بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = استقلال | | موضوع مرتبط = استقلال | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = استقلال | ||
| مداخل مرتبط = [[استقلال در قرآن]] - [[استقلال در فقه اسلامی]] - [[استقلال در | | مداخل مرتبط = [[استقلال در قرآن]] - [[استقلال در فقه سیاسی]] - [[استقلال در فقه اسلامی]] - [[استقلال در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[استقلال نمایندگی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== نفی [[ربوبیت]] غیر [[خدا]] === | === نفی [[ربوبیت]] غیر [[خدا]] === | ||
اتخاذ ارباب و پذیرش [[اراده]] و [[سلطه]] دیگران با [[توحید]] ناسازگار است و [[انسان]] را به [[شرک]] [[مبتلا]] میسازد: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، بنابراین، [[آزادی سیاسی]] و [[حق اطاعت]] از نظامهای سیاسی و نهاد [[قدرت]]، مشروط به آن است که موجب "اتخاذ ارباب" نشود و در برابر [[ربوبیّت]] [[تشریعی]] [[خداوند]] نباشد. به گفته [[سید قطب]]، در این جهت تفاوتی میان نظامهای [[دیکتاتوری]] با نظامهای [[دموکراسی]] نیست و همگی ارباب زمینیاند که انسان را به رقّیت و [[عبودیّت]] خویش میخوانند و تنها [[نظام اسلامی]] و [[توحیدی]] است که میتواند [[بشر]] را رهانیده و به او [[آزادی]] [[واقعی]] ببخشد. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۱، ص ۴۷. </ref> بر اساس [[آیه]] پیشگفته خداوند[[سلطه]] و [[استعمار]] فرهنگی و [[فکری]] را یک نوع [[عبودیت]] و [[پرستش]] میداند و | اتخاذ ارباب و پذیرش [[اراده]] و [[سلطه]] دیگران با [[توحید]] ناسازگار است و [[انسان]] را به [[شرک]] [[مبتلا]] میسازد: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، بنابراین، [[آزادی سیاسی]] و [[حق اطاعت]] از نظامهای سیاسی و نهاد [[قدرت]]، مشروط به آن است که موجب "اتخاذ ارباب" نشود و در برابر [[ربوبیّت]] [[تشریعی]] [[خداوند]] نباشد. به گفته [[سید قطب]]، در این جهت تفاوتی میان نظامهای [[دیکتاتوری]] با نظامهای [[دموکراسی]] نیست و همگی ارباب زمینیاند که انسان را به رقّیت و [[عبودیّت]] خویش میخوانند و تنها [[نظام اسلامی]] و [[توحیدی]] است که میتواند [[بشر]] را رهانیده و به او [[آزادی]] [[واقعی]] ببخشد. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۱، ص ۴۷. </ref> بر اساس [[آیه]] پیشگفته خداوند[[سلطه]] و [[استعمار]] فرهنگی و [[فکری]] را یک نوع [[عبودیت]] و [[پرستش]] میداند و همانگونه که با شرک و [[بتپرستی]] [[مبارزه]] میکند با استعمار [[فکری]] و [[سلطه]] [[فرهنگی]] نیز میجنگد. <ref>نمونه، ج ۲، ص ۵۹۵. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>. | ||
=== [[اعتماد]] و تکیه نکردن به [[کافران]] === | === [[اعتماد]] و تکیه نکردن به [[کافران]] === | ||
[[مسلمانان]] نباید بر [[ستمگران]] تکیه و اعتماد کنند: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> تکیه و اعتماد بر ستمگران در شکل [[وابستگی]] آشکار میگردد و وابستگی فرهنگی، [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] نتیجهای جز [[اسارت]] و [[استثمار]] و نابودی [[استقلال]] ندارد.<ref>نمونه، ج ۹، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ المنیر، ج ۲، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۸؛ من وحی القرآن، ج ۱۲، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۲. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>. | [[مسلمانان]] نباید بر [[ستمگران]] تکیه و اعتماد کنند: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> تکیه و اعتماد بر ستمگران در شکل [[وابستگی]] آشکار میگردد و وابستگی فرهنگی، [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] نتیجهای جز [[اسارت]] و [[استثمار]] و نابودی [[استقلال]] ندارد.<ref>نمونه، ج ۹، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ المنیر، ج ۲، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۸؛ من وحی القرآن، ج ۱۲، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۲. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
# آگاهسازی [[جامعه]] از خطر تهاجم و [[سلطه]] فرهنگی [[بیگانگان]]. | # آگاهسازی [[جامعه]] از خطر تهاجم و [[سلطه]] فرهنگی [[بیگانگان]]. | ||
# [[حفظ هویت]] و [[پاسداری]] از ارزشهای [[اسلامی]]<ref>ر. ک: نامه فرهنگستان علوم، ش ۹ سال ۸۱، ص ۲۳ ـ ۳۷؛ استقلال و ضرورتهای جدید، ص ۱۲۲ ـ ۱۳۰. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | # [[حفظ هویت]] و [[پاسداری]] از ارزشهای [[اسلامی]]<ref>ر. ک: نامه فرهنگستان علوم، ش ۹ سال ۸۱، ص ۲۳ ـ ۳۷؛ استقلال و ضرورتهای جدید، ص ۱۲۲ ـ ۱۳۰. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==[[خودکفایی]] و [[استقلال]]، [[آیین]] [[مسلمانی]]== | |||
[[خداوند]] در [[آیات قرآنی]] بر استقلال همه جانبه [[امت اسلام]] از [[جوامع]] دیگر تاکید میکند. برخی از [[آیات]] به صراحت هر گونه [[وابستگی]] به ویژه در حوزه [[اقتصادی]] را مردود شمرده و از امت اسلام خواسته تا به گونهای [[اقتصاد جامعه]] را بنیاد گذاشته و [[استوار]] سازند که نیازی به [[بیگانگان]] وجود نداشته باشد؛ زیرا [[اقتصاد]] قوام [[جامعه]] است {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}} <ref>«و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> و همانند ستون میانی چادر و [[خیمه]] عمل میکند. پس اگر اقتصادی [[خودکفا]] و مستقل وجود نداشته باشد، جامعه فاقد ستون اصلی و میانی خواهد بود و توان [[ایستادگی]] و [[مقاومت]] نخواهد داشت. | |||
خداوند با تمثلی در [[آیه ۲۹ سوره فتح]] وضعیت مسلمانی و [[جامعه اسلامی]] را همانند گیاهی دانسته که بر ساق خود استوار است و به جایی تکیه ندارد. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> | |||
در این [[آیه]] [[خداوند]] میفرماید [[امت اسلام]]، امتی است که با خودشان [[مهربان]] و نسبت به [[دشمنان]] سخت گیر هستند. [[اهل عبادت]] و [[بندگی]] بوده و آثار [[سجود]] در پیشانی آنان دیده میشود. همچنین آنان همانند گیاهی هستند که [[جوان]] و محکم روی پای خود ایستادهاند و تکیهای به کسی و چیزی ندارند. | |||
در این عبارت [[آیین]] [[مسلمانی]] توضیح داده شده که شامل امور زیر است: [[همراهی با پیامبر]]{{صل}}، شدت و [[سختگیری]] نسبت به [[کفار]]، [[مهربانی]] نسبت به یک دیگر، [[اهل رکوع و سجود]] دایمی و [[اقامه نماز]]، جست و جوگر فضل و [[ثواب]] خداوندی و [[رضوان]] و [[خشنودی الهی]]، دارندگان چهره و سیمای اهل عبادت و آثار و نشانه سجدههای بسیار، مفید چون [[گیاه]]، هماره در حال [[رشد]] و [[جوانی]]، [[استحکام]] داخلی، [[استواری]] بیرونی، موجب [[شادمانی]] خداوند و [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان کشاورز و زارع، موجب [[خشم]] دشمنان. | |||
