دفاع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{نبوت}}
| موضوع مرتبط = دفاع
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل = دفاع
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[دفاع در لغت]] - [[دفاع در قرآن]] - [[دفاع در حدیث]] - [[دفاع در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[دفاع در فقه اسلامی]] - [[دفاع در فقه سیاسی]] - [[دفاع از دیدگاه اهل سنت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دفاع در قرآن]] | [[دفاع در حدیث]] | [[دفاع در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دفاع (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
*دفاع امری عقلایی و غیر قابل مناقشه برای هر [[انسانی]] است. آیاتی چون {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref>{{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}}<ref>«مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمده‌اند- و اگر خداوند می‌خواست آنان را بر شما چیرگی می‌داد و با شما به نبرد می‌پرداختند- باری، اگر اینان از شما کناره‌ج» سوره نساء، آیه ۹۰.</ref>و {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref> از نگاه [[مفسران]] زیادی اشاره به امکان همزیستی مسالمت آمیز غیر [[مسلمانان]] با [[مسلمانان]] دارد. این مسأله مخصوصا در [[آیه]] ۸ [[سوره]] ممتحنه کاملا مشهود است؛ زیرا هنگامی که [[احسان]] و [[نیکی]] با کفاری که سر [[جنگ]] با [[مسلمانان]] ندارند، [[نهی]] نشده وجایز است، پس [[جنگ]] با آنان به طریق اولی مورد [[نهی]] [[خداوند]] خواهد بود. نتیجه چنین برداشتی آن است که علاوه بر [[کفار]] [[اهل ذمه]]، افرادی نیز به عنوان بی‌طرف شناخته می‌شوند که [[جان]] و [[مال]] آنان محترم شمرده می‌شود. در واقع اصالت [[صلح]] که در سده اخیر مورد تاکید قرار گرفته نتیجه طبیعی معنایی است که [[مفسران]] از [[فتنه]] در نظر گرفته و ملاک در قتال را محاربه می‌دانند. از سوی دیگر به صفت [[اجتماعی]] دفاع در حالت [[جنگ]] و نقض [[عهد]] است که در [[آیات]] بسیاری [[دلیل]] قتال با آنان نقض [[عهد]] بوده است. نگاه [[اسلام]] به مهاهدات بین المللی بسیار قابل توجه به نظر می‌رسد؛ زیرا برای [[عهد]] و [[میثاق]] [[جایگاه]] خاصی قائل است و حاضر نیست تا با تغییر شرایط و [[احساس]] [[قدرت]]، آن را زیر پا بگذارد. حال در این مدخل منظور از دفاع به جای [[جهاد ابتدایی]] به شیوه‌ها مختلف [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] مطرح است و در این بحث دو دسته از [[آیات]] ذکر شده است. یکی آن دسته از آیاتی که [[خداوند]] از [[پیامبر]] خود دفاع می‌کند، یا [[تعلیم]] می‌دهد که چگونه از خود دفاع زبانی و بیانی کند: و بخش دیگری ناظر به [[دستور]] به دفاع از خود [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] است. اما در این [[آیات]] افزون بر این نکته مواردی از دفاع‌های [[خدا]] از [[پیامبر]] در برابر [[مشرکان]] و [[مخالفان]] و [[منکران]] و اهل [[شبهه]] مطرح شده و مباحث ناظر به [[جهاد]] [[دفاعی]] در مدخل [[جهاد]] آمده است.
#{{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را می‌پرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان می‌دهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref>
#{{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«آیا بت‌های «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیده‌اید؟ * و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۱۹-۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ}}<ref>«آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند پیروی نمی‌کنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی  گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتاده‌اید آنان نیز چون شما به رنج افتاده‌اند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا}}<ref>«و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۷.</ref>؛ {{متن قرآن|هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا}}<ref>«هان! (گیرم) این شمایید که در زندگانی این جهان از ایشان دفاع کردید، در رستخیز از آنان در برابر خداوند که دفاع خواهد کرد؟ یا چه کس حامی آنان خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۱۰۹.</ref>
#{{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا * مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که * پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۷-۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین  پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>
#{{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و خوب می‌دانیم که آنان می‌گویند: جز این نیست که بشری به او آموزش می‌دهد؛ (چنین نیست، زیرا) زبان آن کس که (قرآن را) به او می‌بندند غیر عربی  است و این (قرآن به) زبان عربی روشنی است» سوره نحل، آیه ۱۰۳.</ref>
#{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}<ref>«بنابراین پند بده  که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه» سوره طور، آیه ۲۹.</ref>
#{{متن قرآن|تَنْزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ}}<ref>«فرو فرستادن این کتاب (آسمانی) که تردیدی در آن نیست از سوی پروردگار جهانیان است * بلکه می‌گویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیم‌دهنده‌ای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند» سوره سجده، آیه ۲-۳.</ref>
#{{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است، اگر خداوند بخواهد بر دل تو مهر می‌نهد: و خداوند باطل را از میان برمی‌دارد و حقّ را با کلمات خویش استوار می‌دارد  که او به اندیشه‌ها داناست» سوره شوری، آیه ۲۴.</ref>
#{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ * أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ}}<ref>«و کافران گفتند: آیا شما را به مردی رهنمون شویم که به شما خبر می‌دهد که: چون یکسره پراکنده شدید  (و از بین رفتید) دوباره آفرینشی نو خواهید یافت؟ * پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۷-۸.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>
#{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتٰارِکوا آلِهَتِنٰا لِشٰاعِرٍ مَجْنُونٍ * بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و می‌گفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟ * (او دیوانه نیست) بلکه حقیقت را (با خود) آورده و پیامبران (پیشین) را راست دانسته است» سوره صافات، آیه ۳۶-۳۷.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ * وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ}}<ref>«و همنشین شما، دیوانه نیست، * و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است،» سوره تکویر، آیه ۲۲-۲۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>
#{{متن قرآن|أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکمْ أَولَ مَرةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللٰهُ أَحَق أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ}}<ref>«چرا با گروهی که پیمان‌های خود را شکستند و به بیرون راندن پیامبر دل نهادند و نخست بار پیکار با شما را آغاز کردند جنگ نمی‌کنید؟ آیا از آنها می‌هراسید؟ با آنکه- اگر مؤمنید- خداوند سزاوارتر است که از وی بهراسید» سوره توبه، آیه ۱۳.</ref>


==نکات==
'''دفاع''' به معنای بازداشتن و مانع شدن از اقسام [[جهاد]] و به معنای [[جنگی]] است که [[انسان]] در مقابل حمله [[دشمن]] و برای جلوگیری و پیشگیری از هجوم [[دشمن]] به [[مسلمانان]] و اساس [[اسلام]] انجام می‌دهد. بسیاری از [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در [[راه خدا]] و دفاع از اهداف [[الهی]] با [[دشمنان]] به [[نبرد]] برخاسته‌اند و برخی با استناد به [[تاریخ]]، همه [[جنگ‌های پیامبر]] {{صل}} را [[دفاعی]] دانسته‌اند. دفاع در سه حوزه مشروع است: دفاع از کیان [[اسلام]] و سرزمین‌های [[مسلمانان]]؛ [[دفاع از حریم شخصی]] و در [[یاری مظلوم]].
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
# دفاع [[پیامبر]] از [[توحید]]، با [[مبارزه]] علیه [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] و اعلام [[باطل]] بودن خیال‌های [[مشرکان]] که براساس [[جهالت]] به نام خدایان نام گذاری کرده‌اند: {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را می‌پرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>... {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان می‌دهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref>.... {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ}}<ref>«آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند  پیروی نمی‌کنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>
#تلاش برخی از [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]]، برای دفاع از خیانتکاران، در پیشگاه [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>«و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۷.</ref>
# دفاع [[خداوند]] از [[پیامبر]] در برابر [[اتهام]] [[ازدواج]] با [[همسر]] [[فرزند]]، جهت [[حفظ]] [[شخصیت]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که:» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>
#اهتمام [[خداوند]] به دفاع از [[پیامبر]] وحفظ [[شخصیت اجتماعی]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ}}<ref>«پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.</ref>
# دفاع [[خداوند]] از [[پیامبر]] در برابر [[اتهام]] انتساب آموخته‌های خود از [[بشر]] به [[خدا]]: {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref>
# دفاع [[خداوند]] از [[پیامبر]] در برابر [[اتهام]] [[کهانت]] و [[جنون]] به آن‌حضرت: {{متن قرآن|فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}<ref>«بنابراین پند بده  که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه» سوره طور، آیه ۲۹.</ref>
# دفاع از [[پیامبر]] در برابرمتهم ساختن وی به افترا بستن به [[خدا]]: {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref>... {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«بلکه می‌گویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیم‌دهنده‌ای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند» سوره سجده، آیه ۳.</ref>... {{متن قرآن|أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ}}<ref>«پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۸.</ref>
# دفاع [[خداوند]] از [[پیامبر]] در برابر [[گمان]] [[باطل]] برخی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، مبنی برخیانت [[پیامبر]] در [[غنائم جنگی]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>
# دفاع [[خداوند]] از [[محمد]]{{صل}} در برابر سخنان ناروای [[منافقان]]، نسبت به آن [[حضرت]] مبنی بر - گوشی - و زود [[باور]] بودن آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref> واین که گوش کردن آن [[حضرت]] به سخنان آنان سبب خیر برای عموم [[مردم]] است {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>
# [[وجوب]] دفاع از [[پیامبر]] و [[پیکار]] با اخراج‌گران آن [[حضرت]] {{متن قرآن|أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ}}<ref>«چرا با گروهی که پیمان‌های خود را شکستند و به بیرون راندن پیامبر دل نهادند و نخست بار پیکار با شما را آغاز کردند جنگ نمی‌کنید؟ آیا از آنها می‌هراسید؟ با آنکه- اگر مؤمنید- خداوند سزاوارتر است که از وی بهراسید» سوره توبه، آیه ۱۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۲۲-۵۲۵.</ref>.


== [[دفاع مشروع]]==
== مقدمه ==
== پرسش‌های وابسته ==
دفاع به معنای بازداشتن و مانع شدن است<ref>مفردات، ص۳۱۶؛ لسان العرب، ج ۴، ص۳۶۹، "دفع"؛ لغت‌نامه، ج، ص۱۰۹۴۰ ـ ۱۰۹۴۱، "دفاع".</ref>. در اصطلاح [[فقه]] و [[متون دینی]]، از اقسام [[جهاد]] و به معنای [[جنگی]] است که [[انسان]] در مقابل [[حمله]] [[دشمن]] و برای جلوگیری و [[پیشگیری]] از [[هجوم]] [[دشمن]] به [[مسلمانان]] و [[اساس اسلام]] انجام می‌دهد<ref>دفاع مشروع در حقوق جزای ایران، ص۲۴؛ اصطلاحات فقهی، ص۲۲۴.</ref>. در اصطلاح [[حقوقی]] نیز دفاع به همین معناست و به پاسخ هر یک از دو طرف دعوا در [[محکمه]] به یکدیگر یا ایرادات متقابل هریک به ادعای دیگری، دفاع گفته می‌شود<ref>نک: محاضرات فی فقه الامامیه، ج ۴، ص۲۳ ـ ۲۴؛ نیز نک: ترمینولوژی حقوق، ص۳۰۳. </ref>.


== جستارهای وابسته ==
بسیاری از [[فقیهان]] [[جهاد]] را به دوگونه ابتدایی و [[دفاعی]] قسمت کرده و در تفاوت میان آن دو گفته‌اند: "دفاع" [[جنگی]] است که پس از [[حمله]] و تعرض مهاجم و برای بازداشتن [[متجاوز]] از [[تجاوز]] انجام می‌گیرد و "[[جهاد ابتدایی]]" پیکاری است که آغازگرش جنگجویان [[مسلمان]] و هدفش [[دعوت]] [[کافران]] به [[اسلام]]، [[توحید]] و [[عدالت]] است<ref>الروضة البهیه، ج ۲، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۲.</ref>


==منابع==
== دفاع از دیدگاه قرآنی ==
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
{{اصلی|دفاع در قرآن}}
از دفاع در [[قرآن]] با واژه‌های گوناگونی یاد شده است، برای نمونه "دفع" و مشتقات آن ۱۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته است که مواردی از آن به معنای دفاع اصطلاحی است: {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>


==پانویس==
== پیشینه دفاع ==
{{یادآوری پانویس}}
به گفته [[دانشمندان]] علوم طبیعی "دفاع" برای هر موجود زنده امری غریزی است و به [[انسان]] اختصاص ندارد، از این رو همه موجودات [[جهان]] به شکل طبیعی به ابزار [[دفاعی]] [[تجهیز]] شده‌اند<ref>کتاب الحیوان، ج ۷، ص۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ نیز نک: المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱. </ref>. برخی [[دانشمندان اسلامی]]، چون [[دنیا]] عالم [[تزاحم]] است، دفاع را برای هر پدیده زنده امری [[فطری]] دانسته‌اند<ref>المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱؛ ج ۱۴، ص۳۸۵؛ جهاد، ص۸۶.</ref>. براین پایه، نمی‌توان تاریخچه و [[زمان]] آغاز مشخصی برای آن شناساند و در [[حقیقت]] باید آن را با وجود [[انسان]] روی کره خاکی همزمان دانست، درنتیجه بیان تاریخچه‌ای به شکل مرسوم برای آن بی‌معناست؛ اما از دفاع نظامی و [[مشروعیت]] آن در [[شرایع]] پیشین می‌توان بحث کرد.
{{پانویس2}}
 
بسیاری از [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در [[راه خدا]] و دفاع از [[اهداف الهی]] با [[دشمنان]] به [[نبرد]] برخاسته‌اند. براساس روایتی، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} نخستین مدافع در راه خداست که با فراهم کردن لشکری به کمک و دفاع از [[لوط]] {{ع}} در برابر [[دشمنان]] شتافت<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.</ref>.
 
