←پانویس
(←پانویس) |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== [[آیات قرآن]] == | == [[آیات قرآن]] == | ||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در قرآن}} | {{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در قرآن}} | ||
# '''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] میشناساند. از سوی دیگر بر | # '''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] میشناساند. از سوی دیگر بر عظمت [[قرآن]] و [[سلامت]] آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید میورزد. جمله دوم [[آیه شریفه]] نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و [[حفظ]] قطعی [[قرآن]] از هر نوع [[تحریف]] پس از نزول آن سخن میگوید. | ||
# '''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه۴۱ - ۴۲.</ref>. مقصود از "کتاب" در این [[آیه]]، [[قرآن مجید]] است. ارجاع سه وصف "{{متن قرآن|عَزِيزٌ}}: رسوخناپذیر، "{{متن قرآن|لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ}}: [[باطل]] به آن راه نمییابد و {{متن قرآن|تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}: نازل شده از سوی [[خداوند حکیم]] ستوده هریک به طور مستقل بر [[عدم تحریف قرآن]] دلالت میکند، چون واژه " | # '''[[آیه نفی باطل]]:''' {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه۴۱ - ۴۲.</ref>. مقصود از "کتاب" در این [[آیه]]، [[قرآن مجید]] است. ارجاع سه وصف "{{متن قرآن|عَزِيزٌ}}: رسوخناپذیر، "{{متن قرآن|لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ}}: [[باطل]] به آن راه نمییابد و {{متن قرآن|تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}: نازل شده از سوی [[خداوند حکیم]] ستوده هریک به طور مستقل بر [[عدم تحریف قرآن]] دلالت میکند، چون واژه "عزیز" به معنای شکستناپذیر و غیر قابل نفوذ<ref> مفردات، ص۵۶۳، «عزز».</ref> و [[تحریف]] نوعی [[شکست]] و موجب نفوذپذیری [[قرآن]] است. واژه "[[باطل]]" نیز به معنای نقیض [[حق]]، چیزی را گویند که [[ثبات]] ندارد و [[تباهی]] و [[فساد]] میپذیرد<ref> مفردات، ص۱۲۹، «بطل».</ref> و [[قرآن]] با نفی [[باطل]] هر نوع تغییر و تبدیلی را درباره خود نفی میکند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref>. | ||
'''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | '''اشکال:''' [[استدلال]] به [[قرآن]] برای [[مصونیت قرآن از تحریف]]، دور است و [[باطل]]. | ||
'''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، | '''پاسخ:''' اولاً، قائلان [[تحریف]]، تنها [[تحریف]] به کاهش را ادعا کردهاند، علاوه بر اینکه دو [[آیه]] یادشده بهاتفاق همگان [[وحی]] الهیاند. ثانیاً، [[وحی]] بودن همه [[آیات قرآن]] موجود، با [[تأیید]] [[معصومین]] [[اثبات]] میشود<ref> [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.</ref>. | ||
== احادیث == | == احادیث == | ||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث}} | {{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در حدیث}} | ||
# '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر | # '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب اللّهاند<ref> نک: الکافی، ج۱، ص۶۹، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۵؛ وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر تواتر معنوی آنها تصریح شدهاست<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریفناپذیری قرآناند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار میافتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائلالشیعه، ج۲۷، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمانها تصریح و تأکید شده و | # '''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمانها تصریح و تأکید شده و باور به [[تحریف]] عملا این تمسک را منتفی میسازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] حجیت و اعتبار ظواهر [[قرآن]] و مآلاً تمسک بدان را نفی میکند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخشهایی از یک متن، بیگمان فهم [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن میسازد، زیرا چهبسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخشهای موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. | ||
# '''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهلبیت]] میدانند. حال با | # '''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز میتواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهلبیت]] میدانند. حال با پذیرش [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن میشود، زیرا چنان که اصولیان گفتهاند، لازمه "اشتغال [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] قرائت کند؛ ولی با احتمال [[تحریف]] با قرائت هیچ سورهای [[یقین]] به امتثال حاصل نخواهد شد، زیرا با پذیرش [[تحریف]]، همه [[سورهها]] محتملالتحریفاند. این [[استدلال]] در همه [[احکام شرعی]] که در آنها بر قرائت [[سوره]] کامل یا [[آیه]] کامل تصریح کردهاند جاری است<ref> مدخل التفسیر، ص۲۲۱.</ref>. | ||
# '''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]] {{ع}} در نامهای به [[سعد الخیر]] که با | # '''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]] {{ع}} در نامهای به [[سعد الخیر]] که با سند صحیح [[نقل]] شده میفرماید: "از جمله بیاعتنایی آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ مِنْ نَبْذِهِمُ الْكِتَابَ أَنْ أَقَامُوا حُرُوفَهُ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ}}؛ الکافی، ج۸، ص۵۳.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)| کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref> | ||
== شواهد [[تاریخی]] == | == شواهد [[تاریخی]] == | ||
{{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در تاریخ اسلامی}} | {{اصلی|اثبات تحریفناپذیری قرآن در تاریخ اسلامی}} | ||
در این [[دلیل]] به عنایت ویژه [[مسلمانان]] در تمام ابعاد جمعآوری، [[حفظ]]، ضبط و | در این [[دلیل]] به عنایت ویژه [[مسلمانان]] در تمام ابعاد جمعآوری، [[حفظ]]، ضبط و نگارش [[قرآن]] و نیز [[انس]] بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز نزول در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد [[تاریخی]]، [[مسلمانان]] در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر [[قرآن]]، پایان میدهند. | ||
برای مثال [[عثمان بن عفان]] میپنداشت که "و" در ابتدای [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref> ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه۳۴.</ref> نیست؛ اما [[ابی بن کعب]]، به [[خلیفه]] هشدار داد که اگر "و" را بر جایش نگذارند، [[شمشیر]] از نیام برمیکشد<ref>الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. | برای مثال [[عثمان بن عفان]] میپنداشت که "و" در ابتدای [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref> ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه۳۴.</ref> نیست؛ اما [[ابی بن کعب]]، به [[خلیفه]] هشدار داد که اگر "و" را بر جایش نگذارند، [[شمشیر]] از نیام برمیکشد<ref>الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. | ||
عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از | عنایت خاص [[صحابه]] به [[قرآن]]، شاهدی [[استوار]] بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین [[قرآن]] پس از رحلت [[رسول خدا]] {{صل}} است<ref> نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.</ref>. در بین [[امامیه]] نیز نخستین کسی که به این [[دلیل]] توجه کرده [[شریف مرتضی]] است<ref> الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.</ref> و پس از وی مقبول دیگر [[مفسران]] قرار گرفت<ref>المنقذ، ج۱، ص۴۷۷ ـ ۴۷۸؛ الصراط المستقیم، ج۱، ص۴۵؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵.</ref> | ||
== دلیل عقلی == | == دلیل عقلی == | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن]] | [[رده:تحریفناپذیری قرآن]] |