ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۶
، ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴←پاسخها و دیدگاههای متفرقه
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
| پاسخ = [[آیت الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیت الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمیرسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی | «هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمیرسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی راستین نمیتوان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی میماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشستهایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد. | ||
#'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن میشود: | |||
## '''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلفناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم. | |||
## '''امر دوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز در آن روز [[موعود]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} میباشد، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] [[شیعه]] و [[سنی]] در این مورد به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه بیش از حد [[تواتر]] است. و دانستیم که ثبوت مفهوم [[روایت]] [[متواتر]] بدیهی و ضروری است. | |||
## '''امر سوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز، [[حضرت محمد بن الحسن العسکری]] {{ع}} است که [[اعتقاد]] به او از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، و [[اخبار]] و [[روایات]] فراوانی در مجموعههای خبری و روائی [[شیعه]] در این باره [[نقل]] شده است، وعده زیادی از متفکران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اهل سنت]]، همچون ابن [[عربی]] در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در [[فرائد السمطین]]، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم [[عقیده]] میباشند. کسانی که به این امور سهگانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامهریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو امر اول به امر سوم برمیگردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان امر سوم خواهد شد. بنابراین میشود بدون هیچگونه [[اختلاف]] و تضادی به هر سه امر [[معتقد]] شد و آنها را باور داشت. | |||
# '''عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی [[انتظار]]:''' این مطلب از دو امر اصلی و اساسی تشکیل میشود: | |||
## '''امر اول:''' استعداد و آمادگی کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن [[عدالت]] کامل، به طوری که اگر هم جزء [[دعوت]] کنندگان و [[ایثارگران]] در راه آن حضرت نیست، ولی حد اقل فردی [[شایسته]] برای پذیرش [[دعوت]] آن حضرت باشد. | |||
## '''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] حضرت به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمیتواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن حضرت را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن حضرت ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.) این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سهگانهای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] میبیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی حضرت، از لابلای مشکلات و سختیها و [[ستمها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوهگری میکند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی میتواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد. | |||
# '''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقههای فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او ارادهای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور حضرت و پذیرش پارهای از مسئولیتهای روز [[موعود]] مینماید. | |||
این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایهریزی خواهد کرد. | این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایهریزی خواهد کرد. | ||
و اما آن [[مسلمان]] شیعهای که میداند [[امام]] و پیشوایش همزمان با اوست، و اعمال و رفتارش در معرض دید | و اما آن [[مسلمان]] شیعهای که میداند [[امام]] و پیشوایش همزمان با اوست، و اعمال و رفتارش در معرض دید حضرت است و هر لحظه ممکن است به او بنگرد و کارهای زشت او باعث ناراحتی و تأسف حضرت میشود، او علاوه بر آنکه خود را آماده روز [[ظهور]] میکند، خود را در محضر آن حضرت دیده و در حضور او [[مسئولیت]] دارد و در تمام دوران زندگی مواظب است یک لحظه هم از [[فرمان]] آن حضرت [[سرپیچی]] نکند. این احساس خود موجب میشود که [[انسان]] زودتر به آن حد و درجه مطلوب برسد، که [[پیروزی]] در [[امتحان]] و [[آزمایش]] الهی و آمادگی برای روز [[موعود]] است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورتهای ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد. | «یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورتهای ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد. | ||
'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''': | |||
# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | # [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | ||
خط ۸۸: | خط ۹۰: | ||
نتیجه اینکه، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیقترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیقترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمیتوان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد. | نتیجه اینکه، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیقترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیقترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمیتوان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد. | ||
'''نکته دوم: بایستههای [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آنطور که از [[روایات]] برداشت میشود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون اینکه [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی: | |||
'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | '''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۴: | ||
بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق میدهد. | بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق میدهد. | ||
* | |||
*'''نکته سوم: آسیب شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی میدانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشتهای سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالیکه این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر میرسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئههایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است. | |||
بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بودهاند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی میدانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند. | بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بودهاند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی میدانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند. | ||
* '''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | * '''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | ||
'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] | '''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] حضرت ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | '''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۶: | ||
'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | '''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] | '''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] حضرت [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛ | ||
'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] | '''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] حضرت [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند. | ||
'''نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر میشود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. همچنانکه در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگیهایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از: | |||
'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | '''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۸۲: | ||
| پاسخدهنده = محمد مهدی آصفی | | پاسخدهنده = محمد مهدی آصفی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«'''گروه محکم و [[استوار]]''': نخستین چیزی که در این قشر جلب نظر میکند، [[صلابت]]، [[نیرومندی]] و [[استواری]] آنان است. بنابراین آنان [[قوی]] و نیرومند هستند و [[زمین]] را برای [[ظهور امام]] {{ع}} آماده میسازند. [[محمد بن یعقوب کلینی]] ذیل آیه {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمیانگیزیم» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> آورده که: [[امام صادق]] {{ع}} "[[بندگان]] سخت نیرومند" را به همین قشر [[تفسیر]] کرده است. در روایتی از این گروه، با عنوان {{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ}}<ref>دلهایشان همچون پارههای آهن است که طوفانها آنان را نلرزاند.</ref> توصیف شده است. | |||
ایشان با آنکه دارای "[[دل]]" هستند و [[طبیعت]] [[دل]]، [[نرمی]] و [[رأفت]] است؛ لکن این [[دلها]] در رویارویی با [[طاغوتها]] و [[ستمگران]]، به تکههای آهن بدل میشوند که دیگر [[نرمی]] و رقت نمیشناسند. [[صلابت]] و [[نیرومندی]]، از ویژگیهای نسلهایی است که خدای تعالی [[مسؤولیت]] تغییر [نظامهای اجتماعی] و ایجاد [[انقلاب]] را به دوش آنان گذاشته است. همچنین این دو صفت از ویژگی نسلهایی است که [[خدای تعالی]]، آنان را در گردنههای بزرگ [[تاریخ]] برای انتقال [[مردم]] از مرحلهای به مرحله دیگر، [[برگزیده]] و گروه [[زمینهسازان]]، دارای این ویژگیها است. | ایشان با آنکه دارای "[[دل]]" هستند و [[طبیعت]] [[دل]]، [[نرمی]] و [[رأفت]] است؛ لکن این [[دلها]] در رویارویی با [[طاغوتها]] و [[ستمگران]]، به تکههای آهن بدل میشوند که دیگر [[نرمی]] و رقت نمیشناسند. [[صلابت]] و [[نیرومندی]]، از ویژگیهای نسلهایی است که خدای تعالی [[مسؤولیت]] تغییر [نظامهای اجتماعی] و ایجاد [[انقلاب]] را به دوش آنان گذاشته است. همچنین این دو صفت از ویژگی نسلهایی است که [[خدای تعالی]]، آنان را در گردنههای بزرگ [[تاریخ]] برای انتقال [[مردم]] از مرحلهای به مرحله دیگر، [[برگزیده]] و گروه [[زمینهسازان]]، دارای این ویژگیها است. | ||
'''گروه [[مبارز]]''': [[وظیفه]] این گروه، [[مبارزه]] با [[نظام جهانی]] و [[عصیان]] علیه آن است. اینکه [[نظام جهانی]] چیست و چگونه این [[نظام]] در [[خدمت]] به ابرقدرتها و [[همپیمانان]] آنها و حفظ مراکز [[قدرت]] و [[موقعیت]] استراتژیکیشان در مناطق مختلف [[دنیا]] عمل میکند، یک پرسش جدی است. [[مسؤولیت]] حفظ این مراکز [[قدرت]]، مسؤولیتی بسیار دشوار و [[ظریف]] است که [[نظام جهانی]] در تمام سطوح [[دنیا]]- نه تنها در سطوح منطقهای یا کشوری- بدان پایبند است. | |||
این [[نظام]]، از یک سری معادلات و موازنههای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و خبری دقیق شکل گرفته است. همچنین این [[نظام]] از رژیمهای [[سیاسی]] تشکیل یافته که به عنوان عضو یک [[خانواده]] جهانی محسوب میشوند و مجموعهای از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقشها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع [[ثروت]] و مناطق نفوذ وجود دارد. | این [[نظام]]، از یک سری معادلات و موازنههای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و خبری دقیق شکل گرفته است. همچنین این [[نظام]] از رژیمهای [[سیاسی]] تشکیل یافته که به عنوان عضو یک [[خانواده]] جهانی محسوب میشوند و مجموعهای از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقشها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع [[ثروت]] و مناطق نفوذ وجود دارد. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۱۴: | ||
'''۱. ویژگیهای [[اعتقادی]]:''' | '''۱. ویژگیهای [[اعتقادی]]:''' | ||
'''۲. ویژگیهای [[رفتاری]]:''' در این بخش به اموری اشاره میشود که نمادهای [[رفتاری]] یک [[منتظر]] [[توانمند]] است. این ویژگیها به طور عمده تحت عنوان "[[اطاعت]] محض از [[خداوند]] و اولیای او" گرد میآیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]] {{ع}} و [[اعتقاد]] به آنان، باید عملی شود و تبلور [[حقیقی]] آن در [[اطاعت]] محض از آن [[انوار]] [[پاک]] ظاهر گردد. همسو کردن رفتارها، نیتها و جهت گیریها، طبق خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهمترین ویژگیهای رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[یاران امام مهدی]] {{ع}} وجود دارد. اگر کسی در مرحله [[شناخت]]، در حد ممکن [[معرفت]] کسب کرد، در مرحله [[اطاعت]] دچار [[تردید]] نخواهد شد. اگر کسی در آن مرحله دچار [[تردید]] و یا نقصان معرفتی باشد، در مرحله [[اطاعت]] هرگز پیرو خوبی نخواهد بود. امروزه که [[حضرت مهدی]] {{ع}} در پس پرده [[غیبت]] است، باید به [[اراده]] و فرمانش گردن نهاد و اگر کسی اکنون از [[دستورات]] آن | [[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسانها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید میآید که [[شناخت]] [[انسانها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف میشود. [[زمینهسازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]] {{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است میشناسند. [[حضرت علی]] {{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین وصف فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناختهاند و آنان، [[یاران مهدی]] {{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]] {{ع}} قلبهای این گروه را بسان پولاد دانسته، میفرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانیاند که [[دل]] هایشان گویا [[پارههای آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است. | ||
[[شناخت امام زمان]] {{ع}}: یکی از ویژگیهای مهم [[زمینهسازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار میسازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه میشناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینهسازی برای ظهور]] آن حضرت، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکانپذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمیرساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسانهای [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن حضرت نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{ع}} را [[زیارت]] میکردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوههای [[آفرینش]] نمیبردند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن حضرت [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن حضرت است. [[امام صادق]] {{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجتهای الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمیشناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شدهام. | |||
