|
|
خط ۶۳: |
خط ۶۳: |
|
| |
|
| === چهارم: برهان نقض غرض در ارسال انبیا === | | === چهارم: برهان نقض غرض در ارسال انبیا === |
| دلیلی که تقریباً همه متکلمان شیعه بدان تمسک کردهاند این است که: [[امامت]] یعنی استمرار وظایف نبوت و [[امام]] یعنی [[جانشین]] و [[خلیفه پیامبر]] در همه [[شؤون نبوت]]، جز در مسأله تلقی وحی به معنای اصطلاحی آن. چنین [[انسانی]] باید در مقام تبیین و توضیح [[احکام الهی]] و [[سنت نبوی]]، از هر گونه [[انحراف]] عمدی و سهوی [[معصوم]] باشد<ref>البته کسانی که دلیل عقلی برای اثبات عصمت انبیا از گناهان و نیز از خطا و نسیان را تمام و بیاشکال میدانند، در اینجا نیز این دلیل را به موارد مذکور تعمیم میدهند. ولی به هر حال، قدر متیقن این است که با این دلیل، عصمت ائمه {{عم}} از گناه و خطا در مقام تبیین و تفسیر وحی الهی و سنت نبوی به اثبات میرسد.</ref> و الا نقض غرض پیش آمده، [[هدف]] [[تشریع احکام]] و برانگیختن [[انبیا]] تحقق نخواهد یافت. بنابراین، همان ادلهای که [[عصمت انبیا]] را [[اثبات]] مینمودند، بر [[عصمت امام]] نیز صحه میگذارند. | | دلیلی که تقریباً همه متکلمان شیعه بدان تمسک کردهاند این است که: [[امامت]] یعنی استمرار وظایف نبوت و [[امام]] یعنی [[جانشین]] و [[خلیفه پیامبر]] در همه [[شؤون نبوت]]، جز در مسأله تلقی وحی به معنای اصطلاحی آن. چنین [[انسانی]] باید در مقام تبیین و توضیح [[احکام الهی]] و [[سنت نبوی]]، از هر گونه [[انحراف]] عمدی و سهوی [[معصوم]] باشد<ref>البته کسانی که دلیل عقلی برای اثبات عصمت انبیا از گناهان و نیز از خطا و نسیان را تمام و بیاشکال میدانند، در اینجا نیز این دلیل را به موارد مذکور تعمیم میدهند. ولی به هر حال، قدر متیقن این است که با این دلیل، عصمت ائمه {{عم}} از گناه و خطا در مقام تبیین و تفسیر وحی الهی و سنت نبوی به اثبات میرسد.</ref> و الا نقض غرض پیش آمده، [[هدف]] [[تشریع احکام]] و برانگیختن [[انبیا]] تحقق نخواهد یافت. بنابراین، همان ادلهای که [[عصمت انبیا]] را [[اثبات]] مینمودند، بر [[عصمت امام]] نیز صحه میگذارند<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۲۷۴-۲۸۱.</ref>. |
| | |
| شفافیت این [[دلیل]] و چگونگی دلالت آن بر [[لزوم عصمت امام]]، متوقف بر ذکر چند نکته است:
| |
| # '''[[وظایف]] [[پیامبر گرامی اسلام]]''': بیشک [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مدت ۲۳ سال [[نبوت]] خویش وظایف و شؤون مختلفی را در قبال [[جامعه اسلامی]] بر عهده داشتند<ref>ر.ک: الالهیات، ج۴، ص۲۶.</ref> که اصول و کلیات آنها عبارتند از:
| |
| ## دریافت و ابلاغ پیام الهی؛
| |
| ## [[تفسیر]] [[وحی الهی]] و تشریح مقاصد آن؛
| |
| ## [[بیان احکام]] موضوعات مستحدثه؛
| |
| ## رد [[شبهات]] و تشکیکات [[اعتقادی]]؛
| |
| ## محافظت از دین و [[جلوگیری از وقوع تحریف]] در آن؛
| |
| ## [[قضاوت]] و [[تطبیق]] و اجرای قوانین کلی [[الهی]]؛
| |
| ## [[حکومت]] و [[ریاست عامه]] [[مردم]] در مسائل مختلف [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[امنیتی]].
| |
| # '''[[سرنوشت]] این وظایف بعد از [[رحلت پیامبر]]''': بیشک پس از [[ارتحال]] [[رسول اکرم]] {{صل}}، [[وحی]] آسمانی منقطع شد و همان طور که [[علی]] {{ع}} در هنگام [[رحلت پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ}}<ref>نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۲۳۵، ص۲۶۶.</ref>؛ با [[مرگ]] تو رشته ای [[برید]] که در مرگ جز تو - کسی چنان ندید - پایان یافتن [[دعوت]] [[پیامبران]] و بریدن خبرهای [[آسمان]].
| |
| | |
| اما بقیه شؤون و [[وظایف]] آن حضرت چه وضعیتی داشتند؟ آیا شارع مقدّس برای جبران آنها تدبیری نیندیشیده است؟ آیا پر کردن این خلأها و کاستیهای [[اعتقادی]]، [[سیاسی]]، امنیّتی و امثال آن را به خود [[امّت]] واگذار کرده است؟ یا شخص خاصی را برای [[جانشینی پیامبر]] در این امور معرفی نموده است؟ در این مورد سه احتمال وجود دارد:
| |
| # اینکه [[شارع]] برای جبران این امور و پر کردن خلأها، هیچ [[فکری]] نکرده و در این زمینه سخنی نگفته باشد.
| |
| # اینکه [[امّت اسلامی]] به واسطه بهرهمندی از [[تعلیم و تربیت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به حد و مرتبهای رسیده باشد که خود صلاحیت جبران این کمبودها را داشته، نیازی به [[نصب]] [[جانشینی]] از ناحیه [[خداوند]] برای [[پیامبر]]، نباشد.
| |
| # اینکه [[پیامبر اسلام]] موظف بوده تمامی معارف و علومی را که از ناحیه خداوند دریافته بود و تمامی احکامی را که [[امت اسلامی]] در [[آینده]] با آن روبهرو میشدند، به شخص معینی که از ناحیه خداوند [[منصوب]] شده است. منتقل نماید و او موظف به استمرار وظایف پیامبر باشد.
| |
| | |
| بطلان وجه اول ـ که شارع در این مورد هیچ اهتمامی نکرده باشد ـ با اندک توجهی روشن میشود؛ زیرا این امر با [[هدف بعثت انبیا]] منافات دارد و نقض غرض محسوب میگردد. از این رو، [[امر]] دائر است بین یکی از دو وجه اخیر و این، مهمترین نقطه [[اختلاف]] بین [[شیعه]] و [[اهل]] [[سنّت]] است. [[اهل سنت]] [[گمان]] کردهاند که امت اسلامی بعد از پیامبر، بینیاز از [[راهنما]] و رهبر الهی است. چرا که خود [[توانایی]] جبران کمبودها و انجام وظایف پیامبر اسلام را دارد و قادر است به [[تبیین احکام]] و تفسیر وحی و [[اجرای احکام الهی]] ـ آن گونه که [[خدا]] میخواهد ـ [[همت]] گمارد.
| |
| | |
| [[حقیقت]] این است که اگر اندکی مطالعه در [[تاریخ]] دوران بعد از [[رحلت پیامبر]] داشته باشیم، متوجه میشویم که [[امت اسلامی]] به هیچ وجه [[توانایی]] انجام این [[وظایف]] را نداشته است. مثلاً در مسأله [[تفسیر قرآن]] و توضیح و تشریح مقاصد [[آیات الهی]]، [[اختلافات]] زیادی در بین [[مفسران]] [[اسلامی]] وجود دارد که خود، شاهدی است بر [[اثبات]] عدم توانایی و شایستگی [[امّت]] در این مسأله.
| |
| | |
| بنابراین، ضروری است که شارع مقدس بعد از [[پیامبر]]، [[انسانی]] را به عنوان ادامهدهنده وظایف او معرفی و [[منصوب]] کرده، [[مردم]] را موظف به [[تبعیت]] از او نماید<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۷۴-۲۸۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| === پنجم: [[برهان لطف]] === | | === پنجم: [[برهان لطف]] === |