←پانویس
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←پانویس) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ابان بن تغلب | | موضوع مرتبط = ابان بن تغلب | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = ابان بن تغلب | ||
| مداخل مرتبط = [[ابان بن تغلب در تراجم و رجال]] - [[ابان بن تغلب در علوم قرآنی]] | | مداخل مرتبط = [[ابان بن تغلب در تراجم و رجال]] - [[ابان بن تغلب در علوم قرآنی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] هردو | [[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] هردو آوردهاند: وی [[امام علی بن الحسین]] و [[امام محمد باقر]] و [[امام جعفر صادق]] {{عم}} را [[ملاقات]] و از آنان [[روایت]] کرده است<ref>ر. ک: رجال النجاشی، ص۱۰؛ طوسی، الفهرست، ص۱۷، رقم ۵۱.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} روایت شده که به [[ابان بن عثمان]] فرمود: بهراستی [[ابان بن تغلب]] سی هزار [[حدیث]] از من روایت کرده است، آنها را از او روایت کن<ref>رجال النجاشی، ص۱۲.</ref>. وی در [[زمان]] [[حیات]] امام صادق {{ع}} در سال ۱۴۱ ه. ق از [[دنیا]] رفته است<ref>رجال النجاشی، ص۱۳.</ref> و باتوجه به اینکه عصر [[صحابه]] تا سال ۱۱۰ ه. ق ادامه داشته است، امکان اینکه وی برخی از [[صحابه رسول خدا]] {{صل}} را دیده باشد و در نتیجه از [[تابعین]] به شمار آید، وجود دارد. | ||
نجاشی خبر داده که [[ابو زرعه]] او را در کتاب [[ذکر من روی عن جعفر بن محمد {{ع}} من التابعین و من قاربهم]] ذکر کرده و گفته است: از [[انس بن مالک]] روایت کرده است<ref>رجال النجاشی، ص۱۰.</ref>. گرچه ذکر وی در آن کتاب برای [[اثبات]] [[تابعی]] بودن وی کافی نیست؛ زیرا در آن کتاب کسانی که تابعی نبوده و نزدیک به عصر تابعین بودهاند نیز ذکر شده است، ولی روایت وی از انس میتواند [[شاهد]] تابعی بودن وی باشد؛ البته در [[تهذیب الکمال]] و [[تهذیب التهذیب]] روایت وی از انس نقل نشده و [[ذهبی]] نیز گفته است: وی از تابعین به شمار نیامده است<ref>ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۳۰۸، رقم ۱۳۱؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۲۹۸؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۸۱.</ref>، ولی باتوجه به آنچه نجاشی خبر داده، درست نبودن گفتۀ ذهبی و ذکر نشدن همۀ مروی عنههای وی در دو کتاب یادشده، معلوم میشود. [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز عنوان «تابعی» را در معرفی او آورده است<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲۱، ص۲۰۵، رقم ۴۶۳۲.</ref>. | نجاشی خبر داده که [[ابو زرعه]] او را در کتاب [[ذکر من روی عن جعفر بن محمد {{ع}} من التابعین و من قاربهم]] ذکر کرده و گفته است: از [[انس بن مالک]] روایت کرده است<ref>رجال النجاشی، ص۱۰.</ref>. گرچه ذکر وی در آن کتاب برای [[اثبات]] [[تابعی]] بودن وی کافی نیست؛ زیرا در آن کتاب کسانی که تابعی نبوده و نزدیک به عصر تابعین بودهاند نیز ذکر شده است، ولی روایت وی از انس میتواند [[شاهد]] تابعی بودن وی باشد؛ البته در [[تهذیب الکمال]] و [[تهذیب التهذیب]] روایت وی از انس نقل نشده و [[ذهبی]] نیز گفته است: وی از تابعین به شمار نیامده است<ref>ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۳۰۸، رقم ۱۳۱؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱، ص۲۹۸؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۸۱.</ref>، ولی باتوجه به آنچه نجاشی خبر داده، درست نبودن گفتۀ ذهبی و ذکر نشدن همۀ مروی عنههای وی در دو کتاب یادشده، معلوم میشود. [[آقا بزرگ تهرانی]] نیز عنوان «تابعی» را در معرفی او آورده است<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲۱، ص۲۰۵، رقم ۴۶۳۲.</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