'''۲. ویژگیهای [[رفتاری]]:''' در این بخش به اموری اشاره میشود که نمادهای [[رفتاری]] یک [[منتظر]] [[توانمند]] است. این ویژگیها به طور عمده تحت عنوان "[[اطاعت]] محض از [[خداوند]] و اولیای او" گرد میآیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]] {{ع}} و [[اعتقاد]] به آنان، باید عملی شود و تبلور [[حقیقی]] آن در [[اطاعت]] محض از آن [[انوار]] [[پاک]] ظاهر گردد. همسو کردن رفتارها، نیتها و جهت گیریها، طبق خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهمترین ویژگیهای رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[یاران امام مهدی]] {{ع}} وجود دارد. اگر کسی در مرحله [[شناخت]]، در حد ممکن [[معرفت]] کسب کرد، در مرحله [[اطاعت]] دچار [[تردید]] نخواهد شد. اگر کسی در آن مرحله دچار [[تردید]] و یا نقصان معرفتی باشد، در مرحله [[اطاعت]] هرگز پیرو خوبی نخواهد بود. امروزه که [[حضرت مهدی]] {{ع}} در پس پرده [[غیبت]] است، باید به [[اراده]] و فرمانش گردن نهاد و اگر کسی اکنون از [[دستورات]] آن حضرت [[اطاعت]] کند، در [[زمان ظهور]] نیز چنین خواهد بود. [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در اینباره فرمود: {{متن حدیث|"طوُبی لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَیْتی وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیامِهِ یَتَولی وَلیهُ وَیَتَبرأُ مِنْ عَدُوهِ وَیَتَوَلی الاَئِمهَ الهادِیَهَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائی وَ ذَوُو وُدی وَ مَوَدتی وَاَکْرَمُ اُمتی عَلَی"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>؛ خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایتگر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و [[گرامیترین امت]] من، در نزد من هستند. | |||
[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است: | [[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است: | ||
'''آمادگی روحی و روانی:''' اساسیترین ویژگی در بخش [[رفتار]] ایجاد "آمادگی روحی و روانی" در خود است. برای [[درک]] [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}. این امرِ مهم، فقط با عمل به [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] حاصل میشود. [[زمینهساز]] [[راستین]] به خوبی میداند که محبوبترین [[کارها]] نزد [[امام زمان]]، "انجام [[واجبات]] [[دینی]]" و "ترک [[محرمات]]" است. او به درجهای از [[ایمان]] میرسد که [[توفیق]] در عمل به [[واجبات]] و ترک [[کارهای حرام]] را [[بهترین]] لذتهای [[زندگی]] میداند. [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} نیز هرگاه از حالت انسانهای دوران غیبتت یاد میکردند، به مناسبت، از انجام [[واجبات]] و [[پروای الهی]] سخن میگفتند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"إِن لِصَاحِبِ هَذَا الأَمرِ غَیبَه فَلیتقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیتَمَسک بِدِینِهِ…"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۱.</ref>؛ همانا برای صاحبِ این امر، غیبتی است؛ پس باید [[انسان]] [[تقوا]] پیشه نماید و به [[دین]] خود چنگ زند…. کسانی که [[صاحب]] آمادگی روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمیتوانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن حضرت باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که برایشان وارد میشود، عرصه را خالی میکنند. بیگمان برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} یارانی هست که [[قوت]] و [[قدرت]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره شوند. لازم به یادآوری است که افزون بر انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] "رعایت [[آموزههای اخلاقی]]" نیز اهمیت والایی دارد، [[امام صادق]] {{ع}} در اینباره میفرماید: {{متن حدیث|"… مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.</ref>؛ هر کسی که شادمان میشود از اینکه از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[منتظر]] باشد، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و نیکوییهای [[اخلاق]] را انجام دهد؛ در حالی که [[منتظر]] است…. [[پروای الهی]] در همه زمانها [[واجب]] است؛ اما به [[دلیل]] شرایط خاص، در [[دوران غیبت]] اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این زمان عوامل فراوانی دست به دست هم داده تا [[انسانها]] را به [[بیراهه]] بکشاند و [[گمراه]] سازد. | |||
'''آمادگی [[اقتصادی]]:''' آمادگی [[اقتصادی]] به عنوان یکی از مؤلفههای [[زمینهسازی]] به دو گونه قابل [[تفسیر]] است: | |||
الف) یکی از ویژگیهای "[[عصر ظهور]]" [[رفاه عمومی]] در همه ابعاد [[زندگی]] است. اما این [[رفاه]] و [[آسایش]]، با تلاش و کوشش فراوان [[انسانها]] و آباد کردن [[زمین]] به دست میآید<ref>به یاری خداوند در جلد پایانی این مجموعه، به طور مفصل به این بحث میپردازیم.</ref>. کسانی که در [[اندیشه]] [[زمینهسازی]] برای آن دوران هستند، میبایست در [[عصر غیبت]] نیز با تلاش فراوان مواهب [[الهی]] را برای [[خدمت]] به [[بندگان خدا]] به استخدام در آورند. کوشش برای [[فتح]] قلههای [[دانش]] و [[کشف]] ناشناختههای [[جهان هستی]]، یکی از نمونههای روشن فعالیتهای [[نسل]] [[زمینهساز]] است. عقب ماندن از کاروان [[علم]] و [[دانش]]، در همه عرصهها، نه فقط باعث سرشکستگی [[نسل]] [[منتظر]] و [[زمینهساز]] در برابر جهانیان است که خود عاملی برای [[استثمار]] [[بندگان]] [[مستضعف]] و تأمین اهداف [[دشمنان اسلام]] است. از اینرو [[شایسته]] است [[منتظران]] برای رشد [[توانمندی]] خود، هر چه بیشتر برای کسب [[دانش]] و بهره مندی از [[موهبتهای الهی]] کوشش کنند. | الف) یکی از ویژگیهای "[[عصر ظهور]]" [[رفاه عمومی]] در همه ابعاد [[زندگی]] است. اما این [[رفاه]] و [[آسایش]]، با تلاش و کوشش فراوان [[انسانها]] و آباد کردن [[زمین]] به دست میآید<ref>به یاری خداوند در جلد پایانی این مجموعه، به طور مفصل به این بحث میپردازیم.</ref>. کسانی که در [[اندیشه]] [[زمینهسازی]] برای آن دوران هستند، میبایست در [[عصر غیبت]] نیز با تلاش فراوان مواهب [[الهی]] را برای [[خدمت]] به [[بندگان خدا]] به استخدام در آورند. کوشش برای [[فتح]] قلههای [[دانش]] و [[کشف]] ناشناختههای [[جهان هستی]]، یکی از نمونههای روشن فعالیتهای [[نسل]] [[زمینهساز]] است. عقب ماندن از کاروان [[علم]] و [[دانش]]، در همه عرصهها، نه فقط باعث سرشکستگی [[نسل]] [[منتظر]] و [[زمینهساز]] در برابر جهانیان است که خود عاملی برای [[استثمار]] [[بندگان]] [[مستضعف]] و تأمین اهداف [[دشمنان اسلام]] است. از اینرو [[شایسته]] است [[منتظران]] برای رشد [[توانمندی]] خود، هر چه بیشتر برای کسب [[دانش]] و بهره مندی از [[موهبتهای الهی]] کوشش کنند. | ||
ب) از آنجایی که مهمترین و متعالیترین [[هدف]] [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}}، [[اقامه قسط]] و [[عدل]] است و آن هم ارتباط مستقیمی با جنبههای [[اقتصادی]] [[زندگی]] دارد، [[منتظر]] او با [[تأسی]] به آن [[امام]] بزرگوار، نه فقط به [[اجرای عدالت]] و [[قسط]] در تمام زوایای [[زندگی]] میاندیشد که [[مال]] و [[ثروت]] خود را به گونهای که مورد [[رضایت]] [[امام]] است، صرف میکند. | ب) از آنجایی که مهمترین و متعالیترین [[هدف]] [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}}، [[اقامه قسط]] و [[عدل]] است و آن هم ارتباط مستقیمی با جنبههای [[اقتصادی]] [[زندگی]] دارد، [[منتظر]] او با [[تأسی]] به آن [[امام]] بزرگوار، نه فقط به [[اجرای عدالت]] و [[قسط]] در تمام زوایای [[زندگی]] میاندیشد که [[مال]] و [[ثروت]] خود را به گونهای که مورد [[رضایت]] [[امام]] است، صرف میکند. | ||
[[آمادگی نظامی]]: کسب [[قدرت]] و [[قوت]] برای مقابله با تهدیدهای [[دشمنان]]، همواره مورد تأکید [[آموزههای دینی]] بوده است. [[قرآن کریم]] با صراحت تمام بر این مهم تأکید میکند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ}}<ref>انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ و در برابر آنها تا میتوانید نیرو و اسبهای سواری آماده کنید تا [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] خود و جز آنها که شما نمیشناسید و [[خدا]] میشناسد را بترسانید. این آموزه اگر چه مربوط به همگان و همه دوران هاست؛ اما با توجه به حساسیت [[دوران غیبت]] و آستانه [[ظهور]]، این آمادگی اهمیت فراوانی دارد. یکی از نمودهای [[زمینهسازی]] [[توانمند]]، آمادگی جسمانی برای حضور در [[زمان ظهور]] است. [[امام صادق]] {{ع}} دربارۀ [[ویژگیهای یاران امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"… فَإِن الرجُلَ مِنهُم یعطَی قُوهَ أَربَعینَ رَجُلاً وَ إِن قَلبَهُ لَأشَد مِن زُبَرِ الحَدِیدِ وَ لَو مَروا بِجِبَالِ لَقَطَعُوهَا لَا یکُونَ سُیوفَهُم حَتی یرضَی اللهُ عَزوَجَل"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۶۷۳، ح ۲۶.</ref>؛ مردی از [[اصحاب]] او [[توانایی]] [[چهل]] مرد را دارد و [[قلب]] او از پاره آهن استوارتر است و اگر بر کوههای آهن بگذرند، آن را بر کنند و شمشیرهای خود را در نیام نکنند تا آنکه [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد. این [[روایت]] بیانگر این مطلب است که افرادی که ادعای [[انتظار]] و [[زمینهسازی]] دارند، هرگز نباید دچار تن پروری و [[سستی]] شوند. [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[اتمام حجت]] با جهانیان به ناگزیر با [[معاندان]] و [[دشمنان]]، [[جنگ]] خونینی کرده و همانند جد بزرگوار خود، برخورد شدیدی با آنان خواهد داشت. از [[روایات]] استقاده میشود که او در این مواجهه از [[یاران]] خود نیز [[استمداد]] میطلبد و آنان نیز در نهایت [[شجاعت]] به صف [[مبارزه]] خواهند پیوست. حال چنین یارانی، میبایست [[پیش از ظهور]] فراهم آیند و این ممکن نیست مگر با افزایش [[توان]] و [[قدرت جسمانی]] در [[عصر انتظار]]. چنانچه تمامی [[منتظران]] به این امور مهم و اساسی توجه لازم را داشته باشند، بدون [[تردید]] نقش مؤثری برای [[درک]] [[دوران ظهور]] ایفا خواهند کرد. سخن را در این بخش با [[کلامی]] [[نورانی]] از [[امام صادق]] {{ع}} در وصف [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به پایان میبریم: مردانی که گویی [[قلب]] هایشان مانند [[پارههای آهن]] است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به [[ذات خداوند]] گرفتار [[شک]] سازد. سختتر از سنگ هستند. اگر بر کوهها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید… گویی که بر اسبان خود، مانند [[عقاب]] هستند. بر زین اسب [[امام]] دست میکشند و از این کار [[برکت]] طلب میکنند. گرد [[امام]] خویش میچرخند و در [[جنگها]] [[جان]] خود را سپر او میسازند و هر چه او بخواهد، برایش انجام میدهند. مردانی که شبها نمیخوابند؛ در نمازشان همهمهای چون صدای [[زنبور عسل]] دارند. شبها بر پای خویش [[ایستاده]] و صبح بر مرکبهای خود سوارند. [[پارسایان]] شباند و [[شیران روز]]. [[اطاعت]] آنان در برابر امامشان، از [[اطاعت]] کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغها هستند… گویی که [[دل]] هایشان قندیل است. از [[ترس]] [[خدا]] بیمناک و خواهان شهادتاند. تمنایشان [[شهید]] شدن در راه خداست. شعارشان این است: "ای [[مردم]]! برای [[خون خواهی]] [[حسین]] به پا خیزید." وقتی حرکت میکنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه [[ترس]] و [[وحشت]] حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا میروند. [[خدا]] به وسیله آنان، [[امام]] [[راستین]] را [[یاری]] میفرماید<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۵۴-۶۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۹۹- ۲۱۲.</ref> | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۴۳: | ||
بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | ||
این دو جنبه اگر در عمق [[جان]] [[انسان]] [[رسوخ]] کند، منشأ دو رشته [[اعمال]] خواهد شد. این دو رشته [[اعمال]] عبارت است از: [[خودسازی]] و تزکیه [[نفس]] و ایجاد | این دو جنبه اگر در عمق [[جان]] [[انسان]] [[رسوخ]] کند، منشأ دو رشته [[اعمال]] خواهد شد. این دو رشته [[اعمال]] عبارت است از: [[خودسازی]] و تزکیه [[نفس]] و ایجاد آمادگی جسمی و روحی جهت تحقق آن تحول بزرگ و فراگیر از یکسو و [[مبارزه]] با عوامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و آلودگی از سوی دیگر. [[روایات]] بسیاری که در رابطه با [[انتظار فرج]] وارد شده، ممکن است اشاره به مراحل متفاوت [[انتظار فرج]] باشد، چون همان طور که [[میزان]] [[فداکاری]] [[مجاهدان]] [[راه خدا]] در [[یاری دین]] [[حق]] با هم متفاوت است، [[میزان]] [[انتظار]] و [[خودسازی]] و آمادگی [[منتظران]] نیز درجات متفاوتی دارد. روشن است کسی که در خیمه [[رهبر]] آن [[انقلاب]] بزرگ جای دارد، نمیتواند یک فرد غافل و بیتفاوت باشد؛ آنجا جای هر کسی نیست، جای کسانی است که در اوج خود سازی و آمادگی جسمی و روحی قرار دارند. آنان باید [[بهترین]] افراد روی [[زمین]] باشند. | ||
حضرت [[امام سجاد]] {{ع}} در رابطه با [[منتظران]] [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} میفرماید: "همانا کسانی که در [[زمان غیبت]] به سر میبرند و به [[امامت حضرت مهدی]] {{ع}} [[ایمان]] دارند و [[انتظار]] ظهورش را میکشند، [[بهترین]] [[مردم]] تمام زمانها هستند، زیرا خدای بلند مرتبه، چنان [[عقل]] و [[فهم]] و معرفتی به آنها عطا کرده که گویا [[امام زمان]] خود را مشاهده میکنند. آنها همانند کسانی هستند که در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} با [[شمشیر]] میجنگند. آنها مخلصین واقعی و [[شیعیان]] [[صادق]] هستند. آنها در پنهانی و آشکار، دیگران را به [[دین خدا]] [[دعوت]] میکنند. سپس فرمود: [[منتظر فرج]] بودن در واقع، خودگشایش بزرگی است."<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛ | |||
از دقت در جملات [[روایت]] بالا، [[منتظران واقعی]] [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به روشنی شناخته میشوند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۶.</ref>. | از دقت در جملات [[روایت]] بالا، [[منتظران واقعی]] [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به روشنی شناخته میشوند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۵۵: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[ویژگیهای منتظران]] واقعی | «[[ویژگیهای منتظران]] واقعی عبارتاند از: | ||
# شخص [[منتظر]] در [[فراق]] [[محبوب]] خویش [[غمگین]] باشد، همانگونه که در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}<ref>(برای من [[دیدار]] [[مردم]] بدون دیدن تو گران است)؛ منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۵۲، تا ص ۸۷۲.</ref>. | # شخص [[منتظر]] در [[فراق]] [[محبوب]] خویش [[غمگین]] باشد، همانگونه که در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}<ref>(برای من [[دیدار]] [[مردم]] بدون دیدن تو گران است)؛ منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۵۲، تا ص ۸۷۲.</ref>. | ||
# [[انتظار فرج]]، در این رابطه [[پیامبر]] {{صل}} میفرمایند: "[[بهترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است". | # [[انتظار فرج]]، در این رابطه [[پیامبر]] {{صل}} میفرمایند: "[[بهترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است". | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۶۱: | ||
# دادن [[صدقه]] برای حفظ [[وجود امام]]. | # دادن [[صدقه]] برای حفظ [[وجود امام]]. | ||
# به جای آوردن [[اعمال]] [[حج]] به [[نیابت]] از [[امام]]. | # به جای آوردن [[اعمال]] [[حج]] به [[نیابت]] از [[امام]]. | ||
# برخاستن هنگام شنیدن نام | # برخاستن هنگام شنیدن نام حضرت مخصوصاً نام [[قائم]] {{ع}}. | ||
# [[توسل]] به ایشان در هنگام [[سختیها]]<ref>منتهی الامال، ج ۲، ص ۸۵۲ تا ۸۷۲.</ref>. | # [[توسل]] به ایشان در هنگام [[سختیها]]<ref>منتهی الامال، ج ۲، ص ۸۵۲ تا ۸۷۲.</ref>. | ||
# مهیا کردن خود برای [[ظهور]] | # مهیا کردن خود برای [[ظهور]] حضرت، با کسب [[صفات نیکو]] و مواظبت بر [[طاعات]] و [[عبادات]] و ترک [[محرمات]] و بالا بردن آگاهیها. | ||
سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]] {{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]] {{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات]] [[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمالمان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>. | سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]] {{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]] {{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات]] [[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمالمان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>. | ||
خط ۲۹۸: | خط ۳۱۰: | ||
## هدایتها و راهنماییهای ویژه؛ | ## هدایتها و راهنماییهای ویژه؛ | ||
## فریادرسی درماندگان و مضطرین. | ## فریادرسی درماندگان و مضطرین. | ||
# از طریق [[دیدار]] حضوری با برخی افراد واجد شرایط که یا خود حضرت به دیدارشان میروند یا آنها توفیق تشرّف به محضر | # از طریق [[دیدار]] حضوری با برخی افراد واجد شرایط که یا خود حضرت به دیدارشان میروند یا آنها توفیق تشرّف به محضر حضرت پیدا میکنند. متقابلاً از طرف [[جامعه منتظر]] و افرادش، این روابط به اشکال گوناگون و فراوانی ابراز میشوند از جمله: | ||
## ابراز [[عشق]] و علاقه نسبت به [[حضرت حجت]] {{ع}}؛ | ## ابراز [[عشق]] و علاقه نسبت به [[حضرت حجت]] {{ع}}؛ | ||
## [[انتظار فرج]] او و [[دعا]] برای ظهورش؛ | ## [[انتظار فرج]] او و [[دعا]] برای ظهورش؛ | ||
## اظهار [[اشتیاق]] نسبت به دیدارشان؛ | ## اظهار [[اشتیاق]] نسبت به دیدارشان؛ | ||
## تشکیل مجالس به یاد او همراه با ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]] | ## تشکیل مجالس به یاد او همراه با ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]] حضرت؛ | ||
## [[اندوه]] و [[گریستن در فراق]] او؛ | ## [[اندوه]] و [[گریستن در فراق]] او؛ | ||
## انجام امور خیر به نیابت از او مانند [[خواندن نماز]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}}؛ | ## انجام امور خیر به نیابت از او مانند [[خواندن نماز]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}}؛ | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۲۵: | ||
چنین سنتی در مورد [[حضرت حجت]] {{ع}} نیز جاری است و حضرت با یاوران خاصش فعالیت خود را آغاز خواهد کرد<ref>در توقیع شریف ذکر شده است: {{متن حدیث| وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا}} (الاحتجاج، ج۲؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷).</ref>. | چنین سنتی در مورد [[حضرت حجت]] {{ع}} نیز جاری است و حضرت با یاوران خاصش فعالیت خود را آغاز خواهد کرد<ref>در توقیع شریف ذکر شده است: {{متن حدیث| وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا}} (الاحتجاج، ج۲؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷).</ref>. | ||
به [[دلیل]] پدیده [[انتظار]] و [[لزوم]] | به [[دلیل]] پدیده [[انتظار]] و [[لزوم]] آمادگی و پرورش افراد زبده و [[زمینهساز]] و پا به رکاب، بهطوری که هر آن، حضرت [[ظهور]] کند، بتوانند در سریعترین زمان ممکن در [[خدمت]] حضرت باشند، [[جامعه]] منتظر عموماً و افراد معینی از آن بهطور خاص، درصدد کسب آمادگیهای لازم هستند؛ آمادگیهای [[فکری]] -[[اعتقادی]] و روحیهای -[[رفتاری]]. | ||
با توجه به آنچه در برخی احادیث آمده است، چنین آمادگیهایی در مناطقی مانند قم<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}} (سفینة البحار، ج۲، ص۴۴۶). {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۲). {{متن حدیث| وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷).</ref>، [[ری]]، [[یمن]] و [[طالقان]] علیالقاعده باید بیشتر باشد. گروههایی محکم و [[استوار]] با درجه بالایی از [[ایمان]] و [[روحیه]] جهادی دارای تشکلهایی [[اداری]]، [[سیاسی]]، [[نظامی]] و اطلاعاتی که بتوانند در سریعترین زمان ممکن، بیشترین کارآیی را داشته باشند. | با توجه به آنچه در برخی احادیث آمده است، چنین آمادگیهایی در مناطقی مانند قم<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}} (سفینة البحار، ج۲، ص۴۴۶). {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۲). {{متن حدیث| وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷).</ref>، [[ری]]، [[یمن]] و [[طالقان]] علیالقاعده باید بیشتر باشد. گروههایی محکم و [[استوار]] با درجه بالایی از [[ایمان]] و [[روحیه]] جهادی دارای تشکلهایی [[اداری]]، [[سیاسی]]، [[نظامی]] و اطلاعاتی که بتوانند در سریعترین زمان ممکن، بیشترین کارآیی را داشته باشند. | ||
طبیعی است چنین افرادی از [[جامعه منتظر]] سر برمیآورند و چنین زمینههایی در آن [[جامعه]] وجود دارد. پالایش درون، رشد نیروی [[مقاومت]] در برابر ناملایمات، [[مراقبت]] دایمی، احساس حضور در پیشگاه | طبیعی است چنین افرادی از [[جامعه منتظر]] سر برمیآورند و چنین زمینههایی در آن [[جامعه]] وجود دارد. پالایش درون، رشد نیروی [[مقاومت]] در برابر ناملایمات، [[مراقبت]] دایمی، احساس حضور در پیشگاه حضرت، [[سلامت]] [[اخلاقی]]، منحل نشدن در [[فساد]] پیرامون، [[پایداری]] در برابر رهبریهای ناسالم، مقابله با [[تحریف]] و [[تخریب]] و آسیبهای وارد بر پدیده [[انتظار]] و [[جامعه منتظر]] از جمله اموری است که در گروه [[یاوران]] آشکار و مشهود خواهد بود.این [[زمینهسازان]] و [[یاوران]] خاص علاوه بر آنکه محصول و برآیند [[جامعه منتظر]] هستند، در آن [[جامعه]] اثر میگذارند و موجبات تعالی بیشتر آن را فراهم میکنند. | ||
'''۳. [[پویایی]] و متکامل بودن [[جامعه منتظر]]:''' نتیجه وجود دو ویژگی پیشین، از طرفی، تحقق جهتگیری خاص [[جامعه منتظر]] به سمت اهداف متعالی است که در نهایت، این [[جامعه]] پس از ظهور حضرت [[حجت]] {{ع}} به آن سمت حرکت خواهد کرد. از طرفی دیگر، [[جامعه]] منتظر، پویایی و تکامل بسیار پرشتابتر در مقایسه با [[جوامع]] سالم و [[پویایی]] غیرمنتظره داشته باشد. [[دلیل]] این مطلب روشن است. وقتی جامعهای از [[دل]] و [[جان]] به وضعیت آرمانی خود ([[جامعه جهانی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}) معتقد بود، درصدد [[شناخت کامل]] و دقیق آن برمیآید، راهها و مراحل رسیدن به آن را شناسایی و موانع را برطرف خواهد کرد. | '''۳. [[پویایی]] و متکامل بودن [[جامعه منتظر]]:''' نتیجه وجود دو ویژگی پیشین، از طرفی، تحقق جهتگیری خاص [[جامعه منتظر]] به سمت اهداف متعالی است که در نهایت، این [[جامعه]] پس از ظهور حضرت [[حجت]] {{ع}} به آن سمت حرکت خواهد کرد. از طرفی دیگر، [[جامعه]] منتظر، پویایی و تکامل بسیار پرشتابتر در مقایسه با [[جوامع]] سالم و [[پویایی]] غیرمنتظره داشته باشد. [[دلیل]] این مطلب روشن است. وقتی جامعهای از [[دل]] و [[جان]] به وضعیت آرمانی خود ([[جامعه جهانی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}) معتقد بود، درصدد [[شناخت کامل]] و دقیق آن برمیآید، راهها و مراحل رسیدن به آن را شناسایی و موانع را برطرف خواهد کرد. | ||
خط ۳۲۸: | خط ۳۴۰: | ||
| پاسخدهنده = امیر محسن عرفان | | پاسخدهنده = امیر محسن عرفان | ||
| پاسخ = آقایان '''[[امیر محسن عرفان]]''' و [[محمد علی فلاح علیآباد]]، در مقاله ''«[[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = آقایان '''[[امیر محسن عرفان]]''' و [[محمد علی فلاح علیآباد]]، در مقاله ''«[[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
#«'''[[اضطرار]] به [[حجت]]:''' [[منتظر واقعی]] کسی است که از همه دادرسان [[دنیوی]] [[دل]] بریده و به دنبال پناهگاهی الاهی در سایه [[حکومت جهانی]] [[ولی الله]] به انتظار نشسته است و در نهایت [[نیاز]] و [[اضطرار]] به [[حجت]] به سر میبرد. اگر منتظران به چنین مرحلهای برسند، همه یکصدا خواهان تشکیل [[مدینه فاضله]] موعودی خواهند بود که باعث | |||
#«'''[[اضطرار]] به [[حجت]]:''' [[منتظر واقعی]] کسی است که از همه دادرسان [[دنیوی]] [[دل]] بریده و به دنبال پناهگاهی الاهی در سایه [[حکومت جهانی]] [[ولی الله]] به انتظار نشسته است و در نهایت [[نیاز]] و [[اضطرار]] به [[حجت]] به سر میبرد. اگر منتظران به چنین مرحلهای برسند، همه یکصدا خواهان تشکیل [[مدینه فاضله]] موعودی خواهند بود که باعث آمادگی یاری و جانبازی در رکاب حضرت برای رسیدن به اهداف والای او میباشد. ازاینرو، کسانی که [[اضطرار]] به ولی را احساس کردهاند، میتوانند از [[مال]] و [[جان]] خود بگذرند و در برابر همه [[تمایلات]] مادی خویش [[ایستادگی]] کنند. بنابراین، [[نیاز]] و [[اضطرار]] به [[حجت]] از مؤلفههای اصلی [[انتظار]] و مایه [[پایداری]] در برابر تمام تمایلات و جذبهها در مسیر [[انتظار]] است. | |||
# '''[[بصیرت]] و [[باور]] عمیق:''' [[انتظار]] [[حجت]] [[حق]]، به [[بصیرت]] و [[معرفت قلبی]] به آرمانهای [[موعود]] [[نیازمند]] است. ازاین رو، [[لیاقت]] [[ملاقات]] و [[همراهی]] ایشان بر [[اعتقاد]] قلبی و [[معرفت]] حقیقی منوط شده است<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹.</ref>. دلهای [[منتظران]] از روی [[معرفت]] و [[یقین]] قلبی همچون [[پارههای آهن]] سخت است که در برابر هر تندبادی مقاوم است<ref>{{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. باور عمیق [[منتظران]] به ذات [[مقدّس]] الاهی، چنان آنها را با [[صلابت]] و [[استوار]] ساخته است که [[سختیها]] و مشکلات در آن خللی ایجاد نمیکند و این دریای عمیق را [[شبهات]] به تلاطم نمیافکند:مردانی هستند که دلهای آنها مانند [[پارههای آهن]] است شکی در [[ایمان]] بخدا در آن راه نیافته<ref>{{متن حدیث|رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. آنها همچون گنجینههای الاهی هستند و وحدانیت [[خداوند]] را آنگونه که هست، [[اعتقاد]] دارند<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. | # '''[[بصیرت]] و [[باور]] عمیق:''' [[انتظار]] [[حجت]] [[حق]]، به [[بصیرت]] و [[معرفت قلبی]] به آرمانهای [[موعود]] [[نیازمند]] است. ازاین رو، [[لیاقت]] [[ملاقات]] و [[همراهی]] ایشان بر [[اعتقاد]] قلبی و [[معرفت]] حقیقی منوط شده است<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹.</ref>. دلهای [[منتظران]] از روی [[معرفت]] و [[یقین]] قلبی همچون [[پارههای آهن]] سخت است که در برابر هر تندبادی مقاوم است<ref>{{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. باور عمیق [[منتظران]] به ذات [[مقدّس]] الاهی، چنان آنها را با [[صلابت]] و [[استوار]] ساخته است که [[سختیها]] و مشکلات در آن خللی ایجاد نمیکند و این دریای عمیق را [[شبهات]] به تلاطم نمیافکند:مردانی هستند که دلهای آنها مانند [[پارههای آهن]] است شکی در [[ایمان]] بخدا در آن راه نیافته<ref>{{متن حدیث|رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. آنها همچون گنجینههای الاهی هستند و وحدانیت [[خداوند]] را آنگونه که هست، [[اعتقاد]] دارند<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. | ||
# '''[[اندیشه]] [[صبر]] و [[پایداری]]:''' آموزه [[صبر]] و [[پایداری]] در راه آرمان جهانی [[موعود]] و [[روحیه]] [[استقامت]] تا رسیدن به این [[هدف]]، از مهمترین مؤلفههای انتظار است و چهبسا بتوان [[صبر]] و [[مقاومت]] را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ به نحوی که با از دست رفتن [[صبر]] و [[پایداری]] در امری، [[انتظار]] آن بیمعنی است. در بسیاری از [[روایات]]، صبر و انتظار [[فرج]] در کنار هم آمده است<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۳۰۲؛ ابنأبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۲؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱؛ کراجکی، محمد بن علی، معدن الجواهر، ص۲۶؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره، ص۲۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. در تعدادی از [[روایات]]، با تعبیر {{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}، گویا صبر، جانمایه [[انتظار]] دانسته شده و برخی دیگر، انتظاری را [[عبادت]] شمرده شدهاند که با صبر محقق شده باشد: "[[انتظار فرج]] همراه با صبر [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} [[همراهی]] [[صبر]] با [[انتظار]] را بسیار [[نیکو]] و [[حسن]] دانستهاند:" [[صبر]] همراه با انتظار [[فرج]] چه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. صبر و [[مقاومت]] در برابر مشکلات و اذیتهایی که [[مؤمن]] در راه انتطار [[ظهور]] [[تحمل]] میکند، [[برترین]] عبادت شمرده شده<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۰۱.</ref> و پاداش چنین صبری محشور شدن در زمره اهل بیت {{عم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و نظیر [[جهاد]] با [[شمشیر]] در رکاب و همراه [[پیامبر]] عنوان شده است<ref>ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج۱: ۶۸.</ref>. ایجاد [[شایستگی]] برای حضور در رکاب آن حضرت، صبر در برابر مشکلات فراوان را به دنبال دارد. چنین [[پاداش]] بینظیری برای [[صبر]] در مسیر [[انتظار]]، [[فرهنگ]] [[مقاومت]] را در بین [[شیعه]] نهادینه میکند.[[پیامبر]] {{صل}} در روایتی [[ملاقات]] خود را با [[برادران]] [[آخرالزمانی]] خویش [[آرزو]] میکند و آنها را کسانی میداند که در [[حفظ دین]] خود بسیار [[مقاومت]] دارند. [[مقاومت]] آنان از کسی که "خارهای [[قتاد]]" را با دست بتراشد<ref>«قتاد» درختی بسیار محکم است که دارای خارهای سوزانی است (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۵، ص۱۱۲) و تراشیدن خارهای سوزان و محکم آن درخت با دست که «خرط قتاد» نامیده میشود (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۴، ص۲۱۵)؛ امری بسیار طاقتفرسا است. ازاینرو، در ادبیات عرب «خرط قتاد» کنایه از کار بسیار مشکل است.</ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۵.</ref> یا کسی که آتشی گیرا به دست دارد، بیشتر است <ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص۸۴.</ref> و از منظر آن | # '''[[اندیشه]] [[صبر]] و [[پایداری]]:''' آموزه [[صبر]] و [[پایداری]] در راه آرمان جهانی [[موعود]] و [[روحیه]] [[استقامت]] تا رسیدن به این [[هدف]]، از مهمترین مؤلفههای انتظار است و چهبسا بتوان [[صبر]] و [[مقاومت]] را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ به نحوی که با از دست رفتن [[صبر]] و [[پایداری]] در امری، [[انتظار]] آن بیمعنی است. در بسیاری از [[روایات]]، صبر و انتظار [[فرج]] در کنار هم آمده است<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۳۰۲؛ ابنأبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۲؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱؛ کراجکی، محمد بن علی، معدن الجواهر، ص۲۶؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره، ص۲۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. در تعدادی از [[روایات]]، با تعبیر {{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}، گویا صبر، جانمایه [[انتظار]] دانسته شده و برخی دیگر، انتظاری را [[عبادت]] شمرده شدهاند که با صبر محقق شده باشد: "[[انتظار فرج]] همراه با صبر [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} [[همراهی]] [[صبر]] با [[انتظار]] را بسیار [[نیکو]] و [[حسن]] دانستهاند:" [[صبر]] همراه با انتظار [[فرج]] چه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. صبر و [[مقاومت]] در برابر مشکلات و اذیتهایی که [[مؤمن]] در راه انتطار [[ظهور]] [[تحمل]] میکند، [[برترین]] عبادت شمرده شده<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۰۱.</ref> و پاداش چنین صبری محشور شدن در زمره اهل بیت {{عم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و نظیر [[جهاد]] با [[شمشیر]] در رکاب و همراه [[پیامبر]] عنوان شده است<ref>ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج۱: ۶۸.</ref>. ایجاد [[شایستگی]] برای حضور در رکاب آن حضرت، صبر در برابر مشکلات فراوان را به دنبال دارد. چنین [[پاداش]] بینظیری برای [[صبر]] در مسیر [[انتظار]]، [[فرهنگ]] [[مقاومت]] را در بین [[شیعه]] نهادینه میکند.[[پیامبر]] {{صل}} در روایتی [[ملاقات]] خود را با [[برادران]] [[آخرالزمانی]] خویش [[آرزو]] میکند و آنها را کسانی میداند که در [[حفظ دین]] خود بسیار [[مقاومت]] دارند. [[مقاومت]] آنان از کسی که "خارهای [[قتاد]]" را با دست بتراشد<ref>«قتاد» درختی بسیار محکم است که دارای خارهای سوزانی است (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۵، ص۱۱۲) و تراشیدن خارهای سوزان و محکم آن درخت با دست که «خرط قتاد» نامیده میشود (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۴، ص۲۱۵)؛ امری بسیار طاقتفرسا است. ازاینرو، در ادبیات عرب «خرط قتاد» کنایه از کار بسیار مشکل است.</ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۵.</ref> یا کسی که آتشی گیرا به دست دارد، بیشتر است <ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص۸۴.</ref> و از منظر آن حضرت، اگر [[اصحاب]] حضرتش نیز در [[جایگاه منتظران]] قرار گیرند، توان چنین صبری را ندارند!<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۴۵۷.</ref> | ||
# '''خوداتکایی و [[عزت]]:''' انسان [[منتظر]] نگاه به درون دارد و دائما تلاش میکند که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور]] آماده سازد و این، یعنی نقطه اتکا بر تک تک آحاد [[جامعه]] برای ساختن جامعهای آرمانی بسترساز، که [[عدالت]] در آن فراگیر است و [[ظلم]] و ستمی در آن راه ندارد. از اینرو، [[انتظار]] [[مبارزه]] با سستی و [[بیتفاوتی]] و [[قعود]] و [[ظلمپذیری]] است. | # '''خوداتکایی و [[عزت]]:''' انسان [[منتظر]] نگاه به درون دارد و دائما تلاش میکند که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور]] آماده سازد و این، یعنی نقطه اتکا بر تک تک آحاد [[جامعه]] برای ساختن جامعهای آرمانی بسترساز، که [[عدالت]] در آن فراگیر است و [[ظلم]] و ستمی در آن راه ندارد. از اینرو، [[انتظار]] [[مبارزه]] با سستی و [[بیتفاوتی]] و [[قعود]] و [[ظلمپذیری]] است. | ||
دوران [[انتظار]] که دوران [[تکلیف]] و [[نگهبانی از دین]] خداست و [[انسان]] [[منتظر]] باتقوا، [[عزت]] را تنها به دست [[خداوند]] میداند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و [[کرامت انسانی]] خویش را حفظ میکند و از [[خدا]] میخواهد تا با آمدن [[موعود]]، همه [[مؤمنان]] از [[ذلت]] رهایی یابند: "[[بندگان]] مؤمنت را از [[خواری]] [[نجات]] بده"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. چنین انسانی که وظیفه دارد تنها به [[دین]] متمسک شود، هیچگاه [[سلطه]] [[کافران]] را نمیپذیرد: "همانا [[صاحب]] این امر را غیبتی است [[بنده]] باید از [[خدا]] بپرهیزد و دینش را محکم نگه دارد"<ref>{{متن حدیث|لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۶۹.</ref> | دوران [[انتظار]] که دوران [[تکلیف]] و [[نگهبانی از دین]] خداست و [[انسان]] [[منتظر]] باتقوا، [[عزت]] را تنها به دست [[خداوند]] میداند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و [[کرامت انسانی]] خویش را حفظ میکند و از [[خدا]] میخواهد تا با آمدن [[موعود]]، همه [[مؤمنان]] از [[ذلت]] رهایی یابند: "[[بندگان]] مؤمنت را از [[خواری]] [[نجات]] بده"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. چنین انسانی که وظیفه دارد تنها به [[دین]] متمسک شود، هیچگاه [[سلطه]] [[کافران]] را نمیپذیرد: "همانا [[صاحب]] این امر را غیبتی است [[بنده]] باید از [[خدا]] بپرهیزد و دینش را محکم نگه دارد"»<ref>{{متن حدیث|لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۸-۲۱.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۴۵: | خط ۳۵۸: | ||
[[مردمان]] فرمانبردار، اخلاصکیش، [[نیکوکار]]، عزّتمند، [[قناعتپیشه]]، [[دینباور]]، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیکسرشت، [[پاکدل]]، و خوشقلب (میباشند)<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۱۸۸- ۱۸۹.</ref> که دلهایی سختتر از پولاد دارند، و اگر بر کوهساری آهنین بگذرند از هم میپاشد<ref>الزام الناصب، ج۱، ص۶۷.</ref>، همچون مشک، همواره خوشبویند، و همچون [[ماه]] تابان، پیوسته فروزان<ref>کمال الدین، باب ۲۴، ح۱۱، با ترجمه فارسی، ج۱، ص۳۸۴. و عربی، ج۱، باب ۲۴، ص۲۶۸، ح۱۲.</ref>، از سر نیزه تیزترند، و از شیر بیشه دلیرتر<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۸، ح۱۸، باب ۲۷.</ref>. آری! آنان، [[پارسایان]] شب و شیرمردان روزند<ref>منتخب الاثر، ص۴۹۰، ح۱.</ref>. | [[مردمان]] فرمانبردار، اخلاصکیش، [[نیکوکار]]، عزّتمند، [[قناعتپیشه]]، [[دینباور]]، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیکسرشت، [[پاکدل]]، و خوشقلب (میباشند)<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۱۸۸- ۱۸۹.</ref> که دلهایی سختتر از پولاد دارند، و اگر بر کوهساری آهنین بگذرند از هم میپاشد<ref>الزام الناصب، ج۱، ص۶۷.</ref>، همچون مشک، همواره خوشبویند، و همچون [[ماه]] تابان، پیوسته فروزان<ref>کمال الدین، باب ۲۴، ح۱۱، با ترجمه فارسی، ج۱، ص۳۸۴. و عربی، ج۱، باب ۲۴، ص۲۶۸، ح۱۲.</ref>، از سر نیزه تیزترند، و از شیر بیشه دلیرتر<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۸، ح۱۸، باب ۲۷.</ref>. آری! آنان، [[پارسایان]] شب و شیرمردان روزند<ref>منتخب الاثر، ص۴۹۰، ح۱.</ref>. | ||
هرکس بخواهد که به هنگام [[رستاخیز]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[یاران]] او باشد، باید به خصایص فوق خود را بیاراید و در ایّام [[غیبت]]، به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] خویش تمسّک جوید، و نگذارد [[شیطان]] در او [[شکّ و تردید]] راه دهد<ref>بحار الانوار، ج۵۱، ص۶۸، ح۱۰ و اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۹، ح۹۷.</ref>، [[شناخت]] و [[معرفت]] خویش را راست و درست گرداند، بر [[ایمان]] و [[یقین]] خویش بیفزاید، و [[تسلیم]] [[خاندان پیامبر]] شود به حدّی که در دلش چیزی نیابد که او را از [[فرمان]] آنها بازدارد"<ref>کمال الدین، باب ۳۱، ص۳۲۴، ح۸ و با ترجمه فارسی ج۱، ص۴۴۰.</ref> | هرکس بخواهد که به هنگام [[رستاخیز]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[یاران]] او باشد، باید به خصایص فوق خود را بیاراید و در ایّام [[غیبت]]، به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] خویش تمسّک جوید، و نگذارد [[شیطان]] در او [[شکّ و تردید]] راه دهد<ref>بحار الانوار، ج۵۱، ص۶۸، ح۱۰ و اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۹، ح۹۷.</ref>، [[شناخت]] و [[معرفت]] خویش را راست و درست گرداند، بر [[ایمان]] و [[یقین]] خویش بیفزاید، و [[تسلیم]] [[خاندان پیامبر]] شود به حدّی که در دلش چیزی نیابد که او را از [[فرمان]] آنها بازدارد"»<ref>کمال الدین، باب ۳۱، ص۳۲۴، ح۸ و با ترجمه فارسی ج۱، ص۴۴۰.</ref>.<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۸.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۵۴: | خط ۳۶۷: | ||
«در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]]. | «در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]]. | ||
'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستیهاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجاتبخش]] و فرجرسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است. | |||
معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]] {{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]] {{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]] {{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]] {{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | ||
خط ۳۷۰: | خط ۳۸۴: | ||
جهت سوم: اینکه [[ظهور مهدی]] {{ع}} از شرایط و نشانههای حتمیِ قیامِ [[قیامت]] است. او قبل از [[رستاخیز]] میآید و تا او نیاید و [[حکومت عدل]] را برپا ندارد [[قیامت]] برپا نمیگردد. | جهت سوم: اینکه [[ظهور مهدی]] {{ع}} از شرایط و نشانههای حتمیِ قیامِ [[قیامت]] است. او قبل از [[رستاخیز]] میآید و تا او نیاید و [[حکومت عدل]] را برپا ندارد [[قیامت]] برپا نمیگردد. | ||
و این است رابطه عمیق میان [[انتظار]] و ابعاد فردی ([[عقیدتی]]) [[مکتب]]. | و این است رابطه عمیق میان [[انتظار]] و ابعاد فردی ([[عقیدتی]]) [[مکتب]]. | ||
'''معیارهای [[اجتماعی]]''': از ویژگیهای [[انسان]] [[منتظر]]، گرایش اصولی به [[دینداری]] و دینباوری است. [[انسان]] در [[دوران غیبت]]، در [[اندیشه]] [[نگهداری دین]] خویش است و با کوششی ژرف در [[اعمال]] و [[رفتار]] خود پاسدار [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود میباشد و حل همه مشکلات را از [[دین]] میجوید و راه و روش زیست فردی و [[خانوادگی]] و گروهی را از مرام و [[مکتب]] خود میطلبد. از این رو، همواره و با توجه و [[توسل]] به [[امام]] و مقتدای خود، خود را از [[انحراف]] و کجروی و [[کجاندیشی]] نگاه میدارد. | |||
یکی از ویژگیهای برجسته در [[تشیع]] و [[انتظار]] [[شیعه]]، [[مقید]] بودن به [[مکتب]] و خط [[مکتب]] است. در مکتبی که با [[خون]] سرخ [[شهیدان]] [[استوار]] گشته است، هیچ خراشی و رگه غیراصیلی پذیرفته نیست و [[دوست]] داشتن [[امامان]] ([[تولی]]) و دوری جستن از [[دشمنان]] آنان ([[تبری]])، چیزی جُز متابعت عاشقانه از [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] و [[مخالفت]] خصمانه با ناحق و [[رهبر]] ناحق نیست. | یکی از ویژگیهای برجسته در [[تشیع]] و [[انتظار]] [[شیعه]]، [[مقید]] بودن به [[مکتب]] و خط [[مکتب]] است. در مکتبی که با [[خون]] سرخ [[شهیدان]] [[استوار]] گشته است، هیچ خراشی و رگه غیراصیلی پذیرفته نیست و [[دوست]] داشتن [[امامان]] ([[تولی]]) و دوری جستن از [[دشمنان]] آنان ([[تبری]])، چیزی جُز متابعت عاشقانه از [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] و [[مخالفت]] خصمانه با ناحق و [[رهبر]] ناحق نیست. | ||
خط ۳۸۱: | خط ۳۹۶: | ||
از محورها و ویژگیهای بنیادیِ دیگر [[انتظار]] و [[جامعه منتظر]] بُعد [[اخلاقی]] آن است. [[جامعه منتظر]]، جامعهای [[اسلامی]] است و بزرگترین وجه تمایز [[جامعه اسلامی]]، از دیگر جامعهها، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] و [[تربیت]] [[شیعی]] است. [[جامعه منتظر]] باید جامعهای سرشار از [[اخلاق]] انسانیِ [[اسلام]] باشد و در این صورت است که همواره مایه [[خرسندی]] و افتخار و آبرو برای [[امامان]] و [[رهبران]] خویش است و آنگاه که این همانندی [[تربیتی]] و انسانی و [[اخلاق]] [[علوی]] در کار نباشد، [[انتظار]] و [[امید]] [[ظهور]] در [[جامعه مهدوی]] چگونه ممکن است به پیدایی آید. | از محورها و ویژگیهای بنیادیِ دیگر [[انتظار]] و [[جامعه منتظر]] بُعد [[اخلاقی]] آن است. [[جامعه منتظر]]، جامعهای [[اسلامی]] است و بزرگترین وجه تمایز [[جامعه اسلامی]]، از دیگر جامعهها، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] و [[تربیت]] [[شیعی]] است. [[جامعه منتظر]] باید جامعهای سرشار از [[اخلاق]] انسانیِ [[اسلام]] باشد و در این صورت است که همواره مایه [[خرسندی]] و افتخار و آبرو برای [[امامان]] و [[رهبران]] خویش است و آنگاه که این همانندی [[تربیتی]] و انسانی و [[اخلاق]] [[علوی]] در کار نباشد، [[انتظار]] و [[امید]] [[ظهور]] در [[جامعه مهدوی]] چگونه ممکن است به پیدایی آید. | ||
[[قدرت جسمانی]] و [[آمادگی نظامی]] نیز از محورهای قابل توجه در بحث [[انتظار]] است. انسانی که [[منتظر]] قیامی خونین و انقلابی بزرگ میباشد، آیا ممکن است که خود هیچگونه | [[قدرت جسمانی]] و [[آمادگی نظامی]] نیز از محورهای قابل توجه در بحث [[انتظار]] است. انسانی که [[منتظر]] قیامی خونین و انقلابی بزرگ میباشد، آیا ممکن است که خود هیچگونه آمادگی برای حضور در این [[انقلاب]] و [[قیام]] نداشته باشد؟ [[مسلمان]] باید همیشه [[آمادگی نظامی]] داشته باشد تا در آن هنگام که نخستین درخشش [[حق]] آغاز شد به صف [[باران]] [[حق]] بپیوندد و در رکاب [[مهدی]] {{ع}} قرار گیرد و در آن [[نبرد]] و [[پیکار]] بزرگِ [[حق]] علیه [[باطل]] شرکت کند و برای [[پیروزی]] [[عدل]] و برپا شدن [[حماسه]] آفریند و حضوری جدی و مؤثر داشته باشد. | ||
اینکه در و [[تعالیم]] ما رسیده است که با آئین [[جنگ]] و [[جهاد]] آشنا شوید و [[مسلمان]] دینباور باید به [[سلاح]] مجهز باشد و در دوران [[پیش از ظهور]] ابزار [[جنگ]] و [[دفاع]] را در دسترس قرار دهد، برای رشد و خروشانسازی همین [[روحیه]] رزمآوری و [[مرزبانی]] و پاسداری است. [[امام صادق]] {{ع}}: - باید هر یک از شما برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند، هر چند یک نیزه. چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] است [[عمر]] او را دراز کند تا [[ظهور]] را [[درک]] نماید و از [[یاوران مهدی]] باشد [یا برای این | اینکه در و [[تعالیم]] ما رسیده است که با آئین [[جنگ]] و [[جهاد]] آشنا شوید و [[مسلمان]] دینباور باید به [[سلاح]] مجهز باشد و در دوران [[پیش از ظهور]] ابزار [[جنگ]] و [[دفاع]] را در دسترس قرار دهد، برای رشد و خروشانسازی همین [[روحیه]] رزمآوری و [[مرزبانی]] و پاسداری است. [[امام صادق]] {{ع}}: - باید هر یک از شما برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کند، هر چند یک نیزه. چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] است [[عمر]] او را دراز کند تا [[ظهور]] را [[درک]] نماید و از [[یاوران مهدی]] باشد [یا برای این آمادگی، به [[ثواب]] [[درک]] [[ظهور]] [[یاوران]] برسد]. | ||
و این [[تعلیم]] والا خشونتطلبی و [[خونریزی]] نیست، بلکه برای [[دفاع]] از [[حقوق]] انسانهای [[مظلوم]] است که زیر فشار دژخیمان خونآشام نابود شدهاند و جز پوست و استخوانی از آنان باقی نمانده است. همان مدعیان [[حقوق]] بشری است که [[انسانها]] را در راه [[منافع]] خویش به آسانی [[فدا]] میکنند و خونآشامان هر لحظه خونی تازه میریزند. و هر کس از [[حق]] خود یا محرومی [[دفاع]] کند، او را به [[خشونت]] متهم میکنند. آری، [[مهدی]] باوران، خونآشامان چپاولگر و غاصب را از دم [[شمشیر]] خویش میگذرانند و انسانهای [[شریف]] و [[مظلوم]] را [[یاری]] میرسانند و رهایی میبخشند<ref>برای روشنتر شدن این مطلب، به بخش آینده (مرزبانی و سنگربانی) مراجعه شود.</ref>. [[منتظران]] باید چنین بیندیشند و با چنین گفتمانی [[زندگی]] کنند»<ref>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۳۵.</ref>. | و این [[تعلیم]] والا خشونتطلبی و [[خونریزی]] نیست، بلکه برای [[دفاع]] از [[حقوق]] انسانهای [[مظلوم]] است که زیر فشار دژخیمان خونآشام نابود شدهاند و جز پوست و استخوانی از آنان باقی نمانده است. همان مدعیان [[حقوق]] بشری است که [[انسانها]] را در راه [[منافع]] خویش به آسانی [[فدا]] میکنند و خونآشامان هر لحظه خونی تازه میریزند. و هر کس از [[حق]] خود یا محرومی [[دفاع]] کند، او را به [[خشونت]] متهم میکنند. آری، [[مهدی]] باوران، خونآشامان چپاولگر و غاصب را از دم [[شمشیر]] خویش میگذرانند و انسانهای [[شریف]] و [[مظلوم]] را [[یاری]] میرسانند و رهایی میبخشند<ref>برای روشنتر شدن این مطلب، به بخش آینده (مرزبانی و سنگربانی) مراجعه شود.</ref>. [[منتظران]] باید چنین بیندیشند و با چنین گفتمانی [[زندگی]] کنند»<ref>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۳۵.</ref>. | ||
خط ۳۹۲: | خط ۴۰۷: | ||
| پاسخدهنده = علی اصغر احمدی | | پاسخدهنده = علی اصغر احمدی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی اصغر احمدی]]'''، در مقاله ''«[[شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی اصغر احمدی]]'''، در مقاله ''«[[شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«'''اندیشیدن به آینده''': یکی از ویژگیهای [[انسان]] [[منتظر]] این است که به واقعهای که در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، [[ایمان]] دارد. این موضوع را اگر شما با این رویکرد ملاحظه کنید که اگر در وجود [[انسان]] این قابلیت بود که بتواند وقایع [[آینده]] را [[پیشبینی]] کند، چه میشد. یا مثلا در [[آمریکا]] اگر عدهای میدانستند چنین اتفاقی خواهد افتاد، خودشان را آماده این اتفاق میکردند.<ref>منظور، وقایع بیستم شهریور ۱۳۸۰ ه.ش (یازدهم سپتامبر در آمریکا) است.</ref> [[خداوند]] دو هدیه بزرگ به ما [[کرامت]] فرموده است؛ نخست اینکه [[قیامت]] را [[وعده]] داده است و در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، دوم اینکه، موعودگرا است. آیندهای را به نام [[عصر ظهور]] [[پیشبینی]] کنیم که در آن، [[شیعیان]] [[منتظر]] دوازدهمین [[حجت الهی]]، حضرت مهدیاند. بنابراین یکی از [[ویژگیهای تربیتی]] [[انسان]] [[منتظر]] این است که به آیندهای با وقایع و ویژگیهای خاص میاندیشد. | |||
'''آمادگی''': دومین ویژگی [[انسان]] [[منتظر]]، آمادگی است؛ یعنی [[نسل]] [[منتظر]]، [[کودک]] و نوجوان و [[جوان]] ما باید بداند که در [[عصر ظهور]] چه کاره است و دارای چه نقشی است. [[انسان]] [[منتظر]] باید آمادگی کارگزاری [[حکومت جهانی]] داشته باشد. [[امام زمان]] {{ع}} به نیرو و [[آدمی]] [[نیاز]] دارد که بتواند با پدیدهها و شرایط مواجه شود. این امر که افراد، در [[دوران غیبت]] قابلیتها و تخصصهای خودشان را گسترش ندهند، با مفهوم [[انتظار]]، تطابق ندارد. | |||
'''[[امید]] به [[آینده]] جهان''': یکی دیگر از ویژگیهای [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم، تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و عدلگستر [[جهان]] هستیم، در راستای این اهداف تلاش خواهیم کرد. ادیانی که موعودگرا نیستند، یک نگرش کاملا منفی و یأسآور نسبت به [[جهان]] دارند. اگر [[امید]] به [[آینده]] نباشد، [[انسان]] دچار افسردگی خواهد شد. اگر به [[آینده]] جهانی بیندیشیم که به دست بوش<ref>رئیس جمهور فعلی آمریکا(۱۳۸۰ ه.ش).</ref> و امثال او [[اداره]] میشود، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. [[سرنوشت]] [[جهان]] را بسیار تأسفآور و نگرانکننده خواهیم دید. | |||
'''جهانی شدن''': چهارمین ویژگی که برای [[نسل]] [[منتظر]] میتوان در نظر گرفت، این است که [[انسان]] از خویشتن و از خودش بیرون بیاید و جهانی شود. اصلا یکی از [[ویژگیهای انتظار]] این است که [[انسانها]] را از درون خودشان بیرون بیاورد و از اینکه به مسائل جزئی و [[زندگی]] خودشان بپردازند، دروی کنند. خودمحوری برای [[جامعه]] بسیار خطرناک است. کسی که درخت را از خیابان میکند و در منزل خویش میکارد، [[اندیشه]] این [[آدم]] در [[حقیقت]]، از خودش و خانه خودش فراتر نمیرود. و خودمحوری یعنی اینکه خود را در حد خودش و خانه خودش ببیند. هر چیزی، در خانه او معنا دارد؛ در درون خانه او [[ارزش]] دارد؛ فراتر از خانه خودش نمیاندیشد؛ به [[شهر]] نمیاندیشد؛ به [[کشور]] نمیاندیشد؛ انگار فقط همین [[نسل]] است و بس. [[انتظار]]، [[انسان]] را از خانه خود بیرون میآورد و جهانی میکند. | |||
'''زیستن با یاد او''': ما باید این [[آرزو]] را داشته باشیم که اگر [[توفیق]] [[زیارت]] ایشان حاصل شد، چگونه زیستن و چگونه مردن را از او بپرسیم. [[نسل]] [[منتظر]] باید [[منتظر]] لحظهای باشد که وقتی امامش را میبیند، [[صراط مستقیم]] را با تمام اجزای آن از [[امام]] بخواهد؛ منتها این کار احتیاج به آمادگی دارد. {{متن حدیث|... فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ....}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۲:... به خدای کعبه رستگار شدم....</ref>. جملهای نبود که [[علی]] {{ع}} در هنگام ضربت خوردن به ذهنشان رسیده باشد؛ [[امام]] سراسر عمرشان با این جمله زیسته بودند و [[منتظر]] این لحظه بودند؛ لحظه رهایی از دنیای تنگ و تاریک به سوی جوار [[الهی]]. ما باید به [[نسل]] [[منتظر]] بیاموزیم، از امامی که در پس پرده [[غیبت]] است چگونه استفاده کند. [[نوجوانان]] ما باید لحظهبهلحظه از [[امام زمان]] {{ع}} بهره بگیرند. من در تمامی مراحل درس و زندگیام هرگاه [[توکل]] به [[خدا]] کردم و پشت سرش {{متن حدیث| يَا مَهْدِيّ أَدْرِكْنِي }}<ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۱۸۴.</ref> را گفتم، یعنی از او هم به عنوان ولی و امامم [[کمک]] خواستم، راههایی را در مقابلم باز کرد. هر نعمتی که نصیب همه ما و [[بنده]] شده، از [[برکت]] یاریطلبیدن از [[امام زمان]] {{ع}} است. این را من به [[نوجوانان]] و [[جوانان]] منتقل میکنم. لحظهای نباشد که از یاد امامشان غافل باشند»<ref>[[علی اصغر احمدی|احمدی، علی اصغر]]، [[شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوههای ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۰۵: | خط ۴۲۵: | ||
«در بیان [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} از دو جهت باید تقسیمبندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد: | «در بیان [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} از دو جهت باید تقسیمبندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد: | ||
# '''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفتالله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روانشان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]] {{ع}} هستند، [[مهدی]] {{ع}} [[بنده خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]] {{ع}} را باید تحققبخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] | '''ویژگیهای [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>: | ||
# '''[[نبوت]]''': از خصوصیات دیگر [[یاران]] | # '''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفتالله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روانشان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]] {{ع}} هستند، [[مهدی]] {{ع}} [[بنده خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]] {{ع}} را باید تحققبخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] حضرت باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن حضرت باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دلهایشان [[پارههای آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمیآلاید... همانند چراغهای فروزانند. گویا دلهایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. | ||
# '''[[نبوت]]''': از خصوصیات دیگر [[یاران]] حضرت، توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] [[پیامبران]] و [[تجدید عهد]] با آنان است. [[منتظران]]، چشم به راه کسی هستند که اوصاف و آثار [[پیامبران]] در او گرد آمده است و وقتی بیاید آثار [[انبیاء]] را میتوان در او دید. مثلاً اگر کسی میخواهد [[حضرت آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[یوسف]] و.... و [[محمد]] {{صل}} را بیند میتواند آن را در [[حضرت مهدی]] {{ع}} ببینند. به سراسر [[جهان]] است. [[یاران]] حضرت باید بدانند که [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[اهلبیت]] [[پیامبر]] {{صل}}، [[فرزند فاطمه]] {{س}}، [[فرزند علی]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}} است. او دوازدهمین [[وصی]] و [[جانشین پیامبر]] است و وقتی ظاهر شود [[پرچم پیامبر]] در دست اوست و عملکننده به [[سنت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میباشد. | |||
# '''[[قرآن]]''': ویژگی دیگری که [[منتظران]] باید به آن توجه داشته باشند، توجه به [[کتاب خدا]] و [[قرآن کریم]] است. او خواهد آمد تا [[زندهکننده]] [[احکام]] [[قرآن]]، این کتاب حیاتبخش باشد. او [[زندگی]] و حیاتش به [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید این نکته را توجه نماید، که [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} اجراکننده [[احکام]] [[قرآن]] است و این کتاب برنامه و دستورالعمل [[زندگی]] [[مردم]] میگردد. لذا توجه به [[قرآن کریم]] و بهرهگیری از [[انوار]] تابان [[قرآن کریم]] یک اصل اساسی برای [[منتظران]] خواهد بود. | # '''[[قرآن]]''': ویژگی دیگری که [[منتظران]] باید به آن توجه داشته باشند، توجه به [[کتاب خدا]] و [[قرآن کریم]] است. او خواهد آمد تا [[زندهکننده]] [[احکام]] [[قرآن]]، این کتاب حیاتبخش باشد. او [[زندگی]] و حیاتش به [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید این نکته را توجه نماید، که [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} اجراکننده [[احکام]] [[قرآن]] است و این کتاب برنامه و دستورالعمل [[زندگی]] [[مردم]] میگردد. لذا توجه به [[قرآن کریم]] و بهرهگیری از [[انوار]] تابان [[قرآن کریم]] یک اصل اساسی برای [[منتظران]] خواهد بود. | ||
# '''[[امامت]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] توجه به این نکته است که [[مهدی]] {{ع}} [[وصی]] [[صدیقین]] و خاتم [[ائمه طاهرین]] است و هر امامی از او سخن به میان آورده، او [[فرزند]] و یادگار و ادامه دهنده راه [[امامان]] قبل از خودش است. [[منتظران]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]] {{ع}} قطبنمای حرکت در اقیانوس بزرگ هستی، مشعلِ راه حیات و [[تکلیف]] است. [[منتظران]] باید بدانند که [[لطف]] وجودی [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[انتظار ظهور]] او، بزرگترین تأکید بر اصل [[اعتقادی]] [[امامت]] و [[ولایت]] و [[رهبری]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این خصوص فرموده است: "[[امام]] خود را بشناس! اگر [[امام]] را شناختی، چه [[ظهور]] زودتر اتفاق افتد یا دیرتر، به تو زیانی نمیرساند"<ref>الغیبه نعمانی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۲.</ref>. حتی در [[حدیث]] است که اگر کسی در [[عصر غیبت]] راه [[امامان]] را بپیماید و از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کند، در خط آنان قرار میگیرد و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان کنارهگیری میکند. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرماید: "آنان به [[امامت مهدی]] {{ع}} [[اعتقاد]] [[راسخ]] دارند"<ref>منتخب الاثر، ص ۲۴۴، بحار، ج ۳۶، ص ۳۸۶.</ref>. | # '''[[امامت]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] توجه به این نکته است که [[مهدی]] {{ع}} [[وصی]] [[صدیقین]] و خاتم [[ائمه طاهرین]] است و هر امامی از او سخن به میان آورده، او [[فرزند]] و یادگار و ادامه دهنده راه [[امامان]] قبل از خودش است. [[منتظران]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]] {{ع}} قطبنمای حرکت در اقیانوس بزرگ هستی، مشعلِ راه حیات و [[تکلیف]] است. [[منتظران]] باید بدانند که [[لطف]] وجودی [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[انتظار ظهور]] او، بزرگترین تأکید بر اصل [[اعتقادی]] [[امامت]] و [[ولایت]] و [[رهبری]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این خصوص فرموده است: "[[امام]] خود را بشناس! اگر [[امام]] را شناختی، چه [[ظهور]] زودتر اتفاق افتد یا دیرتر، به تو زیانی نمیرساند"<ref>الغیبه نعمانی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۲.</ref>. حتی در [[حدیث]] است که اگر کسی در [[عصر غیبت]] راه [[امامان]] را بپیماید و از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کند، در خط آنان قرار میگیرد و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان کنارهگیری میکند. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرماید: "آنان به [[امامت مهدی]] {{ع}} [[اعتقاد]] [[راسخ]] دارند"<ref>منتخب الاثر، ص ۲۴۴، بحار، ج ۳۶، ص ۳۸۶.</ref>. | ||
# '''[[عدل]]''': مسأله [[عدل]] و [[دادگری]] برای [[منتظران]] | # '''[[عدل]]''': مسأله [[عدل]] و [[دادگری]] برای [[منتظران]] حضرت یک اصل اساسی میباشد. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} یعنی [[انتظار]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاق و انفس. [[حضرت مهدی]] {{ع}} تجسم اعلای [[حق]]، و تحقق والای [[عدل]] است. او جهانِ پر از بیداد و [[ظلم]] را از داد و [[عدل]] پر میسازد. [[انتظار]] برای [[منتظران]] یعنی چشم به امامی داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو میسازد. [[عدالتگستری]] و قسطآفرینی به عنوان شاخصه اصلی [[انقلاب مهدوی]] است. اگر همگان مشتاق [[ظهور]] آن حضرت هستیم اولین و مهمترین کار آن اجرای تام و تمام [[قسط]] و [[عدل]] است. همه تلاشها و زحماتی که در جهت تحقق یک [[نظام اسلامی]] میکنیم برای این است که در [[جامعه]] [[عدالت]] برقرار شود و همگان بتوانند از خیرات و نعمات [[اجتماعی]] بهرهمند شودند و هرگز عدهای [[محروم]] و [[مظلوم]] در [[جامعه]] نباشند. در [[جامعه]] با [[قسط]] و [[عدالت]] است که همگان میتوانند رشد کنند و به کمال مطلوب برسند و باید دانست که [[قسط]] و [[عدل]] یک مقدمه [[واجب]] برای کمال نهایی و [[حقیقی]] [[انسان]] است. | ||
# '''[[معاد]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] در [[عصر انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[پروردگار]]، ورود به [[جهان]] پایدار و شروع [[زندگی]] اصلی است. [[انسان]] از هنگام [[احتضار]] (یعنی حاضر شدن [[مرگ]] و رسیدن مقدمات [[مرگ]]) در جریان حیات بعدی قرار میگیرد و [[جهان]] و عالم دیگر او آغاز میگردد. [[منتظران]] باید بدانند که با [[مرگ]] هست میشوند، از هستی ناقص و ناپایدار، به هستی [[خالص]] و کامل و پایدار منتقل میگردند. در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[پروردگار]]، همواره حضور دارد و این حضور سه جهت دارد: | # '''[[معاد]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] در [[عصر انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[پروردگار]]، ورود به [[جهان]] پایدار و شروع [[زندگی]] اصلی است. [[انسان]] از هنگام [[احتضار]] (یعنی حاضر شدن [[مرگ]] و رسیدن مقدمات [[مرگ]]) در جریان حیات بعدی قرار میگیرد و [[جهان]] و عالم دیگر او آغاز میگردد. [[منتظران]] باید بدانند که با [[مرگ]] هست میشوند، از هستی ناقص و ناپایدار، به هستی [[خالص]] و کامل و پایدار منتقل میگردند. در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[پروردگار]]، همواره حضور دارد و این حضور سه جهت دارد: | ||
## [[مهدی]] {{ع}} در [[وقت ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] میدهد، و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] خود میرساند، و [[مؤمنان]] را [[عزیز]] میدارد. | ## [[مهدی]] {{ع}} در [[وقت ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] میدهد، و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] خود میرساند، و [[مؤمنان]] را [[عزیز]] میدارد. | ||
## در [[وقت ظهور مهدی]] {{ع}} عدهای از ناپاکان و پلیدان به [[جهان]] باز میگردند. | ## در [[وقت ظهور مهدی]] {{ع}} عدهای از ناپاکان و پلیدان به [[جهان]] باز میگردند. | ||
## از [[نشانههای قیامت]]، آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. یعنی قبل از [[قیامت]] [[مهدی]] {{ع}} خواهد آمد. او باید بیاید و [[حکومت عدل]] را برپا کند و بعد [[عمر]] [[جهان]] به سر آید و [[قیامت]] برپا گردد. | ## از [[نشانههای قیامت]]، آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. یعنی قبل از [[قیامت]] [[مهدی]] {{ع}} خواهد آمد. او باید بیاید و [[حکومت عدل]] را برپا کند و بعد [[عمر]] [[جهان]] به سر آید و [[قیامت]] برپا گردد. | ||
'''ویژگیهای عملی [[منتظران]]''': [[منتظران]] علاوه بر [[حافظ]] بودن ویژگیها و [[صفات]] [[اعتقادی]] و نظری [[مکتب]]، باید [[حافظ]] ویژگیهای عملی [[مکتب]] نیز باشند که در چند نکته اشاره میگردد: | |||
# '''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': از ویژگیهای همراهان [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} داشتن چراغ [[بصیرت]] و [[شناخت]] مقصد میباشد. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] راه را برای رونده راه آشکار و آسان میسازد. در وقت گرفتاری در سر دو راهی، راه را به او مینمایاند. [[منتظران]] با [[بصیر]]، از دوری راه، مأیوس و [[ناامید]] نمیگردند و در بحرانها کمرشان [[خم]] نمیگردد. پیچ و خمهای [[زندگی]] و کژیها، آنان را به [[بیراهه]] نمیکشاند. چراغی در مسیر دارند که بردبارانه آنها را به سوی آن راه میکشاند<ref>به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۴۳.</ref>. [[منتظر]] با [[بصیرت]] از ورای همه موانع، پایان راه را میبیند و [[اسلام ناب]] را از [[اسلام]] متحجرانه تشخیص میدهد. [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} باید در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمد همه باشند. در فتنههایی که خیلیها در آن باز میمانند، او هوشیارانه از آن میگذرند و راه میجویند و [[حق]] را از [[باطل]] میشناسند. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] عمیق از [[هدفها]] و راهها و [[شناخت]] [[دوستان]] و [[دشمنان اسلام]]، سبب میشود که [[منتظران]] در احیای [[سنت]] و [[مبارزه]] با [[بدعت]] درنگ نکنند و در پی [[رسالت]] به همراه [[امام]] خود اسلحه بر میدارند و [[بتشکنی]] میکنند و پیرایههایی که به اسم [[دین]] در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافتهاند نابود سازند و [[اسلام]] را در [[صفا]] و [[خلوص]] ابتدایی خود عرضه میدارند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ}}<ref>مراجعه به نهج البلاغه فیض، خطبه ۸۶.</ref>. "بر [[امامت]] و [[عقیده]] به او [[استوار]] نمیماند، مگر کسی که [[یقین]] او [[قوی]] و معرفتش درست باشد". | # '''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': از ویژگیهای همراهان [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} داشتن چراغ [[بصیرت]] و [[شناخت]] مقصد میباشد. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] راه را برای رونده راه آشکار و آسان میسازد. در وقت گرفتاری در سر دو راهی، راه را به او مینمایاند. [[منتظران]] با [[بصیر]]، از دوری راه، مأیوس و [[ناامید]] نمیگردند و در بحرانها کمرشان [[خم]] نمیگردد. پیچ و خمهای [[زندگی]] و کژیها، آنان را به [[بیراهه]] نمیکشاند. چراغی در مسیر دارند که بردبارانه آنها را به سوی آن راه میکشاند<ref>به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۴۳.</ref>. [[منتظر]] با [[بصیرت]] از ورای همه موانع، پایان راه را میبیند و [[اسلام ناب]] را از [[اسلام]] متحجرانه تشخیص میدهد. [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} باید در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمد همه باشند. در فتنههایی که خیلیها در آن باز میمانند، او هوشیارانه از آن میگذرند و راه میجویند و [[حق]] را از [[باطل]] میشناسند. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] عمیق از [[هدفها]] و راهها و [[شناخت]] [[دوستان]] و [[دشمنان اسلام]]، سبب میشود که [[منتظران]] در احیای [[سنت]] و [[مبارزه]] با [[بدعت]] درنگ نکنند و در پی [[رسالت]] به همراه [[امام]] خود اسلحه بر میدارند و [[بتشکنی]] میکنند و پیرایههایی که به اسم [[دین]] در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافتهاند نابود سازند و [[اسلام]] را در [[صفا]] و [[خلوص]] ابتدایی خود عرضه میدارند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ}}<ref>مراجعه به نهج البلاغه فیض، خطبه ۸۶.</ref>. "بر [[امامت]] و [[عقیده]] به او [[استوار]] نمیماند، مگر کسی که [[یقین]] او [[قوی]] و معرفتش درست باشد". | ||
# '''[[دینداری]]''': از خصوصیات یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[دینداری]] و [[دیانت]] پیشگی اوست. یک [[انسان]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] باید با مواظبت بیشتر به امر [[دین]] خود، و [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود بپردازد و از هر گونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند و در کمترین [[انحراف]] باز گردد و در مسیر صحیح قرار گیرد و به امامش [[توسل]] جوید. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "برای [[صاحب الامر]] غیبتی طولانی است، در این دوران هر کسی باید [[تقوی]] پیشه سازد، و به [[دین]] خود چنگ زند"<ref>طبسی، نجمالدین، چشم به حکومت مهدی {{ع}}، ص</ref>. | # '''[[دینداری]]''': از خصوصیات یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[دینداری]] و [[دیانت]] پیشگی اوست. یک [[انسان]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] باید با مواظبت بیشتر به امر [[دین]] خود، و [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود بپردازد و از هر گونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند و در کمترین [[انحراف]] باز گردد و در مسیر صحیح قرار گیرد و به امامش [[توسل]] جوید. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "برای [[صاحب الامر]] غیبتی طولانی است، در این دوران هر کسی باید [[تقوی]] پیشه سازد، و به [[دین]] خود چنگ زند"<ref>طبسی، نجمالدین، چشم به حکومت مهدی {{ع}}، ص</ref>. | ||
# '''[[حافظان حدود الهی]]''': [[دین اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و هر چیزی در آن حد و مرز و [[قانون]] دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]] مرزهای [[دین]] خدایند. حرکت در این مرزها، حرکت در مسیر [[خدا]] و [[تجاوز]] از آن [[گمراهی]] و [[بیراهه]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} مرزبان [[دین خدا]] و [[حافظان حدود الهی]] میباشند. در اجرای فرمانهای [[حق]]، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. [[قدرت]] [[وحشت]] آنان را [[مغرور]] نمیکند و سنگدلی [[دشمنان]]، ایشان را به [[افراط]] نمیکشاند. [[جنگهای مهیب]] و دشواریهای [[نبرد]]، آنان را در [[عبادت]] سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و [[تجاوز]] وانمیدارد. [[حضرت علی]] {{ع}} در این خصوص میفرماید: "[[یاران]] با این شرایط با امامشان [[بیعت]] میکنند که دست [[پاک]] باشند و پاکدامن و زبان [[دشنام]] نگشایند و [[خون]] کس، به ناحق نریزند. به سکونت گاه [[مردم]] [[هجوم]] نبرند و کسی را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر [[مردم]] راه نبندند. به [[یتیم]] [[ستم]] روا ندارند و راهی را [[ناامن]] نکنند، شعبدهباز نبوده و شراب ننوشند. در [[امانت]] [[خیانت]] نکرده و پیمانشکن نباشند. [[احتکار]] نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده [[زندگی]] کنند و در [[راه خدا]] [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز [[متعهد]] میشود بسان همراهان [[زندگی]] کند. دربان و [[حاجب]] برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به [[یاری]] [[خدا]] در راه استقرار [[عدالت]] بکوشد و [[خدا]] را به [[شایستگی]] [[عبادت]] کند"<ref>الغیبة، نعمانی، به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۵. </ref>. اگر [[منتظران]] | # '''[[حافظان حدود الهی]]''': [[دین اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و هر چیزی در آن حد و مرز و [[قانون]] دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]] مرزهای [[دین]] خدایند. حرکت در این مرزها، حرکت در مسیر [[خدا]] و [[تجاوز]] از آن [[گمراهی]] و [[بیراهه]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} مرزبان [[دین خدا]] و [[حافظان حدود الهی]] میباشند. در اجرای فرمانهای [[حق]]، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. [[قدرت]] [[وحشت]] آنان را [[مغرور]] نمیکند و سنگدلی [[دشمنان]]، ایشان را به [[افراط]] نمیکشاند. [[جنگهای مهیب]] و دشواریهای [[نبرد]]، آنان را در [[عبادت]] سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و [[تجاوز]] وانمیدارد. [[حضرت علی]] {{ع}} در این خصوص میفرماید: "[[یاران]] با این شرایط با امامشان [[بیعت]] میکنند که دست [[پاک]] باشند و پاکدامن و زبان [[دشنام]] نگشایند و [[خون]] کس، به ناحق نریزند. به سکونت گاه [[مردم]] [[هجوم]] نبرند و کسی را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر [[مردم]] راه نبندند. به [[یتیم]] [[ستم]] روا ندارند و راهی را [[ناامن]] نکنند، شعبدهباز نبوده و شراب ننوشند. در [[امانت]] [[خیانت]] نکرده و پیمانشکن نباشند. [[احتکار]] نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده [[زندگی]] کنند و در [[راه خدا]] [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز [[متعهد]] میشود بسان همراهان [[زندگی]] کند. دربان و [[حاجب]] برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به [[یاری]] [[خدا]] در راه استقرار [[عدالت]] بکوشد و [[خدا]] را به [[شایستگی]] [[عبادت]] کند"<ref>الغیبة، نعمانی، به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۵. </ref>. اگر [[منتظران]] حضرت با [[فضیلت]] و وظیفهشناس باشند، [[مردم]] نیز [[حرمت]] [[دین]] را نگه میدارند و راه [[عدالت]] [[گشایش]] مییابد و قطعاً [[پیروزی]] [[حق]] و [[شکست]] [[باطل]] در گرو [[تعهد]] و پایمردی پرچمداران آن است. | ||
# '''پارسا بودن''': یک انسانِ منتظرِ حکومتِ علیوارِ [[حضرت مهدی موعود]] {{ع}}، علاوه بر [[دینداری]] و [[تقوی]]، باید پارسا باشد و خود را چنان که آن [[پیشوا]] [[دوست]] دارد، بسازد و بدارد. به او و [[یاران]] او شباهت داشته باشد. تا در جمع [[یاران]] او محسوب گردد. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید چشم به راه باشد، و [[پارسایی]] پیشه گیرد و [[کردار]] باورع داشته باشد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹، به نقل از چشم به راه مهدی، ص ۳۷۶ – ۳۷۷.</ref>. همچنین [[امام محمد باقر]] {{ع}} میفرماید: "[[تقوی]] پیشه سازید، و بار سنگین [[انتظار]] را به [[کمک]] [[ورع]] و [[پارسایی]] به منزل رسانید و با کوشش بسیار در [[عبادت]] و [[اطاعت خدا]] باشید. هر یک از شما [[دینداران]] هنگامی [[غرق]] [[شادمانی]] میشوید که به آستانه ورود به [[جهان]] دیگر پا نهید و دوره [[دنیا]] را سپری کنید. آنجا چشمانتان به [[نعمت الهی]]، و [[کرامت]] خدایی و [[بهشت]] جاودانی روشن میگردد. آنجاست که همه اندوهها از میان میرود و آنجاست که میبیند راهی که شما پیمودهاید [[حق]] بوده است و راهی که [[مخالفان]] شما پیمودهاند [[باطل]]...".. | # '''پارسا بودن''': یک انسانِ منتظرِ حکومتِ علیوارِ [[حضرت مهدی موعود]] {{ع}}، علاوه بر [[دینداری]] و [[تقوی]]، باید پارسا باشد و خود را چنان که آن [[پیشوا]] [[دوست]] دارد، بسازد و بدارد. به او و [[یاران]] او شباهت داشته باشد. تا در جمع [[یاران]] او محسوب گردد. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید چشم به راه باشد، و [[پارسایی]] پیشه گیرد و [[کردار]] باورع داشته باشد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹، به نقل از چشم به راه مهدی، ص ۳۷۶ – ۳۷۷.</ref>. همچنین [[امام محمد باقر]] {{ع}} میفرماید: "[[تقوی]] پیشه سازید، و بار سنگین [[انتظار]] را به [[کمک]] [[ورع]] و [[پارسایی]] به منزل رسانید و با کوشش بسیار در [[عبادت]] و [[اطاعت خدا]] باشید. هر یک از شما [[دینداران]] هنگامی [[غرق]] [[شادمانی]] میشوید که به آستانه ورود به [[جهان]] دیگر پا نهید و دوره [[دنیا]] را سپری کنید. آنجا چشمانتان به [[نعمت الهی]]، و [[کرامت]] خدایی و [[بهشت]] جاودانی روشن میگردد. آنجاست که همه اندوهها از میان میرود و آنجاست که میبیند راهی که شما پیمودهاید [[حق]] بوده است و راهی که [[مخالفان]] شما پیمودهاند [[باطل]]...".. | ||
# '''[[شجاعت]] و | # '''[[شجاعت]] و آمادگی''': [[یاران حضرت مهدی]]، دلیر و جنگاور میدانهای [[نبرد]] میباشند. آنان دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمیدهند. [[انسان]] [[منتظر]] یک [[قیام]] بزرگ، یک [[انقلاب خونین]]، یک درگیری [[عظیم]] جهانی، باید آمادگی کامل [[نظامی]] داشته باشد. [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان پیامبر]] {{صل}} به بازوانشان [[قوت]] و [[توان]] بخشیده است. [[اراده]] جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. [[عشق]] به [[شهادت]] سراپای وجودشان را به خود جذب کرده است، [[عزت]] [[نفس]] و بلندی [[همت]]، آنان را از کوه بلند پایهتر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دو چندان. آنان غیر مردانند و آدمهای ترسو و [[زبون]] را در جمعشان راهی نیست. [[منتظران]] [[مسلمان]] باید همیشه [[آمادگی نظامی]] و نیروی سلحشوری داشته باشند. تا به هنگام طلوع [[حق]]، به صف پیکارگران، رکاب [[مهدی]] {{ع}} بپیوندند و در آن [[نبرد]] بزرگ [[حق]] و [[باطل]]، [[حماسه]] بیافریند و حضوری فعال داشته باشند. [[امام صادق]] {{ع}} در [[تعلیم]] [[منتظران]] دستوری صادر میفرماید که اینگونه است: {{متن حدیث| لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً... }}. "هر یک از شما برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کنید، اگرچه یک نیزه. چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] است [[عمر]] او را دراز کند تا [[ظهور]] را [[درک]] نماید و از [[یاوران مهدی]] باشد"<ref>الغیبه، نعمانی، نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرماید: "دلهای [[یاران مهدی]] {{ع}} چون [[پارههای آهن]] شده است"<ref>بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۶۶، به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۵۱.</ref>. | ||
# '''[[عبادت]] و [[بندگی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} مردان [[عبادت]] و [[نیایش]] میباشند؛ آنان [[شیران روز]] و زاهدان شبند. البته نه [[عبادت]] عادتگونه و یا [[عبادت]] تاجر پیشهگان و یا [[عبادت]] عبدگونه، بلکه عبادتی عارفانه و پاکبازانه و عاشقانه، پیوند [[روح]] با [[ابدیت]]، [[بهترین]] پیوند در برابر [[خالق]] هستی. [[عبادت]] و [[نیایش]] آنان پرجوش و خروش و در نهایت [[سیر و سلوک]] است. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و [[نیاز]] با جانشان در هم آمیخته، و همواره خود را در محضر [[خدا]] میبینند و لحظهای از یاد او غافل نیستند. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در این باره میفرماید: "آنان در طریق [[عبودیت]] اهل [[جدیت]] و تلاشاند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶.</ref>. "مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]]، بسان [[زنبور عسل]]، زمزمهکنان"<ref>بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[یاران مهدی]] {{ع}} در [[دل]] شب از [[خشیت]] [[خدا]] نالههایی دارند، مانند نالههای مادران پسر مرده"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. آنان با [[تضرع]] و عبادتشان در سفر و حضر هیچ وقت [[هدف]] را فراموش نمیکنند و با [[پیروزی]] پی در پی هیچ وقت [[مغرور]] نگشته و آن را از جانب [[خدا]] میدانند. | # '''[[عبادت]] و [[بندگی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} مردان [[عبادت]] و [[نیایش]] میباشند؛ آنان [[شیران روز]] و زاهدان شبند. البته نه [[عبادت]] عادتگونه و یا [[عبادت]] تاجر پیشهگان و یا [[عبادت]] عبدگونه، بلکه عبادتی عارفانه و پاکبازانه و عاشقانه، پیوند [[روح]] با [[ابدیت]]، [[بهترین]] پیوند در برابر [[خالق]] هستی. [[عبادت]] و [[نیایش]] آنان پرجوش و خروش و در نهایت [[سیر و سلوک]] است. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و [[نیاز]] با جانشان در هم آمیخته، و همواره خود را در محضر [[خدا]] میبینند و لحظهای از یاد او غافل نیستند. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در این باره میفرماید: "آنان در طریق [[عبودیت]] اهل [[جدیت]] و تلاشاند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶.</ref>. "مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]]، بسان [[زنبور عسل]]، زمزمهکنان"<ref>بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[یاران مهدی]] {{ع}} در [[دل]] شب از [[خشیت]] [[خدا]] نالههایی دارند، مانند نالههای مادران پسر مرده"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. آنان با [[تضرع]] و عبادتشان در سفر و حضر هیچ وقت [[هدف]] را فراموش نمیکنند و با [[پیروزی]] پی در پی هیچ وقت [[مغرور]] نگشته و آن را از جانب [[خدا]] میدانند. | ||
# '''فرمانبرداری''': [[یاران مهدی]] {{ع}}، [[عاشقان]] مولای خود و پاکباز راه او میباشند؛ و چون [[بندگان]] از او [[فرمان]] ببرند؛ و در انجام [[دستور]] از او پیشی نمیگیرند چنانچه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که فرمودند: {{متن حدیث|كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ}}. "تلاشگر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref>یوم الخلاص، ص ۲۲۴.</ref>. [[یاران مهدی]] {{ع}} به خاطر [[عشق]] و علاقه قلبی به [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمانبر او هستند. و مثل پروانه، به دور شمع وجودش در گردشند. [[جاذبه]] سازنده و پر قدرتش آنان را مجذوب کرده است. | # '''فرمانبرداری''': [[یاران مهدی]] {{ع}}، [[عاشقان]] مولای خود و پاکباز راه او میباشند؛ و چون [[بندگان]] از او [[فرمان]] ببرند؛ و در انجام [[دستور]] از او پیشی نمیگیرند چنانچه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که فرمودند: {{متن حدیث|كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ}}. "تلاشگر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref>یوم الخلاص، ص ۲۲۴.</ref>. [[یاران مهدی]] {{ع}} به خاطر [[عشق]] و علاقه قلبی به [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمانبر او هستند. و مثل پروانه، به دور شمع وجودش در گردشند. [[جاذبه]] سازنده و پر قدرتش آنان را مجذوب کرده است. حضرت را بیش از [[حد]] [[دوست]] میدارند و [[پیروی]] از او را بدون قید و شرط بر خود لازم میشمارند. [[امام]] [[حسن عسکری]] {{ع}} در سخنانی در آخرین روزهای [[عمر]] خود به فرزندش فرمود که [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]] {{ع}} اینگونه میباشند: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار [[کعبه]]، به اهتزار درآمده، دستها برای [[بیعت]] تو، پی در پی صف کشیدهاند. [[دوستان]] باصفا، [[کارها]] را چنان با [[نظم]] و ترتیب در آوردهاند که همچون دانههای دُر گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای [[بیعت]] با تو، در کنار حجرالاسود به هم میخورد، قدمی به آستانهات گرد آیند که [[خداوند]] آنها را از سرشتی [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده شده است. دلهایشان از آلودگی [[نفاق]] و [[پلیدی]] شقایق [[پاکیزه]]، به [[فرمانهای الهی]] فروتند و دلهایشان از [[کینه]] و [[دشمنی]] پیراسته، رخسارشان برای پذیرش [[حق]] آماده است و سیمایشان با [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته، [[آیین حق]] را میپرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] میکنند"<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۶۳.</ref>. | ||
# '''[[ایثار]] و [[مواسات]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}}، [[ایثار]] و [[مواسات]] است. [[وحدت]] مقصد و اخلاصِ [[نیت]]، دلهایشان را با هم پیوند داده و بار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای دیگران خود را به [[رنج]] و [[سختی]] میاندازند و در بهرهگیری از زیباییهای [[زندگی]] دیگران را بر خود مقدم میدارند. آنان [[دوستان]] همدل و رازند، با [[لطف]] و صفایند، دوستیشان چنان محکم است که گویا [[برادران]] تنیاند. | # '''[[ایثار]] و [[مواسات]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}}، [[ایثار]] و [[مواسات]] است. [[وحدت]] مقصد و اخلاصِ [[نیت]]، دلهایشان را با هم پیوند داده و بار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای دیگران خود را به [[رنج]] و [[سختی]] میاندازند و در بهرهگیری از زیباییهای [[زندگی]] دیگران را بر خود مقدم میدارند. آنان [[دوستان]] همدل و رازند، با [[لطف]] و صفایند، دوستیشان چنان محکم است که گویا [[برادران]] تنیاند. | ||
# '''تقید مکتبی داشتن''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} تقید دقیق آنان به [[مکتب]] و خط مکتبی است. با [[دوستان]] [[خدا]] [[دوست]] ([[تولی]]) و با [[دشمنان]] [[خدا]] [[دشمن]] ([[تبری]]) میباشند. پیرو عاشقانه [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] میباشند؛ و مخالف [[حقیقی]] [[دشمنان]] و [[پیروان]] آنها میباشند. [[شعار]] "پیرو آل محمدم {{صل}} و رهسپار [[دین]] حقم" از [[شعار]] مهم [[شیعه]] است که در طول [[تاریخ]] به خاطر آن آوارگیها، تبعیدها، زندانها، [[خون]] دادنها، و... [[تحمل]] کرده است. چنانچه [[سعدی]] [[شیراز]] این مطلب را در قالب این [[شعر]] سروده است. | # '''تقید مکتبی داشتن''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]] {{ع}} تقید دقیق آنان به [[مکتب]] و خط مکتبی است. با [[دوستان]] [[خدا]] [[دوست]] ([[تولی]]) و با [[دشمنان]] [[خدا]] [[دشمن]] ([[تبری]]) میباشند. پیرو عاشقانه [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] میباشند؛ و مخالف [[حقیقی]] [[دشمنان]] و [[پیروان]] آنها میباشند. [[شعار]] "پیرو آل محمدم {{صل}} و رهسپار [[دین]] حقم" از [[شعار]] مهم [[شیعه]] است که در طول [[تاریخ]] به خاطر آن آوارگیها، تبعیدها، زندانها، [[خون]] دادنها، و... [[تحمل]] کرده است. چنانچه [[سعدی]] [[شیراز]] این مطلب را در قالب این [[شعر]] سروده است. | ||
# '''[[زهد]] و [[سادهزیستی]]''': زینت [[کارگزاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[زهد]] و [[سادهزیستی]] میباشد. [[آرمان]] [[یاران مهدی]] {{ع}} رساندن [[جامعه]] به قله رفیع [[توحید]] و [[عدالت]] است و خوش کامی و [[نیکبختی]] را در [[آرامش]] دیگران میجویند. آنان غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. [[زندگی]] آنان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای [[جامعه]] آشنا و رنجهای [[بشریت]] را منعکس کنندهاند. آنان نمیتوانند تن به [[آسایش]] و شادکامی بدهند و از احوال دیگران غافل شوند و خود را [[مصلح]] بدانند. آنان پشتوانه بینوایان بوده و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را پیشه خود میسازند و در ناگواریهای روزگار شریک آنان میباشند، تا این که [[مردم]] از آنان [[الگو]] گیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری [[دوستان]] برای [[قیام]] و شتاب در [[خروج قائم]] فرمود: {{متن حدیث|مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ}}<ref>الغیبه، شیخ طوسی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. "چرا در [[خروج قائم]] شتاب میورزید، به [[خدا]] [[سوگند]]، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. [[زندگی]] در [[حکومت]] او، جنگیدن است و [[مرگ]] در سایه [[شمشیر]]". | # '''[[زهد]] و [[سادهزیستی]]''': زینت [[کارگزاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[زهد]] و [[سادهزیستی]] میباشد. [[آرمان]] [[یاران مهدی]] {{ع}} رساندن [[جامعه]] به قله رفیع [[توحید]] و [[عدالت]] است و خوش کامی و [[نیکبختی]] را در [[آرامش]] دیگران میجویند. آنان غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. [[زندگی]] آنان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای [[جامعه]] آشنا و رنجهای [[بشریت]] را منعکس کنندهاند. آنان نمیتوانند تن به [[آسایش]] و شادکامی بدهند و از احوال دیگران غافل شوند و خود را [[مصلح]] بدانند. آنان پشتوانه بینوایان بوده و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را پیشه خود میسازند و در ناگواریهای روزگار شریک آنان میباشند، تا این که [[مردم]] از آنان [[الگو]] گیرند. [[امام صادق]] {{ع}} در برابر پافشاری [[دوستان]] برای [[قیام]] و شتاب در [[خروج قائم]] فرمود: {{متن حدیث|مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ}}<ref>الغیبه، شیخ طوسی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. "چرا در [[خروج قائم]] شتاب میورزید، به [[خدا]] [[سوگند]]، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. [[زندگی]] در [[حکومت]] او، جنگیدن است و [[مرگ]] در سایه [[شمشیر]]". | ||
# '''[[نظم]] و [[انضباط]]''': [[یاران امام زمان]] {{ع}} باید دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت جهانی]] | # '''[[نظم]] و [[انضباط]]''': [[یاران امام زمان]] {{ع}} باید دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت جهانی]] حضرت باشند. [[نظم]] در [[زندگی]] و کار، از ارزشهای انسانی و از رموز موفقیت و [[پیروزی]] است. انسانی موفق است که در زندگیاش برنامه داشته باشد و بر اساس اصولی مشخص در حرکت باشد. همانگونه که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نمونه [[نظم]] و [[انضباط]] بود و برای همه امورات [[زندگی]] اوقاتی خاص اختصاص داده بود. [[پیروان]] او نیز باید اینگونه باشند. یکی از [[فرزندان پیامبر]] حضرت [[امام خمینی]] بود که از شاخصههای [[زندگی]] او [[نظم]] در کار بود، حتی به گونهای منظم فعالیت مینمودند که بعضی از [[نزدیکان]] او میگفتند ساعت خود را با کارهای او تنظیم میکنند. [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}} باید در انجام [[کارها]] سازماندهی داشته باشند و در [[بیعت با امام]] و [[دعوت]] به [[قیام]] و [[جهاد]] [[دشمن]] هماهنگی عمل کنند. [[حضرت علی]] {{ع}} در توصیف آنان میفرماید: {{متن حدیث|كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَ الزِّيُّ وَاحِدٌ، وَ الْقَدُّ وَاحِدٌ، وَ الْحُسْنُ وَاحِدٌ، وَ الْجَمَالُ وَاحِدٌ، وَ اللِّبَاسُ وَاحِدٌ}}<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۸، به نقل از چشم به راه مهدی، ص ۳۸۴.</ref>. "گویا آنان را مینگرم، زی و همتی یکسان، قد و قامتی برابر، در [[جمال]] و [[برازندگی]]، همانند و هم لباسند". | ||
# '''[[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از صفات و ویژگیهای عمده [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}}، [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن آنهاست. با این دو عمل است که [[احکام]] و فرایض [[دینی]] برقرار میماند، و [[جامعه دینی]] از [[انحراف]] رهایی مییابد و قطعاً [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن است که "معروف" عملی شود، و "منکر" ترک گردد. البته بزرگترین امر و نهیکننده در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است و قطعاً [[جامعه منتظر]] او باید به نحو مطلوبی در انجام این فریضه [[اقدام]] لازمه را انجام دهد. | # '''[[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از صفات و ویژگیهای عمده [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}}، [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن آنهاست. با این دو عمل است که [[احکام]] و فرایض [[دینی]] برقرار میماند، و [[جامعه دینی]] از [[انحراف]] رهایی مییابد و قطعاً [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن است که "معروف" عملی شود، و "منکر" ترک گردد. البته بزرگترین امر و نهیکننده در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است و قطعاً [[جامعه منتظر]] او باید به نحو مطلوبی در انجام این فریضه [[اقدام]] لازمه را انجام دهد. | ||
# '''[[انصاف]] به [[اخلاق]] [[اسلامی]]''': [[جامعه منتظر]] [[حضور مهدی]] {{ع}} جامعهای [[اسلامی]] است و وجه تمایز یک [[جامعه اسلامی]] از غیراسلامی، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید منصف به [[اخلاق]] و [[فضایل]] [[اسلامی]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این خصوص میفرماید: "هرکس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد، چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار]] ظهورش بسر برید. این گوارا [[باد]] بر شما، ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۵۰ – ۳۴۹.</ref>. [[شیعه]] باید در [[عصر غیبت]] با [[انسانیت]]، و [[اخلاق]] محمدی {{صل}} و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره زینت و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشد نه مایه ننگ آنان، و این نکته در [[عصر غیبت]] ضروریتر است. | # '''[[انصاف]] به [[اخلاق]] [[اسلامی]]''': [[جامعه منتظر]] [[حضور مهدی]] {{ع}} جامعهای [[اسلامی]] است و وجه تمایز یک [[جامعه اسلامی]] از غیراسلامی، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید منصف به [[اخلاق]] و [[فضایل]] [[اسلامی]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این خصوص میفرماید: "هرکس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد، چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار]] ظهورش بسر برید. این گوارا [[باد]] بر شما، ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۵۰ – ۳۴۹.</ref>. [[شیعه]] باید در [[عصر غیبت]] با [[انسانیت]]، و [[اخلاق]] محمدی {{صل}} و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره زینت و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشد نه مایه ننگ آنان، و این نکته در [[عصر غیبت]] ضروریتر است. | ||
خط ۴۳۶: | خط ۴۵۸: | ||
| پاسخدهنده = سید علی موسوی | | پاسخدهنده = سید علی موسوی | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«'''[[ثبات]] قدم و [[اعتقاد]] [[راسخ]]''': از [[ویژگیهای منتظران]] واقعی ویژگی [[ثبات]] قدم آنان بر [[ولایت]] است. [[منتظران حقیقی]] در [[زمان غیبت]] به لحاظ [[اعتقادی]] و عملی به ویژگیهای ممتازی در [[روایات]] توصیف شدهاند، به گونهای که آنان در اوج [[اعتقادات]] [[دینی]] قرار داشته و [[ثبات]] قدم آنها بر [[ولایت]] و [[اهل بیت]] مثال زدنی است. در روایتی، [[پیامبر اکرم]] به [[حضرت علی]] درباره [[اعتقادات]] [[منتظران واقعی]] میفرماید: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ يَقِيناً، قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِي بَيَاضٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۵.</ref>؛ [[یا علی]]! بدان باعظمتترین [[انسانها]] به لحاظ [[یقین]] کسانی هستند که در [[آخرالزمان]] میآیند که پیامبری ندیدهاند و [[حجت]] از آنها غایب است. آنان به سیاهیهای روی سفیدی (نوشتههای [[قرآن]] و [[حدیث]]) [[ایمان]] میآورند. در این [[حدیث شریف]]، [[منتظران]] [[زمان غیبت]] در اوج [[یقین]] در مقایسه با همه [[انسانها]] قرار دارند. این در حالی است که [[پیامبر]] را ندیدهاند و امامشان نیز در پس پرده [[غیبت]] به سر میبرد، و تنها چیزی که در اختیارشان است احادیثی است که از حجج الهی به جا مانده است. | |||
'''[[برتری]] در [[ایمان]]''': دومین ویژگی [[منتظران]] واقعی برتری آنان در [[ایمان]] است. در [[حدیثی]] دیگر، [[پیامبر اکرم]] [[منتظران]] در [[زمان غیبت]] را [[برادران]] خود نامیده و [[آرزوی دیدار]] آنان را کرده است، عنوانی که بسیار حایز اهمیت است و موجب شد که [[اصحاب]] آن حضرت به این عنوان [[غبطه]] بخورند و بگویند: "یا [[رسول الله]]! مگر ما [[برادر]] شما نیستیم". و حضرت بفرماید: "شما [[اصحاب]] من هستید ولی برادرانم کسانیاند که در [[آخرالزمان]] در حالی که مرا ندیدهاند به من [[ایمان]] آوردهاند"<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴؛ صفار، بصائرالدرجات، ج ١، ص ٨۴.</ref>. در این فرمایش [[پیامبر اکرم]]، [[برتری]] ایمانی [[منتظران]] بر [[اصحاب]] خود آن حضرت کاملاً مشهود است. | |||
'''نقش [[هدایتگری]] [[منتظران]]''': مطلب دیگر [[ثبات]] قدم [[منتظران]] در اعتقاداتشان، به خصوص به [[ولایت]] [[اهل بیت]] در [[زمان غیبت]] میباشد. این امر به حدی دشوار است که به بالا رفتن از درخت پر از تیغ در شب تاریک و یا [[آتش]] در دست گرفتن [[تشبیه]] شده است: {{متن حدیث| لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴.</ref>؛ در این [[حدیث شریف]] به یکی دیگر از [[ویژگیهای منتظران]] اشاره شده است که آنان چراغهای [[هدایت]] در ظلمات و تاریکیاند. به عبارت دیگر، آنان همچون مشعلی فروزان در زمان غیبتاند که باعث [[هدایت]] دیگران میشوند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۴۸: | خط ۴۷۳: | ||
«منظور ما از [[منتظران]] مجموعه افرادی هستند که به [[امام]] [[مهدی منتظر]] {{ع}} و متولد شده و موجود بالفعل، زنده و [[غایب]] [[ایمان]] دارند. کسی که در میان ما در [[زمین]] پهناور [[خداوند]] [[پنهان]] از چشم [[مردم]] [[زندگی]] میکند. | «منظور ما از [[منتظران]] مجموعه افرادی هستند که به [[امام]] [[مهدی منتظر]] {{ع}} و متولد شده و موجود بالفعل، زنده و [[غایب]] [[ایمان]] دارند. کسی که در میان ما در [[زمین]] پهناور [[خداوند]] [[پنهان]] از چشم [[مردم]] [[زندگی]] میکند. | ||
این افراد در زمان [[پیامبر]] حضور نداشتند و او را ندیدند و [[حجت]] نیز از ایشان [[پنهان]] است؛ اما آنها با سیاهی مرکب روی کاغذ سفید [[ایمان]] آوردند یعنی با [[روایات]] و سخنانی که [[بشارت]] [[مهدی]] را دادهاند؛ همچنین به [[اصول اسلام]] و ارکان و [[فروع]] آن [[ایمان]] آوردند و در [[انتظار امام]] [[غایب]] خود هستند که نام، صفات و نشانههای مشخص دارد؛ در دوره [[غیبت طولانی]] او صبوری میکنند و به [[علت]] ایمانشان به [[غیب]] بر [[محبت]] و [[ولایت]] او باقی و به [[عدالت]] او علاقهمند هستند. همانا ایشان کسانی هستند که [[خداوند]] در کتاب خود آنها را توصیف کرده است هنگامی که فرمود: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}<ref>«... رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۲-۳.</ref><ref>ینابیع الموده، قندوزی، ج۳، ص۱۰۱؛ المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، فقیه بزرگ بحرین علامه سید هاشم توبلانی، ص۱۶-۱۷.</ref> | این افراد در زمان [[پیامبر]] حضور نداشتند و او را ندیدند و [[حجت]] نیز از ایشان [[پنهان]] است؛ اما آنها با سیاهی مرکب روی کاغذ سفید [[ایمان]] آوردند یعنی با [[روایات]] و سخنانی که [[بشارت]] [[مهدی]] را دادهاند؛ همچنین به [[اصول اسلام]] و ارکان و [[فروع]] آن [[ایمان]] آوردند و در [[انتظار امام]] [[غایب]] خود هستند که نام، صفات و نشانههای مشخص دارد؛ در دوره [[غیبت طولانی]] او صبوری میکنند و به [[علت]] ایمانشان به [[غیب]] بر [[محبت]] و [[ولایت]] او باقی و به [[عدالت]] او علاقهمند هستند. همانا ایشان کسانی هستند که [[خداوند]] در کتاب خود آنها را توصیف کرده است هنگامی که فرمود: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}»<ref>«... رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۲-۳.</ref>.<ref>ینابیع الموده، قندوزی، ج۳، ص۱۰۱؛ المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، فقیه بزرگ بحرین علامه سید هاشم توبلانی، ص۱۶-۱۷.</ref>.<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۷۰.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۵۷: | خط ۴۸۲: | ||
«ایجاد حالت [[انتظار]] در [[انسان]] و [[منتظر]] نامیده شدن او، مستلزم تحقق مقدماتی است که با فراهم شدن آنها [[انتظار]] حاصل شدنی است و فرد به عنوان [[منتظر حقیقی]] شناخته میشود. مهمترین مقدمات چهار عامل ذیل هستند: | «ایجاد حالت [[انتظار]] در [[انسان]] و [[منتظر]] نامیده شدن او، مستلزم تحقق مقدماتی است که با فراهم شدن آنها [[انتظار]] حاصل شدنی است و فرد به عنوان [[منتظر حقیقی]] شناخته میشود. مهمترین مقدمات چهار عامل ذیل هستند: | ||
# [[یقین]] به [[ظهور]] | # [[یقین]] به [[ظهور]] حضرت: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]] {{ع}} عمیقتر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است و با وجود [[شک]] در اصل وقوع و یا [[سست]] بودن [[عقیده]] نسبت به [[ظهور]]، [[انتظار]] هم به صفر نزدیکتر میشود؛ زیرا [[یقین]] [[قوی]] و محکم در مورد این مسأله ارتباطی مستقیم با [[اعتقاد]] فرد به [[وعدههای قرآن]] و [[سنت]] داشته و وجود [[عقیده]] [[راسخ]] بر شدت [[انتظار]] میافزاید | ||
# نزدیک دانستن امر [[ظهور]]: [[یقین]] داشتن [[انسان]] به اصل [[ظهور]] کافی نیست؛ بلکه اگر وقوع آن را در آیندهای نزدیک ببیند، [[انتظار]] بیشتر شده و تا در [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} آمده امر [[ظهور]] را دور نپندارید، تا [[انتظار]] شدیدتر شود. اینکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمودهاند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم"<ref>بحارالانوار، ج ۹۹، ب ۷، ص ۱۱۲، ح ۲: قال الصادق {{ع}}: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا}} آنان آن (روز) را دور میبینند * و ما آن را نزدیک میبینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.</ref>. برای تشدید حالت [[انتظار]] در [[مؤمنان]] است هر چند که زودتر دانستن امر [[ظهور]] با "[[استعجال]]" که امر مذموم شمرده شده متفاوت است. | # نزدیک دانستن امر [[ظهور]]: [[یقین]] داشتن [[انسان]] به اصل [[ظهور]] کافی نیست؛ بلکه اگر وقوع آن را در آیندهای نزدیک ببیند، [[انتظار]] بیشتر شده و تا در [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} آمده امر [[ظهور]] را دور نپندارید، تا [[انتظار]] شدیدتر شود. اینکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمودهاند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم"<ref>بحارالانوار، ج ۹۹، ب ۷، ص ۱۱۲، ح ۲: قال الصادق {{ع}}: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا}} آنان آن (روز) را دور میبینند * و ما آن را نزدیک میبینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.</ref>. برای تشدید حالت [[انتظار]] در [[مؤمنان]] است هر چند که زودتر دانستن امر [[ظهور]] با "[[استعجال]]" که امر مذموم شمرده شده متفاوت است. | ||
# [[دوست]] داشتن [[ظهور امام]] {{ع}}: فرد [[معتقد]] به [[ظهور امام]]، هر مقدار [[ظهور]] [[موعود]] را [[دوست]] داشته باشد، بر شدت انتظارش افزوده شده و برای [[ظهور]] لحظه شماری میکند؛ زیرا که تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] دارد. | # [[دوست]] داشتن [[ظهور امام]] {{ع}}: فرد [[معتقد]] به [[ظهور امام]]، هر مقدار [[ظهور]] [[موعود]] را [[دوست]] داشته باشد، بر شدت انتظارش افزوده شده و برای [[ظهور]] لحظه شماری میکند؛ زیرا که تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] دارد. | ||
# [[دوست]] داشتن [[مهدی موعود]] {{ع}}: با وجود علاقه، [[محبت]] و دلبستگی فراوان درون فرد [[معتقد]] نسبت به [[امام]]، انتظارش نسبت به [[ظهور]] آن | # [[دوست]] داشتن [[مهدی موعود]] {{ع}}: با وجود علاقه، [[محبت]] و دلبستگی فراوان درون فرد [[معتقد]] نسبت به [[امام]]، انتظارش نسبت به [[ظهور]] آن حضرت شدیدتر خواهد بود. | ||
عوامل یاد شده باعث ایجاد حالت [[انتظار]] در فرد بوده و نبود و یا کمبود این عوامل در [[ضعف]] [[انتظار]] مؤثر است و فرد [[مقید]] به [[انجام وظیفه]] [[انتظار]]، با تقویت این مقدمات به عنوان یک [[منتظر واقعی]] محسوب میشود»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص | عوامل یاد شده باعث ایجاد حالت [[انتظار]] در فرد بوده و نبود و یا کمبود این عوامل در [[ضعف]] [[انتظار]] مؤثر است و فرد [[مقید]] به [[انجام وظیفه]] [[انتظار]]، با تقویت این مقدمات به عنوان یک [[منتظر واقعی]] محسوب میشود»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص ۲۱-۲۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۷۰: | خط ۴۹۵: | ||
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او بهدرستی شناخته شود، ویژگیهای [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمانهای او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته | «اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او بهدرستی شناخته شود، ویژگیهای [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمانهای او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته حضرت است و ظهورش را به تأخیر میاندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین رویدادی، باید در مجموعههایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] [[مهدوی]] کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبهکاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و همسویی با چنین جریانهایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگیهای [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است: | ||
# '''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را بهدرستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛ | |||
# '''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روشهای او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتبها، ایسمهای انحرافی و گروههای [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛ | |||
# '''[[یاد امام عصر]] {{ع}}''': [[منتظر]] واقعی در پرتو یاد زلال او، [[دل]] و [[جان]] را از بدیها [[پاک]] میکند و به عنصری ارزشی و آماده [[ظهور]] خوبیها تبدیل میشود؛ | |||
# '''[[خودسازی]]''': [[منتظر]] واقعی برای قرار گرفتن در زمره [[یاران مهدی]] {{ع}} خود را از [[گناهان]] و آلودگیها [[پاک]] نگه میدارد و به [[فضیلتها]] و [[ارزشها]] میآراید؛ چون یاور [[مهدی]] {{ع}} باید به آن حضرت شباهت داشته باشد؛ | |||
# '''[[اثرگذاری بر محیط]]''': [[منتظر]] واقعی، مانند چراغی درخشنده به محیط اطراف خود [[نور]] میدهد و در همهجا و در برابر همه بدیها واکنش مناسب نشان میدهد. او همچنانکه در ترویج خوبیها و انتشار [[ارزشها]] میکوشد، در [[کسادی]] بازار بدیها و [[ضد ارزشها]] هم [[تلاش]] میکند [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکند»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۹۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||