر]] {{صل}} برای بهبود وضعیت اقداماتی انجام داد که به سبب آن، [[رفاه]] نسبی برای همه ایجاد شد؛ به گونه‌ای که در سال‌های بعد؛ همین افراد؛ [[صاحب]] مسکن، شغل و درآمد شدند و علاوه بر تأمین مخارج خود، در آمد اضافی داشتند<ref>سید کاظم صدر، اقتصاد صدر اسلام، ص ۴۳ - ۴۴.</ref> تا آنجا که در سال نهم هجری به پرداخت [[زکات]]، موظف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۷ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>


==پیش گفتار==
== اقدامات [[اقتصادی]] [[پیامبر]] {{صل}} در سال‌های اولیه [[هجرت]] ==
*[[مسلمانان]] در [[مکه]] به علل گوناگون همچون [[تحریم]] [[اقتصادی]]، بدرفتاری [[مشرکان]] و... درآمد مناسبی نداشتند و هنگام [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[دلیل]] مخفی بودن [[هجرت]]، هیچ کدام از [[اموال]] شخصی را همراه خود نبردند و در کنار [[مسجد]] [[پیامبر]]{{صل}} منزل گزیدند. [[پیامبر]]{{صل}} برای بهبود وضعیت اقداماتی انجام داد که به سبب آن، [[رفاه]] نسبی برای همه ایجاد شد؛ به گونه‌ای که در سال‌های بعد؛ همین افراد؛ [[صاحب]] مسکن، شغل و درآمد شدند و علاوه بر تأمین مخارج خود، در آمد اضافی داشتند<ref>سید کاظم صدر، اقتصاد صدر اسلام، ص ۴۳ - ۴۴.</ref> تا آنجا که در سال نهم هجری به پرداخت [[زکات]]، موظف شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۱۲۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۳۷ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵.</ref>.
# '''برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] که تعهداتی در پی‌داشت:''' مانند ملزم بودن هر [[برادر]] [[انصاری]] در کمک رسانی [[مالی]] به [[برادر]] [[مهاجر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۶ - ۲۲۷ و ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref>.
# '''بستن قرارداد مساقات و مزارعه میان [[مهاجران]] و [[انصار]]:''' با ورود [[مهاجران به مدینه]]، [[انصار]] قصد داشتند، نیمی از [[اموال]] خود را به آنها بدهند که [[پیامبر]] {{صل}} آنها را از این عمل بازداشت و قرارداد مساقات و مزارعه را بین آنها برقرار کرد<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۶؛ البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۱۴۴ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۲.</ref>. با این عمل، علاوه بر اشتغال زایی و ازدیاد محصول زراعی و [[باغی]]، در آمد عمومی بالا رفت.
# '''ترویج و گسترش [[تجارت]] و بازرگانی:''' در ابتدا [[تجارت]] در انحصار [[قریش]] بود و به [[مسلمانان]] اجازه [[تجارت]] داده نمی‌شد؛ [[پیامبر]] {{صل}} با به خطر انداختن [[امنیت]] تجاری [[قریش]] در [[جنگ بدر]] و حمله به کاروان [[قریش]] توانست غنایمی به دست آورد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۱، ص ۱۶۸ - ۱۷۲؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۱ - ۴۷۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۱۹ - ۱۷۲.</ref> که پس از خارج کردن [[خمس]]، آن [[غنایم]] را بین [[لشکریان]] تقسیم کرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۷۱ وص ۳۷۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲ ص ۷؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۶۶ - ۲۶۷ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۹۲.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[تجارت]] می‌فرماید: "نه قسمت از ده قسمت روزی، در [[تجارت]] و یک قسمت در دامداری است"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۴۴۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۰.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref>


==اقدامات [[اقتصادی]] [[پیامبر]]{{صل}} در سال‌های اولیه [[هجرت]]==
== منابع درآمدی [[حکومت]] [[پیامبر]] {{صل}} ==
#برقراری [[عقد اخوت]] بین [[مهاجران]] و [[انصار]] که تعهداتی در پی‌داشت؛ مانند ملزم بودن هر [[برادر]] [[انصاری]] در [[کمک]] رسانی [[مالی]] به [[برادر]] [[مهاجر]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۶ - ۲۲۷ و ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۵-۲۲۶.</ref>.
با توجه به اقدامات [[اقتصادی]] [[رسول خدا]] {{صل}} وضعیت [[اقتصادی]] [[مسلمانان]] بهبود یافت و [[حکومت اسلامی]]، منابع درآمدی گوناگون زیرا را به دست آورد:
#بستن قرارداد مساقات و مزارعه میان [[مهاجران]] و [[انصار]]؛ با ورود [[مهاجران به مدینه]]، [[انصار]] قصد داشتند، نیمی از [[اموال]] خود را به آنها بدهند که [[پیامبر]]{{صل}} آنها را از این عمل بازداشت و قرارداد مساقات و مزارعه را بین آنها برقرار کرد<ref>البیهقی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۶؛ البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۱۴۴ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۲.</ref>. با این عمل، علاوه بر اشتغال زایی و ازدیاد محصول زراعی و [[باغی]]، در آمد عمومی بالا رفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>.
# '''[[اموال]] شخصی:''' [[انفاق]] و قرض الحسنه که در [[آیات قرآن]] و [[روایات]] بر آن تأکید شده است.
#[[ترویج]] و گسترش [[تجارت]] و بازرگانی؛ در ابتدا [[تجارت]] در انحصار [[قریش]] بود و به [[مسلمانان]] اجازه [[تجارت]] داده نمی‌شد؛ [[پیامبر]]{{صل}} با به خطر انداختن [[امنیت]] تجاری [[قریش]] در [[جنگ بدر]] و حمله به کاروان [[قریش]] توانست غنایمی به دست آورد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۱، ص ۱۶۸ - ۱۷۲؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۲۱ - ۴۷۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۱۹ - ۱۷۲.</ref> که پس از خارج کردن [[خمس]]، آن [[غنایم]] را بین [[لشکریان]] تقسیم کرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۷۱ وص ۳۷۷؛ الطبقات الکبری، ج ۲ ص ۷؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۶۶ - ۲۶۷ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۹۲.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[تجارت]] می‌فرماید: "نه قسمت از ده قسمت روزی، در [[تجارت]] و یک قسمت در [[دامداری]] است"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۴۴۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>.
# '''[[اموال]] [[جامعه]]:'''
## '''[[خراج]]:''' [[مالیات]] زمین‌های زراعی و [[باغی]] که در مالکیت [[مسلمانان]] و یا در تصرف [[مسلمانان]]؛ بود؛ مثلاً [[پیامبر]] {{صل}} برای برآورد محصول [[خیبر]] و دریافت [[خراج]]، مأمورانی فرستاد<ref>السیرة النبویة، ج ۲، ص ۳۵۴؛ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۲۰ و حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۴۸۹.</ref>.
## '''[[جزیه]]:''' غیر مسلمانانی که زیر [[پرچم]] [[اسلام]] از [[امنیت]] جانی، [[مالی]]، امور رفاهی و خدماتی بهره‌مند شده بودند، اما نمی‌خواستند [[مسلمان]] شوند، مالیاتی را با عنوان [[جزیه]] می‌پرداختند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲ - ۲۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۹۴، المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۱ و البدایه و النهایة، ج ٣۵، ص۱۰۶.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} از اهل ایله که سیصد مرد بودند، سالانه سیصد [[دینار]] [[جزیه]] می‌گرفت<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی والرشاد، ج ۵، ص۴۶۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۶۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۲۱ و المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۱.</ref>.
## از دیگر [[اموال]] [[جامعه]]، فدیه، وقف، نذر، [[کفاره]]، لقطه ([[اموال]] بدون [[صاحب]])، [[زکات]]، مجهول المالک و فعالیت‌های [[اقتصادی]] و تولیدی است.
# '''[[اموال]] [[حکومت]]:'''
## '''[[خمس]]:''' هر مسلمانی باید یک پنجم هر [[مالی]] را که از طریق [[حلال]] کسب می‌کند، از [[مال]] خود خارج کند. تأثیر [[خمس]] در [[اقتصاد]] [[اسلامی]] مانند [[مالیات]]، نسبی است. چنین خصوصیتی باعث می‌شود، [[میزان]] سود و رکود کنترل شود و در [[حقیقت]]، [[خمس]]، نوعی تثبیت کننده خودکار است و از آنجا که [[خمس]] بر سود [[خالص]] تعلق می‌گیرد، اصل افزایش تولید به خطر نمی‌افتد. در امور تولیدی، ابتدا تمام هزینه‌های تولید از سود ناخالص، کم می‌شود و باقی مانده آن که سود [[خالص]] است به هر میزانی که باشد، [[خمس]] خواهد داشت<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۱۱ - ۱۱۵؛ پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۶۴ – ۶۶۵.</ref>.
## '''[[انفال]]:''' مالکیت [[دولت]] بر معادن، جنگل ها، چراگاه ها، زمین‌های بایر و وسایل اختصاصی [[پادشاهان]] را مالکیت بر [[انفال]] گویند<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۶۵.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۲۶ ـ ۲۲۷.</ref>


==منابع درآمدی [[حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}}==  
== هزینه‌های [[حکومت]] ==
*با توجه به اقدامات [[اقتصادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} وضعیت [[اقتصادی]] [[مسلمانان]] بهبود یافت و [[حکومت اسلامی]]، منابع درآمدی گوناگون زیرا را به دست آورد:  
[[بیت المال]]، در واقع، [[خزانه]] مملکت است و در آمدهای آن برای موارد معینی [[مصرف]] می‌شود؛ مانند:
#'''[[اموال]] شخصی:''' [[انفاق]] و قرض الحسنه که در [[آیات قرآن]] و [[روایات]] بر آن تأکید شده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۶.</ref>.
# '''هزینه‌های [[امنیتی]]:''' [[پیامبر]] {{صل}} برای ایجاد [[امنیت]] در [[جامعه]]، [[غزوه‌ها]] و سریه‌های متعددی را پشت سر گذاشت و برای تأمین تدارکات، [[سلاح]]، آذوقه و نیروهای خود از در آمد [[حکومت]] استفاده می‌کرد<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۲۶.</ref>.
#'''[[اموال]] [[جامعه]]:'''
# '''تبلیغاتی:''' هر‌گاه [[پیامبر]] {{صل}} در غزوه‌ای پیروز می‌شد، مأموری را برای [[تعلیم]] [[معارف اسلامی]] به منطقه [[فتح]] شده می‌فرستاد؛ برای نمونه، [[پیامبر]] {{صل}} [[عتاب]] بن اسید را پس از [[فتح مکه]]، [[امیر]] آن جا کرد و معاذ بن جبل را برای [[تعلیم]] [[احکام]] به آن جا فرستاد<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۹؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۰۴ و المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۹.</ref>.
##'''[[خراج]]:''' [[مالیات]] زمین‌های زراعی و [[باغی]] که در مالکیت [[مسلمانان]] و یا در [[تصرف]] [[مسلمانان]]؛ بود؛ مثلاً [[پیامبر]]{{صل}} برای برآورد محصول [[خیبر]] و دریافت [[خراج]]، مأمورانی فرستاد<ref>السیرة النبویة، ج ۲، ص ۳۵۴؛ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۲۰ و حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۴۸۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۷.</ref>.
# '''رفاهی:''' یکی از [[وظایف]] مهم [[پیامبر]] {{صل}} تأمین امور اجتماعی [[مردم]] و به اصطلاح امروز، بیمه بود که ایشان قسمتی از درآمد [[بیت المال]] را برای افراد بی‌بضاعت صرف می‌کرد تا بتوانند [[زندگی]] خود را تأمین کنند.
##'''[[جزیه]]:''' غیر مسلمانانی که زیر [[پرچم]] [[اسلام]] از [[امنیت]] جانی، [[مالی]]، امور رفاهی و خدماتی بهره‌مند شده بودند، اما نمی‌خواستند [[مسلمان]] شوند، مالیاتی را با عنوان [[جزیه]] می‌پرداختند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲ - ۲۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۹۴، المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۱ و البدایه و النهایة، ج ٣۵، ص۱۰۶.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} از اهل ایله که سیصد مرد بودند، سالانه سیصد [[دینار]] [[جزیه]] می‌گرفت<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی والرشاد، ج ۵، ص۴۶۱؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۶۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۲۱ و المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۱.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۷.</ref>.
# '''زیربنایی:''' از دیگر هزینه‌های [[حکومت]]، امور زیربنایی مانند: تقسیم اراضی برای خانه سازی، اختصاص محلی برای بازار، احداث حمام عمومی و... است<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۷۶.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۲۸.</ref>
##از دیگر [[اموال]] [[جامعه]]، فدیه، وقف، نذر، [[کفاره]]، لقطه ([[اموال]] بدون [[صاحب]])، [[زکات]]، مجهول المالک و فعالیت‌های [[اقتصادی]] و تولیدی است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۷.</ref>.
#'''[[اموال]] [[حکومت]]:'''
##'''[[خمس]]:''' هر مسلمانی باید یک پنجم هر [[مالی]] را که از طریق [[حلال]] کسب می‌کند، از [[مال]] خود خارج کند. تأثیر [[خمس]] در [[اقتصاد]] [[اسلامی]] مانند [[مالیات]]، نسبی است. چنین خصوصیتی باعث می‌شود، [[میزان]] سود و رکود کنترل شود و در [[حقیقت]]، [[خمس]]، نوعی تثبیت کننده خودکار است و از آنجا که [[خمس]] بر سود [[خالص]] تعلق می‌گیرد، اصل افزایش تولید به خطر نمی‌افتد. در امور تولیدی، ابتدا تمام هزینه‌های تولید از سود [[ناخالص]]، کم می‌شود و باقی مانده آن که سود [[خالص]] است به هر میزانی که باشد، [[خمس]] خواهد داشت<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۱۱ - ۱۱۵؛ پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۶۴ – ۶۶۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۷.</ref>.
##'''[[انفال]]:''' مالکیت [[دولت]] بر معادن، جنگل ها، چراگاه ها، زمین‌های بایر و وسایل اختصاصی [[پادشاهان]] را مالکیت بر [[انفال]] گویند<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۶۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۷.</ref>.


==هزینه‌های [[حکومت]]==
== راهکارهای [[رسول خدا]] {{صل}} برای بهبود وضعیت [[اقتصادی]] ==
*[[بیت المال]]، در واقع، [[خزانه]] مملکت است و در آمدهای آن برای موارد معینی [[مصرف]] می‌شود؛ مانند:
[[پیامبر]] {{صل}} برای [[رفاه اقتصادی]] [[مردم]] اقداماتی انجام داد که در ابتدا به آنها اشاره شد؛ اما ایشان برای جلوگیری از تورم، حل مشکل بیکاری، [[تشویق]] به کار، ترغیب به ارزان فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار، دستورها و راهکارهایی نیز بیان کرده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.
#'''هزینه‌های [[امنیتی]]:''' [[پیامبر]]{{صل}} برای ایجاد [[امنیت]] در [[جامعه]]، [[غزوه‌ها]] و سریه‌های متعددی را پشت سر گذاشت و برای تأمین تدارکات، [[سلاح]]، آذوقه و نیروهای خود از در آمد [[حکومت]] استفاده می‌کرد<ref>اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۲۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.
