مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = زهیر بن سلیم ازدی | |||
| عنوان مدخل = [[زهیر بن سلیم ازدی]] | |||
| مداخل مرتبط = [[زهیر بن سلیم ازدی در تاریخ اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
{{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ اَلْأَزْدِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>؛ | {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ سُلَيْمٍ اَلْأَزْدِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>؛ | ||
زهیر فرزند [[سلیم ازدی]]، [[برادر]] [[مخنف بن سلیم ازدی]] که از [[یاران]] باوفای [[حضرت علی]] {{ع}} بود، میباشد. زهیر مردی [[شجاع]] و دارای سابقه [[شجاعت]] و [[دلاوری]] بود، او در [[جنگ قادسیه]] دلاوری و رشادتهای خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در [[شب عاشورا]] از [[سپاه عمر سعد]] فاصله گرفت و به [[کاروان حسینی]] پیوست و [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸.</ref> | |||
==شجاعت [[زهیر بن سلیم ازدی]] در [[قادسیه]]== | == شجاعت [[زهیر بن سلیم ازدی]] در [[قادسیه]] == | ||
یکی از جنگهایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشتساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. میگویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت. | یکی از جنگهایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشتساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. میگویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت. | ||
نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینهاش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد. | نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینهاش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
سعد که چنین [[شجاعت]] و [[پایمردی]] را از [[زهیر]] دید آنها را به خود او بخشید و به او اجازه داد که خود را به [[لباس]] و زی او بیاراید و به حضورش برود و [[پیروزی]] زهیر در میدان معرکه، آغازگر پیروزی [[مسلمانان]] شد<ref>الاخبار الطوال، ص۱۲۳ و فتوح البلدان، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref> | سعد که چنین [[شجاعت]] و [[پایمردی]] را از [[زهیر]] دید آنها را به خود او بخشید و به او اجازه داد که خود را به [[لباس]] و زی او بیاراید و به حضورش برود و [[پیروزی]] زهیر در میدان معرکه، آغازگر پیروزی [[مسلمانان]] شد<ref>الاخبار الطوال، ص۱۲۳ و فتوح البلدان، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸-۴۲۹.</ref> | ||
==[[شهادت]] زهیر در [[عاشورا]]== | == [[شهادت]] زهیر در [[عاشورا]] == | ||
زهیر این مرد [[شجاع]] و [[دلاور]] از ابتدای ورود [[سپاهیان]] عمر سعد به [[کربلا]] تا [[شب عاشورا]] در میان [[یاران]] [[عمر سعد]] بود، اما شب عاشورا، آنگاه که [[احساس]] کرد [[لشکریان]] عمر سعد [[تصمیم]] به [[جنگ]] با [[امام حسین]]{{ع}} و کشتن آن [[حضرت]] و یاران او را دارند، به جمع یاران آن حضرت پیوست و در [[روز عاشورا]] در [[حمله نخست]] به [[مقام]] رفیع شهادت نایل آمد<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲ و ابصارالعین، ص۱۶۲.</ref>. | زهیر این مرد [[شجاع]] و [[دلاور]] از ابتدای ورود [[سپاهیان]] عمر سعد به [[کربلا]] تا [[شب عاشورا]] در میان [[یاران]] [[عمر سعد]] بود، اما شب عاشورا، آنگاه که [[احساس]] کرد [[لشکریان]] عمر سعد [[تصمیم]] به [[جنگ]] با [[امام حسین]] {{ع}} و کشتن آن [[حضرت]] و یاران او را دارند، به جمع یاران آن حضرت پیوست و در [[روز عاشورا]] در [[حمله نخست]] به [[مقام]] رفیع شهادت نایل آمد<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲ و ابصارالعین، ص۱۶۲.</ref>. | ||
با این که زهیر شب عاشورا به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، اما در کمتر از بیست [[ساعت]]، ره صد ساله پیمود و در خیل سرفراز [[شهیدان کربلا]] قرار گرفت و مورد [[عنایت خاص]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} واقع شد و در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم بر او [[درود]] و [[سلام]] فرستاده شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۹.</ref> | با این که زهیر شب عاشورا به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، اما در کمتر از بیست [[ساعت]]، ره صد ساله پیمود و در خیل سرفراز [[شهیدان کربلا]] قرار گرفت و مورد [[عنایت خاص]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} واقع شد و در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم بر او [[درود]] و [[سلام]] فرستاده شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۹.</ref> | ||
==منابع== | [[فضل بن عباس بن ربیعه]] در قصیدهای که [[اعمال]] ناروای [[بنیامیه]] را برمیشمارد، از [[شهادت]] «[[زهیر بن سلیم ازدی]]» نیز یاد کرده است و میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''أرجعوا عامراً وردّوا زهیراً''|2=''ثم [[عثمان]] فارجعوا غارمینا''<ref>ابصار العین، ص۱۸۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ادب الطف، ج۱، ص۷۹-۹۰.</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
:بازگردانید [[عامر]] و زهیر و عثمان را، آنگاه خواهند دید که شما بدهکار ما هستید<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۶۶-۱۶۷.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']] | # [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']] | ||
# [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب امام حسین]] | ||
[[رده: | [[رده:زهیر بن سلیم ازدی]] | ||