آیه امن یجیب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'همان گونه' به 'همان‌گونه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آیه امن یجیب در قرآن]] - [[آیه امن یجیب در حدیث]] - [[آیه امن یجیب در کلام اسلامی]] | پرسش مرتبط  = آیه امن یجیب (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آیه امن یجیب در قرآن]] | پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
| نام آیه = آیه امن یجیب
| نام تصویر =
| توضیح تصویر =
| متن آیه =  أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ
| معنی آیه = یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟
| شماره آیه = ۶۲
| نام سوره = نمل
| شماره جزء = 20
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول =
| مصداق آیه =
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه |روی آوردن به سوی خداوند برای رفع مشکلات}}
| نتایج آیه =
}}
متن آیه: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>


* متن آیه: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>
== مقدمه ==
متن [[آیه]] ۶۲ نمل، چنین است: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>.
 
[[مضطر]] از ریشه ضر و اسم مفعول باب افتعال و اصل آن مُضتزر است که حرف "ت" به علت همجواری با ضاد به (ط) [[قلب]] شده است. احتیاج به چیزی را، [[اضطرار]] گویند و [[مضطر]] کسی است که حاجتمند، [[نیازمند]]، ناچار و درمانده باشد، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ}}<ref>«در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده -جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> همین معنی را مشاهده می‌کنیم.
 
[[اضطرار]]، حالتی درونی است و زمانی به وجود می‌آید که [[انسان]] هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راه‌های طبیعی کوتاه شده است. در این حالت درونش او را به یک وسیله [[معنوی]] [[راهنمایی]] نموده و به وسیله آن، [[امید]] و [[نجات]] پیدا می‌کند. [[دل انسان]] در حالت [[اضطرار]] به گونه‌ای به [[خداوند]] متصل می‌شود که [[آدمی]] با تمام وجودش [[خدا]] را (با چشم [[دل]]) می‌بیند و او را می‌خواند. این از ویژگی‌های [[انسان]] است که هنگام [[گرفتاری]] به [[یاد خدا]] میافتد و او را صدا می‌زند؛ اگرچه ممکن است بعد از رفع مشکل، دوباره [[خدا]] را فراموش کند. به همین [[دلیل]]، [[خداوند]] در بعضی مواقع به [[مردم]] سختی‌هایی می‌دهد تا به درگاه او روی آورند و [[تضرّع]] کنند، چنان که می‌فرماید: "در هیچ [[شهر]] و آبادی [[پیامبری]] نفرستادیم، مگر اینکه [[اهل]] آن را به [[سختی‌ها]] و دردها دچار کردیم، شاید ایشان [[تضرّع]] کنند" {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و به آنان که آیات ما را دروغ انگاشتند برای نافرمانی که می‌کردند عذاب می‌رسد» سوره انعام، آیه ۴۹.</ref>. نیز [[خداوند]] کسانی را که بر اثر [[سختی‌ها]] [[تربیت]] نشده‌اند، [[توبیخ]] کرده و می‌فرماید: "به [[یقین]] ما برای امت‌های پیش از تو [پیامبرانی] فرستادیم و آنها را به تنگی معاش و [[بیماری]] دچار کردیم، شاید به [[زاری]] و خاکساری در آیند. پس چرا وقتی [[مجازات]] ما به آنها رسید [[تضرع]] نکردند، ولی [[حقیقت]] این است که قلب‌های آنها سخت شده و [[شیطان]] آنچه را انجام می‌دادند برایشان [[زینت]] داده است" {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ}}<ref>«و به یقین برای امّت‌هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«پس چرا آنگاه که خشم ما به سراغشان آمد لابه نکردند؟ لکن (در حقیقت) دل‌هایشان سخت شد و شیطان، کاری را که انجام می‌دادند برای آنان آراست» سوره انعام، آیه ۴۳.</ref>.
 
[[زمخشری]] می‌گوید: [[مضطر]] کسی است که به [[بیماری]] یا [[فقر]] یا یکی از سختی‌های روزگار گرفتار آمده و خود، هیچ نیرو و امکانی برای دفع آنها ندارد و در نتیجه به [[تضرع]] و التجا به درگاه [[خداوند]] می‌پردازد <ref>الکشاف، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.


== مقدمه ==
از وجود روایتی درباره تأثیر قرائت این [[آیه]] در رفع [[بلاها]] و رسیدن به حوائج [[آگاهی]] نداریم؛ اما می‌دانیم که از همان قرن‌های نخستین [[اسلامی]]، [[مسلمانان]] با توجه به این [[آیه]] در [[ناراحتی‌ها]]، [[بیماری‌ها]] و درماندگی‌ها به [[خداوند]] روی آورده و برای رفع نیازهایشان او را میخوانده‌اند و یا یکدیگر را به [[دعا کردن]] به [[درگاه الهی]] [[دعوت]] می‌کرده‌اند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۱.</ref>.
* متن [[آیه]] ۶۲ نمل، چنین است: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>.
 
* [[مضطر]] از ریشه ضر و اسم مفعول باب افتعال و اصل آن مُضتزر است که حرف "ت" به علت همجواری با ضاد به (ط) [[قلب]] شده است. احتیاج به چیزی را، [[اضطرار]] گویند و [[مضطر]] کسی است که حاجتمند، [[نیازمند]]، ناچار و درمانده باشد، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ}}<ref>«در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده -جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> همین معنی را [[مشاهده]] می‌کنیم.
[[شیعیان]] در پایان جلسات مذهبی و پیش از [[دعا کردن]] از سه تا ده بار آن را (قرائت یا) ختم می‌کنند؛ البته آنچه در عرف رایج است که قرائت این [[آیه]] را به منزله ختم قرار می‌دهند (مانند ختم برخی [[دعاها]]) از باب فال [[نیک]] گرفتن است. بنابراین قرائت [[آیه]] از باب درخواست و [[دعا]] نیست، بلکه [[تعریض]] به [[خداوند]] است که [[بنده]]، حال [[مضطر]] خود را به او عرضه می‌کند و [[وعده]] [[پروردگار]] به [[گشایش]] مشکل و [[استجابت دعا]] را [[یادآوری]] می‌کند<ref>تقریب القرآن؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.</ref>.
* [[اضطرار]]، حالتی درونی است و زمانی به وجود می‌آید که [[انسان]] هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راه‌های طبیعی کوتاه شده است. در این حالت درونش او را به یک وسیله [[معنوی]] [[راهنمایی]] نموده و به وسیله آن، [[امید]] و [[نجات]] پیدا می‌کند. [[دل انسان]] در حالت [[اضطرار]] به گونه‌ای به [[خداوند]] متصل می‌شود که [[آدمی]] با تمام وجودش [[خدا]] را (با چشم [[دل]]) می‌بیند و او را می‌خواند. این از ویژگی‌های [[انسان]] است که هنگام [[گرفتاری]] به [[یاد خدا]] میافتد و او را صدا می‌زند؛ اگرچه ممکن است بعد از رفع مشکل، دوباره [[خدا]] را فراموش کند. به همین [[دلیل]]، [[خداوند]] در بعضی مواقع به [[مردم]] سختی‌هایی می‌دهد تا به درگاه او روی آورند و [[تضرّع]] کنند، چنان که می‌فرماید: "در هیچ [[شهر]] و آبادی [[پیامبری]] نفرستادیم، مگر اینکه [[اهل]] آن را به [[سختی‌ها]] و دردها دچار کردیم، شاید ایشان [[تضرّع]] کنند" {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و به آنان که آیات ما را دروغ انگاشتند برای نافرمانی که می‌کردند عذاب می‌رسد» سوره انعام، آیه ۴۹.</ref>. نیز [[خداوند]] کسانی را که بر اثر [[سختی‌ها]] [[تربیت]] نشده‌اند، [[توبیخ]] کرده و می‌فرماید: "به [[یقین]] ما برای امت‌های پیش از تو [پیامبرانی] فرستادیم و آنها را به تنگی معاش و [[بیماری]] دچار کردیم، شاید به [[زاری]] و خاکساری در آیند. پس چرا وقتی [[مجازات]] ما به آنها رسید [[تضرع]] نکردند، ولی [[حقیقت]] این است که قلب‌های آنها سخت شده و [[شیطان]] آنچه را انجام می‌دادند برایشان [[زینت]] داده است" {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ}}<ref>«و به یقین برای امّت‌هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«پس چرا آنگاه که خشم ما به سراغشان آمد لابه نکردند؟ لکن (در حقیقت) دل‌هایشان سخت شد و شیطان، کاری را که انجام می‌دادند برای آنان آراست» سوره انعام، آیه ۴۳.</ref>.
 
* [[زمخشری]] می‌گوید: [[مضطر]] کسی است که به [[بیماری]] یا [[فقر]] یا یکی از سختی‌های روزگار گرفتار آمده و خود، هیچ نیرو و امکانی برای دفع آنها ندارد و در نتیجه به [[تضرع]] و التجا به درگاه [[خداوند]] می‌پردازد <ref>الکشاف، ج۲، ص۱۴۹.</ref>.
[[طبرسی]] می‌گوید: [[خداوند]] در پنج [[آیه]] لفظ (أمّن) را تکرار نموده و در آنها [[دلایل]] [[توحید]] و نعمت‌های فراگیر خود را بر [[بندگان]] برشمرده است و اینکه در [[آیه]] فرموده: {{متن قرآن|آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.</ref> و در این [[آیه]] فرموده: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ}}، تقدیرش چنین می‌شود: {{عربی|"أمّا تشركون خير أمن يجيب المضطر..."}}، (آیا آنچه بدان [[شرک]] می‌ورزید بهتر است یا آن کس که [[مضطر]] را پاسخ گوید و [[اجابت]] کند)، اما [[طبری]] تقدیر آن را این گونه آورده است: "آیا آنچه را که به [[خدا]] [[شرک]] می‌ورزید بهتر است یا کسی که [[مضطر]] را [[اجابت]] می‌کند آنگاه که او را بخواند و [[بدی]] را که از جانب خود بر او نازل فرموده برطرف می‌نماید"<ref>{{عربی|"أم ما تشركون بالله خير أم الذي يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء النازل به عنهُ"}}؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.</ref>.
* از وجود روایتی درباره تأثیر قرائت این [[آیه]] در رفع [[بلاها]] و رسیدن به حوائج [[آگاهی]] نداریم؛ اما می‌دانیم که از همان قرن‌های نخستین [[اسلامی]]، [[مسلمانان]] با توجه به این [[آیه]] در [[ناراحتی‌ها]]، [[بیماری‌ها]] و درماندگی‌ها به [[خداوند]] روی آورده و برای رفع نیازهایشان او را میخوانده‌اند و یا یکدیگر را به [[دعا کردن]] به [[درگاه الهی]] [[دعوت]] می‌کرده‌اند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۱.</ref>.
 
* [[شیعیان]] در پایان جلسات مذهبی و پیش از [[دعا کردن]] از سه تا ده بار آن را (قرائت یا) ختم می‌کنند؛ البته آنچه در عرف رایج است که قرائت این [[آیه]] را به منزله ختم قرار می‌دهند (مانند ختم برخی [[دعاها]]) از باب فال [[نیک]] گرفتن است. بنابراین قرائت [[آیه]] از باب درخواست و [[دعا]] نیست، بلکه [[تعریض]] به [[خداوند]] است که [[بنده]]، حال [[مضطر]] خود را به او عرضه می‌کند و [[وعده]] [[پروردگار]] به [[گشایش]] مشکل و [[استجابت دعا]] را [[یادآوری]] می‌کند<ref>تقریب القرآن؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.</ref>.
از [[آیه]] مورد بحث می‌توان دریافت که برای [[اجابت دعا]]، تحقق دو شرط لازم است:
* [[طبرسی]] می‌گوید: [[خداوند]] در پنج [[آیه]] لفظ (أمّن) را تکرار نموده و در آنها [[دلایل]] [[توحید]] و نعمت‌های فراگیر خود را بر [[بندگان]] برشمرده است و اینکه در [[آیه]] فرموده: {{متن قرآن|آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک می‌آورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.</ref> و در این [[آیه]] فرموده: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ}}، تقدیرش چنین می‌شود: {{عربی|"أمّا تشركون خير أمن يجيب المضطر..."}}، (آیا آنچه بدان [[شرک]] می‌ورزید بهتر است یا آن کس که [[مضطر]] را پاسخ گوید و [[اجابت]] کند)، اما [[طبری]] تقدیر آن را این گونه آورده است: "آیا آنچه را که به [[خدا]] [[شرک]] می‌ورزید بهتر است یا کسی که [[مضطر]] را [[اجابت]] می‌کند آنگاه که او را بخواند و [[بدی]] را که از جانب خود بر او نازل فرموده برطرف می‌نماید"<ref>{{عربی|"أم ما تشركون بالله خير أم الذي يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء النازل به عنهُ"}}؛ جامع البیان، ج۲۰، ص۱۴.</ref>.
* از [[آیه]] مورد بحث می‌توان دریافت که برای [[اجابت دعا]]، تحقق دو شرط لازم است:
# [[انسان]] به حد [[اضطرار]] و [[درماندگی]] برسد {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ}}.
# [[انسان]] به حد [[اضطرار]] و [[درماندگی]] برسد {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ}}.
# [[انسان]] از تمام اسباب مادی [[ناامید]] شود و با تمام وجود، فقط [[خدا]] را بخواند {{متن قرآن|إِذَا دَعَاهُ}}.
# [[انسان]] از تمام اسباب مادی [[ناامید]] شود و با تمام وجود، فقط [[خدا]] را بخواند {{متن قرآن|إِذَا دَعَاهُ}}.
* در این حالت، [[انسان]] [[ارتباط]] [[قوی]] و محکمی با [[خدا]] پیدا کرده و [[خداوند]] نیز دعای او را [[مستجاب]] و [[گرفتاری]] او را برطرف می‌کند: {{متن قرآن|وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}؛ اگر مریض است، [[عافیت]] خود را به دست می‌آورد، اگر گرفتار است، [[رهایی]] می‌یابد، اگر [[فقیر]] است [[بی‌نیاز]] می‌شود، اگر از گناهش پشیمان است توبه‌اش پذیرفته می‌شود، اگر هراسناک است [[امنیت]] به دست می‌آورد<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۹.</ref>.
 
* [[زمخشری]] [[معتقد]] است که (ال) در {{متن قرآن|الْمُضْطَرَّ}}، نشان جنس است، اما [[علامه طباطبایی]] می‌گوید برای استغراق است، و و این یعنی هر دعایی که از روی [[اضطرار]] باشد ما آن را [[اجابت]] می‌کنیم. مقصود از [[اجابت]] [[مضطر]] در هنگام [[دعاء]]، [[اجابت دعا]] و برآوردن [[حاجت]] است زمانی که از سوی شخص [[دعاکننده]]، [[حقیقت]] [[دعا]] و درخواست [[ظهور]] یابد؛ زیرا تا زمانی که [[انسان]] در تنگنای [[اضطرار]] قرار نگیرد [[طلب]] و درخواست حقیقتاً از سوی او تحقق پیدا نمی‌کند. این امر زمانی تحقق می‌یابد که از تمامی اسباب ظاهری [[قطع امید]] کند و [[قلب]] او تنها به [[پروردگار]] تعلق یابد، چرا که اگر به اسباب ظاهری [[امید]] بسته باشد دیگر او را نخوانده و غیر او را صدا زده است. زمانی که در [[دعا]] صادق باشد، یعنی حقیقتاً بخواهد و فقط او را صدا بزند، [[حق تعالی]] [[اجابت]] کرده و آنچه او را به [[اضطرار]] کشانده برطرف می‌کند، همان‌گونه که خود فرموده: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref> پس هیچ شرطی برای [[اجابت دعا]] قرار نداده جز این که حقیقتاً درخواست شود و فقط از او درخواست شود: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>.
در این حالت، [[انسان]] [[ارتباط]] [[قوی]] و محکمی با [[خدا]] پیدا کرده و [[خداوند]] نیز دعای او را [[مستجاب]] و [[گرفتاری]] او را برطرف می‌کند: {{متن قرآن|وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}؛ اگر مریض است، [[عافیت]] خود را به دست می‌آورد، اگر گرفتار است، [[رهایی]] می‌یابد، اگر [[فقیر]] است [[بی‌نیاز]] می‌شود، اگر از گناهش پشیمان است توبه‌اش پذیرفته می‌شود، اگر هراسناک است [[امنیت]] به دست می‌آورد<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۲۹.</ref>.
* [[آیات]] بسیاری بیانگر این [[حقیقت]] است که [[انسان]] در هنگام [[اضطرار]] مانند [[سوار شدن]] بر کشتی، که در هنگام [[غرق]] شدن در آن لحظه به هیچ سببی دسترسی ندارد با [[اخلاص]] [[خدا]] را میخواند و پاسخ می‌شنود <ref>المیزان، ج۱۵، ص۴۱۷.</ref><ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امن یجیب (مقاله)|مقاله «آیه امن یجیب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۷-۷۸.</ref>
 
[[زمخشری]] [[معتقد]] است که (ال) در {{متن قرآن|الْمُضْطَرَّ}}، نشان جنس است، اما [[علامه طباطبایی]] می‌گوید برای استغراق است، و و این یعنی هر دعایی که از روی [[اضطرار]] باشد ما آن را [[اجابت]] می‌کنیم. مقصود از [[اجابت]] [[مضطر]] در هنگام [[دعاء]]، [[اجابت دعا]] و برآوردن [[حاجت]] است زمانی که از سوی شخص [[دعاکننده]]، [[حقیقت]] [[دعا]] و درخواست [[ظهور]] یابد؛ زیرا تا زمانی که [[انسان]] در تنگنای [[اضطرار]] قرار نگیرد [[طلب]] و درخواست حقیقتاً از سوی او تحقق پیدا نمی‌کند. این امر زمانی تحقق می‌یابد که از تمامی اسباب ظاهری [[قطع امید]] کند و [[قلب]] او تنها به [[پروردگار]] تعلق یابد، چرا که اگر به اسباب ظاهری [[امید]] بسته باشد دیگر او را نخوانده و غیر او را صدا زده است. زمانی که در [[دعا]] صادق باشد، یعنی حقیقتاً بخواهد و فقط او را صدا بزند، [[حق تعالی]] [[اجابت]] کرده و آنچه او را به [[اضطرار]] کشانده برطرف می‌کند، همان‌گونه که خود فرموده: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref> پس هیچ شرطی برای [[اجابت دعا]] قرار نداده جز این که حقیقتاً درخواست شود و فقط از او درخواست شود: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>.
 
[[آیات]] بسیاری بیانگر این [[حقیقت]] است که [[انسان]] در هنگام [[اضطرار]] مانند [[سوار شدن]] بر کشتی، که در هنگام [[غرق]] شدن در آن لحظه به هیچ سببی دسترسی ندارد با [[اخلاص]] [[خدا]] را میخواند و پاسخ می‌شنود<ref>المیزان، ج۱۵، ص۴۱۷.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امن یجیب (مقاله)|مقاله «آیه امن یجیب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۷۷-۷۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امن یجیب (مقاله)|مقاله «آیه امن یجیب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه امن یجیب (مقاله)|مقاله «آیه امن یجیب»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۶: خط ۵۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیه امن یجیب]]
[[رده:آیات اخلاقی قرآن]]
[[رده:آیات اخلاقی قرآن]]
۱۰۸٬۰۰۲

ویرایش