بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> ==مقدمه==' به '</div> ==مقدمه==') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[عمرو بن سفیان بن عبد شمس بن سعد]]،<ref> الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۱.</ref> از [[بنیسلیم]]، تیره [[ذکوان]]<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۱؛ النسب، ابوعبید، ص ۲۵۵؛ المعارف، ص ۴۶۷.</ref> همپیمان [[ابوسفیان]] و از دولتمردان [[معاویه]] | [[عمرو بن سفیان بن عبد شمس بن سعد]]،<ref> الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۱.</ref> از [[بنیسلیم]]، تیره [[ذکوان]]<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۱؛ النسب، ابوعبید، ص ۲۵۵؛ المعارف، ص ۴۶۷.</ref> همپیمان [[ابوسفیان]] و از دولتمردان [[معاویه]]. | ||
ابوالاعور، همپیمان [[حرب بن امیه]] و پسرش [[ابوسفیان بن حرب]]<ref> الاصابه، ج ۴، ص ۵۳۰.</ref> که در [[جنگ احد]].<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۶.</ref> و [[خندق]]<ref> المغازی، ج ۲، ص ۴۴۳.</ref> بر ضدّ پیامبر{{صل}} [[شمشیر]] میزد بود. او خود نیز در [[جنگ احزاب]]، با گروهی از بنیسلیم به [[یاری]] [[قریش]] شتافت.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۹.</ref> پس از آن، در [[زمان]] [[رسول خدا]]، سخنی از او نیست. | [[عمرو]]، در [[جاهلیّت]] زیست <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۲.</ref> و تا [[نبرد حنین]] در صف [[مشرکان]]، با [[مسلمانان]] جنگید و گویا پس از آن [[اسلام]] آورد.<ref>الاصابه، ج ۴، ص ۵۳۰.</ref> جزئیات [[زندگی]] وی در [[تاریخ]] روشن نیست؛ بدین جهت در باب [[صحابی]] بودن او [[اختلاف]] است. برخی، وی را از [[صحابیان]] [[پیامبر]] {{صل}} نمیدانند؛ بنابراین معتقدند که [[روایت]] او از پیامبر، مرسل است؛<ref> الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۲.</ref> چنانکه [[بخاری]] نیز در تاریخ کبیر، نام وی را در ردیف [[صحابه]] ذکر نکرده؛<ref> التاریخ الکبیر، ج ۶، ص ۳۳۶.</ref> ولی برخی چون [[مسلم بن حجّاج]] او را صحابی شمردهاند.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۵؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۲۲۰.</ref> [[شیخ صدوق]] از آن رو که وی را در ماجرای [[تبوک]]، از دستاندرکاران [[قتل پیامبر]] میداند،<ref>الخصال، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref> صحابی میشمارد. شاید در صحابی شمردن او اشتباهی رخ داده باشد؛ چرا که در تاریخ دو نفر به [[ابوالاعور]] شهره بودهاند: یکی [[حارث بن ظالم انصاری خزرجی]]، از [[بنیعدی]] بننجّار که در صحابی بودن وی اختلافی نیست و دیگری، [[عمرو بن سفیان سلمی]]،<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۶۱۸.</ref> و شاید در این عرصه، اغراض [[سیاسی]] دخالت داشته تا بدینگونه بر شمار [[اصحاب رسول خدا]] در [[سپاه معاویه]] بیفزاید؛<ref>الصحیح من سیرهالنبی، ج ۹، ص ۴۷.</ref> به هر حال، [[داوری]] در این باره آسان نیست. | ||
ابوالاعور، همپیمان [[حرب بن امیه]] و پسرش [[ابوسفیان بن حرب]]<ref> الاصابه، ج ۴، ص ۵۳۰.</ref> که در [[جنگ احد]].<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۶.</ref> و [[خندق]]<ref> المغازی، ج ۲، ص ۴۴۳.</ref> بر ضدّ پیامبر {{صل}} [[شمشیر]] میزد بود. او خود نیز در [[جنگ احزاب]]، با گروهی از بنیسلیم به [[یاری]] [[قریش]] شتافت.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۹.</ref> پس از آن، در [[زمان]] [[رسول خدا]]، سخنی از او نیست. | |||
او در [[زمان]] [[ابوبکر]] در [[نبرد]] [[یرموک]]، [[فرماندهی]] گروهی را بر عهده داشت <ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۶.</ref> و در زمان [[عمر]]، در [[فتح]] [[شام]]، یکی از ده [[فرمانده]] [[ابوعبیده]] در فِحل (محلّی در شام) بود <ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۵۷.</ref> و در [[سال ۱۳ هجری]]، با دیگر [[فرماندهان]] به طبریّه وارد شد، و [[مردم]] آنجا با او [[مصالحه]] کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۶۰.</ref> در [[سال ۱۵ هجری]] [[جانشین]] [[عمروعاص]] در [[اردن]] شد تا [[عمرو]]، به [[جنگ]] [[رومیان]] در اجنادین برود.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۴۷.</ref> در [[غزوه]] عموریه، (۲۳ [[هجری]]) [[امیر]] [[لشکر]] شام بود.<ref>الاصابه، ج ۴، ص ۵۳.</ref>. | او در [[زمان]] [[ابوبکر]] در [[نبرد]] [[یرموک]]، [[فرماندهی]] گروهی را بر عهده داشت <ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۶.</ref> و در زمان [[عمر]]، در [[فتح]] [[شام]]، یکی از ده [[فرمانده]] [[ابوعبیده]] در فِحل (محلّی در شام) بود <ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۵۷.</ref> و در [[سال ۱۳ هجری]]، با دیگر [[فرماندهان]] به طبریّه وارد شد، و [[مردم]] آنجا با او [[مصالحه]] کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص ۳۶۰.</ref> در [[سال ۱۵ هجری]] [[جانشین]] [[عمروعاص]] در [[اردن]] شد تا [[عمرو]]، به [[جنگ]] [[رومیان]] در اجنادین برود.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۴۷.</ref> در [[غزوه]] عموریه، (۲۳ [[هجری]]) [[امیر]] [[لشکر]] شام بود.<ref>الاصابه، ج ۴، ص ۵۳.</ref>. | ||
[[ابوالاعور]] در زمان [[عثمان]]، در واپسین نبرد قبرس به سال ۲۶ یا ۲۷ هجری از طرف [[معاویه]]، در نقش [[فرمانده سپاه]] [[اسلام]] جنگید.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۷.</ref> در واقعه [[اعتراض]] [[مصریان]] بر عثمان، حامل [[نامه]] وی به [[والی]] [[مصر]] مبنی بر سرکوبی معترضان <ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۶۲ و ۶۶۳.</ref> بود و هنگام درگذشت عثمان، کارگزاری معاویه را در اردن برعهده داشت.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref> نقش جدّی ابوالاعور در دستگاه [[امارت]] معاویه، بهویژه در نبرد صفیّن آشکار است. گفتهاند: وی محور جنگ صفیّن <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۱.</ref> بود و نخستین [[حمله]]، به فرماندهی او انجام شد، و در این واقعه، [[یاران علی]]{{ع}} بهویژه [[مالک اشتر]] را به همدستی با [[قاتلان عثمان]] متّهم کرد.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۸.</ref> وی از کسانی بود که بر ضدّ [[امام علی]] در [[قتل عثمان]]، به [[گواهی]] معاویه آمد و موجب [[گمراهی]] افرادی شد.<ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۲۱.</ref> ابوالاعور در [[سپاه معاویه]]، فرماندهی [[اهل]] حِمْص را بر عهده داشت <ref> الاخبارالطوال، ص ۱۸۰.</ref> و با ده هزار [[سپاه]] بر [[شریعه]] [[فرات]] گمارده شد تا راه را بر [[سپاه علی]]{{ع}} ببندد.<ref>الاخبارالطوال، ص ۱۶۸.</ref> در پی [[حیلهگری]] سپاه معاویه، او نیز مصحفی بر سر داشت و عراقیان را به [[داوری]] آن فرا میخواند. در نهایت، به صورت [[گواه]] [[پیمان]] [[حکمیّت]] از طرف [[شامیان]] به میدان آمد <ref> الاخبارالطوال، ص ۱۹۶.</ref> و با چهار هزار شامی، [[مراقبت]] از [[جان]] [[عمروعاص]] را بر عهده گرفت.<ref>الاخبارالطوال، ص ۱۹۷.</ref> | [[ابوالاعور]] در زمان [[عثمان]]، در واپسین نبرد قبرس به سال ۲۶ یا ۲۷ هجری از طرف [[معاویه]]، در نقش [[فرمانده سپاه]] [[اسلام]] جنگید.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۷.</ref> در واقعه [[اعتراض]] [[مصریان]] بر عثمان، حامل [[نامه]] وی به [[والی]] [[مصر]] مبنی بر سرکوبی معترضان <ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۶۲ و ۶۶۳.</ref> بود و هنگام درگذشت عثمان، کارگزاری معاویه را در اردن برعهده داشت.<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref> نقش جدّی ابوالاعور در دستگاه [[امارت]] معاویه، بهویژه در نبرد صفیّن آشکار است. گفتهاند: وی محور جنگ صفیّن <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۶۱.</ref> بود و نخستین [[حمله]]، به فرماندهی او انجام شد، و در این واقعه، [[یاران علی]] {{ع}} بهویژه [[مالک اشتر]] را به همدستی با [[قاتلان عثمان]] متّهم کرد.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۸.</ref> وی از کسانی بود که بر ضدّ [[امام علی]] در [[قتل عثمان]]، به [[گواهی]] معاویه آمد و موجب [[گمراهی]] افرادی شد.<ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۲۱.</ref> ابوالاعور در [[سپاه معاویه]]، فرماندهی [[اهل]] حِمْص را بر عهده داشت <ref> الاخبارالطوال، ص ۱۸۰.</ref> و با ده هزار [[سپاه]] بر [[شریعه]] [[فرات]] گمارده شد تا راه را بر [[سپاه علی]] {{ع}} ببندد.<ref>الاخبارالطوال، ص ۱۶۸.</ref> در پی [[حیلهگری]] سپاه معاویه، او نیز مصحفی بر سر داشت و عراقیان را به [[داوری]] آن فرا میخواند. در نهایت، به صورت [[گواه]] [[پیمان]] [[حکمیّت]] از طرف [[شامیان]] به میدان آمد <ref> الاخبارالطوال، ص ۱۹۶.</ref> و با چهار هزار شامی، [[مراقبت]] از [[جان]] [[عمروعاص]] را بر عهده گرفت.<ref>الاخبارالطوال، ص ۱۹۷.</ref> | ||
در [[نگارش]] [[پیماننامه]]، با تقدیم [[نام علی]] {{ع}} سخت [[مخالفت]] کرد؛<ref> یعقوبی، ج ۲، ص ۱۸۹.</ref> سپس در مقابله با [[محمد بن ابیبکر]] ([[والی]] [[امام علی]] {{ع}} در [[مصر]]) در منطقه مَسناة، [[پرچم]] [[فرماندهی سپاه]] [[شام]] را به دوش کشید؛<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۱۹۴.</ref> بدین جهات، آوردهاند که امام علی او را در [[نماز]] [[لعن]] میکرد.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۲.</ref> | |||
[[ابوالاعور]] در [[مخالفت با امام حسن]] {{ع}} و [[تحقیر]] و شکستن او نیز کوشا بود، و [[امام]] در خاموش کردن وی، به [[حدیثی]] از [[پیامبر]] {{صل}} اشاره کرد که در آن [[عمرو بن سفیان سلمی]]، لعن شد و در خطاب به [[معاویه]] گفت: آیا میدانی که پیامبر {{صل}} [[فرماندهی]] ([[قائد]]) و راننده (سائق) [[احزاب]] را لعن کرد؟ یکی از آن دو [[ابوسفیان]] و دیگری ابوالاعور بود.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۶۰.</ref> فرجام کار او نیز روشن نیست. بر پایه روایتی [[ضعیف]]، وی درسال ۶۵هجری با [[مروان بن حکم]] به مصر رفت <ref>تاریخ دمشق، ج ۴۶، ص ۵۴.</ref> که البتّه [[پذیرش]] این سخن مشکل است.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوالاعور سلمی (مقاله)|مقاله «ابوالاعور سلمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص599-601.</ref>. | |||
[[ | == ابوالاعور در [[شأن نزول]] == | ||
# در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن، بیگمان خداوند دانایی فرزانه است» سوره احزاب، آیه ۱.</ref> آوردهاند<ref>اسبابالنزول، ص ۲۹۴؛ الکشّاف، ج ۳، ص ۵۱۹؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۵۲۵ و ۵۲۶.</ref> که ابوالاعور با تنی چند از [[مشرکان]] [[مکّه]]، پس از [[جنگ اُحد]] به [[مدینه]] آمده، بر [[عبدالله بن ابی]] وارد شد و پیامبر {{صل}} به آنان [[امان]] داد تا خواسته خویش را با او در میان گذارند. آنان از پیامبر خواستند تا آنها را با خدایانشان ([[لات]]، [[منات]] و عزّی) واگذاشته، برای آن بتان و پرستندگانش، منفعتی قائل شود؛ در مقابل، آنان نیز پیامبر را با خدایش وامینهند. این سخن بر [[حضرت]] گران آمد و به [[اخراج]] آنان از مدینه [[فرمان]] داد و این آیه نازل شد. | |||
# در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«و از کافران و منافقان فرمان نبر و به آزارشان بها مده و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره احزاب، آیه ۴۸.</ref> نیز این داستان ذکر شده و مقصود از کافران در آیه را [[ابوالاعور]]، [[عکرمه]] و [[ابوسفیان]] ذکر کردهاند که به دنبال [[مداهنه]] با پیامبر در [[دین]] بودند.<ref>قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۳۰.</ref> | |||
# [[قرطبی]]، {{متن قرآن|مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ}} در آیه {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشمها کلاپیسه شد و دلها به گلوها رسید و به خداوند گمانها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref> را که در [[جنگ خندق]] از مناطق فرودست، بر [[مسلمانان]] تاخته و [[حمله]] آوردند، گروهی از [[فرماندهان]] [[مشرک]]، از جمله ابوالاعور میداند<ref>قرطبی، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref>. | |||
# [[شیخ صدوق]] بر پایه روایتی، ابوالاعور را یکی از چهارده مردی دانسته که دربازگشت از [[تبوک]]، در پی [[کشتن پیامبر]] {{صل}} برآمدند؛ امّا به مقصود خویش نرسیدند.<ref>الخصال، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref> آیه {{متن قرآن|لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر در میان شما روانه میشدند جز شرّ به شما نمیافزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه میکردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.</ref> در این باره فرود آمد؛ البتّه چنانکه اشاره شد، در [[کلام]] [[صدوق]] روشن نیست که مقصود از [[ابوالاعور]] کدام است؟.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوالاعور سلمی (مقاله)|مقاله «ابوالاعور سلمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 601-602.</ref>. | |||
== | == جستارهای وابسته == | ||
* [[عبدالرحمن بن ابیالاعور سلمی]] (فرزند) | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوالاعور سلمی (مقاله)|مقاله «ابوالاعور سلمی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|''' دائرة المعارف قرآن کریم ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۶: | خط ۳۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اعلام]] | ||