برهان امتناع تناقض: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵: خط ۱۵:


== جایگاه اصل امتناع تناقض ==
== جایگاه اصل امتناع تناقض ==
اصل امتناع تناقض از مهم‌ترین اصولی است که برای [[کشف]] [[حقایق]] عالم لازم است، بلکه ریشه تمامی آنهاست، چه اینکه اگر تناقض جایز باشد، هیچ چیزی اثبات نمی‌شود؛ نهایت اینکه ما بتوانیم بر حقانیت یک مطلب دلیل اقامه کنیم، اما اگر نقیض و عدم آن نیز ممکن باشد، چگونه خود آن را می‌توان اثبات کرد؟ به همین سبب است که این اصل را «اصل الاصول»، «ام القضایا» و «اول الاوائل» نامیده‌اند<ref>صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۶۸۸-۶۸۹.</ref>، چه اینکه تمام قضایا حتی بدیهیات اولیه نیز بر آن متوقفند و وجدان هر کسی، حتی اطفال، هر چند که اصطلاحات را نمی‌دانند، آن را به خوبی می‌داند و می‌یابد<ref>گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۳۸.</ref>.
اصل امتناع تناقض از مهم‌ترین اصولی است که برای [[کشف]] [[حقایق]] عالم لازم است، بلکه ریشه تمامی آنهاست، چه اینکه اگر تناقض جایز باشد، هیچ چیزی اثبات نمی‌شود؛ نهایت اینکه ما بتوانیم بر حقانیت یک مطلب دلیل اقامه کنیم، اما اگر نقیض و عدم آن نیز ممکن باشد، چگونه خود آن را می‌توان اثبات کرد؟ به همین سبب است که این اصل را «اصل الاصول»، «ام القضایا» و «اوّل الاوائل» نامیده‌اند<ref>صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۶۸۸-۶۸۹.</ref>، چه اینکه تمام قضایا حتی بدیهیات اولیه نیز بر آن متوقفند و وجدان هر کسی، حتی اطفال، هر چند که اصطلاحات را نمی‌دانند، آن را به خوبی می‌داند و می‌یابد<ref>گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۳۸.</ref>.


از نظر [[فلاسفه]] و منطقیان، اصل تناقض «ام القضایا» است؛ یعنی نه تنها مسائل منطقی، بلکه قضایای تمام [[علوم]] و تمام قضایایی که [[انسان]] آنها را استعمال می‌کند، گرچه در عرفیات، بر این اصل مبتنی است و اگر اصل [[امتناع]] اجتماع نقیضین و امتناع ارتفاع نقیضین صحیح نباشد، منطق ارسطویی به کلی بی‌اعتبار است<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی (منطق-فلسفه)، ج۱، ص۷۹.</ref>.
از نظر [[فلاسفه]] و منطقیان، اصل تناقض «ام القضایا» است؛ یعنی نه تنها مسائل منطقی، بلکه قضایای تمام [[علوم]] و تمام قضایایی که [[انسان]] آنها را استعمال می‌کند، گرچه در عرفیات، بر این اصل مبتنی است و اگر اصل [[امتناع]] اجتماع نقیضین و امتناع ارتفاع نقیضین صحیح نباشد، منطق ارسطویی به کلی بی‌اعتبار است<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی (منطق-فلسفه)، ج۱، ص۷۹.</ref>.
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش