حد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = حد| عنوان مدخل = حد| مداخل مرتبط = [[حد در فقه اسلامی]] - [[حد در فقه سیاسی]] - [[حد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''حدّ''' یعنی اندازه، مرز، [[حریم]]، فاصله بین دو چیز. در اصطلاح جزایی و [[قضایی]]، مجازاتی که برای بعضی [[گناهان]] قرار داده شده حدّ نام دارد و به [[کیفر]] رساندن [[مجرم]] را "[[اجرای حدود]]" میگویند. اجرای حدّ باید از سوی [[حاکم شرع]] و [[حکومت اسلامی]] انجام گیرد. مثلاً حدّ سرقت، بریدن دست است و حدّ [[زنا]] سنگسار کردن و حدّ شرابخواری، ضربه شلّاق است. اگر بر [[مجرم]]، حدّ [[الهی]] و شرعی جاری شود، جلوی [[ارتکاب گناهان]] گرفته میشود و تعطیلی [[اجرای حدود]]، مجرمان را گستاخ و [[امنیت جامعه]] را تهدید میکند. از این رو در [[فرهنگ دینی]]، برای اجرای حدّ [[برکات]] و آثار مهمّی [[بیان]] شده و بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که به آن عمل کند و تعطیل نشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
حدود جمع حد و در اصطلاح [[شرعی]] به معنای [[عقوبت]] مقدر برای [[معاصی]] و جرایمی است که [[شارع]] آن را مشخص کرده است<ref>حلی (محقق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج۴، ص۱۳۶.</ref>. اسباب حد یعنی افعالی که به سبب آنها حد جاری میشود، عبارتاند از: [[زنا]]، [[لواط]]، [[سحاق]]<ref>رابطه جنسی دو زن.</ref>، قیاده <ref>وساطت برای زنا.</ref>، [[قذف]]<ref>تهمت زنا یا لواط به دیگران زدن. این تهمت با فحاشی و عبارات ناشایست نیز محقق میشود و حد آن هشتاد ضربه شلاق است.</ref>، [[شرب خمر]]، [[سرقت]]، [[محاربه]]، [[ارتداد]]<ref>خروج از دین اسلام.</ref>، اتیان البهائم<ref>جماع با چهار پایان.</ref> و... ؛ برای مثال حد زنای غیرمحصنه<ref>زنای مردی که همسر دارد (با شرایط خاص آن) یا زنی که شوهر دارد.</ref> صد ضربه شلاق است. حد بیش از هر فایده دیگر بازدارندگی را به همراه دارد. [[اجرای حدود]] به معنای از میان رفتن عقوبت [[اخروی]] نیست، بلکه حدود تنها عقوبتی [[دنیایی]] است که اولاً [[انسان]] را تحذیر دهد و مانع حرکت وی به سوی [[گناه]] شود و ثانیاً بازدارنگی آن سبب شود که دیگران نیز تمایلی به ارتکاب این معاصی نداشته باشند. این مسئله در حد سرقت خود را بیشتر نشان میدهد. قطع شدن انگشتان دست سارق (با شرایط بسیاری از جمله در [[حرز]] بودن آنچه به سرقت رفته است)، یکی از مهمترین عوامل بازدارنده برای افرادی است که به [[مالکیت]] افراد دیگر بیاعتنا هستند. | |||
==منابع== | مفهوم مشابه حد که در کتاب الحد نیز به آن توجه میشود، تعزیر است. [[تعزیر]] به معنای عقوبت شرعی برای ارتکاب [[محارم]] است که میزانی برای آن مشخص نشده است. مقدار تعزیر به دست [[حاکم]] است؛ برای مثال حاکم میتواند برای گناهانی که بروز [[اجتماعی]] دارد، اما حدی برای آن مشخص نیست، تعزیر قرار دهد. تفاوتهای بسیاری میان حد و تعزیر بیان شده است که ذکر همه آنها خارج از موضوع بحث است؛ اما به اختصار برخی از [[اختلافات]] عبارتاند از: | ||
# تعزیر [[میزان]] معیّنی نیست، هرچند مطابق با برخی فتاوا نباید از حداقل حد، [[تجاوز]] کند؛ | |||
# در [[تعزیر]] تفاوتی میان [[حر]] و [[عبد]] نیست؛ اما در حد میان این دو تفاوت هست (حد عبد کمتر از حد حر است)؛ | |||
# در تعزیر تخییر وجود دارد؛ اما در حد تخییری وجود ندارد، مگر در محاربه. توضیح آنکه در محاربه [[حاکم]] میتواند میان [[قتل]]، [[تبعید]] و قطع دست و پا یکی را [[انتخاب]] کند؛ اما در بقیه حدود تخییر وجود ندارد؛ | |||
# تعزیر گاه برای [[حق خدا]]، گاه به سبب پایمال شدن [[حق]] [[بندگان خدا]] و گاه به سبب هر دو است؛ اما حد به غیر از مورد [[قذف]] تنها به دلیل [[تضییع حق]] [[الله]] صورت میگیرد<ref>عاملی (شهید اول)، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۴۳- ۱۴۴.</ref>؛ البته در مورد قذف نیز محل [[اختلاف]] است. | |||
جاری کردن [[حدود و تعزیرات]] از [[شئون]] ولایی است. به همین دلیل یکی از مباحث حوزه [[فقه سیاسی]] جواز یا عدم جواز [[اجرای حدود]] در [[عصر غیبت]] است. نقطه آغاز گره خوردن کتاب الحدود با فقه سیاسی در این مرحله است.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۱.</ref> | |||
== حدود == | |||
چند و چون احکام الهی<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۴۵.</ref>، اوامر و نواهی الهی<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۳۹.</ref> و احکامی که خداوند بیان نموده و امر به عدم نقض آنها کرده است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۹.</ref>. | |||
{{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا}}<ref>«اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>. | |||
"حدودالله" به احکام و شریعت الهی اطلاق میشود که در [[قرآن کریم]] بر رسولش {{صل}} نازل فرموده است<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۳۳۱.</ref>. "حدود" به تنهایی اصطلاحی است فقهی که بر قوانین کیفری و جزائی اسلام اطلاق میشود. جرایمی که حدود آنها در [[قرآن کریم]] بیان شده است، عبارتاند از: زنا، سرقت، قذف و محاربه<ref>مسعود انصاری، "حدود"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۹۱۹-۹۲۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۱۸.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[حد در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']] | |||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | ||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴
حدّ یعنی اندازه، مرز، حریم، فاصله بین دو چیز. در اصطلاح جزایی و قضایی، مجازاتی که برای بعضی گناهان قرار داده شده حدّ نام دارد و به کیفر رساندن مجرم را "اجرای حدود" میگویند. اجرای حدّ باید از سوی حاکم شرع و حکومت اسلامی انجام گیرد. مثلاً حدّ سرقت، بریدن دست است و حدّ زنا سنگسار کردن و حدّ شرابخواری، ضربه شلّاق است. اگر بر مجرم، حدّ الهی و شرعی جاری شود، جلوی ارتکاب گناهان گرفته میشود و تعطیلی اجرای حدود، مجرمان را گستاخ و امنیت جامعه را تهدید میکند. از این رو در فرهنگ دینی، برای اجرای حدّ برکات و آثار مهمّی بیان شده و بر عهده حکومت اسلامی است که به آن عمل کند و تعطیل نشود[۱].
مقدمه
حدود جمع حد و در اصطلاح شرعی به معنای عقوبت مقدر برای معاصی و جرایمی است که شارع آن را مشخص کرده است[۲]. اسباب حد یعنی افعالی که به سبب آنها حد جاری میشود، عبارتاند از: زنا، لواط، سحاق[۳]، قیاده [۴]، قذف[۵]، شرب خمر، سرقت، محاربه، ارتداد[۶]، اتیان البهائم[۷] و... ؛ برای مثال حد زنای غیرمحصنه[۸] صد ضربه شلاق است. حد بیش از هر فایده دیگر بازدارندگی را به همراه دارد. اجرای حدود به معنای از میان رفتن عقوبت اخروی نیست، بلکه حدود تنها عقوبتی دنیایی است که اولاً انسان را تحذیر دهد و مانع حرکت وی به سوی گناه شود و ثانیاً بازدارنگی آن سبب شود که دیگران نیز تمایلی به ارتکاب این معاصی نداشته باشند. این مسئله در حد سرقت خود را بیشتر نشان میدهد. قطع شدن انگشتان دست سارق (با شرایط بسیاری از جمله در حرز بودن آنچه به سرقت رفته است)، یکی از مهمترین عوامل بازدارنده برای افرادی است که به مالکیت افراد دیگر بیاعتنا هستند.
مفهوم مشابه حد که در کتاب الحد نیز به آن توجه میشود، تعزیر است. تعزیر به معنای عقوبت شرعی برای ارتکاب محارم است که میزانی برای آن مشخص نشده است. مقدار تعزیر به دست حاکم است؛ برای مثال حاکم میتواند برای گناهانی که بروز اجتماعی دارد، اما حدی برای آن مشخص نیست، تعزیر قرار دهد. تفاوتهای بسیاری میان حد و تعزیر بیان شده است که ذکر همه آنها خارج از موضوع بحث است؛ اما به اختصار برخی از اختلافات عبارتاند از:
- تعزیر میزان معیّنی نیست، هرچند مطابق با برخی فتاوا نباید از حداقل حد، تجاوز کند؛
- در تعزیر تفاوتی میان حر و عبد نیست؛ اما در حد میان این دو تفاوت هست (حد عبد کمتر از حد حر است)؛
- در تعزیر تخییر وجود دارد؛ اما در حد تخییری وجود ندارد، مگر در محاربه. توضیح آنکه در محاربه حاکم میتواند میان قتل، تبعید و قطع دست و پا یکی را انتخاب کند؛ اما در بقیه حدود تخییر وجود ندارد؛
- تعزیر گاه برای حق خدا، گاه به سبب پایمال شدن حق بندگان خدا و گاه به سبب هر دو است؛ اما حد به غیر از مورد قذف تنها به دلیل تضییع حق الله صورت میگیرد[۹]؛ البته در مورد قذف نیز محل اختلاف است.
جاری کردن حدود و تعزیرات از شئون ولایی است. به همین دلیل یکی از مباحث حوزه فقه سیاسی جواز یا عدم جواز اجرای حدود در عصر غیبت است. نقطه آغاز گره خوردن کتاب الحدود با فقه سیاسی در این مرحله است.[۱۰]
حدود
چند و چون احکام الهی[۱۱]، اوامر و نواهی الهی[۱۲] و احکامی که خداوند بیان نموده و امر به عدم نقض آنها کرده است[۱۳].
﴿تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا﴾[۱۴].
"حدودالله" به احکام و شریعت الهی اطلاق میشود که در قرآن کریم بر رسولش (ص) نازل فرموده است[۱۵]. "حدود" به تنهایی اصطلاحی است فقهی که بر قوانین کیفری و جزائی اسلام اطلاق میشود. جرایمی که حدود آنها در قرآن کریم بیان شده است، عبارتاند از: زنا، سرقت، قذف و محاربه[۱۶].[۱۷].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی.
- ↑ حلی (محقق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج۴، ص۱۳۶.
- ↑ رابطه جنسی دو زن.
- ↑ وساطت برای زنا.
- ↑ تهمت زنا یا لواط به دیگران زدن. این تهمت با فحاشی و عبارات ناشایست نیز محقق میشود و حد آن هشتاد ضربه شلاق است.
- ↑ خروج از دین اسلام.
- ↑ جماع با چهار پایان.
- ↑ زنای مردی که همسر دارد (با شرایط خاص آن) یا زنی که شوهر دارد.
- ↑ عاملی (شهید اول)، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۴۳- ۱۴۴.
- ↑ مهدوی، اصغرآقا و کاظمی، سید محمد صادق، کلیات فقه سیاسی، ص ۱۲۱.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۴۵.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۳۹.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۹.
- ↑ «اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۳۳۱.
- ↑ مسعود انصاری، "حدود"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۹۱۹-۹۲۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۱۸.