#'''[[تبلیغاتی]]:''' هر‌گاه [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه‌ای پیروز می‌شد، مأموری را برای [[تعلیم]] [[معارف اسلامی]] به منطقه [[فتح]] شده می‌فرستاد؛ برای نمونه، [[پیامبر]]{{صل}} [[عتاب]] بن اسید را پس از [[فتح مکه]]، [[امیر]] آن جا کرد و معاذ بن جبل را برای [[تعلیم]] [[احکام]] به آن جا فرستاد<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۹؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۰۴ و المنتظم، ج ۳، ص ۳۲۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.
#'''رفاهی:''' یکی از [[وظایف]] مهم [[پیامبر]]{{صل}} تأمین [[امور اجتماعی]] [[مردم]] و به اصطلاح امروز، بیمه بود که ایشان قسمتی از درآمد [[بیت المال]] را برای افراد بی‌بضاعت صرف می‌کرد تا بتوانند [[زندگی]] خود را تأمین کنند<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.
#'''زیربنایی:''' از دیگر هزینه‌های [[حکومت]]، امور زیربنایی مانند: تقسیم اراضی برای خانه سازی، اختصاص محلی برای بازار، احداث حمام عمومی و... است<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۷۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.


==راهکارهای [[رسول خدا]]{{صل}} برای بهبود وضعیت [[اقتصادی]] ==
=== جلوگیری از تورم ===  
*[[پیامبر]]{{صل}} برای [[رفاه اقتصادی]] [[مردم]] اقداماتی انجام داد که در ابتدا به آنها اشاره شد؛ اما ایشان برای جلوگیری از تورم، حل مشکل [[بیکاری]]، [[تشویق]] به کار، ترغیب به ارزان فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار، دستورها و راهکارهایی نیز بیان کرده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸.</ref>.
از مهم‌ترین عوامل گرانی، وجود واسطه گری‌های غیرمفید و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف دلال‌هاست. [[پیامبر]] {{صل}} در این باره فرموده است: "به استقبال کالا نروید تا به بازار وارد شود"<ref>زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۲، ص ۳۶.</ref>.


==جلوگیری از تورم==
منافع این کار:  
*از مهم‌ترین عوامل گرانی، وجود واسطه گری‌های غیرمفید و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف دلال‌هاست.[[پیامبر]]{{صل}} در این باره فرموده است: "به استقبال کالا نروید تا به بازار وارد شود"<ref>زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۲، ص ۳۶.</ref>.
# با کم شدن واسطه غیر مفید، از افزایش قیمت‌ها جلوگیری می‌شود؛
*[[منافع]] این کار:  
# [[صاحب]] کالا به علت بی‌خبری از قیمت کالا در بازار، زیان نمی‌بیند؛
#با کم شدن واسطه غیر مفید، از افزایش قیمت‌ها جلوگیری می‌شود؛
# با ورود کاروانیان به [[شهر]]، جنس، در بازار عرضه می‌شود و در [[اختیار]] همه [[مردم]] قرار می‌گیرد، نه در [[اختیار]] یک عده خاص در بیرون از بازار<ref>محمد یوسف حریری، اسلام و نظام اقتصادی، ص ۱۸۸.</ref>.
#[[صاحب]] کالا به [[علت]] بی‌خبری از قیمت کالا در بازار، زیان نمی‌بیند؛
#با ورود کاروانیان به [[شهر]]، جنس، در بازار عرضه می‌شود و در [[اختیار]] همه [[مردم]] قرار می‌گیرد، نه در [[اختیار]] یک عده خاص در بیرون از بازار<ref>محمد یوسف حریری، اسلام و نظام اقتصادی، ص ۱۸۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۸-۲۲۹.</ref>.
*راهکار دیگر، [[نهی]] از [[احتکار]] است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "هر کس خواربار را [[چهل]] روز [[احتکار]] کند، بی‌گمان از [[خدا]] بیزاری جسته و [[خدا]] نیز از او بیزاری جسته است"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳؛ ابن حزم، المحلی، ج ۹، ص ۶۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص ۱۲ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>.
*راهکار سوم: تعیین ناظر بر بازار است. [[پیامبر]]{{صل}} [[سعید بن عاص]] را برای [[نظارت بر بازار]] [[مکه]] و [[عمر]] را برای [[نظارت بر بازار]] [[مدینه]] تعیین کرد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص ۴۵۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>.


==حل مشکل [[بیکاری]] و [[تشویق]] به کار ==
راهکار دیگر، [[نهی]] از [[احتکار]] است. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "هر کس خواربار را [[چهل]] روز [[احتکار]] کند، بی‌گمان از [[خدا]] بیزاری جسته و [[خدا]] نیز از او بیزاری جسته است"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳؛ ابن حزم، المحلی، ج ۹، ص ۶۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۲، ص ۱۲ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref>.
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} علاوه بر [[مسئولیت]] خطیر [[پیام]] رسانی [[الهی]] و [[عبادت]]، به امر [[کشاورزی]] و [[تجارت]] توجه داشت و دیگران را هم به این کار [[تشویق]] می‌کرد. [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]، [[انسان]] سالم [[بیکاری]] را که به کار [[دنیا]] و به کار [[آخرت]] نمی‌پردازد، [[دشمن]] می‌دارد"<ref>ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>.
*[[نقل]] شده است، روزی مردی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[کمک]] خواست؛ [[حضرت]] فرمود: "هرکس از ما [[کمک]] بخواهد، ما او را [[یاری]] می‌کنیم و اگر [[بی‌نیازی]] بورزد، [[خداوند]] او را بی‌نیاز می‌کند." این فرد تا سه بار نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و همین سخن را شنید. پس، این شخص، با [[اطمینان]] و [[اعتماد به نفس]] گفت: "به [[خدا]] تکیه می‌کنم" و با این نیت، تیشه‌ای قرض گرفت و به جانب صحرا رفت و مقداری هیزم جمع کرد و فروخت؛ او چند روز بعد توانست ابزار کار فراهم کند و وی باز هم به کار خود ادامه داد تا اینکه [[صاحب]] [[سرمایه]] شد<ref>امام رضا{{ع}}، فقه الرضا{{ع}}، ص ۳۶۵.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>.


==ترغیب به ارزان فروشی==
راهکار سوم: تعیین ناظر بر بازار است. [[پیامبر]] {{صل}} [[سعید بن عاص]] را برای [[نظارت بر بازار]] [[مکه]] و [[عمر]] را برای [[نظارت بر بازار]] [[مدینه]] تعیین کرد<ref>ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج۳، ص ۴۵۹.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۲۸ ـ ۲۲۹.</ref>
*روزی [[پیامبر]]{{صل}} به کسی که جنس را ارزان‌تر از قیمت بازار می‌فروخت، فرمود: "آیا برای [[ثواب]]، این کار را می‌کنی؟" آن شخص پاسخ مثبت داد. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز به او چنین مژده داد: "هر کس که بکوشد و بازار را رواج دهد، مانند کسی است که در [[راه خدا]] [[پیکار]] کرده است"<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۵۹ و المستدرک، ج ۲، ص ۱۲.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>.


==تعیین محلی برای بازار ==
=== حل مشکل بیکاری و [[تشویق]] به کار ===
*[[پیامبر]]{{صل}} به اینکه بازار در کجا تشکیل شود نیز توجه داشت. روزی مردی نزد [[پیغمبر]] آمد و گفت: "محلی را برای بازار در نظر گرفته‌ام، آیا به دیدن آن می‌آیید؟" پس آن [[حضرت]] برخاست و همراه وی رفت تا به آن محل رسید و آن را پسندید و فرمود: "این جا خوب بازاری است؛ زیان ندارد و [[خراج]] هم بر شما در نظر گرفته نمی‌شود"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۶۴ - ۲۶۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۲۵۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۹، ص ۸ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۷۶.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>.
[[خاتم انبیا]] {{صل}} علاوه بر [[مسئولیت]] خطیر [[پیام]] رسانی [[الهی]] و [[عبادت]]، به امر [[کشاورزی]] و [[تجارت]] توجه داشت و دیگران را هم به این کار [[تشویق]] می‌کرد. [[پیامبر]] {{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]، [[انسان]] سالم بیکاری را که به کار [[دنیا]] و به کار [[آخرت]] نمی‌پردازد، [[دشمن]] می‌دارد"<ref>ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۶.</ref>.


==دستورهای [[پیامبر]]{{صل}} برای رعایت [[اخلاق]] در [[اقتصاد]] ==
[[نقل]] شده است، روزی مردی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و کمک خواست؛ حضرت فرمود: "هرکس از ما کمک بخواهد، ما او را [[یاری]] می‌کنیم و اگر [[بی‌نیازی]] بورزد، [[خداوند]] او را بی‌نیاز می‌کند." این فرد تا سه بار نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و همین سخن را شنید. پس، این شخص، با [[اطمینان]] و [[اعتماد به نفس]] گفت: "به [[خدا]] تکیه می‌کنم" و با این نیت، تیشه‌ای قرض گرفت و به جانب صحرا رفت و مقداری هیزم جمع کرد و فروخت؛ او چند روز بعد توانست ابزار کار فراهم کند و وی باز هم به کار خود ادامه داد تا اینکه [[صاحب]] سرمایه شد<ref>امام رضا {{ع}}، فقه الرضا {{ع}}، ص ۳۶۵.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۹.</ref>
#'''[[رشوه]] [[خواری]] :''' [[اسلام]]، [[رشوه]] را در هر شکلی محکوم کرده است. روزی به [[پیامبر]]{{صل}} خبر دادند که یکی از فرماندهانش رشوه‌ای به شکل هدیه را پذیرفته است؛ پس آن [[حضرت]] بر آشفت و فرمود: "چرا چیزی را که [[حق]] تو نیست، می‌گیری؟" او در پاسخ گفت: "آن چه گرفتم، هدیه بود"؛ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید، آیا [[مردم]] به شما هدیه می‌دهند؟!" سپس [[دستور]] داد هدیه را به [[بیت المال]] برگردانند و او را برکنار کنند<ref>ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷ – ۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۳۰.</ref>.
#'''[[ربا]]:''' [[ربا]] از نظر [[اقتصادی]] سبب می‌شود که تمام هزینه آن در نهایت بر [[جامعه]] تحمیل شود؛ به همین [[منافع]] [[دلیل]]، [[پیامبر]]{{صل}} برای حفظ کیان [[جامعه اسلامی]] [[مردم]] را از ربا [[نهی]] کرده است تا [[منافع]] [[جامعه]] همچنان محفوظ بماند<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۵۴.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]؛ رباخوار، ربادهنده، کاتب و [[گواهان]] بر آن را [[لعنت]] کرده است"<ref>ابن حبان، صحیح، ج ۱۱، ص ۳۹۹، مسند احمد، ج ۱، ص ۱۵۹؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۸؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۲۵ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>.
#'''غش در معامله:''' غش، پوشاندن معایب تولید برای کسب سود بیشتر است؛ به بیان دیگر، غش در معامله یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز، معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار چیزی نگوید<ref>اسلام و نظام اقتصادی، ص ۲۰۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} فروشنده را هم از این کار [[نهی]] کرده است و می‌فرماید: "از ما نیست کسی که در معامله با [[مسلمانان]] غش کند. [[خداوند]]، [[برکت]] روزی او را می‌برد و راه معاش وی را می‌بندد و او را به خودش واگذار می‌کند"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۸۶ و حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۴۱۷.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۳۱.</ref>.