برخی با استناد به [[تاریخ]]، همه [[جنگ‌های پیامبر]] {{صل}} را [[دفاعی]] دانسته و معتقدند که [[پیامبر]] {{صل}} در همه دوران [[حکومت]] خود در [[مدینه]] [[فرصت]] و امکانات لازم برای [[جهاد ابتدایی]] را به دست نیاورد<ref>جهاد در اسلام، ص۳۴؛ المنار، ج ۲، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶. </ref>. برخی از [[آیات قرآن]] نیز ماهیت [[دفاعی]] نبردهای [[پیامبر]] {{صل}} را [[تأیید]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۳ - ۱۲۶.</ref>
 
== موارد تشریع دفاع و احکام آن ==
{{اصلی|دفاع در فقه اسلامی}}
در موارد مختلفی از منابع فقهی ـ مانند ابواب [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، حدود، [[مرابطه]] ـ از دفاع سخن گفته شده است که به شکل کلی می‌توان آن را در سه حوزه بررسی کرد:
 
=== نخست: دفاع از کیان [[اسلام]] و سرزمین‌های [[مسلمانان]] ===
[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> به [[آمادگی نظامی]] در برابر [[حمله]] [[دشمن]] اشاره دارد و [[مسلمانان]] را در برابر [[تهاجم]] [[پیش‌بینی]] نشده [[دشمنان]] بر [[ضد]] [[مسلمانان]] به [[آمادگی]] [[دفاعی]] [[ترغیب]] می‌کند<ref>احکام القرآن، ج ۲، ص۷۸۲ ـ ۸۷۳؛ کنزالعرفان، ج ۱، ص۳۸۸؛ المیزان، ج ۹، ص۱۱۷.</ref>. این تاکتیک [[دفاعی]] سبب می‌شود [[دشمن]] در [[اندیشه]] [[حمله]] به [[مرزهای اسلامی]] نباشد، از این رو [[فقیهان]] به هنگام درگیری و [[رویارویی]] با [[دشمن]]، دفاع را [[واجب]] دانسته‌اند<ref>ر. ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸؛ المنیر، ج ۱۰، ص۵۰ ـ ۵۱. </ref>. نزدیک به همه [[فقها]] با استناد به آیاتی چون: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، [[دفاع از کیان اسلام]]، [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و [[حریم]] [[مسلمانان]] در برابر [[تهاجم]] [[دشمن]] را امری [[مشروع]] و ضروری خوانده‌اند<ref>النهایه، ص۲۹۰؛ المغنی، ج ۱۰، ص۲۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۴۱، ص۶۵۰.</ref> که ویژه شخص و [[زمان]] خاصی نیست<ref>جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۴۱، ص۶۵۱؛ الجهاد، ص۴۱۳. </ref>. گرچه [[مفسران]] ذیل این [[آیات]] بیشتر به بررسی [[جنگ]] [[مسلمانان]] با [[مشرکان]] پرداخته‌اند، ازآنجا که [[حکم]] به [[قتال]] در مقابل کسانی است که به [[کشتار]] [[مسلمانان]] پرداخته‌اند، قطعا [[حکم]] دفاع را بیان می‌کند<ref>نک: مجمع‌البیان، ج ۲، ص۶۲۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۳۳۷، قس: جهاد در اسلام، ص۲۰، ۳۵.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>
 
=== دوم: دفاع از حریم شخصی===
{{اصلی|دفاع از حریم شخصی}}
دفاع از حریم شخصی به [[حکم عقل]] و [[فطرت]] بایسته است و [[متون دینی]] نیز بر آن تأکید دارند و [[دفاع از جان]]، [[مال]]، عرض و [[ناموس]] را [[واجب]] می‌دانند<ref>المجموع، ج ۱۹، ص۲۵۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۱۹؛ جهاد در راه خدا، ص۵۷ ـ ۵۸. </ref>. این نکته را از برخی عمومات [[قرآن کریم]]، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>، می‌توان دریافت.
 
از آیاتی دیگر نیز می‌توان [[حکم]] دفاع شخصی را فهمید؛ مانند: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>، برخی این [[آیه]] را دلیل بر [[وجوب دفاع]] شخص توانا در برابر سارق و جز او دانسته‌اند<ref>الخلاف، ج ۵، ص۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۴۷.</ref>. براین پایه، شخص [[توانمند]] اگر در برابر سارق و [[متجاوز]] از خود دفاع نکند و [[تسلیم]] او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر {{متن قرآن|ا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا}}<ref>«خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمی‌دارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.</ref> که به [[مظلوم]] اجازه می‌دهد در [[مقام]] [[دفاع از خود]] تظلّم کند و بدی‌هایی را که در [[حق]] او شده بازگو کند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص۵. </ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>
 
دفاع انسان از حریم شخصی خود در قبال هر خطر تهدیدکننده، دفاع شخصی است<ref>مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵؛ ابراهیمی، قاسم، الدفاع الشرعی و اشکالیة السلطة غیر الشرعیة، مجله فقه اهل البیت {{عم}}، شماره ۳۲، ۱۴۲۴ق، ص۹۵.</ref>. محدوده حریم شخصی اعم از [[جان]]، [[مال]] و عرض ([[ناموس]]) ترسیم شده است<ref>ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۷۷.</ref>.
 
مستند [[وجوب دفاع از جان]]، [[حرمت]] القای نفس در [[هلاکت]] است؛ اما در صورتی که مکلّف بداند اگر دفاع کند، کشته می‌شود، از نظر برخی از [[فقیهان]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۳۵؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۵، ص۱۶.</ref>، در صورت امکان، بر مکلّف لازم است فرار کند<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۴.</ref>. دفاع از [[ناموس]] نیز [[واجب]] است<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۹، ص۳۴۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۳.</ref>؛ اما به [[باور]] مشهور فقیهان<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۵، ص۳۴۴.</ref>، [[دفاع از مال]] واجب نیست.
 
[[تسلیم شدن]] در موارد دفاع از نفس و عرض جایز نیست. در موارد جواز دفاع، [[احترام]] [[متجاوز]] ملغا می‌شود و می‌توان در برابر او [[مقابله به مثل]] کرد، هرچند [[مسلمان]] باشد<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۴۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۵۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص ۲۱۲.</ref>
 
=== سوم: یاری مظلوم===
{{اصلی|دفاع از مظلوم}}
از آنجا که [[ظلم]] در [[اسلام]] به کلی منفور است<ref>ثواب الاعمال، ص۲۷۲ ـ ۲۷۴؛ ریاض السالکین، ج ۷، ص۲۲۶.</ref>، [[مقابله با ستم]] و [[دفاع از مظلوم]] برای خشکاندن ریشه [[ستم]] راهکاری مناسب و [[مشروع]] است<ref>ر. ک: التفسیر الکاشف، ج ۷، ص۱۱۳.</ref>؛ ولی [[مسلمانان]] در [[دفاع از جان]]، [[مال]] و [[ناموس]] خویش نباید [[تجاوزگری]] پیشه کرده و بیش از آنچه به آنان [[ظلم]] شده در مورد [[دشمن]] خویش انجام دهند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۸-۱۳۰.</ref>
 
== شیوه‌های دفاع ==
دفاع باید متناسب با هجمه [[دشمن]] باشد؛ به این معنا که اگر [[دشمن]] با ابزار [[هنر]] آهنگ ضربه زدن به [[کیان اسلام]] کرد، در صورت امکان باید از [[دین]] دفاع [[هنری]] داشت<ref>پاسداری از دین، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref>. در مورد هجمه [[فرهنگی]] نیز باید [[دفاع علمی]] ـ [[فرهنگی]] انجام گیرد، از این روست که دانشمندی که برای گسترش [[فرهنگ]] می‌کوشد، از ۱۰۰۰ یا ۷۰۰۰۰ [[عابد]] [[برتر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج ۱، ص۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۷۵، ص۱۷۳.</ref>. به هر روی، همان‌گونه که دفاع با [[جان]] [[ارزشمند]] است و کسی که در راه [[دفاع از مال]]، [[ناموس]] و [[دین]] خود کشته شود [[شهید]] است<ref> النهایه، ص۲۹۷؛ السرائر، ج ۲، ص۱۹. </ref>.
 
دفاع با [[بذل مال]] نیز [[ارزش]] داشته و [[روایات]]، کسی را که با بذل [[مال]] از [[دین]] خود دفاع کند، [[بخشنده‌ترین]] فرد شناسانده‌اند<ref>بحارالانوار، ج ۹۷، ص۱۵.</ref>. به [[باور]] برخی از [[فقیهان]]، دفاع، به نتیجه برسد یا [[شکست]] بخورد، [[مقدّس]] است و اگر مدافع در این راه کشته شود، [[پاداش شهید]] دارد؛ اما در دیگر [[احکام]] ([[غسل]] و [[کفن]]) [[حکم]] غیر [[شهید]] را دارد<ref>الروضه‌البهیه، ج ۹، ص۳۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۷؛ جهاد در راه خدا، ص۵۸.</ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>
 
== معنویت و دفاع ==
[[جهاد]] و دفاع از جمله اموری است که وجود معنویت در آن می‌تواند تأثیر شگرفی در کیفیت و نوع انجام دفاع و جهاد داشته باشد. جهادگران و مدافعان [[واقعی]] کسانی هستند که با تمام وجود شیفته جهاد و [[مبارزه]] هستند و در این راه از هیچ امری روی‌گردان نیستند و حاضرند [[جان]] و هستی خود را [[فدا]] نمایند. شاکله و بنیان اصلی و اساسی دفاع باید [[روح]] معنویت باشد؛ زیرا در این شرایط، مهم‌تر از آمادگی‌های نظامی و رزمی، آمادگی‌های [[روحی]] و [[معنوی]] و [[قدرت]] [[عزم]] و توان [[ایستادگی]] [[ملت‌ها]] در برابر تند بادهاست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.</ref>. در این میان، کسب معنویت در میدان جهاد و دفاع، [[توکل به خداوند]] [[متعال]] و [[اعتماد به نفس]]، بن مایه اساسی [[استحکام]] یک [[ملت]] و [[نظام]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.</ref>. آنچه مهم و حیاتی و اساسی است [[معنویت]] است که بنیان‌گذار اقتدار و [[قدرت]] خواهد بود<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ خرداد ۶۲، ص۱۲.</ref>.<ref>[[نجف علی غلامی]]، [[نظام امنیتی دفاعی اسلام - غلامی (مقاله)|مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۱۰۱۴.</ref>
 
==[[دفاع مشروع]]==
==[[دفاع الهی]]==
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
# [[پرونده:IM009833.jpg|22px]] [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۴''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[نجف علی غلامی|غلامی، نجف علی]]، [[نظام امنیتی دفاعی اسلام - غلامی (مقاله)|مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:دفاع]]
[[رده:دفاع]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳

دفاع به معنای بازداشتن و مانع شدن از اقسام جهاد و به معنای جنگی است که انسان در مقابل حمله دشمن و برای جلوگیری و پیشگیری از هجوم دشمن به مسلمانان و اساس اسلام انجام می‌دهد. بسیاری از پیامبران و پیروان آنها در راه خدا و دفاع از اهداف الهی با دشمنان به نبرد برخاسته‌اند و برخی با استناد به تاریخ، همه جنگ‌های پیامبر (ص) را دفاعی دانسته‌اند. دفاع در سه حوزه مشروع است: دفاع از کیان اسلام و سرزمین‌های مسلمانان؛ دفاع از حریم شخصی و در یاری مظلوم.

مقدمه

دفاع به معنای بازداشتن و مانع شدن است[۱]. در اصطلاح فقه و متون دینی، از اقسام جهاد و به معنای جنگی است که انسان در مقابل حمله دشمن و برای جلوگیری و پیشگیری از هجوم دشمن به مسلمانان و اساس اسلام انجام می‌دهد[۲]. در اصطلاح حقوقی نیز دفاع به همین معناست و به پاسخ هر یک از دو طرف دعوا در محکمه به یکدیگر یا ایرادات متقابل هریک به ادعای دیگری، دفاع گفته می‌شود[۳].

بسیاری از فقیهان جهاد را به دوگونه ابتدایی و دفاعی قسمت کرده و در تفاوت میان آن دو گفته‌اند: "دفاع" جنگی است که پس از حمله و تعرض مهاجم و برای بازداشتن متجاوز از تجاوز انجام می‌گیرد و "جهاد ابتدایی" پیکاری است که آغازگرش جنگجویان مسلمان و هدفش دعوت کافران به اسلام، توحید و عدالت است[۴].[۵]

دفاع از دیدگاه قرآنی

از دفاع در قرآن با واژه‌های گوناگونی یاد شده است، برای نمونه "دفع" و مشتقات آن ۱۰ بار در قرآن به کار رفته است که مواردی از آن به معنای دفاع اصطلاحی است: ﴿فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۶].[۷]

پیشینه دفاع

به گفته دانشمندان علوم طبیعی "دفاع" برای هر موجود زنده امری غریزی است و به انسان اختصاص ندارد، از این رو همه موجودات جهان به شکل طبیعی به ابزار دفاعی تجهیز شده‌اند[۸]. برخی دانشمندان اسلامی، چون دنیا عالم تزاحم است، دفاع را برای هر پدیده زنده امری فطری دانسته‌اند[۹]. براین پایه، نمی‌توان تاریخچه و زمان آغاز مشخصی برای آن شناساند و در حقیقت باید آن را با وجود انسان روی کره خاکی همزمان دانست، درنتیجه بیان تاریخچه‌ای به شکل مرسوم برای آن بی‌معناست؛ اما از دفاع نظامی و مشروعیت آن در شرایع پیشین می‌توان بحث کرد.

بسیاری از پیامبران و پیروان آنها در راه خدا و دفاع از اهداف الهی با دشمنان به نبرد برخاسته‌اند. براساس روایتی، حضرت ابراهیم (ع) نخستین مدافع در راه خداست که با فراهم کردن لشکری به کمک و دفاع از لوط (ع) در برابر دشمنان شتافت[۱۰].

برخی با استناد به تاریخ، همه جنگ‌های پیامبر (ص) را دفاعی دانسته و معتقدند که پیامبر (ص) در همه دوران حکومت خود در مدینه فرصت و امکانات لازم برای جهاد ابتدایی را به دست نیاورد[۱۱]. برخی از آیات قرآن نیز ماهیت دفاعی نبردهای پیامبر (ص) را تأیید می‌کنند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۱۲]؛ ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا[۱۳].[۱۴]

موارد تشریع دفاع و احکام آن

در موارد مختلفی از منابع فقهی ـ مانند ابواب جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حدود، مرابطه ـ از دفاع سخن گفته شده است که به شکل کلی می‌توان آن را در سه حوزه بررسی کرد:

نخست: دفاع از کیان اسلام و سرزمین‌های مسلمانان

قرآن در آیه ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ[۱۵] به آمادگی نظامی در برابر حمله دشمن اشاره دارد و مسلمانان را در برابر تهاجم پیش‌بینی نشده دشمنان بر ضد مسلمانان به آمادگی دفاعی ترغیب می‌کند[۱۶]. این تاکتیک دفاعی سبب می‌شود دشمن در اندیشه حمله به مرزهای اسلامی نباشد، از این رو فقیهان به هنگام درگیری و رویارویی با دشمن، دفاع را واجب دانسته‌اند[۱۷]. نزدیک به همه فقها با استناد به آیاتی چون: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۱۸]، دفاع از کیان اسلام، جان، مال، آبرو و حریم مسلمانان در برابر تهاجم دشمن را امری مشروع و ضروری خوانده‌اند[۱۹] که ویژه شخص و زمان خاصی نیست[۲۰]. گرچه مفسران ذیل این آیات بیشتر به بررسی جنگ مسلمانان با مشرکان پرداخته‌اند، ازآنجا که حکم به قتال در مقابل کسانی است که به کشتار مسلمانان پرداخته‌اند، قطعا حکم دفاع را بیان می‌کند[۲۱].[۲۲]

دوم: دفاع از حریم شخصی

دفاع از حریم شخصی به حکم عقل و فطرت بایسته است و متون دینی نیز بر آن تأکید دارند و دفاع از جان، مال، عرض و ناموس را واجب می‌دانند[۲۳]. این نکته را از برخی عمومات قرآن کریم، مانند آیه ﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[۲۴]، می‌توان دریافت.

از آیاتی دیگر نیز می‌توان حکم دفاع شخصی را فهمید؛ مانند: ﴿وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۲۵]، برخی این آیه را دلیل بر وجوب دفاع شخص توانا در برابر سارق و جز او دانسته‌اند[۲۶]. براین پایه، شخص توانمند اگر در برابر سارق و متجاوز از خود دفاع نکند و تسلیم او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر ﴿ا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا[۲۷] که به مظلوم اجازه می‌دهد در مقام دفاع از خود تظلّم کند و بدی‌هایی را که در حق او شده بازگو کند[۲۸].[۲۹]

دفاع انسان از حریم شخصی خود در قبال هر خطر تهدیدکننده، دفاع شخصی است[۳۰]. محدوده حریم شخصی اعم از جان، مال و عرض (ناموس) ترسیم شده است[۳۱].

مستند وجوب دفاع از جان، حرمت القای نفس در هلاکت است؛ اما در صورتی که مکلّف بداند اگر دفاع کند، کشته می‌شود، از نظر برخی از فقیهان[۳۲]، در صورت امکان، بر مکلّف لازم است فرار کند[۳۳]. دفاع از ناموس نیز واجب است[۳۴]؛ اما به باور مشهور فقیهان[۳۵]، دفاع از مال واجب نیست.

تسلیم شدن در موارد دفاع از نفس و عرض جایز نیست. در موارد جواز دفاع، احترام متجاوز ملغا می‌شود و می‌توان در برابر او مقابله به مثل کرد، هرچند مسلمان باشد[۳۶].[۳۷]

سوم: یاری مظلوم

از آنجا که ظلم در اسلام به کلی منفور است[۳۸]، مقابله با ستم و دفاع از مظلوم برای خشکاندن ریشه ستم راهکاری مناسب و مشروع است[۳۹]؛ ولی مسلمانان در دفاع از جان، مال و ناموس خویش نباید تجاوزگری پیشه کرده و بیش از آنچه به آنان ظلم شده در مورد دشمن خویش انجام دهند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۴۰].[۴۱]

شیوه‌های دفاع

دفاع باید متناسب با هجمه دشمن باشد؛ به این معنا که اگر دشمن با ابزار هنر آهنگ ضربه زدن به کیان اسلام کرد، در صورت امکان باید از دین دفاع هنری داشت[۴۲]. در مورد هجمه فرهنگی نیز باید دفاع علمی ـ فرهنگی انجام گیرد، از این روست که دانشمندی که برای گسترش فرهنگ می‌کوشد، از ۱۰۰۰ یا ۷۰۰۰۰ عابد برتر دانسته شده است[۴۳]. به هر روی، همان‌گونه که دفاع با جان ارزشمند است و کسی که در راه دفاع از مال، ناموس و دین خود کشته شود شهید است[۴۴].

دفاع با بذل مال نیز ارزش داشته و روایات، کسی را که با بذل مال از دین خود دفاع کند، بخشنده‌ترین فرد شناسانده‌اند[۴۵]. به باور برخی از فقیهان، دفاع، به نتیجه برسد یا شکست بخورد، مقدّس است و اگر مدافع در این راه کشته شود، پاداش شهید دارد؛ اما در دیگر احکام (غسل و کفن) حکم غیر شهید را دارد[۴۶].[۴۷]

معنویت و دفاع

جهاد و دفاع از جمله اموری است که وجود معنویت در آن می‌تواند تأثیر شگرفی در کیفیت و نوع انجام دفاع و جهاد داشته باشد. جهادگران و مدافعان واقعی کسانی هستند که با تمام وجود شیفته جهاد و مبارزه هستند و در این راه از هیچ امری روی‌گردان نیستند و حاضرند جان و هستی خود را فدا نمایند. شاکله و بنیان اصلی و اساسی دفاع باید روح معنویت باشد؛ زیرا در این شرایط، مهم‌تر از آمادگی‌های نظامی و رزمی، آمادگی‌های روحی و معنوی و قدرت عزم و توان ایستادگی ملت‌ها در برابر تند بادهاست[۴۸]. در این میان، کسب معنویت در میدان جهاد و دفاع، توکل به خداوند متعال و اعتماد به نفس، بن مایه اساسی استحکام یک ملت و نظام است[۴۹]. آنچه مهم و حیاتی و اساسی است معنویت است که بنیان‌گذار اقتدار و قدرت خواهد بود[۵۰].[۵۱]

دفاع مشروع

دفاع الهی

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص۳۱۶؛ لسان العرب، ج ۴، ص۳۶۹، "دفع"؛ لغت‌نامه، ج، ص۱۰۹۴۰ ـ ۱۰۹۴۱، "دفاع".
  2. دفاع مشروع در حقوق جزای ایران، ص۲۴؛ اصطلاحات فقهی، ص۲۲۴.
  3. نک: محاضرات فی فقه الامامیه، ج ۴، ص۲۳ ـ ۲۴؛ نیز نک: ترمینولوژی حقوق، ص۳۰۳.
  4. الروضة البهیه، ج ۲، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۱۱۵.
  5. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۲.
  6. «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  7. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۲-۱۲۳.
  8. کتاب الحیوان، ج ۷، ص۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ نیز نک: المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱.
  9. المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱؛ ج ۱۴، ص۳۸۵؛ جهاد، ص۸۶.
  10. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.
  11. جهاد در اسلام، ص۳۴؛ المنار، ج ۲، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶.
  12. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  13. «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.
  14. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۳ - ۱۲۶.
  15. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.
  16. احکام القرآن، ج ۲، ص۷۸۲ ـ ۸۷۳؛ کنزالعرفان، ج ۱، ص۳۸۸؛ المیزان، ج ۹، ص۱۱۷.
  17. ر. ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸؛ المنیر، ج ۱۰، ص۵۰ ـ ۵۱.
  18. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  19. النهایه، ص۲۹۰؛ المغنی، ج ۱۰، ص۲۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۴۱، ص۶۵۰.
  20. جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۴۱، ص۶۵۱؛ الجهاد، ص۴۱۳.
  21. نک: مجمع‌البیان، ج ۲، ص۶۲۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۳۳۷، قس: جهاد در اسلام، ص۲۰، ۳۵.
  22. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۶-۱۲۷.
  23. المجموع، ج ۱۹، ص۲۵۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۱۹؛ جهاد در راه خدا، ص۵۷ ـ ۵۸.
  24. «(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.
  25. «و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.
  26. الخلاف، ج ۵، ص۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۴۷.
  27. «خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمی‌دارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.
  28. ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص۵.
  29. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۷-۱۲۸.
  30. مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵؛ ابراهیمی، قاسم، الدفاع الشرعی و اشکالیة السلطة غیر الشرعیة، مجله فقه اهل البیت (ع)، شماره ۳۲، ۱۴۲۴ق، ص۹۵.
  31. ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۷۷.
  32. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۳۵؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۵، ص۱۶.
  33. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۴.
  34. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۹، ص۳۴۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۳.
  35. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۵، ص۳۴۴.
  36. شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۴۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۵۱.
  37. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۱۲.
  38. ثواب الاعمال، ص۲۷۲ ـ ۲۷۴؛ ریاض السالکین، ج ۷، ص۲۲۶.
  39. ر. ک: التفسیر الکاشف، ج ۷، ص۱۱۳.
  40. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  41. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۸-۱۳۰.
  42. پاسداری از دین، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.
  43. الکافی، ج ۱، ص۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۷۵، ص۱۷۳.
  44. النهایه، ص۲۹۷؛ السرائر، ج ۲، ص۱۹.
  45. بحارالانوار، ج ۹۷، ص۱۵.
  46. الروضه‌البهیه، ج ۹، ص۳۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۷؛ جهاد در راه خدا، ص۵۸.
  47. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.
  49. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.
  50. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ خرداد ۶۲، ص۱۲.
  51. نجف علی غلامی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۰۱۴.