تعدد [[کتابهای تفسیری]] وی محل [[تأمل]] است. به احتمال [[قوی]] یک کتاب [[تفسیری]] داشته که چون بیشتر به بیان مفردات و کلمات نامأنوس قرآن پرداخته است، از آن با عناوین معانی القرآن، غریب القرآن، تفسیر غریب القرآن نیز یاد شده است، ولی بههرحال داشتن کتابی در [[تفسیر قرآن]] هرچند بیشتر یا منحصراً به تفسیر مفردات و واژههای دشوار آن پرداخته باشد، مورد اتفاق میباشد و همین برای [[اثبات]] [[مفسر]] بودن وی کافی است و ازاینرو، برخی در معرفی وی عنوان [[مفسّر]] لغوی را نیز ذکر کردهاند<ref>ر. ک: معجم مؤلفی الامامیة، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. | تعدد [[کتابهای تفسیری]] وی محل [[تأمل]] است. به احتمال [[قوی]] یک کتاب [[تفسیری]] داشته که چون بیشتر به بیان مفردات و کلمات نامأنوس قرآن پرداخته است، از آن با عناوین معانی القرآن، غریب القرآن، تفسیر غریب القرآن نیز یاد شده است، ولی بههرحال داشتن کتابی در [[تفسیر قرآن]] هرچند بیشتر یا منحصراً به تفسیر مفردات و واژههای دشوار آن پرداخته باشد، مورد اتفاق میباشد و همین برای [[اثبات]] [[مفسر]] بودن وی کافی است و ازاینرو، برخی در معرفی وی عنوان [[مفسّر]] لغوی را نیز ذکر کردهاند<ref>ر. ک: معجم مؤلفی الامامیة، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. | ||
آرای تفسیری نقل شده از وی بیشتر در بیان واژهها و مفردات قرآن به استناد اشعار است؛ برای مثال، [[قرطبی]] در تفسیر {{متن قرآن|وَقُولُوا حِطَّةٌ}}<ref>«از لغزش ما بگذر!» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>از وی نقل کرده که گفته است: معنای {{متن قرآن|حِطَّةٌ}} [[توبه]] است؛ زیرا شاعر گفته است: {{عربی|فاز بالحطة التی جعل الله بها ذنب عبده مغفورا}}<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء ۱، ص۲۷۹.</ref>؛ به حطّهای که [[خدا]] به وسیلۀ آن [[گناه]] بندهاش را آمرزیده قرار داده است، | آرای تفسیری نقل شده از وی بیشتر در بیان واژهها و مفردات قرآن به استناد اشعار است؛ برای مثال، [[قرطبی]] در تفسیر {{متن قرآن|وَقُولُوا حِطَّةٌ}}<ref>«از لغزش ما بگذر!» سوره بقره، آیه ۵۸.</ref>از وی نقل کرده که گفته است: معنای {{متن قرآن|حِطَّةٌ}} [[توبه]] است؛ زیرا شاعر گفته است: {{عربی|فاز بالحطة التی جعل الله بها ذنب عبده مغفورا}}<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء ۱، ص۲۷۹.</ref>؛ به حطّهای که [[خدا]] به وسیلۀ آن [[گناه]] بندهاش را آمرزیده قرار داده است، دست یافت». | ||
همچنین نقل کرده که وی {{متن قرآن|لِيُثْبِتُوكَ}}<ref>سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> را با استناد به شعری مناسب به {{عربی|"ليثخنوك بالجراحات والضرب الشديد"}}؛ «تا با زخمها و زدن شدید بر تو [[غلبه]] کنند»<ref>ر. ک: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، جزء ۷، ص۲۵۲.</ref>. | همچنین نقل کرده که وی {{متن قرآن|لِيُثْبِتُوكَ}}<ref>سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> را با استناد به شعری مناسب به {{عربی|"ليثخنوك بالجراحات والضرب الشديد"}}؛ «تا با زخمها و زدن شدید بر تو [[غلبه]] کنند»<ref>ر. ک: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، جزء ۷، ص۲۵۲.</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: ابان بن تغلب | [[رده:ابان بن تغلب]] | ||