==منابع==
=== ترغیب به ارزان فروشی ===  
* [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
روزی [[پیامبر]] {{صل}} به کسی که جنس را ارزان‌تر از قیمت بازار می‌فروخت، فرمود: "آیا برای [[ثواب]]، این کار را می‌کنی؟" آن شخص پاسخ مثبت داد. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز به او چنین مژده داد: "هر کس که بکوشد و بازار را رواج دهد، مانند کسی است که در [[راه خدا]] [[پیکار]] کرده است"<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۵۹ و المستدرک، ج ۲، ص ۱۲.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>


==پانویس==
=== تعیین محلی برای بازار ===
{{{پانویس}}
[[پیامبر]] {{صل}} به اینکه بازار در کجا تشکیل شود نیز توجه داشت. روزی مردی نزد [[پیغمبر]] آمد و گفت: "محلی را برای بازار در نظر گرفته‌ام، آیا به دیدن آن می‌آیید؟" پس آن حضرت برخاست و همراه وی رفت تا به آن محل رسید و آن را پسندید و فرمود: "این جا خوب بازاری است؛ زیان ندارد و [[خراج]] هم بر شما در نظر گرفته نمی‌شود"<ref>الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۶۴ - ۲۶۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۲۵۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۹، ص ۸ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۷۶.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۳۰.</ref>
 
== دستورهای [[پیامبر]] {{صل}} برای رعایت [[اخلاق]] در [[اقتصاد]] ==
# '''[[رشوه]] [[خواری]] :''' [[اسلام]]، [[رشوه]] را در هر شکلی محکوم کرده است. روزی به [[پیامبر]] {{صل}} خبر دادند که یکی از فرماندهانش رشوه‌ای به شکل هدیه را پذیرفته است؛ پس آن حضرت بر آشفت و فرمود: "چرا چیزی را که [[حق]] تو نیست، می‌گیری؟" او در پاسخ گفت: "آن چه گرفتم، هدیه بود"؛ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید، آیا [[مردم]] به شما هدیه می‌دهند؟!" سپس [[دستور]] داد هدیه را به [[بیت المال]] برگردانند و او را برکنار کنند<ref>ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷ ـ ۸.</ref>.
# '''[[ربا]]:''' [[ربا]] از نظر [[اقتصادی]] سبب می‌شود که تمام هزینه آن در نهایت بر [[جامعه]] تحمیل شود؛ به همین منافع [[دلیل]]، [[پیامبر]] {{صل}} برای حفظ کیان [[جامعه اسلامی]] [[مردم]] را از ربا [[نهی]] کرده است تا منافع [[جامعه]] همچنان محفوظ بماند<ref>پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۵۴.</ref>. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرموده است: "[[خداوند]]؛ رباخوار، ربادهنده، کاتب و [[گواهان]] بر آن را [[لعنت]] کرده است"<ref>ابن حبان، صحیح، ج ۱۱، ص ۳۹۹، مسند احمد، ج ۱، ص ۱۵۹؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۸؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۲۵ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۵۸.</ref>.
# '''غش در معامله:''' غش، پوشاندن معایب تولید برای کسب سود بیشتر است؛ به بیان دیگر، غش در معامله یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز، معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار چیزی نگوید<ref>اسلام و نظام اقتصادی، ص ۲۰۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} فروشنده را هم از این کار [[نهی]] کرده است و می‌فرماید: "از ما نیست کسی که در معامله با [[مسلمانان]] غش کند. [[خداوند]]، [[برکت]] روزی او را می‌برد و راه معاش وی را می‌بندد و او را به خودش واگذار می‌کند"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۸۶ و حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۴۱۷.</ref>.<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:اقتصاد]]
[[رده:اقتصاد]]
[[رده:برنامه‌ریزی اقتصادی]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش