بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = بیماری | | موضوع مرتبط = بیماری | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = بیماری | ||
| مداخل مرتبط = [[بیماری در قرآن]] - [[بیماری در | | مداخل مرتبط = [[بیماری در قرآن]] - [[بیماری در سیره پیامبر خاتم]] - [[بیماری در معارف دعا و زیارات]] - [[بیماری در معارف و سیره سجادی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
منظور انتساب [[مرض]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[مخالفان پیامبر]] است. به این معنا که آنان دارای [[بیماری]] [[روحی]] هستند. [[مرض]] دارای دو قسم جسمی و [[روحی]] است و این بحث ناظر به علل [[مخالفت]] و نفهمیدن [[سخن پیامبر]] است و این در قبال نسبت دادن [[سحر]] و [[جنون]] به [[پیامبر]] از سوی کسانی است که [[آمادگی]] شنیدن سخن [[الهی]] را ندارند و این جز به این [[دلیل]] نیست که در [[دل]] [[بیماری]] دارند. | منظور انتساب [[مرض]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] [[مخالفان پیامبر]] است. به این معنا که آنان دارای [[بیماری]] [[روحی]] هستند. [[مرض]] دارای دو قسم جسمی و [[روحی]] است و این بحث ناظر به علل [[مخالفت]] و نفهمیدن [[سخن پیامبر]] است و این در قبال نسبت دادن [[سحر]] و [[جنون]] به [[پیامبر]] از سوی کسانی است که [[آمادگی]] شنیدن سخن [[الهی]] را ندارند و این جز به این [[دلیل]] نیست که در [[دل]] [[بیماری]] دارند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#{{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ}}<ref>«آیا کسانی که بیماردلند پنداشتهاند که خداوند هرگز کینههای آنان را آشکار نمیکند؟» سوره محمد، آیه ۲۹.</ref>؛ | #{{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ}}<ref>«آیا کسانی که بیماردلند پنداشتهاند که خداوند هرگز کینههای آنان را آشکار نمیکند؟» سوره محمد، آیه ۲۹.</ref>؛ | ||
#{{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref>؛ | #{{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟ بدینگونه خداوند هر که را بخواهد در گمراهی وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند و سپاه پروردگارت را کسی جز او نمیداند و این جز یادآوری برای آدمیان، نیست» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref>؛ | ||
'''نکته''': در [[آیه]] قبل [[خداوند]] عدد خازنان و مأموران [[دوزخ]] را نوزده نفر یا نوزده گروه ذکر میکند {{متن قرآن|عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ}}<ref>«بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است» سوره مدثر، آیه ۳۰.</ref> و ذکر این عدد سبب [[گفتگو]] در میان [[مشرکان]] و [[کفار]] شد، و گروهی آن را به باد سخریه گرفتند. و در [[آیه]] ۳۱ به آنها پاسخ داده، میفرماید: مأموران [[دوزخ]] را فقط [[فرشتگان]] [[عذاب]] قرار دادیم {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً}} فرشتگانی نیرومند، پرقدرت و به تعبیر [[قرآن]] غلاظ و شداد [[خشن]] و سختگیر که تمام گنهکاران در برابر آنها [[ضعیف]] و ناتوانند. سپس میافزاید: و تعداد آنها را جز برای [[آزمایش]] [[کافران]] معین نکردیم {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا}} این [[آزمایش]] از دو جهت بود: نخست این که آنها [[استهزا]] میکردند که چرا از میان تمام اعداد، [[عدد نوزده]] [[انتخاب]] شده، در حالی که هر عدد دیگری [[انتخاب]] شده بود جای همین سؤال وجود داشت. از سوی دیگر این تعداد را کم میشمردند، و از روی سخریه میگفتند: ما در مقابل هر یک از آنها ده نفر قرار میدهیم، تا آنها را در هم بشکنیم در حالی که [[فرشتگان]] [[خدا]] چنان هستند که به گفته [[قرآن]] چند نفر از آنها [[مأمور]] [[هلاکت]] [[قوم لوط]] میشوند و شهرهای آباد آنها را از [[زمین]] برداشته زیر و رو میکنند. و باز میافزاید: [[هدف]] این بود: تا [[اهل کتاب]] [[یقین]] پیدا کنند: {{متن قرآن|لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}} و از آنجا که آنها ایرادی به این موضوع نکردند معلوم میشود آن را هماهنگ با کتب خود یافتند، و بر [[یقین]] آنها به [[نبوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} افزوده شد. لذا در جمله بعد میافزاید: و [[هدف]] این بود تا بر [[ایمان]] [[مؤمنان]] بیفزاید {{متن قرآن|وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا}} و بلافاصله بعد از ذکر این جمله روی همان اهداف سه گانه به عنوان تأکید باز میگردد، و مجدداً روی [[ایمان]] [[اهل کتاب]]، سپس [[مؤمنان]] و بعد به [[آزمون]] [[کفار]] و [[مشرکان]] تکیه کرده، میگوید: و [[هدف]] این بود که [[اهل کتاب]]، و [[مؤمنان]] در [[حقانیت قرآن]] [[تردید]] به خود راه ندهند، و [[ | '''نکته''': در [[آیه]] قبل [[خداوند]] عدد خازنان و مأموران [[دوزخ]] را نوزده نفر یا نوزده گروه ذکر میکند {{متن قرآن|عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ}}<ref>«بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است» سوره مدثر، آیه ۳۰.</ref> و ذکر این عدد سبب [[گفتگو]] در میان [[مشرکان]] و [[کفار]] شد، و گروهی آن را به باد سخریه گرفتند. و در [[آیه]] ۳۱ به آنها پاسخ داده، میفرماید: مأموران [[دوزخ]] را فقط [[فرشتگان]] [[عذاب]] قرار دادیم {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً}} فرشتگانی نیرومند، پرقدرت و به تعبیر [[قرآن]] غلاظ و شداد [[خشن]] و سختگیر که تمام گنهکاران در برابر آنها [[ضعیف]] و ناتوانند. سپس میافزاید: و تعداد آنها را جز برای [[آزمایش]] [[کافران]] معین نکردیم {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا}} این [[آزمایش]] از دو جهت بود: نخست این که آنها [[استهزا]] میکردند که چرا از میان تمام اعداد، [[عدد نوزده]] [[انتخاب]] شده، در حالی که هر عدد دیگری [[انتخاب]] شده بود جای همین سؤال وجود داشت. از سوی دیگر این تعداد را کم میشمردند، و از روی سخریه میگفتند: ما در مقابل هر یک از آنها ده نفر قرار میدهیم، تا آنها را در هم بشکنیم در حالی که [[فرشتگان]] [[خدا]] چنان هستند که به گفته [[قرآن]] چند نفر از آنها [[مأمور]] [[هلاکت]] [[قوم لوط]] میشوند و شهرهای آباد آنها را از [[زمین]] برداشته زیر و رو میکنند. و باز میافزاید: [[هدف]] این بود: تا [[اهل کتاب]] [[یقین]] پیدا کنند: {{متن قرآن|لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}} و از آنجا که آنها ایرادی به این موضوع نکردند معلوم میشود آن را هماهنگ با کتب خود یافتند، و بر [[یقین]] آنها به [[نبوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} افزوده شد. لذا در جمله بعد میافزاید: و [[هدف]] این بود تا بر [[ایمان]] [[مؤمنان]] بیفزاید {{متن قرآن|وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا}} و بلافاصله بعد از ذکر این جمله روی همان اهداف سه گانه به عنوان تأکید باز میگردد، و مجدداً روی [[ایمان]] [[اهل کتاب]]، سپس [[مؤمنان]] و بعد به [[آزمون]] [[کفار]] و [[مشرکان]] تکیه کرده، میگوید: و [[هدف]] این بود که [[اهل کتاب]]، و [[مؤمنان]] در [[حقانیت قرآن]] [[تردید]] به خود راه ندهند، و [[بیماردلان]] و [[کافران]] بگویند: [[خدا]] از این توصیف چه منظوری دارد {{متن قرآن|وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا}} سپس به دنبال این گفتوگوها که در باره چگونگی بهرهگیری [[مؤمنان]] و [[کافران]] [[بیمار]] [[دل]] از سخنان [[الهی]] بود میافزاید: اینگونه [[خداوند]] هر کس را بخواهد [[گمراه]] میسازد، و هر کس را بخواهد [[هدایت]] میکند {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} جملههای گذشته به خوبی نشان میدهد که این [[مشیت]] و [[اراده الهی]] درباره [[هدایت]] بعضی، و [[گمراهی]] بعضی دیگر، بیحساب نیست، آنها که معاند و لجوج و [[بیمار]] دلند استحقاقی جز این ندارند، و آنها که در برابر [[فرمان خدا]] [[تسلیم]] و مؤمنند مستحق چنین هدایتی هستند. و در پایان [[آیه]] میفرماید: و به هر حال [[لشکریان]] پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکری برای [[انسانها]] نیست {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}} بنابراین اگر سخن از نوزده نفر از خازنان [[دوزخ]] به میان آمده مفهومش این نیست که [[لشکریان]] [[خداوند]] محدود به اینها هستند<ref>برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>. | ||
== نکات == | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
# [[خداوند]] یکی از ریشههای اصلی و [[انگیزه]] عدم [[تسلیم]] در برابر [[داوری]] [[پیامبر]] را از سوی [[منافقان]] [[بیماری]] دلهای آنان اعلام میکند {{متن قرآن|أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}}؛ | # [[خداوند]] یکی از ریشههای اصلی و [[انگیزه]] عدم [[تسلیم]] در برابر [[داوری]] [[پیامبر]] را از سوی [[منافقان]] [[بیماری]] دلهای آنان اعلام میکند {{متن قرآن|أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}}؛ | ||
# [[خداوند]] میفرماید: بیماردلان ضعیفالایمان درکنار [[منافقان]] به هنگام [[جنگ احزاب]] میگفتند: [[خدا]] و پیامبرش چیزی جز وعدههای دروغین به ما ندادهاند {{متن قرآن|إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}} و این آزمایشی بود برای آنان که گروهی نتواستند از آن [[امتحان]] سربلند بیرون بیایند؛ | # [[خداوند]] میفرماید: بیماردلان ضعیفالایمان درکنار [[منافقان]] به هنگام [[جنگ احزاب]] میگفتند: [[خدا]] و پیامبرش چیزی جز وعدههای دروغین به ما ندادهاند {{متن قرآن|إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}} و این آزمایشی بود برای آنان که گروهی نتواستند از آن [[امتحان]] سربلند بیرون بیایند؛ | ||
# [[خداوند]] میفرماید: اگر [[منافقان]] {{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ}} و کسانی که در قلبشان [[بیماری]] است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} و نیز کسانی که [[اخبار]] [[دروغ]] در [[مدینه]] پخش میکنند {{متن قرآن|وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ}} | # [[خداوند]] میفرماید: اگر [[منافقان]] {{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ}} و کسانی که در قلبشان [[بیماری]] است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} و نیز کسانی که [[اخبار]] [[دروغ]] در [[مدینه]] پخش میکنند {{متن قرآن|وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ}} دست از کارشان بر ندارند حتماً [[فرمان]] براندازی آنان را به تو خواهیم داد و بر آنها مسلط خواهیم ساخت {{متن قرآن|لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ}} سپس جز مدت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این [[شهر]] بمانند {{متن قرآن|ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا}}؛ | ||
# هنگامی که [[سوره]] واضح و روشنی نازل میگردد که در آن سخنی از [[جنگ]] است {{متن قرآن|فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ}} [[منافقان]] بیماردل را میبینی که همچون کسی که در آستانه [[مرگ]] قرار گرفته با نگاهی مات و مبهوت، و چشمانی که حدقه آنها از کار [[ایستاده]] به تو نگاه میکنند {{متن قرآن|رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ}} میدان [[جهاد]] برای [[مؤمنان]]؛ میدان اظهار [[عشق]] به [[محبوب]] و میدان [[پایداری]] و [[مقاومت]] و [[پیروزی]] است، و در چنین میدانی [[ترس]] معنی ندارد. اما برای [[منافقان]] و بیماردلان میدان [[مرگ]] و نابودی و [[بدبختی]] است، میدان [[شکست]] و جدایی از لذات دنیاست، میدانی است تاریک و ظلمانی، با آیندهای وحشتناک و مبهم؛ | # هنگامی که [[سوره]] واضح و روشنی نازل میگردد که در آن سخنی از [[جنگ]] است {{متن قرآن|فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ}} [[منافقان]] بیماردل را میبینی که همچون کسی که در آستانه [[مرگ]] قرار گرفته با نگاهی مات و مبهوت، و چشمانی که حدقه آنها از کار [[ایستاده]] به تو نگاه میکنند {{متن قرآن|رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ}} میدان [[جهاد]] برای [[مؤمنان]]؛ میدان اظهار [[عشق]] به [[محبوب]] و میدان [[پایداری]] و [[مقاومت]] و [[پیروزی]] است، و در چنین میدانی [[ترس]] معنی ندارد. اما برای [[منافقان]] و بیماردلان میدان [[مرگ]] و نابودی و [[بدبختی]] است، میدان [[شکست]] و جدایی از لذات دنیاست، میدانی است تاریک و ظلمانی، با آیندهای وحشتناک و مبهم؛ | ||
# [[منافقان]] و ضعیفالایمانهای [[بیمار]] [[دل]] [[تصور]] نکنند {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} برای همیشه میتوانند چهره درونی خود را از [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] مکتوم دارند {{متن قرآن|أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ}} و خود را از [[رسوایی]] بزرگ برهانند. آری آنها در درون [[دل]] [[کینه]] شدیدی نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] داشته و همیشه [[منتظر]] فرصتی بودند که ضربهای بر آنها وارد کنند، [[قرآن]] به آنان هشدار میدهد، [[تصور]] نکنند همیشه میتوانند چهره واقعی خود را مکتوم دارند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۷۶.</ref>. | # [[منافقان]] و ضعیفالایمانهای [[بیمار]] [[دل]] [[تصور]] نکنند {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} برای همیشه میتوانند چهره درونی خود را از [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] مکتوم دارند {{متن قرآن|أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ}} و خود را از [[رسوایی]] بزرگ برهانند. آری آنها در درون [[دل]] [[کینه]] شدیدی نسبت به [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] داشته و همیشه [[منتظر]] فرصتی بودند که ضربهای بر آنها وارد کنند، [[قرآن]] به آنان هشدار میدهد، [[تصور]] نکنند همیشه میتوانند چهره واقعی خود را مکتوم دارند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۷۶.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم]] |