دارالحرب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[دارالحرب در قرآن]] - [[دارالحرب در حدیث]] - [[دارالحرب در فقه اسلامی]] - [[دارالحرب در فقه سیاسی]] - [[دارالحرب در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[دارالحرب در فقه اسلامی]] - [[دارالحرب در فقه سیاسی]] - [[دارالحرب در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط  = }}


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
دارالحرب، به سرزمینی گفته می‌شود که از حدود [[حاکمیت اسلام]] بیرون بوده و [[احکام اسلام]] در آن [[اجرا]] نمی‌گردد<ref>شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۸؛ آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ص۱۷۲.</ref>. به دیگر سخن، ملاک در تعریف دارالحرب، [[حاکمیت]] [[کفار]] و [[اجرای احکام]] غیر [[الهی]] است؛ مانند [[مکه]] پیش از [[فتح]]<ref>نیل الأوطار، ج۸، ص۲۵.</ref>. بنابراین، همه سرزمین‌ها بجز [[دارالاسلام]]، از قلمرو دارالحرب بوده و [[مردمان]] آنجا “حربی” نامیده می‌شوند.  
دارالحرب، به سرزمینی گفته می‌شود که از حدود حاکمیت [[اسلام]] بیرون بوده و [[احکام اسلام]] در آن اجرا نمی‌گردد<ref>شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۸؛ آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ص۱۷۲.</ref>. به دیگر سخن، ملاک در تعریف دارالحرب، [[حاکمیت]] [[کفار]] و [[اجرای احکام]] غیر [[الهی]] است؛ مانند [[مکه]] پیش از [[فتح]]<ref>نیل الأوطار، ج۸، ص۲۵.</ref>. بنابراین، همه سرزمین‌ها بجز [[دارالاسلام]]، از قلمرو دارالحرب بوده و [[مردمان]] آنجا “حربی” نامیده می‌شوند.


== تفاوت [[دارالردّه]] با دارالحرب ==
== تفاوت [[دارالردّه]] با دارالحرب ==
منطقه‌ای که از دیدگاه [[اسلام]] دارالحرب شناخته می‌شود، از جهاتی مختلف، دارای آثار ذیل است<ref>المحلّی، ج۷، ص۳۴۹.</ref>:
منطقه‌ای که از دیدگاه [[اسلام]] دارالحرب شناخته می‌شود، از جهاتی مختلف، دارای آثار ذیل است<ref>المحلّی، ج۷، ص۳۴۹.</ref>:
# از جهت [[جنگ]] و [[صلح]] و [[قرارداد]] [[سیاسی]]؛ زیرا قسمتی از دارالحرب، [[روابط]] صلح‌آمیز با [[دارالاسلام]] دارد ([[دارالعهد]])، بخشی بی‌طرف است (دارالحیاد) و قسمتی هم خصمانه است که موجب [[دفاع]] و [[جهاد]] بوده و احیاناً مستلزم ([[هدنه]]) می‌گردد؛
# از جهت [[جنگ]] و [[صلح]] و [[قرارداد]] [[سیاسی]]؛ زیرا قسمتی از دارالحرب، روابط صلح‌آمیز با [[دارالاسلام]] دارد ([[دارالعهد]])، بخشی بی‌طرف است (دارالحیاد) و قسمتی هم خصمانه است که موجب [[دفاع]] و [[جهاد]] بوده و احیاناً مستلزم ([[هدنه]]) می‌گردد؛
# از جهت [[اراضی]]؛ براساس معاهده‌ای که بین [[دارالاسلام]] و دارالحرب منعقد گشته، وضعیت [[کفّار]] بر [[اراضی]]، از نظر [[مالکیت]] با [[جزیه]] و یا [[خراج]] مشخص می‌گردد؛
# از جهت [[اراضی]]؛ براساس معاهده‌ای که بین [[دارالاسلام]] و دارالحرب منعقد گشته، وضعیت [[کفّار]] بر [[اراضی]]، از نظر [[مالکیت]] با [[جزیه]] و یا [[خراج]] مشخص می‌گردد؛
# از جهت [[حقوق اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[مسلمانان]] ساکن دارالحرب شامل جرایم موجب ضمان، [[جزا]]، [[قصاص]] و دیگر مسؤولیت‌های [[مدنی]]، [[حقوقی]] و جزائی و همین طور مسأله شرایط اقامت و... می‌شود؛
# از جهت حقوق اجتماعی و [[سیاسی]] [[مسلمانان]] ساکن دارالحرب شامل جرایم موجب ضمان، جزا، [[قصاص]] و دیگر مسؤولیت‌های مدنی، حقوقی و جزائی و همین طور مسأله شرایط اقامت و... می‌شود؛
# از جهت [[روابط اقتصادی]] و بازرگانی؛
# از جهت روابط اقتصادی و بازرگانی؛
# از جهت [[تعاون]] و [[همکاری]]؛
# از جهت [[تعاون]] و [[همکاری]].


== حکم زندگی در دارالحرب ==
== حکم زندگی در دارالحرب ==
فرق [[دارالردّه]] با دارالحرب به قرار ذیل است:
فرق [[دارالردّه]] با دارالحرب به قرار ذیل است:
# [[مهادنه]] با [[اهل]] ردّه جایز نیست، ولیکن با [[اهل حرب]] جایز است؛
# [[مهادنه]] با [[اهل]] ردّه جایز نیست، لکن با [[اهل حرب]] جایز است؛
# نمی‌توان با دریافت [[مال]] با [[اهل]] ردّه برخلاف [[اهل حرب]] - در مورد وضعیت‌شان [[مصالحه]] نمود؛
# نمی‌توان با دریافت [[مال]] با [[اهل]] ردّه برخلاف [[اهل حرب]] - در مورد وضعیت‌شان [[مصالحه]] نمود؛
# [[اهل]] ردّه را نمی‌توان به [[بردگی]] گرفت، [[زنان]] آنها را [[اسیر]] نمود و مالشان را به [[غنیمت]] برد<ref>ر. ک: دارالردّه، ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۵۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۵۲.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۹۸.</ref>
# [[اهل]] ردّه را نمی‌توان به [[بردگی]] گرفت، [[زنان]] آنها را [[اسیر]] نمود و مالشان را به [[غنیمت]] برد<ref>ر. ک: دارالردّه، ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۵۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۵۲.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۹۸.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
* [[فتنه]]
* [[فتنه]]
* [[تجاوز]]
* [[تجاوز]]
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۲: خط ۴۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:دارالحرب]]
[[رده:مفاهیم]]
[[رده:اصطلاحات فقهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۱

معناشناسی

دارالحرب، به سرزمینی گفته می‌شود که از حدود حاکمیت اسلام بیرون بوده و احکام اسلام در آن اجرا نمی‌گردد[۱]. به دیگر سخن، ملاک در تعریف دارالحرب، حاکمیت کفار و اجرای احکام غیر الهی است؛ مانند مکه پیش از فتح[۲]. بنابراین، همه سرزمین‌ها بجز دارالاسلام، از قلمرو دارالحرب بوده و مردمان آنجا “حربی” نامیده می‌شوند.

تفاوت دارالردّه با دارالحرب

منطقه‌ای که از دیدگاه اسلام دارالحرب شناخته می‌شود، از جهاتی مختلف، دارای آثار ذیل است[۳]:

  1. از جهت جنگ و صلح و قرارداد سیاسی؛ زیرا قسمتی از دارالحرب، روابط صلح‌آمیز با دارالاسلام دارد (دارالعهد)، بخشی بی‌طرف است (دارالحیاد) و قسمتی هم خصمانه است که موجب دفاع و جهاد بوده و احیاناً مستلزم (هدنه) می‌گردد؛
  2. از جهت اراضی؛ براساس معاهده‌ای که بین دارالاسلام و دارالحرب منعقد گشته، وضعیت کفّار بر اراضی، از نظر مالکیت با جزیه و یا خراج مشخص می‌گردد؛
  3. از جهت حقوق اجتماعی و سیاسی مسلمانان ساکن دارالحرب شامل جرایم موجب ضمان، جزا، قصاص و دیگر مسؤولیت‌های مدنی، حقوقی و جزائی و همین طور مسأله شرایط اقامت و... می‌شود؛
  4. از جهت روابط اقتصادی و بازرگانی؛
  5. از جهت تعاون و همکاری.

حکم زندگی در دارالحرب

فرق دارالردّه با دارالحرب به قرار ذیل است:

  1. مهادنه با اهل ردّه جایز نیست، لکن با اهل حرب جایز است؛
  2. نمی‌توان با دریافت مال با اهل ردّه برخلاف اهل حرب - در مورد وضعیت‌شان مصالحه نمود؛
  3. اهل ردّه را نمی‌توان به بردگی گرفت، زنان آنها را اسیر نمود و مالشان را به غنیمت برد[۴].[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شرح السیر الکبیر، ج۴، ص۸؛ آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ص۱۷۲.
  2. نیل الأوطار، ج۸، ص۲۵.
  3. المحلّی، ج۷، ص۳۴۹.
  4. ر. ک: دارالردّه، ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۵۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۵۲.
  5. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۹۸.