←تقیه در برخورد با حاکمان جور
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[مشی سیاسی امامان معصوم]] نشان میدهد که [[قیام]] و [[مبارزه]] برای دستیابی به [[قدرت سیاسی]] را غیر ممکن دانسته، یا دستکم به [[مصلحت اسلام]] و [[مسلمانان]] نمیدانستند، از اینرو، رویکرد تقیه را برای [[حفظ جان]] و [[مال]] [[شیعیان]] خود مطرح کرده، خود نیز در [[مقام عمل]] بدان ملتزم شدند. اهمیت اتخاذ این رویکرد در زمانهای که بسیاری از [[حاکمان]] [[جامعه]]، وجود آنان را در [[جامعه]] تهدیدی برای [[حکومت]] خود میدانستند و [[منتظر]] [[فرصت]] مناسب برای قلع و قمع [[شیعیان]] بودند، روشنتر میشود. از توصیههای آنان به پیروانشان، همچنین [[سیره]] عملیشان در برخورد با [[حکومتها]] بر میآید که [[هدف]] اصلی آنان حفظ و حراست از [[شیعیان]] و [[ترویج]] [[تفکر شیعی]] به تناسب شرایط زمان و مکان بود تا در [[آینده]] شرایط مناسب دستیابی به [[قدرت سیاسی]] فراهم شود. منظور از [[تقیه]]، پنهان کردن [[عقیده]] واقعی خود در موضوع حکومت و آشکار نکردن [[هدف]] اصلی [[شیعیان]] مبنی بر [[لزوم]] [[قیام]] و [[مبارزه]] برای اسقاط حکومتهای نامشروع است. با آنکه [[حکومتها]] را [[نامشروع]] دانسته، [[منتظر]] فرصتی هستند تا [[حکومت]] را به [[جایگاه]] اصلی خود بازگردانند، با وجود این، به صورت آشکار از این [[عقیده]] و رویکرد سخن نمیگویند و از هرگونه اقدامی که این [[باور]] را برملا کند، [[پرهیز]] دارند<ref>تقیه در امور عقیدتی را هم اینگونه تعریف کردهاند: {{عربی|التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا و فرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق و لا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية}} (شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۷).</ref>. به تعبیر برخی از [[روایات]]، [[هدف]] از [[تقیه]] "حفظ [[دین]] و عقیده" است. شاید سفارش به حفظ [[اسرار]] ائمه در پارهای از [[روایات]] ناظر به همین واقعیت باشد<ref> [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص۱۱۱، ۱۱۲.</ref>. | [[مشی سیاسی امامان معصوم]] نشان میدهد که [[قیام]] و [[مبارزه]] برای دستیابی به [[قدرت سیاسی]] را غیر ممکن دانسته، یا دستکم به [[مصلحت اسلام]] و [[مسلمانان]] نمیدانستند، از اینرو، رویکرد تقیه را برای [[حفظ جان]] و [[مال]] [[شیعیان]] خود مطرح کرده، خود نیز در [[مقام عمل]] بدان ملتزم شدند. اهمیت اتخاذ این رویکرد در زمانهای که بسیاری از [[حاکمان]] [[جامعه]]، وجود آنان را در [[جامعه]] تهدیدی برای [[حکومت]] خود میدانستند و [[منتظر]] [[فرصت]] مناسب برای قلع و قمع [[شیعیان]] بودند، روشنتر میشود. از توصیههای آنان به پیروانشان، همچنین [[سیره]] عملیشان در برخورد با [[حکومتها]] بر میآید که [[هدف]] اصلی آنان حفظ و حراست از [[شیعیان]] و [[ترویج]] [[تفکر شیعی]] به تناسب شرایط زمان و مکان بود تا در [[آینده]] شرایط مناسب دستیابی به [[قدرت سیاسی]] فراهم شود. منظور از [[تقیه]]، پنهان کردن [[عقیده]] واقعی خود در موضوع حکومت و آشکار نکردن [[هدف]] اصلی [[شیعیان]] مبنی بر [[لزوم]] [[قیام]] و [[مبارزه]] برای اسقاط حکومتهای نامشروع است. با آنکه [[حکومتها]] را [[نامشروع]] دانسته، [[منتظر]] فرصتی هستند تا [[حکومت]] را به [[جایگاه]] اصلی خود بازگردانند، با وجود این، به صورت آشکار از این [[عقیده]] و رویکرد سخن نمیگویند و از هرگونه اقدامی که این [[باور]] را برملا کند، [[پرهیز]] دارند<ref>تقیه در امور عقیدتی را هم اینگونه تعریف کردهاند: {{عربی|التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا و فرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق و لا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية}} (شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۷).</ref>. به تعبیر برخی از [[روایات]]، [[هدف]] از [[تقیه]] "حفظ [[دین]] و عقیده" است. شاید سفارش به حفظ [[اسرار]] ائمه در پارهای از [[روایات]] ناظر به همین واقعیت باشد<ref> [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص۱۱۱، ۱۱۲.</ref>. | ||
== تقیه در | == تقیه در برخورد با حاکمان جور == | ||
[[ائمه]] {{عم}} گاهی برای | [[ائمه]] {{عم}} گاهی برای حفظ جان خود و یارانشان در برابر [[ستم]] [[حاکمان جور]] [[تقیه]] میکردند. ایشان به گونهای وانمود میکردند که گویا هیچگونه [[اختلاف]] و ناسازگاری با [[سلاطین]] ندارند و در پی براندازی و [[اقدام]] علیه [[حاکمیت]] آنان نیستند. البته روشن است که [[تقیه]] به معنای تعطیلی فعالیت علیه [[نظام جور]] نیست، بلکه به معنای حرکت سرّی علیه [[حاکمیت ظالم]] است. در واقع، [[تقیه]] تنها [[تغییر]] تاکتیک و [[راهبرد]] است، نه [[سازش]] با [[مخالف]] و [[تسلیم شدن]] در برابر او. البته [[تقیه]] خود انواع و اقسامی چون [[تقيه خوفیه|خوفیه]]، [[تقيه مداراتیه|مداراتیه]] و [[کتمانیه خوفیه|کتمانیه]] دارد که بحث ما بیشتر ناظر به نوع اخیر آن است<ref>برای مطالعه بیشتر در این باره، ر. ک: [[علی تهرانی|تهرانی، علی]]، تقیه در اسلام.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[حدیثی]] به این مطلب اشاره کردهاند: “مؤمن در هر حال [[مجاهد]] است؛ زیرا او در [[دولت]] [[باطل]] به وسیله [[تقیه]] با [[دشمنان خدا]] میجنگد و در [[دولت حق]] با شمشیر”<ref>{{متن حدیث|وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ يُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِيَّةِ وَ فِي دَوْلَةِ الْحَقِ بِالسَّيْفِ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرائع، ج۲، ص۴۶۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۰۹).</ref>. در واقع، این [[حدیث شریف]] آشکارا دلالت میکند که [[تقیه]] نه تنها به معنای [[سکوت]]، رکود، [[چاپلوسی]] و [[مداحی]] [[ظالمان]] و فرصتطلبی نیست، بلکه خود نوعی [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] پنهانی است. در [[حقیقت]]، [[مؤمن]] با این [[اقدام]] زمینه پیدایش [[دولت حق]] را فراهم میکند که سرانجام در سایه آن، [[جهاد]] با [[کفار]] و [[دشمنان اسلام]] علنی خواهد شد<ref>ر. ک: سیداحمد طیبی شبستری، تقیه، امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، ص۱۲-۱۳؛ به نقل از: محمدرضا خاتمی، نظریه انقلاب در اسلام، ص۷۲.</ref>. | ||
به هر حال، [[تقیه]] یکی از شیوههای [[ائمه]] {{عم}} در برابر [[حکومت]] [[حاکمان جور]] بوده است. [[امام صادق]] {{ع}} دراین باره میفرماید: “تقیه شیوه من و شیوه نیاکان من است و کسی که [[تقیه]] نمیکند [[ایمان]] ندارد”<ref>{{متن حدیث|التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ}} (تاجالدین شعیری، جامع الأخبار، ص۹۵؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵؛ علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۳، ص۷۱).</ref>. [[اهل بیت]] {{عم}} افزون بر اینکه خود [[تقیه]] میکردند به پیروانشان نیز [[تقیه]] را سفارش میکردند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: «فرمانبرداریِ [[سلطان]] از سَرِ [[تقیه]] [[واجب]] است»<ref>{{متن حدیث|أَنَّ طَاعَةَ السُّلْطَانِ لِلتَّقِيَّةِ وَاجِبَةٌ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۷۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۱).</ref>. [[ائمه]] هنگام وجود خطر [[مالی]] و جانی، افزون بر [[امور سیاسی]] در [[امور عبادی]] نیز به [[تقیه]] توصیه میکردند. | به هر حال، [[تقیه]] یکی از شیوههای [[ائمه]] {{عم}} در برابر [[حکومت]] [[حاکمان جور]] بوده است. [[امام صادق]] {{ع}} دراین باره میفرماید: “تقیه شیوه من و شیوه نیاکان من است و کسی که [[تقیه]] نمیکند [[ایمان]] ندارد”<ref>{{متن حدیث|التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ}} (تاجالدین شعیری، جامع الأخبار، ص۹۵؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵؛ علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج۳، ص۷۱).</ref>. [[اهل بیت]] {{عم}} افزون بر اینکه خود [[تقیه]] میکردند به پیروانشان نیز [[تقیه]] را سفارش میکردند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: «فرمانبرداریِ [[سلطان]] از سَرِ [[تقیه]] [[واجب]] است»<ref>{{متن حدیث|أَنَّ طَاعَةَ السُّلْطَانِ لِلتَّقِيَّةِ وَاجِبَةٌ}} (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۷۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۱).</ref>. [[ائمه]] هنگام وجود خطر [[مالی]] و جانی، افزون بر [[امور سیاسی]] در [[امور عبادی]] نیز به [[تقیه]] توصیه میکردند. |