آزادی تشریعی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '“' به '«'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
جز (جایگزینی متن - '“' به '«')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع اصلی = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع فرعی        = آزادی تشریعی به چه معناست؟
| تصویر = 110062.jpg
| تصویر             = 110062.jpg
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[آزادی تشریعی]]
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از فقه سیاسی (نمایه)|کلیاتی از فقه سیاسی]]
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل اصلی         = [[آزادی تشریعی]]
| موضوعات وابسته    =
| پاسخ‌دهنده        = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      =
}}
}}
'''آزادی تشریعی به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
'''آزادی تشریعی به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
خط ۱۶: خط ۱۲:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«در مقابل اصطلاح [[تکوینی]] [[آزادی]]، “آزادی اعتباری و تشریعی” قرار دارد. [[عالمان]] [[علوم]] مختلف، مانند [[علم]] [[سیاست]] و [[حقوق]] و [[دین]]، برای آزادی تعاریف مختلفی [[جعل]] و اعتبار کرده‌اند. با [[تأمل]] در اقسام آزادی‌های اعتباری، این نکته روشن می‌شود که اصل آزادی اعتباری به اعتبار فرد [[انسان]] در [[اجتماع]] و [[جامعه]] است. حال این سؤال مطرح می‌شود انسان که به اعتبار آزادی تکوینی و [[فلسفی]] [[قادر]] بر انجام [[اعمال]] خود بدون قید و محذوری است، آیا همان آزادی با اعتبار اطلاقی خود در اجتماع نیز باقی است با جامعه یک‌سری محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند؟ از سوی دیگر، آیا انسان علاوه بر آزادی فلسفی خود، جامعه نیز یک رشته حقوق و آزادی‌هایی را به او واگذار می‌کند یا نه؛ به تعبیر دیگر، [[نفس انسان]] و صرف عضویت وی در جامعه موجب حقوق و آزادی‌هایی می‌شود یا نه؟ پاسخ دو سؤال فوق یعنی محدودیت‌های آزادی فلسفی و آزادی‌ها و [[حقوقی]] که جامعه بر [[انسان اجتماعی]] به رسمیت می‌شناسد، موضوع آزادی اعتباری و [[تشریعی]] است. از این آزادی‌ها به صورت عام می‌توان به “آزادی‌های [[اجتماعی]] - سیاسی” تعبیر کرد.
«در مقابل اصطلاح [[تکوینی]] [[آزادی]]، «آزادی اعتباری و تشریعی” قرار دارد. [[عالمان]] [[علوم]] مختلف، مانند [[علم سیاست]] و [[حقوق]] و [[دین]]، برای آزادی تعاریف مختلفی [[جعل]] و اعتبار کرده‌اند. با [[تأمل]] در اقسام آزادی‌های اعتباری، این نکته روشن می‌شود که اصل آزادی اعتباری به اعتبار فرد [[انسان]] در [[اجتماع]] و [[جامعه]] است. حال این سؤال مطرح می‌شود انسان که به اعتبار آزادی تکوینی و [[فلسفی]] [[قادر]] بر انجام [[اعمال]] خود بدون قید و محذوری است، آیا همان آزادی با اعتبار اطلاقی خود در اجتماع نیز باقی است با جامعه یک‌سری محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند؟ از سوی دیگر، آیا انسان علاوه بر آزادی فلسفی خود، جامعه نیز یک رشته حقوق و آزادی‌هایی را به او واگذار می‌کند یا نه؛ به تعبیر دیگر، [[نفس انسان]] و صرف عضویت وی در جامعه موجب حقوق و آزادی‌هایی می‌شود یا نه؟ پاسخ دو سؤال فوق یعنی محدودیت‌های آزادی فلسفی و آزادی‌ها و [[حقوقی]] که جامعه بر [[انسان اجتماعی]] به رسمیت می‌شناسد، موضوع آزادی اعتباری و [[تشریعی]] است. از این آزادی‌ها به صورت عام می‌توان به «آزادی‌های [[اجتماعی]] - سیاسی” تعبیر کرد.


بنابراین می‌توان آزادی (تشریعی) را به یک‌سری حقوقی تعریف کرد که فرد [[آزاد]] به صورت طبیعی یا قراردادی واجد آن حقوق بوده و در انجام آن آزاد است، اما دیگران ملزم به رعایت این حقوق هستند؛ به عبارت دیگر، آزادی مرکب از [[حق]] و [[تکلیف]] است، حقی متعلق به فرد آزاد و تکلیفی متعلق به دیگران. [[تفسیر]] آزادی به حق، لازمه و مبنای [[مشروعیت]] آزادی است. نکته شایان ذکر اینکه این تفسیر، نه تعریف لغوی بلکه تعریف اصطلاحی آزادی است که مقصود جاعلان آن در [[علوم سیاسی]]، حقوق، [[الهیات]] و... می‌باشد، زیرا در بطن آزادی‌های [[سیاسی]] یا حقوقی یا [[دینی]]، نوعی حق برای صاحب آزادی لحاظ می‌شود که در پرتو آن وی از آزادی عمل برخوردار بوده و دیگران ملزم به رعایت آن هستند<ref>در تعاریف حقوق‌دانان به این نکته توجه شده است. (ر.ک؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص۳۰ تا ص۳۳؛ منوچهر طباطبائی موتمنی، آزادی‌های عمومی و حقوق بشر، ص۱۴ و ۱۵).</ref>؛ برای مثال در آزادی‌های [[سیاسی]]، [[جامعه]] و افراد آن دارای [[حق]] [[مشارکت]] در [[تشکیل حکومت]] و اداره آن هستند و [[دولت]] نیز ملزم به فراهم کردن زمینه آن است. در [[آزادی اخلاقی]] و [[معنوی]] - که مورد تأکید [[دین]] است - نفس [[انسانی]] [[شایستگی]] و [[استحقاق]] [[تکامل]] و صعود را دارد که [[انسان]] [[مکلف]] به فعلیت رساندن آن است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۳.</ref>
بنابراین می‌توان آزادی (تشریعی) را به یک‌سری حقوقی تعریف کرد که فرد [[آزاد]] به صورت طبیعی یا قراردادی واجد آن حقوق بوده و در انجام آن آزاد است، اما دیگران ملزم به رعایت این حقوق هستند؛ به عبارت دیگر، آزادی مرکب از [[حق]] و [[تکلیف]] است، حقی متعلق به فرد آزاد و تکلیفی متعلق به دیگران. [[تفسیر]] آزادی به حق، لازمه و مبنای [[مشروعیت]] آزادی است. نکته شایان ذکر اینکه این تفسیر، نه تعریف لغوی بلکه تعریف اصطلاحی آزادی است که مقصود جاعلان آن در [[علوم سیاسی]]، حقوق، [[الهیات]] و... می‌باشد، زیرا در بطن آزادی‌های [[سیاسی]] یا حقوقی یا [[دینی]]، نوعی حق برای صاحب آزادی لحاظ می‌شود که در پرتو آن وی از آزادی عمل برخوردار بوده و دیگران ملزم به رعایت آن هستند<ref>در تعاریف حقوق‌دانان به این نکته توجه شده است. (ر.ک؛ محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص۳۰ تا ص۳۳؛ منوچهر طباطبائی موتمنی، آزادی‌های عمومی و حقوق بشر، ص۱۴ و ۱۵).</ref>؛ برای مثال در آزادی‌های [[سیاسی]]، [[جامعه]] و افراد آن دارای [[حق]] [[مشارکت]] در [[تشکیل حکومت]] و اداره آن هستند و [[دولت]] نیز ملزم به فراهم کردن زمینه آن است. در [[آزادی اخلاقی]] و [[معنوی]] - که مورد تأکید [[دین]] است - نفس [[انسانی]] [[شایستگی]] و [[استحقاق]] [[تکامل]] و صعود را دارد که [[انسان]] [[مکلف]] به فعلیت رساندن آن است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۲۳.</ref>
خط ۳۳: خط ۲۹:
*«[[آزادی]] [[تشریعی]] به معنای آن است که هیچ کس [[حق]] ندارد دیگری را [[بنده]] و [[مطیع]] خود سازد و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواسته‌های خود را بر خلاف میل و رغبتش بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و [[قانون]]، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیم‌گیری‌ها]] و قانون‌گذاری‌ها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. لذا گفته می‌شود آزادی، یعنی رهاشدن از [[بردگی]] و [[اطاعت غیر خدا]]<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۸۲.</ref>
*«[[آزادی]] [[تشریعی]] به معنای آن است که هیچ کس [[حق]] ندارد دیگری را [[بنده]] و [[مطیع]] خود سازد و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواسته‌های خود را بر خلاف میل و رغبتش بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و [[قانون]]، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیم‌گیری‌ها]] و قانون‌گذاری‌ها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. لذا گفته می‌شود آزادی، یعنی رهاشدن از [[بردگی]] و [[اطاعت غیر خدا]]<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۸۲.</ref>
}}
}}
== [[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]] ==
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های فقه سیاسی|مقاله‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های فقه سیاسی|پایان‌نامه‌شناسی فقه سیاسی]].
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۶: خط ۳۵:
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش