|
|
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{مهدویت/بالا}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[انتقام در قرآن]] - [[انتقام در فقه اسلامی]] - [[انتقام در کلام اسلامی]] - [[انتقام در معارف مهدویت]] - [[انتقام در سیره معصوم]]| پرسش مرتبط = }} |
| {{مهدویت}}
| |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| | '''انتقام''' به معنی [[کیفر]] دادن و تلافی کردن بدی به همان اندازه یا بیشتر است که گاهی به [[انسان]] و گاهی به [[خدا]] نسبت داده میشود. انتقام به دو قسم فردی و [[اجتماعی]] تقسیم میشود، همچنین بهره وری از [[حس]] [[انتقامگیری]] به تناسب مورد و کیفیت [[احکام]]، وجوه گوناگونی دارد که میتوان آن را به انتقام پسندیده، [[مباح]] و ناپسند تقسیم کرد. |
| *عقوبت به قصد تشفی دل<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| *انتقام<ref> برگرفته از: دایرة المعارف قرآن کریم، مدخل انتقام، محمد ابو طالبی</ref>، گاه به انسان نسبت داده میشود و گاه به خداوند. تفاوت این دو در این است که انتقامهای بشری بیشتر در پی زیانی است که فرد بر اثر ناتوانی از ناحیه دشمن دیده و بدین وسیله میخواهد ناکامی و شکست خود را جبران کند؛ ازاینرو گاه ضمن گرفتن انتقام، از حدّ میانهروی بیرون رفته، مرتکب کار ناروا و خلاف حق میشود؛ اما انتقام الهی بر اثر آسیب دیدن خداوند یا برای تشفی خاطر نیست، زیرا خداوند آسیبپذیر نیست و تشفی خاطر در او راه ندارد، بلکه انتقام او به معنای کیفر دادن گناهکاران بر اساس [[حق]] و عدالت است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| *انتقام بشری نیز به فردی و اجتماعی تقسیم میشود. انتقام فردی، بیشتر برخاسته از احساس و غایت آن تشفی خاطر است؛ اما انتقام اجتماعی که در قالب قصاص و مجازات صورت میگیرد، و بیشتر مبتنی بر عقل است و هدف آن، حفظ نظام اصلاح و تربیت افراد جامعه و بستن راههای ناامنی در اجتماع است. این نوع انتقام، بیشتر در قلمرو وظایف [[حکومت]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==اقسام انتقام== | | == معناشناسی == |
| *حس انتقامجویی یک اصل حیاتی است که خداوند آن را در وجود همه انسانها و حتی برخی حیوانات به ودیعه نهاده است؛ لکن بهرهوری از این حس خدادادی به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن دارای احکام و وجوه گوناگونی است که میتوان آن را به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد:
| | انتقام در لغت به معنای [[انکار]] کردن<ref>مفردات، ص۸۲۲؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۷۲.</ref>، [[کیفر]] دادن<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۳۶۶؛ لغتنامه، ج۲، ص۲۹۶۷.</ref> و [[مؤاخذه]] همراه با [[کراهت]] و [[مبالغه]] در [[کیفر]] و [[عقوبت]]<ref> زاد المسیر، ج۲، ص۴۲۷.</ref> آمده است<ref>التحقیق، ج۱۲، ص۲۲۷.</ref> و در اصطلاح به تلافی کردن [[بدی]] به همان اندازه یا بیشتر گفته میشود<ref>جامعالسعادات، ج۱،ص۳۳۴؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱۲، ص۸۶. </ref>. |
| #'''انتقام پسندیده و لازم:''' اسلام، با هرگونه ظلم و تعدی، به فرد یا جامعه مخالف است؛ از اینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امری ممدوح و گاه واجب میشمارد. [[قرآن کریم]] در آیات ۱۴ و ۱۵ سوره توبه، به مسلمانان فرمان میدهد با کافران و مشرکان نبرد کنند، تا ضمن رفع شرک و کفر از روی زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرو نشسته و دلهای آنان تشفی یابد. شاید پسندیده بودن و وجوب انتقام در این موارد بدان سبب باشد که اگر از ستمگران انتقام گرفته نشود. موجب گستاخی آنان و پایمالی حقوق دیگران شده و فساد و ناامنی در جامعه گسترش مییابد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| #'''انتقام مجاز:''' اگر ستم و تجاوز متوجه شخص انسان شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او مخیر است. البته گرفتن انتقام به طور مطلق و در همه موارد روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که اسلام آن را روا دانسته باشد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| #'''انتقام مذموم و ناروا:''' انتقام، اگر برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه تجاوز و تعدی باشد، ناروا و ناپسند است؛ زیرا در این انتقامها نه فقط حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب پایمالی حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد خواهد گشت. انتقامی که در روایات و کتب اخلاقی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و مؤمنان از آن نهی شدهاند، چنین انتقامی است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| *از روایات فراوانی استفاده میشود [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هنگام قیام جهانی خود، از ستمگرانی که به خاندان او و بشریت ستم کردند، انتقام خواهد گرفت؛ چه آنان که حقوق پدران او را غصب کردند و مردم را از بهرهمندی از این چراغهای هدایت محروم ساختند، و چه آنان که به فرودستان در طول تاریخ ستم کردند؛ بدین سبب است که یکی از لقبهای آن حضرت، منتقم است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| *[[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در حدیث معراج، پس از بیان دیدن نور پیشوایان معصوم{{عم}} و آخرین جانشین خود میان آنها، فرمود: ... عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: ایشان پیشوایانند و این قائم است؛ همو که حلال مرا حلال میکند و حرام مرا را حرام میسازد و از دشمنان من انتقام میگیرد ...»<ref> {{متن حدیث|" هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِي يُحِلُ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي "}}؛ نعمانی، الغیبة؛ ص ۹۳؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۵۲، ح ۲</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
| *البته تفاوتی نمیکند خداوند به دست او از دشمنانش انتقام بگیرد یا اینکه خود حضرت از دشمنان خود و خاندانش انتقام بگیرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴-۸۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==انتقام در درسنامه== | | == انتقام در [[قرآن]] == |
| *یکی از ابعاد [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} افزون بر جنبههای [[اصلاح]] گری، [[انسان]] سازی، [[عدالت گستری]]، کمال بخشی و احیاگری [[دین]] [[خداوند]] [[خون خواهی]] از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[پیامبر اعظم]]{{صل}}، [[اهل بیت]]{{ع}} و همه ستمدیدگان [[تاریخ]] است. در این میان [[خونخواهی]] از [[سید الشهدا]]{{ع}} از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از [[روایات]] گروههایی که از آنان [[انتقام]] گرفته میشود، عبارتند از:
| | انتقام در [[قرآن]] با واژههای "نقم" و مشتقات آن، ۱۷ بار به کار رفته است که این دسته از [[آیات]] بیشتر مربوط به انتقام [[الهی]]{{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷</ref>؛ {{متن قرآن|لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى}}<ref>«و آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداوند است (و بندگان را میآزماید) تا بدکاران را برای آنچه کردهاند کیفر دهد و آنان را که نیکی ورزیدهاند، به نیکی پاداش بخشد» سوره نجم، آیه ۳۱.</ref> (ذو انتقام) {{متن قرآن|وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}}<ref>«و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.</ref> و برخی نیز مربوط به انتقام [[بشر]]{{متن قرآن|وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا}}<ref>«و تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید» سوره اعراف، آیه ۱۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و با آنان کینهتوزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.</ref> است و برخی تعبیرهای دیگر [[قرآن]] در مورد انتقام عبارتاند از: انتصار{{متن قرآن|وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}}<ref>«جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند و پس از آنکه ستم دیده باشند داد میستانند و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ}}<ref>«و آنان که چون بدیشان ستم رسد داد (خود) میستانند» سوره شوری، آیه ۳۹.</ref>؛ تشفی [[دل]]{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند و خشم دلهای آنان را بزداید و خداوند از هر که خواهد توبه میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref>؛ مقابله به مثل{{متن قرآن|فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ}}<ref>«پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید» سوره بقره، آیه ۱۹۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> و [[قصاص]]{{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است؛ باشد که شما پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۷۹.</ref>.<ref>المبسوط، ج۲۶، ص۶۱.</ref> |
