احسن القصص: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قرآن | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احسن القصص در علوم قرآنی]] </div>


== مقدمه ==
== مقدمه ==
یکی از اسامی و صفات [[قرآن]] احسن‌القصص است:{{متن قرآن|نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ}}<ref>«ما با این قرآن که به تو وحی کرده‌ایم، به بهترین (شیوه) داستانسرایی برای تو داستان می‌گوییم و بی‌گمان تو پیش از آن از ناآگاهان بودی» سوره یوسف، آیه ۳.</ref>.
یکی از اسامی و صفات [[قرآن]] احسن‌القصص است:{{متن قرآن|نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ}}<ref>«ما با این قرآن که به تو وحی کرده‌ایم، به بهترین (شیوه) داستانسرایی برای تو داستان می‌گوییم و بی‌گمان تو پیش از آن از ناآگاهان بودی» سوره یوسف، آیه ۳.</ref>.


اصل قص و قَصَص به معنای پی‌جویی است. سرگذشت را [[قصص]] و قصه گویند؛ چون گوینده، آن را تعقیب می‌کند.
اصل قص و قَصَص به معنای پی‌جویی است. سرگذشت را قصص و قصه گویند؛ چون گوینده، آن را تعقیب می‌کند.


قرآن را احسن‌القصص نامیده‌اند؛ چون الفاظ بسیاری را در نهایت [[فصاحت]] و [[بلاغت]] به صورت [[زیبا]] و فوق‌العاده شیرین و گوارا (از نظر ظاهر) و بسیار پرمحتوا (از جهت [[باطن]]) با عالی‌ترین و شیرین‌ترین معانی به هم آمیخته است. همچنین در آن از [[اخبار]] [[امت‌های پیشین]] و [[حوادث آینده]] و جمیع آن‌چه [[انسان]] تا [[روز قیامت]] به آن محتاج است، با شیرین‌ترین لفظ و در [[بهترین]] [[نظم]] و ترتیب آمده است<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)،جلد۱،صفحه ۲۷۶؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن،جلد۶،صفحه ۱۲؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،جلد۹،صفحه ۳۰۱؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن،صفحه ۳۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱،صفحه ۱۸۱</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۵۶۶.</ref>
قرآن را احسن‌القصص نامیده‌اند؛ چون الفاظ بسیاری را در نهایت [[فصاحت]] و [[بلاغت]] به صورت [[زیبا]] و فوق‌العاده شیرین و گوارا (از نظر ظاهر) و بسیار پرمحتوا (از جهت [[باطن]]) با عالی‌ترین و شیرین‌ترین معانی به هم آمیخته است. همچنین در آن از [[اخبار]] امت‌های پیشین و حوادث آینده و جمیع آن‌چه [[انسان]] تا [[روز قیامت]] به آن محتاج است، با شیرین‌ترین لفظ و در [[بهترین]] [[نظم]] و ترتیب آمده است<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱،صفحه ۲۷۶؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۶،صفحه ۱۲؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۹،صفحه ۳۰۱؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۳۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱،صفحه ۱۸۱</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۵۶۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[قرآن]]
* [[قرآن]]
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۳: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:احسن القصص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۲

مقدمه

یکی از اسامی و صفات قرآن احسن‌القصص است:نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ[۱].

اصل قص و قَصَص به معنای پی‌جویی است. سرگذشت را قصص و قصه گویند؛ چون گوینده، آن را تعقیب می‌کند.

قرآن را احسن‌القصص نامیده‌اند؛ چون الفاظ بسیاری را در نهایت فصاحت و بلاغت به صورت زیبا و فوق‌العاده شیرین و گوارا (از نظر ظاهر) و بسیار پرمحتوا (از جهت باطن) با عالی‌ترین و شیرین‌ترین معانی به هم آمیخته است. همچنین در آن از اخبار امت‌های پیشین و حوادث آینده و جمیع آن‌چه انسان تا روز قیامت به آن محتاج است، با شیرین‌ترین لفظ و در بهترین نظم و ترتیب آمده است[۲].[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «ما با این قرآن که به تو وحی کرده‌ایم، به بهترین (شیوه) داستانسرایی برای تو داستان می‌گوییم و بی‌گمان تو پیش از آن از ناآگاهان بودی» سوره یوسف، آیه ۳.
  2. زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱،صفحه ۲۷۶؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۶،صفحه ۱۲؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۹،صفحه ۳۰۱؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۳۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱،صفحه ۱۸۱
  3. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۵۶۶.