(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== در شش مورد از قرآن مجید اشاره به شجرۀ ممنوعه شده است، بدون اینکه دربارۀ کیفیت و یا نام آن سخنی به میان آید، ولی در منابع اسلامی دو نوع تفسیر برای آن آمده است...» ایجاد کرد)
در شش مورد از [[قرآن مجید]] اشاره به شجرۀ ممنوعه شده است، بدون اینکه دربارۀ کیفیت و یا نام آن سخنی به میان آید، ولی در [[منابع اسلامی]] دو نوع [[تفسیر]] برای آن آمده است، یکی تفسیر «مادی» که طبق معروف در [[روایات]] «گندم» بوده است.
باید توجه داشت که [[عرب]] «شجرة» را تنها به درخت اطلاق نمیکند، بلکه به بوتههای گیاهان نیز شجره میگوید و لذا در قرآن مجید به بوته کدو شجره اطلاق شده است.
و دیگری تفسیر «[[معنوی]]» که در روایات از آن تعبیر به «شجرة [[حسد]]» شده است؛ زیرا طبق این روایات، [[آدم]] پس از ملاحظه [[مقام]] و موقعیت خود چنین [[تصور]] کرد که مقامی بالاتر از مقام او وجود نخواهد داشت، ولی [[خداوند]] او را به مقام جمعی از [[اولیاء]] از [[فرزندان]] او ([[پیامبر اسلام]] و خاندانش) آشنا ساخت، او حالتی شبیه به حسد پیدا کرد، و همین شجرۀ ممنوعه بود که آدم [[مأمور]] بود به آن نزدیک نشود.
در [[حقیقت]] طبق این روایات، آدم از دو درخت تناول کرد که یکی از مقام او پائینتر بود و او را به سوی [[جهان]] ماده میکشید و آن گندم بود، و دیگری درخت معنوی مقام جمعی از اولیاء [[خدا]] بود که از مقام و موقعیت او بالاتر قرار داشت و چون از دو جنبه از حدّ خود [[تجاوز]] کرد به آن [[سرنوشت]] گرفتار شد.
امّا باید توجه داشت که این حسد از نوع حسد [[حرام]] نبوده و تنها یک [[احساس]] [[نفسانی]] بوده است، بیآنکه کمترین گامی بر طبق آن بردارد.
و با توجه به اینکه [[آیات قرآن]]، دارای معانی مختلف است مانعی ندارد که هر دو معنی مراد باشد.
اتفاقاً کلمة «شجرة» در قرآن مجید در هر دو معنی به کار رفته است، گاهی در معنی درختان معمولی و مادی<ref>مثل آنچه در سورۀ مؤمنون آیه ۲۰ آمده است: {{متن قرآن|وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ}} [«و نیز درختی را که از طور سینا بیرون میآید که (دانه) روغنی و نانخورشی برای خورندگان میرویاند»] که اشاره به درخت زیتون است.</ref> و گاهی در شجره [[معنوی]] به کار رفته<ref>مانند آنچه در سوره اسراء آیه ۶۰ آمده است: {{متن قرآن|وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ}} [«و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم»] که منظور از آن، جمعی از مشرکان یا یهود و یا اقوام طاغی دیگر همانند بنیامیه میباشد.</ref>.
امّا نکتهای که در اینجا باید یادآور شد این است که در [[تورات]] ساختگی که امروز مورد قبول همۀ [[مسیحیان]] [[دنیا]] و [[یهود]] است، شجرۀ ممنوعه به عنوان شجره [[علم]] و [[دانش]] و شجره [[حیات]] [[زندگی]] معرفی شده است<ref>سفر تکوین فصل دوم شماره ۱۷.</ref>تورات میگوید: [[آدم]] قبل از آنکه از شجرۀ علم و دانش بخورد علم و دانشی نداشت و حتی برهنگی خود را تشخیص نمیداد، و هنگامی که از آن خورد، و به معنی [[واقعی]]، آدم گردید، از [[بهشت]] رانده شد، از [[ترس]] اینکه مبادا از درخت حیات و زندگی نیز بخورد و همچون [[خدایان]]! حیات جاویدان پیدا کند.! و این از روشنترین قرائنی است که [[گواهی]] میدهد، تورات فعلی [[کتاب آسمانی]] نیست بلکه ساخته مغز [[بشر]] کم اطلاعی است که علم و دانش را برای آدم [[عیب]] میپندارد و آدم را به [[گناه]] علم و دانش مستحق رانده شدن از بهشت [[خدا]] میشمرد، گویا بهشت جای افراد فهمیده نبود!<ref>جالب اینکه دکتر «ویلیام میلر» که او را به عنوان «[[مفسر]] برجسته و توانای [[انجیل]]» (و به طور کلی [[عهدین]]) به شمار میآورند، در کتاب خود تحت عنوان «[[مسیحیت]] چیست» چنین مینویسد: «[[شیطان]] به صورت مار داخل باغ شد و [[حوا]] را [[راضی]] کرد که از میوه آن درخت بخورد، سپس حوا آن را به آدم داد و آدم هم از آن میره خورد، این عمل [[والدین]] اولیه ما تنها یک [[اشتباه]] معمولی، و یا خطائی از راه بیفکری نبود، بلکه عشیان عمدی بر [[ضد]] [[خالق]] بود، به عبارت دیگر آنها میخواستند، [[خدا]] شوند. آنها مایل نبودند [[مطیع]] [[اراده خدا]] گردند، بلکه میخواستند [[امیال]] خود را انجام دهند، نتیجه چه شد؟ خدا آنها را به شدت [[سرزنش]] نمود و از باغ بیرون راند تا در [[جهان]] پر درد و [[رنج]]، [[زندگی]] کنند».
این [[مفسر]] [[تورات]] و [[انجیل]] در [[حقیقت]]، خواسته است شجرۀ ممنوعۀ تورات را توجیه کند ولی بالاترین [[گناه]] یعنی ضدیت و [[جنگ]] با خدا را به [[آدم]] نسبت داده است. چه خوب بود به جای این گونه [[تفسیرها]]، لااقل اعتراف به دستکاری در کتب به اصطلاح مقدسه مینمودند.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|قصههای قرآن]] ص ۲۶.</ref>