| *[[دشمنان]] [[خداوند]]: [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در [[حدیث معراج]]، پس از بیان دیدن [[نور]] [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} و آخرین [[جانشین]] خود در میان آنها، فرمود: … عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟" [[خداوند]] فرمود: {{متن حدیث|"هَؤُلَاءِ الْأَئِمهُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الذِی یُحِل حَلَالِی وَ یُحَرمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی …"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.</ref>؛ ایشان پیشوایانند و این [[قائم]] است؛ همو که [[حلال]] مرا [[حلال]] میکند و [[حرام]] مرا را [[حرام]] میسازد و از [[دشمنان]] من [[انتقام]] میگیرد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: بر [[امام عسکری]]{{ع}} وارد شدم و خواستم از [[جانشین]] پس از وی پرسش کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود:ای [[احمد بن اسحاق]]! [[خدای تعالی]] از زمان [[آدم]]{{ع}} [[زمین]] را خالی از [[حجت]] نگذاشته است و تا [[روز قیامت]] نیز خالی از [[حجت]] نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که [[بلا]] را از اهل [[زمین]] دفع میکند و به خاطر اوست که [[باران]] میفرستد و [[برکات]] [[زمین]] را بیرون میآورد. گفتم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[امام]] و [[جانشین]] پس از شما کیست؟ [[حضرت]] شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت، در حالی که بر شانهاش [[کودکی]] سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده میدرخشید. فرمود:ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر نزد [[خدای تعالی]] و حجتهای او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نمینمودم. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]]{{صل}} است؛ کسی است که [[زمین]] را آکنده از [[عدل و داد]] میکند، همچنان که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: گفتم:ای مولای من! آیا نشانهای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن [[کودک]] به زبان [[عربی]] [[فصیح]] به سخن درآمد و فرمود: {{متن حدیث|"اَنَا بقیة الله فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.</ref>؛ ای [[احمد بن اسحاق]]! منم [[بقیة الله]] در [[زمین]] [[خداوند]] و [[انتقام]] گیرنده، از [[دشمنان]] او؛ پس از مشاهده، جست و جوی نشانه مکن!
| |
| *'''[[قاتلان امام حسین]]{{ع}}''': [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"لما کَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَیْنِ{{ع}} مَا کَانَ ضَجتِ الْمَلَائِکَهُ إِلَی اللهِ بِالْبُکَاءِ وَ قَالَتْ یُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَیْنِ صَفِیکَ وَ ابْنِ نَبِیکَ قَالَ فَأَقَامَ اللهُ لَهُمْ ظِل الْقَائِمِ وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.</ref>؛ چون کار [[حسین]]{{ع}} چنان شد که شد ([[اصحاب]] و جوانهایش کشته شدند و خودش تنها ماند)، [[فرشتگان]] به سوی [[خدا]] شیون و [[گریه]] کردند و گفتند: با [[حسین]] [[برگزیده]] و پسر پیغمبرت چنین [[رفتاری]] کنند؟ پس [[خدا]] سایه [[حضرت قائم]]{{ع}} را به آنها نمود و فرمود: با این [[انتقام]] او را میگیرم. در پارهای از [[روایات]] نیز آمده است که: آن [[حضرت]] [[انتقام]] گیرنده [[خون]] تمامی [[امامان]]{{ع}} و [[مظلومان]] [[تاریخ]] است. [[فرات]] بن أحنف از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده که به [[نقل]] از [[پدران]] خود{{ع}} فرمود: در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[آب]] [[فرات]] بالا آمد، پس آن [[حضرت]] و دو فرزندش [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} سوار شدند چون گذرشان بر [[طایفه]] ثقیف افتاد، آنان گفتند: [[علی]]{{ع}} آمده است [[آب]] را به جای خود بازگرداند (فرو نشاند). پس [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا وَ اللهِ لَأُقْتَلَن أَنَا وَ ابْنَایَ هَذَانِ وَ لَیَبْعَثَن اللهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی فِی آخِرِ الزمَانِ یُطَالِبُ بِدِمَائِنَا"}}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.</ref>؛ بدانید به [[خدا]] قسم! من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون [[تردید]] [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] من را در [[آخرالزمان]] بر میانگیزاند که [[خونخواهی]] ما خواهد کرد. علاوه بر [[منتقم]]، یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] "مَوْتور" است. "مَوْتور" از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی [[خون]] بهای او گرفته نشده است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، از [[حضرت مهدی]]{{ع}} با عنوان "[[موتور]] بوالده"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.</ref> یا "[[موتور]] [[بابیه]]"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یاد شده است؛ یعنی، کسی که پدرش کشته شده و از [[خون]] او مطالبه و [[خونخواهی]] نشده است. مراد از [[پدر]] در این [[روایت]]، ممکن است [[امام حسن عسکری]]{{ع}} یا [[امام حسین]]{{ع}} باشد یا اینکه جنس [[پدر]] است که شامل همه [[امامان معصوم]]{{ع}} باشد. در روایاتی چند این [[انتقام]] به [[اراده خداوند]] و به دست آن [[حضرت]] و در بعضی به آن [[حضرت]] نسبت داده شده است. در هر حال تفاوتی نمیکند [[خداوند]] به دست او از دشمنانش [[انتقام]] بگیرد یا اینکه خود [[حضرت]] از [[دشمنان]] خود و خاندانش [[انتقام]] بگیرد، این وعدهای است که [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است. در کامل الزیارات از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ}}<ref>"و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی دادهایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ فرمود: {{متن حدیث|"ذَلِکَ قَائِمُ آلِ مُحَمدٍ یَخْرُجُ فَیَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی…"}}<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.</ref>؛ او [[قائم آل محمد]] است؛ [[قیام]] میکند و به [[انتقام]] از [[خون]] [[حسین بن علی]]، دست به [[کشتار]] میزند….
| |
| *البته این [[انتقام]] به دو صورت تصور میشود:
| |
| *نخست اینکه: [[ستمگران]] یاد شده به [[دنیا]] بر میگردند؛ آن گاه [[حضرت]] از آنان [[انتقام]] میگیرد.
| |
| *دیگر اینکه: [[فرزندان]] آنان که به کارهای [[پدران]] و گذشتگان خود خشنودند، مورد [[انتقام]] قرار میگیرند. [[عبد]] [[السلام]] بن [[صالح]] هروی گوید: به [[حضرت رضا]]{{ع}} عرض کردم: نظرتان درباره این [[حدیث]] [[امام صادق]]{{ع}} چیست که [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ قَتَلَ ذَرَارِی قَتَلَهِ الْحُسَیْنِ{{ع}}بِفِعَالِ آبَائِهَا"}}؛ زمانی که [[قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند [[فرزندان]] [[قاتلان حسین]]{{ع}} را به خاطر [[کردار]] پدرانشان خواهد کشت؟ [[حضرت]] فرمود: همین طور است. گفتم: پس معنای این [[آیه]] چیست: {{متن قرآن|وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى}}<ref>"و هیچ باربرداری بار [گناه] دیگری را برنمی دارد": انعام، آیه۱۶۴.</ref>؟ [[امام]] در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|ا"صَدَقَ اللهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ وَ لَکِنْ ذَرَارِی قَتَلَهِ الْحُسَیْنِ{{ع}} یَرْضَوْنَ بِفِعَالِ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَن رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَکَانَ الراضِی عِنْدَ اللهِ عَز وَ جَل شَرِیکَ الْقَاتِلِ وَ إِنمَا یَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ{{ع}}إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ"}}<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۷۳، ح۵.</ref>؛ [[خداوند]] در تمام گفتارهایش درست گفته است؛ لکن [[فرزندان]] [[قاتلان حسین]]{{ع}} از [[کردار]] پدرانشان [[راضی]] هستند و به آن افتخار میکنند و هر کس از کاری [[راضی]] باشد، مثل کسی است که آن را انجام داده، و اگر کسی در [[مشرق]] کشته شود و دیگری در [[مغرب]] از این [[قتل]] [[راضی]] باشد، نزد [[خدا]] با [[قاتل]] شریک خواهد بود. در اینجا مناسب است به جهت اهمیت بحث [[انتقام]]، به مفهوم و انواع آن اشارهای کنیم. "[[انتقام]]"<ref>برگرفته از: دایره المعارف قرآن کریم، مدخل انتقام، محمد ابوطالبی.</ref> گاه به [[انسان]] نسبت داده میشود و گاه به [[خداوند]]. تفاوت این دو در این است که انتقامهای بشری، بیشتر در پی زیانی است که فرد بر اثر [[ناتوانی]] از [[ناحیه]] [[دشمن]] دیده و بدین وسیله میخواهد ناکامی و [[شکست]] خود را جبران کند! ازاین رو گاه ضمن گرفتن [[انتقام]]، از [[حد ]][[میانه روی]] بیرون رفته، مرتکب کارهای ناروا و خلاف [[حق]] میشود. اما [[انتقام]] [[الهی]] بر اثر آسیب دیدن [[خداوند]] یا برای تشفی خاطر نیست؛ زیرا [[خداوند]] آسیب پذیر نیست و تشفی خاطر در او راه ندارد، بلکه [[انتقام]] او به معنای [[کیفر]] دادن [[گناه]] کاران، براساس [[حق]] و [[عدالت]] است.
| |
| *'''اقسام [[انتقام]]'''
| |
| *"[[حس]] [[انتقام]] گیری" یک اصل حیاتی است که [[خداوند]] آن را در وجود همه [[انسانها]] حتی برخی حیوانات به [[ودیعه]] نهاده است؛ لیکن [[بهره]] وری از آن، به تناسب مورد و کیفیت [[احکام]] و وجوه گوناگونی دارد که میتوان آن را به [[انتقام]] [[پسندیده]]، [[مباح]] و [[ناپسند]] تقسیم کرد:
| |
| *الف) [[انتقام]] [[پسندیده]] و لازم: [[اسلام]]، با هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، به فرد یا [[جامعه]] مخالف است؛ ازاین رو مقابله با [[ستمگران]] و گرفتن [[حق]] [[مظلومان]] را امری ممدوح و گاه [[واجب]] میشمارد. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۱۴و ۱۵ سوره "[[توبه]]"، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] میدهد با [[کافران]] و [[مشرکان]] [[نبرد]] کنند، تا ضمن رفع [[شرک]] و [[کفر]] از روی [[زمین]]، [[خشم]] [[مؤمنان]] ستمدیده فرو نشسته و دلهای آنان تشفی یابد. شاید [[پسندیده]] بودن و [[وجوب]] [[انتقام]] در این موارد، بدان سبب باشد که اگر از [[ستمگران]] [[انتقام]] گرفته نشود، موجب گستاخی آنان و [[پایمال شدن حقوق]] دیگران گشته و [[فساد]] و [[ناامنی]] در [[جامعه]] گسترش مییابد.
| |
| *ب) [[انتقام]] مُجاز؛ اگر [[ستم]] و [[تجاوز]]، متوجه خود [[انسان]] باشد و [[انتقام]] گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود. بدین معنا که [[انسان]] در این گونه موارد، بین گرفتن [[انتقام]] از [[ظالم]] یا [[عفو]] او مخیر است. البته گرفتن [[انتقام]] به طور مطلق و در همه موارد، روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که [[اسلام]] اجازه آن را داده باشد.
| |
| *ج) [[انتقام]] مذموم و ناروا: [[انتقام]]، اگر برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه با [[تجاوز]] و [[تعدی]] باشد، ناروا و [[ناپسند]] است؛ زیرا در این انتقامها نه فقط حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب [[پایمال شدن حقوق]] دیگران و منشأ [[ظلم]] و [[فساد]] میشود و این امر مذمومی است. اما انتقامی که در [[قیام جهانی]] [[حضرت]] از آن یاد میشود، [[انتقام]] [[پسندیده]] و لازم است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳ ، ص۱۹۴-۱۹۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| | انتقام گاهی به [[انسان]] و گاهی به [[خداوند]] نسبت داده شده است؛ انتقام [[خداوند]] به معنای [[کیفر]] دادن [[گناهکاران]] براساس [[حق]] و [[عدالت]] است، ولی انتقامهای بشری بیشتر تلافی در آوردن است که در ضمن تلافی گاه از حدّ [[اعتدال]] بیرون رفته و مرتکب کار ناروا و خلاف [[حق]] میشوند<ref>اخلاق، ص۳۲۳؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱۲، ص۸۷.</ref>. |
|
| |
|
| ==[[خونخواهی شهدای کربلا]]==
| | انتقام بشری به دو قسم فردی و [[اجتماعی]] تقسیم میشود که انتقام فردی بیشتر برخاسته از [[احساس]] و به قصد تشفی [[دل]] است، ولی انتقام [[اجتماعی]] بیشتر در قلمرو [[وظایف]] [[حکومت]] است و در قالب [[قصاص]] و مجازات صورت میگیرد و غالباً مبتنی بر [[عقل]] و به قصد [[حفظ]] نظامِ، [[اصلاح]] و [[تربیت]] افراد [[جامعه]] و بستن راههای [[ناامنی]] در اجتماع است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱۲، ص۸۶؛ نثر طوبی، ص۴۹۵.</ref><ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref> |
|
| |
|
| ==پرسش مستقیم== | | == اقسام انتقام == |
| * [[امام مهدی از چه گروههایی انتقام میگیرد؟ (پرسش)]]
| | [[حس]] [[انتقامگیری]] یک اصل حیاتی است که [[خداوند]] آن را در وجود همۀ انسانها حتی برخی حیوانات به ودیعۀ نهاده است و استفاده از این [[حس]] به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن، [[احکام]] و وجوه گوناگونی دارد، به همین [[دلیل]] به انتقام [[پسندیده]]، [[مباح]] و [[ناپسند]] تقسیم میشود<ref> ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref>. |
| | === انتقام [[پسندیده]] === |
| | در [[اسلام]] اگر [[ظلم]] و [[بدی]] متوجه [[حقوق]] عموم بوده و گرفتن انتقام موجب جلوگیری از [[ظلم]]، [[فساد]] و [[ناامنی]] در [[جامعه]] گردد، لازم بلکه بر آن تأکید شده است و آیۀ {{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ}}<ref>«با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند و خشم دلهای آنان را بزداید» سوره توبه، آیه ۱۴ ـ ۱۵</ref> بر این نوع انتقام اشاره دارد و انتقامی که در [[قیام جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} از آن یاد میشود نیز انتقام [[پسندیده]] و لازم است و با استفاده از [[روایات]]، از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} [[پیامبر]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} و همۀ [[ستمدیدگان]] [[تاریخ]] انتقام میگیرد و به همین علت یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] [[منتقم]] است<ref>ر. ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۴ ـ۸۶.</ref>. |
| | === انتقام مجاز === |
| | در [[اسلام]] اگر [[ظلم و ستم]] متوجه شخص [[انسان]] بوده و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود و البته گرفتن انتقام از بدی کننده به طور مطلق و در همۀ موارد روا نیست، بلکه در مواردی که [[اسلام]] آن را روا دانسته جایز است<ref>جامعالسعادات، ج۱، ص۳۳۴؛ محجة البیضاء، ج۵، ص۳۱۵.</ref>، برخی از این موارد عبارتاند از: |
| | # مورد [[استهزا]] قرار گرفتن: {{متن قرآن|إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ}}<ref>«اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که میکنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۸.</ref>؛<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱۰، ص۲۲۵.</ref> |
| | # کشته شدن [[انسانی]] یا وارد شدن جراحتی بر او: {{متن قرآن|أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَينَْ بِالْعَينِْ وَ الْأَنفَ بِالْأَنفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ}}<ref>سوره مائده، آیه ۴۵.</ref>؛ |
| | # مُثله شدن (قطع شدن گوش، [[چشم]] و بینی توسط فرد دیگر) چه فرد مثله شده زنده باشد یا مرده: {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref>. همچنین جواز انتقام در مورد آیۀ {{متن قرآن|الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ}}<ref>«آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی قصاص دارند» سوره مائده، آیه ۴۵.</ref> نیز قابل استفاده است<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref>. |
|
| |
|
| {{پرسمان ماهیت قیام امام مهدی}} | | در انتقام مجاز [[اسلام]] [[عفو]] را از انتقام بهتر دانسته و کسانی را که از [[حقوق]] خویش بگذرند مستحق [[پاداش]] و [[اجر]] [[الهی]] دانسته است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست» سوره شوری، آیه ۴۰ ـ ۴۱</ref> و در [[روایات]] نیز آمده است که [[پیامبر]] هیچگاه برای [[حق]] شخصی از کسی انتقام نگرفت<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۴، ص۲۹۲.</ref> مگر اینکه [[محرمات الهی]] هتک میگردید<ref>التحریر والتنویر، ج۲۴، ص۲۹۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۲۲۱.</ref> و نیز آیۀ {{متن قرآن|قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.</ref> به [[گذشت]] [[یوسف]] {{ع}} از [[ظلم]] برادرانش و حتی [[سرزنش]] نکردن آنها اشاره دارد<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref> و [[اسلام]] نه تنها [[مؤمنان]] را به [[عفو و گذشت]] از [[حق]] خویش فرا میخواند بلکه به [[مؤمنان]] سفارش میکند [[بدی]] را با خوبی پاسخ دهند نه با [[بدی]]: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>. |
| | انتقام مجاز شرایطی دارد مانند: |
| | # رعایت [[اعتدال]] و [[حدود الهی]]: اگر فرد در گرفتن انتقام از حدّ [[اعتدال]] [[تجاوز]] کند [[ظالم]] شمرده شده و مورد [[خشم خداوند]] قرار خواهد گرفت<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱۸، ص۶۷.</ref>. |
| | # [[یاری]] خواستن از دیگران و [[قانون]] در برخی موارد از جمله [[قصاص]]: فرد ستمدیده باید برای گرفتن [[حق]] خویش به خاطر جلوگیری از [[هرج و مرج]] از دیگران و [[قانون]] [[یاری]] طلبد<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref>. |
| | === انتقام مذموم === |
| | در [[اسلام]] انتقام برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه با [[تجاوز]] و [[تعدی]] ناروا و [[ناپسند]] است؛ زیرا در این انتقامها نه تنها حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب [[پایمال شدن حقوق]] دیگران و منشأ [[ظلم]] و [[فساد]] میشود و این امر مذمومی است<ref>ر. ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۱۹۴ـ ۱۹۹.</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعدد به برخی از اینگونه انتقامهای ناروا اشاره کرده و انتقامگیرندگان را به شدت [[مذمت]] کرده است مانند: |
| | # انتقام [[فرعون]] از ساحران: {{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا}}<ref>«فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۳ ـ ۱۲۶</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref>. |
| | # انتقام [[اصحاب]] اخدود از [[مسیحیان]] [[نجران]]: {{متن قرآن|قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُود النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيهَْا قُعُودٌ وَ هُمْ عَلىَ مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شهُُودٌ وَ مَا نَقَمُواْ مِنهُْمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الحَْمِيدِ الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلىَ كلُِّ شىَْءٍ شهَِيدٌ إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُواْ المُْؤْمِنِينَ وَ المُْؤْمِنَاتِ ثمَُّ لَمْ يَتُوبُواْ فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَ لهَُمْ عَذَابُ الحَْرِيقِ}}<ref>سورۀ بروج، آیات ۴ ـ ۱۰</ref> و...<ref>ر. ک: [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟ ؟</ref>. |
|
| |
|
| | == جستارهای وابسته == |
| | {{مدخل وابسته}} |
| | * [[منتقم]] |
| | * [[مقابله به مثل]] |
| | * [[ثائر]] |
| | * [[ثار]] |
| | * [[ثارالله]] |
| | * [[یا لثارات الحسین]] |
| | * [[خونخواهی امام حسین]] |
| | * [[خونخواهی شهدای کربلا]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == پرسش مستقیم == |
| {{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}
| | * [[امام مهدی از چه گروههایی انتقام میگیرد؟ (پرسش)]] |
|
| |
|
| ==منابع== | | == پرسشهای وابسته == |
| * [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']]
| | {{پرسمان ماهیت قیام امام مهدی}} |
| * [[پرونده:136865.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۳''']]
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == منابع == |
| {{یادآوری پانویس}} | | {{منابع}} |
| {{پانویس2}} | | # [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] |
| | # [[پرونده:136865.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۳''']] |
| | # [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[انتقام (مقاله)|انتقام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| {{امام مهدی}} | | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:انتقام]] | | [[رده:رذایل اخلاقی]] |
| [[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] | | [[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] |
| [[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] | | [[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] |
| [[رده: اتمام لینک داخلی]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |