بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
#[[ایوب بن نوح بن دراج کوفی نخعی]]: وی [[وکیل امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} بود. او را به [[امانتداری]]، اعتماد، [[ورع]] و تقوای بسیار، [[کثرت عبادت]] و مورد اعتماد بودن در روایاتش ستودهاند. وی کتابی به نام نوادر داشته<ref>نجاشی، رجال، ص۱۰۲.</ref> و روایات و مسائلی از [[امام هادی]]{{ع}} نیز نقل کرده است<ref>طوسی، الفهرست، ص۵۶.</ref>. | #[[ایوب بن نوح بن دراج کوفی نخعی]]: وی [[وکیل امام جواد]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} بود. او را به [[امانتداری]]، اعتماد، [[ورع]] و تقوای بسیار، [[کثرت عبادت]] و مورد اعتماد بودن در روایاتش ستودهاند. وی کتابی به نام نوادر داشته<ref>نجاشی، رجال، ص۱۰۲.</ref> و روایات و مسائلی از [[امام هادی]]{{ع}} نیز نقل کرده است<ref>طوسی، الفهرست، ص۵۶.</ref>. | ||
#[[حسن بن راشد بن علی بغدادی]]: وی از اصحاب امام هادی{{ع}} و از [[موالی]] [[آل]] مهلّب بود<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref>. [[شیخ مفید]] او را از فقهای اعلام و رؤسائی دانسته است که [[دانش حلال و حرام]] از آنها گرفته میشود و از کسانی است که هیچ طعنی بر او وارد نمیشود و راهی برای ذمّ او نیست<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۱۳.</ref>. [[امام هادی]]{{ع}} هنگامی که او را [[وکیل]] خود در [[بغداد]]، [[مدائن]] و اطراف آن قرار داد، نوشت: «من [[اطاعت]] خود را در اطاعت او و [[سرکشی]] از او را [[عصیان]] از خودم میدانم»<ref>طوسی، الغیبة، ص۳۵۰.</ref>. | #[[حسن بن راشد بن علی بغدادی]]: وی از اصحاب امام هادی{{ع}} و از [[موالی]] [[آل]] مهلّب بود<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref>. [[شیخ مفید]] او را از فقهای اعلام و رؤسائی دانسته است که [[دانش حلال و حرام]] از آنها گرفته میشود و از کسانی است که هیچ طعنی بر او وارد نمیشود و راهی برای ذمّ او نیست<ref>ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۱۳.</ref>. [[امام هادی]]{{ع}} هنگامی که او را [[وکیل]] خود در [[بغداد]]، [[مدائن]] و اطراف آن قرار داد، نوشت: «من [[اطاعت]] خود را در اطاعت او و [[سرکشی]] از او را [[عصیان]] از خودم میدانم»<ref>طوسی، الغیبة، ص۳۵۰.</ref>. | ||
#[[حسن بن علی بن حسن هاشمی علوی]]: وی یکی از نوادگان [[عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب]]{{ع}} بود<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref>. کنیهاش را ابومحمد<ref>شریف مرتضی، مسائل الناصریات، ص۶۳.</ref> و [[القاب]] او را | #[[حسن بن علی بن حسن هاشمی علوی]]: وی یکی از نوادگان [[عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب]]{{ع}} بود<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref>. کنیهاش را ابومحمد<ref>شریف مرتضی، مسائل الناصریات، ص۶۳.</ref> و [[القاب]] او را «[[اُطروش]]»<ref>نجاشی، رجال، ص۵۷.</ref> «اَصمّ» و «[[الناصر للحق]]»<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲.</ref>، گفتهاند. وی از اجداد [[مادری]] دو دانشمند بزرگ [[اسلامی]] [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] و یکی از [[حکمرانان علوی]] در [[طبرستان]] بود. او کتابهای بسیاری نیز داشته است که [[کتاب الامامة صغیر]]، [[کتاب الامامة کبیر]]، کتاب [[فدک]] والخمس و [[انساب الأئمة و موالیدهم]] الی [[صاحب الامر]]{{ع}}، از آن جملهاند<ref>نجاشی، رجال، ص۵۷.</ref>. | ||
#[[حسین بن اشکیب سمرقندی مروزی]]: وی از اصحاب امام هادی{{ع}} و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بود. از او به عنوان «[[خادم]] القبر» یاد کردهاند<ref>نجاشی، رجال، ص۴۴.</ref>. [[نجاشی]] از تألیفات او یاد کرده و به ویژه به سه کتاب او به نامهای الرد علی من [[زعم]] أن النبی{{صل}} کان علی [[دین]] قومه؛ الرد علی الزیدیه و کتاب النوادر اشاره کرده است<ref>نجاشی، رجال، ص۴۴.</ref>. | #[[حسین بن اشکیب سمرقندی مروزی]]: وی از اصحاب امام هادی{{ع}} و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بود. از او به عنوان «[[خادم]] القبر» یاد کردهاند<ref>نجاشی، رجال، ص۴۴.</ref>. [[نجاشی]] از تألیفات او یاد کرده و به ویژه به سه کتاب او به نامهای الرد علی من [[زعم]] أن النبی{{صل}} کان علی [[دین]] قومه؛ الرد علی الزیدیه و کتاب النوادر اشاره کرده است<ref>نجاشی، رجال، ص۴۴.</ref>. | ||
#[[حسین بن سعید بن حماد کوفی اهوازی]]: وی را از اصحاب امام هادی{{ع}} دانسته<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref> و گفتهاند: مورد [[اعتماد]] و [[جلیلالقدر]] بود<ref>حلی، خلاصة الأقوال، ص۱۱۴.</ref>. او در اصل [[اهل کوفه]] بود که با برادرش حسن به [[اهواز]] منتقل شد، سپس به [[قم]] رفت و در همانجا درگذشت<ref>طوسی، الفهرست، ص۱۱۲.</ref>. وی سی عنوان کتاب نوشت که جزو نخستین مجامیع [[فقهی]] [[شیعه]] به شمار میرود و الگویی برای دیگر [[دانشمندان]] [[امامیه]] شد<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. | #[[حسین بن سعید بن حماد کوفی اهوازی]]: وی را از اصحاب امام هادی{{ع}} دانسته<ref>طوسی، رجال، ص۳۸۵.</ref> و گفتهاند: مورد [[اعتماد]] و [[جلیلالقدر]] بود<ref>حلی، خلاصة الأقوال، ص۱۱۴.</ref>. او در اصل [[اهل کوفه]] بود که با برادرش حسن به [[اهواز]] منتقل شد، سپس به [[قم]] رفت و در همانجا درگذشت<ref>طوسی، الفهرست، ص۱۱۲.</ref>. وی سی عنوان کتاب نوشت که جزو نخستین مجامیع [[فقهی]] [[شیعه]] به شمار میرود و الگویی برای دیگر [[دانشمندان]] [[امامیه]] شد<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. |