در [[تفسیر مجمع البیان]] در ذیل آیه آمده است: در [[آیه شریفه]] خدای فرزانه در قالب این مثال به [[وصف پیامبر]] و ایمانآوردگان پرداخته که منظور از کِشت و [[زراعت]] وجود گرانمایه پیامبر است و جوانهها [[یاران فداکار]] و پراخلاص آن حضرت که بر گرد [[خورشید]] وجود او هستند. آنان در آغاز [[طلوع اسلام]] [[ناتوان]] و بییار و [[یاور]] بودند، همانگونه که هر نهال و زراعتی در آغاز [[ضعیف]] است و آن گاه به تدریج قوت و توان مییابد و رشد میکند، [[مردم]] توحیدگرا و با [[ایمان]] نیز دست [[یاری]] بر دست یکدیگر نهادند و رفته رفته با ایمان و [[اخلاص]] و [[خودسازی]] و [[پروا]] و [[دانش]] و [[بینش]] و [[مدیریت]] درست، به قدرتی شکستناپذیر تبدیل شده و بر [[کارها]] [[تسلط]] یافتند. | |||
[[علامه طباطبایی]] نیز مینویسد: «شطا» ی [[گیاه]]، به معنای آن جوانههایی است که از خود گیاه به وجود میآید و در اطراف ساق و ریشهها و کنارهای آن میروید، و کلمه «ایزار» که مصدر«ازره» است، به معنای اعانت و [[یاری]] است؛ و کلمه«استغلاظ» به معنای رو به [[غلظت]] نهادن و سفت و محکم شدن است؛ و کلمه «سوق» جمع«ساق» است؛ و کلمه «زراع» جمع «زارع» به معنای کشاورز است. | |||
و معنای [[آیه]] این است که: مثل [[مؤمنین]] مثل [[زراعت]] و گیاهی است که از کثرت [[برکت]] جوانههایی هم در پیرامون خود رویانده باشد، و آن را کمک کند تا آن نیز [[قوی]] و غلیظ شده، مستقلا روی پای خود بایستد، بهطوری که برزگران از خوبی [[رشد]] آن به شگفت درآمده باشند. | |||
[[مفسران]] [[تفسیر نمونه]] نیز میافزایند: در توصیف دوم که در [[انجیل]] آمده نیز پنج وصف عمده برای مؤ [[منان]] و [[یاران محمد]]{{صل}} ذکر شده است: جوانه زدن، کمک کردن برای پرورش، محکم شدن، بر پای خود ایستادن، و نمو چشمگیر اعجاب انگیز. | |||
در [[حقیقت]] اوصافی که در [[تورات]] برای آنها ذکر شده اوصافی است که ابعاد وجود آنها را از نظر [[عواطف]] و اهداف و [[اعمال]] و صورت ظاهر بیان میکند و اما اوصافی که در انجیل آمده بیانگر حرکت و نمو و رشد آنها در جنبههای مختلف است. آری آنها انسانهائی هستند با صفات والا که آنی از«حرکت» باز نمیایستند، همواره جوانه میزنند، و جوانهها پرورش مییابد و بارور میشود. همواره [[اسلام]] را با گفتار و اعمال خود در [[جهان]] نشر میدهند و [[روز]] به روز خیل تازهای بر [[جامعه اسلامی]] میافزایند. | |||
آری آنها هرگز از پای نمینشینند و دائما رو به جلو حرکت میکنند، در عین [[عابد]] بودن مجاهدند، و در عین [[جهاد]] عابدند، ظاهری آراسته، [[باطنی]] پیراسته، عواطفی نیرومند، و نیاتی [[پاک]] دارند، در برابر [[دشمنان]] [[حق]] [[مظهر]] [[خشم]] خدایند، و در برابر [[دوستان]] حق نمایانگر [[لطف]] و [[رحمت]] او. | |||
سپس در دنباله [[آیه]] میافزاید: این اوصاف عالی، این نمو و [[رشد]] سریع، و این حرکت پربرکت، به همان اندازه که [[دوستان]] را به [[شوق]] و [[نشاط]] میآورد سبب [[خشم]] [[کفار]] میشود.<ref>تفسیر نمونه ذیل آیه</ref> | |||
در این آیه به صراحت با عباراتی چون «فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» از [[جامعه اسلامی]] خواسته شده تا به عنوان [[آیین]] [[مسلمانی]] به [[استقلال]] و [[خودکفایی]] برسند. پس از آیین مسلمانی یکی این است که [[جامعه]] و [[امت اسلامی]] باید [[خودکفا]]، مستحکم و مستقل باشد و روی پای خود بایستد و هیچ نیازی به [[دشمنان]] نداشته باشد، بلکه باید چنان در حالت سرزندگی و [[جوانی]] و [[کوشش]] و تلاش و رشد و نمو باشد و از همه جهات مستقل و خودکفا که دشمنان را به خشم آورد و موجبات [[نومیدی]] آنان را فراهم آورد؛ به طوری که اگر [[تحریم]] کردن نه تنها [[اندوهگین]] نشود، بلکه آن را عامل برای افزایش [[قدرت]] و رشد و شکوفایی خود بداند و [[گمان]] [[نبرد]] که با تحریم [[اقتصادی]]، اقتصادش فرو میپاشد و جامعه بیستون قوام بخشی به نام [[اقتصاد]] خواهد ماند. | |||
[[خداوند]] در آیه ۲۸ خواستار [[قطع رابطه اقتصادی]] با [[دشمنان اسلام]] و [[مسلمانان]] میشود که از آیین مسلمانی است که با دشمنان قطع ارتباط کنید. سپس به مسلمانان نسبت به تحریم اقتصادی و [[قطع رابطه]] با دشمنان دلگرمی میدهد و میفرماید که اگر رابطه اقتصادی با دشمنان قطع شود شما ضرر و زیانی نخواهد کرد؛ زیرا خداوند از فضل خویش شما کمک میکند و [[مشکلات]] اقتصادی شما را حل و فصل میکند؛ چنان که میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref> | |||
این که [[خداوند]] در این [[آیه]] و [[آیات]] دیگر خواستار [[استقلال]] همه جانبه به ویژه [[اقتصادی]] است، از آن روست که [[اقتصاد]] قوام بخش [[جامعه]] و ستون آن است؛ و استقلال و [[خودکفایی]] به معنای استقلال در زمینههای دیگر نیز خواهد بود؛ اما [[وابستگی اقتصادی]] موجب میشود تا جامعه فاقد ستون اصلی باشد و نتواند بر ساق خود [[استوار]] و محکم بیایستد و هماره نیازمند تکیه گاهی است که نمیتوان به آن [[اعتماد]] کرد؛ زیرا جز خداوند هیچ کسی تکیه گاه [[عزت]] آفرین نیست، بلکه موجب [[ذلت]] جامعه و [[امت]] میشود. | |||
این خودکفایی و [[استقلال اقتصادی]] است که زمینه و بستر [[استقلال سیاسی]] و نظامی را فراهم میآورد؛ زیرا اگر [[جامعه اسلامی]] بخواهد دارای استقلال سیاسی باشد باید از توان نظامی نیز برخوردار باشد و [[وابستگی]] به دیگران نداشته و یا [[اجازه]] ندهد تا دیگران بر آنان [[سلطه]] یافته و چیره گردند. این گونه است که اگر بخواهیم به مفاد آیه ۶۰ [[سوره انفال]] عمل کنیم و در حد [[استطاعت]] از نفرات و تجهیزات [[جنگی]] و [[دفاعی]] برخوردار باشیم باید استقلال اقتصادی داشته و بتوانیم همه قوت و توان نظامی را از این راه به دست آوریم. | |||
پس از آن جایی که استقلال سیاسی و نظامی در گرو و مرهون استقلال اقتصادی است، لازم است تا به عنوان [[امت اسلام]] و یک [[هویت]] مستقل در عرصه [[جامعه جهانی]] و در میان امتهای دیگر، از استقلال اقتصادی برخوردار بوده و از هر گونه وابستگی اقتصادی [[رهایی]] یافته و بر پا و ساق خود استوار بوده و تکیه و اعتمادی به دیگران نداشته باشیم؛ چراکه خداوند در آیه ۵ [[سوره نساء]] و به صراحت و روشنی کامل در آیه ۲۸ [[سوره توبه]] بیان میکند که وابستگی اقتصادی مهمترین عامل وابستگی جامعه به [[بیگانگان]] خواهد بود؛ از همین روست که در توصیف [[مسلمانی]] و [[آیین]] آن در [[آیه ۲۹ سوره فتح]] میفرماید که [[خودکفایی]] و [[استقلال]] و [[اعتماد]] بر خود و برپای خود ایستادن، از [[آیین]] [[مسلمانی]] است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[خودکفایی آیین مسلمانی (مقاله)|خودکفایی آیین مسلمانی]].</ref>. | |||
==راههای دست یابی به خودکفایی== | |||
اگر بخواهیم به خودکفایی و [[استقلال اقتصادی]] برسیم باید اصول و قواعدی را مراعات کنیم. در این جا به برخی از مهمترین اصول و راههای دست یابی به استقلال و خودکفایی [[اقتصادی]] اشاره میشود: | |||
#'''کار''': شکی نیست که اصل اولی در [[تولید اقتصادی]] کار است. از این روست که در [[آیات قرآنی]] بر این اصل اساسی و مهم تاکید شده است.{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} <ref>«و اوست که دریا را رام (شما) کرد تا از آن گوشتیتر و تازه بخورید و از آن زیوری (چون مروارید) بیرون آورید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن مینگری که آب شکافاند و (چنین کرد) تا از بخشش او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا * رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}}<ref>«و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سالها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشتهایم * پروردگار شماست آنکه در دریا کشتی را برایتان میراند تا از بخشش وی بهره برید، او بر شما بخشاینده است» سوره اسراء، آیه ۱۲ و ۶۶</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و از بخشایش اوست که شب و روز را برایتان پدید آورد تا در شب آرام گیرید و (روز) از بخشش وی، (روزی خویش) بجویید و باشد که سپاس گزارید» سوره قصص، آیه ۷۳</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و از آیات او این است که بادها را مژدهآور (باران) میفرستد و (چنین میکند) تا از بخشایش خود به شما بچشاند و تا کشتیها به فرمان وی روان گردند و تا از بخشش وی (روزی) بجویید و باشد که سپاس گزارید» سوره روم، آیه ۴۶</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref> [[انسان]] در [[زندگی دنیوی]] هر آن چه بکارد در [[آخرت]] درو میکند؛ از همین روست که باید عامل خود باشد تا [[بهشتی]] [[غنی]] و [[آخرتی]] [[سعادتمند]] داشته باشد. اصولا انسان در [[زمین]] آمده تا با کار در آن بتواند خود و [[جهان]] را بسازد و آخرت خویش را تأمین نماید.{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}} <ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref> از [[آیات قرآنی]] به دست میآید که [[امت اسلام]] اگر بخواهد به امر [[خودکفایی]] و [[استقلال]] [[واقعی]] دست یابد، باید [[مجاهدت]] و تلاش کند و تنها به کار عادی بسنده نکند. | |||
#'''[[توزیع درست منابع و ثروت]]''': البته کار نیازمند منابع و [[ثروت]] است که آن نیز به وفور در زمین به اشکال گوناگون وجود دارد. آب و خاک و هوا و [[معادن]] و کانیها و مانند آنها همه از منابع ثروت و [[اقتصاد]] است که اگر به [[درستی]] [[توزیع]] و در [[اختیار]] همگان قرار گیرد، [[اقتصاد جامعه]] شکل مناسب به خود میگیرد و امکان [[توسعه]] و [[پیشرفت]] [[اقتصادی]] و همه جانبه برای [[جامعه]] فراهم میآید. [[خداوند]] در آیات قرآنی یکی از [[اصول اساسی اسلام]] و [[مسلمانی]] را [[توزیع عادلانه ثروت]] دانسته و بر توزیع و گردش سالم اقتصاد در همه حوزهها از جمله منابع و ثروت ملی تاکید کرده است. از جمله مهمترین ایه در این زمینه میتوان به [[آیه]] ۷ [[سوره حشر]] اشاره کرد. | |||
#'''[[اعتدال]] در [[مصرف]]''': شاید یکی از مهمترین عوامل موثر در [[استقلال]] و [[خودکفایی]] [[اقتصادی]] طریق درست [[مصرف]] کردن است؛ زیرا در هر نقطهای از جغرافیای [[زمین]] [[زندگی]] کنیم، [[نیازهای انسانی]] در حد مورد نیاز فراهم است؛ اما به علت [[اسراف]] و [[تبذیر]] یعنی [[افراط]] در مصرف و بدتر از آن ریخت و پاش و استفاده نادرست و دور ریز محصولات و فراوردههای اقتصادی، خود و [[جامعه]] را گرفتار مشکل اقتصادی میکنیم. از همین روست که در [[آیات قرآنی]] از هر گونه اسراف حتی در [[نوشیدن]] نوشیدنیهایی چون آب تاکید شده {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref> «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref> و از تبذیر و ریخت و پاش [[نهی]] شده است.{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}} <ref>«و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> | |||
#'''[[قناعت]]''': البته میتوان از اصل پیشین این معنا را نیز به دست آورد؛ اما از آن جایی که قناعت به معنای [[بسنده کردن]] به آن چه در [[اختیار]] است، میتوان گفت که این نیز یک اصل مهم در [[آیین]] [[مسلمانی]] است در حوزه [[رفتار]] اقتصادی است. این که [[انسان]] به آن چه دارد قناعت کند و با [[تعفف]] و عفتمداری و [[عزت]] محوری [[اجازه]] ندهد تا برای وضعیت بهتر دست به سوی دیگران دراز کند. به قول حضرت [[سلمان فارسی]] علیه الرحمه، اگر به همان غذای موجود [[قناعت]] میشد، آفتابه به گرو نمیرفت. بسیاری از [[مشکلات]] [[اقتصادی]] که در خانوارها پدید میآید به سبب عدم توجه به این اصل مهم اقتصادی است؛ زیرا کسی که [[اهل قناعت]] باشد و به داشتههای اندک خود بسنده کند دیگر هرگز دست [[ذلت]] و [[خواری]] به سوی دیگری دراز نمیکند و زیر بار [[قرض]] و وام و [[ربا]] و مانند آن نخواهد رفت. | |||
#'''[[عدالت]] و اجتناب از [[بیعدالتی]] و [[ظلم اقتصادی]]''': از دیگر مواردی که مانع جدی در برابر [[اقتصاد مقاومتی]] و [[خودکفایی]] و [[استقلال اقتصادی]] است، [[کمفروشی]]، [[گران فروشی]]، [[اختلاس]]، [[ویژه خواری]] و رانت خواری و مانند آن هاست که همه به عنوان ظلم اقتصادی و بیعدالتی اقتصادی مطرح است. [[آیات]] بسیاری از [[قرآن]] به این مسأله پرداخته است؛ زیرا جوامعی چون [[جامعه]] [[شعیب]] به سبب همین ظلم اقتصادی فروپاشیده و دچار [[مصیبت]] نابودی و [[هلاکت]] جمعی شده است.{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} <ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلاَ تَنقُصُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّيَ أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ * وَيَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ * بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ * قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ * قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم * و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید * برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم * گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا میدارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم یا با داراییهای خود آنچه میخواهیم انجام ندهیم؟ بیگمان تو خود بردبار راهدانی * گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۴-۸۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵ و آیات دیگر</ref> | |||
#'''اجتناب از [[اقتصاد ربوی]] و مانند آن''': از [[آیین]] [[مسلمانی]] در حوزه [[اقتصادی]] اجتناب از هر گونه روشها و راههایی است که به ظاهر اقتصادی است ولی در عمل و بلند مدت ضد اقتصادی خواهد بود و آثار و تبعات آن به جای [[رشد]] و بهره وری اقتصادی و [[پیشرفت]] و [[توسعه]] و [[تولید]] و کار، موجب [[بیکاری]] و دامن زدن به [[اقتصاد]] انگلی و وابسته و [[بیمار]] میشود. اقتصاد ربوی از جمله اقتصادهایی است که به عنوان اقتصاد بیمار و فاقد توان [[ایستادگی]] و [[مقاومت]] بر پای خود و عامل [[فروپاشی جامعه]] معرفی شده و به عنوان [[جنگ]] با خود بیان شده است.{{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ}} <ref>«آنان که ربا میخورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمیخیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان میگویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند * خداوند ربا را کاستی میدهد و صدقات را افزایش میبخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمیدارد * کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند * ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید * و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۵-۲۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ}}<ref>«و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در داراییهای مردم بیفزاید نزد خدا نمیافزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.</ref> | |||
#'''استفاده از [[تولید داخلی]]''': از [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref> این اصل استفاده میشود که یکی از راههای رسیدن به [[خودکفایی]]، عدم [[وابستگی اقتصادی]] به [[بیگانگان]] و تکیه بر محصولات داخلی است. [[خداوند]] میفرماید که اگر [[جامعه اسلامی]] از وابستگی اقتصادی به بیگانگان به ویژه [[دشمنان]] رها شود و به تولیدات و محصولات داخلی تکیه کند، خداوند به فضل خویش جامعه اسلامی را به حدی از خودکفایی و [[استقلال اقتصادی]] میرساند که هیچ نیازی به [[بیگانه]] و تولیدات بیگانگان نداشته باشد و سربار دیگران نشود. | |||
#'''[[مدیریت]] عالمانه و متعهدانه''': از دیگر عوامل موثر در صحنه [[اقتصادی]]، مدیریت عالمانه و متعهدانه است. خداوند در [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ}}<ref>«و پادشاه گفت: او را نزد من آورید تا او را (ندیم) ویژه خود گردانم و چون با او به گفت و گو پرداخت گفت: بیگمان تو امروز نزد ما بلند جایگاهی امینی» سوره یوسف، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(یوسف) گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.</ref> به این امر در [[مدیریت اقتصادی]] به ویژه برای عبور از [[بحران]] توجه میدهد. از آیه {{متن قرآن|قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}}<ref>«یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر ! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref> نیز این معنا قابل [[استنباط]] است. [[تعهد]] بیتخصص و [[تخصص]] به تعهد نمیتواند مفید باشد. بنابراین در راس [[امور اقتصادی]] کسانی باید قرار گیرند که دارای چنین جامعیتی باشند؛ زیرا متخصص بیتعهد [[سرمایه ملی]] را تباه کرده و با [[اختلاس]] و [[ویژه خواری]] و مانند آن از مسیر [[عدالت]] خارج میشود و عالمانه به [[اقتصاد جامعه]] ضربه میزند، همچنین [[متعهد]] غیر متخصص نیز [[جاهلانه]] با برخی از تصمیم گیریهای نادرست خود [[اقتصاد]] را فرو میپاشاند. | |||
آن چه بیان شد تنها برخی از اصول و [[آیین]] [[مسلمانی]] در حوزه عمل و کار [[اقتصادی]] است. به هر حال، اگر به آیین مسلمانی عمل کنیم باید اقتصادی را ایجاد کنیم که بر پای خودش بیایستد و هماره چون گیاهی با طراوت و [[جوان]] و در حال [[رشد]] و نمو باشد. چنین شرایطی تنها با [[فضل الهی]] و توجه به اصول و قواعدی شدنی است که در [[آیات قرآنی]] به عنوان اصول و آیین مسلمانی مطرح و بیان شده است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[خودکفایی آیین مسلمانی (مقاله)|خودکفایی آیین مسلمانی]].</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]، [[استقلال (مقاله)|مقاله «استقلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']] | |||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[خودکفایی آیین مسلمانی (مقاله)|'''خودکفایی آیین مسلمانی''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۴۹: | ||
[[رده:استقلال]] | [[رده:استقلال]] | ||
[[رده:مدخلهای در انتظار تلخیص]] |