|
|
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حسن بن علی وشاء در معارف و سیره رضوی]] - [[حسن بن علی وشاء در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | == آشنایی اجمالی == |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حسن بن علی وشاء در حدیث]] - [[حسن بن علی وشاء در تاریخ اسلامی]] - [[حسن بن علی وشاء در معارف و سیره رضوی]]</div>
| | [[ابومحمد حسن بن علی بن زیاد وشاء بجلی خزّاز کوفی]] نوه دختری [[الیاس صیرفی بجلی]]<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۲۶۸.</ref> و از افراد سرشناس و بنام [[طایفه بجلی]] بود<ref>خلاصة الاقوال، ص۴۱.</ref> و از [[اصحاب]] [[امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام هادی]]{{عم}} به شمار میرفت.<ref>رجال البرقی، ص۵۱، ۵۵ و ۵۸.</ref> او روایاتی را از امام رضا{{ع}} و راویانی چون [[هشام بن حکم]]،<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۲۷۱ و۳۳۹.</ref> [[حماد بن عثمان ناب]] و [[سالم بن مکرم]] نقل کرده است. محدثانی مانند [[یعقوب بن یزید]]،<ref>جامع المقال، ص۷۰، ۱۰۴ و ۱۰۷.</ref> [[محمد بن عیسی عبیدی]]<ref>هدایة المحدثین، ص۱۹۰.</ref> و [[احمد بن محمد بن عیسی]] نیز از وی [[روایت]] کردهاند.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۴.</ref> |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| | [[ابومحمد وشاء]] فردی [[جلیلالقدر]] و مورد [[اعتماد]] بود و به گفته خویش نهصد استاد را [[درک]] کرده که همگی از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} [[حدیث]] شنیده و روایت میکردند.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۱۳۷.</ref> [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] او را از جمله واقفه ذکر کرده که وقتی [[معجزات]] [[حضرت رضا]]{{ع}} را [[مشاهده]] کرد، [[دست]] از عقیدهاش برداشت و به [[امامت امام رضا]]{{ع}} و [[ائمه]] بعد از وی [[ایمان]] آورد<ref>الغیبه، ص۷۱.</ref> و در زمره [[شیعیان]] [[امامی مذهب]] محسوب شد.<ref>لسان المیزان، ج۲، ص۲۳۵.</ref> وی دارای آثار و تألیفاتی است که از جمله آنها «مسائل الرضا»{{ع}}، «ثواب الحج و المناسک و نوادر» است.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۱۳۷.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۲۶۹ - ۲۷۰.</ref> |
| [[حسن بن علی بن زیاد وشاء بجلی کوفی]]، نوه [[الیاس صیرفی]]، و از [[بهترین]] اصحاب امام رضا{{ع}} محسوب میشده است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۱.</ref>. وی در ابتدا تاجری از [[اهل عراق]] و به [[مذهب]] [[واقفیه]] بود و به [[امامت امام رضا]]{{ع}} [[اعتقاد]] نداشت. خودش در این زمینه میگوید: «به [[خراسان]] برای [[تجارت]] رفتم، در حالیکه به مذهب واقفیه بودم و [[اعتقادی]] به امامت امام رضا{{ع}} نداشتم. در [[شهر]] [[مرو]] شبانه وارد شدم. [[غلام]] سیاهی به نزد من آمد و گفت: آن چادر [[یمانی]] (حبره) را که داری، به من بده که یکی از [[موالی]] ما فوت شده است، میخواهیم او را با آن [[کفن]] کنیم. به او گفتم: ای غلام! آقای تو کیست؟ گفت: مولایم [[امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}}. به او گفتم: در راه هر چه را داشتم فروختم و اکنون چیزی ندارم. [[غلام]] رفت و دوباره بازگشت و گفت: حبرهای نزد تو باقی است. به او گفتم: خود که میبینی من چیزی نزد خود ندارم. غلام رفت و سپس بازگشت و گفت: حبره در فلان جامهدان است. به [[فکر]] فرو رفتم. با خود گفتم اگر درست باشد، دلیل بر [[امامت امام رضا]]{{ع}} است. ناگهان یادم آمد که دخترم حبرهای داده بود تا بفروشم و از [[پول]] آن برای او از [[خراسان]] فیروزه و سبج<ref>نوعی پیراهن زنانه بلند.</ref> بخرم. به غلامم گفتم: آن جامهدانی که این مرد نشان میدهد را بیاور. غلام جامهدان را آورد و زمانی که درب آن را گشود، حبره دخترم را در آن دیدم. بنابراین حبره را به غلام دادم و در مقابل آن [[بهایی]] را دریافت نکردم. غلام رفت و دوباره بازگشت و گفت: مولایم میفرمایند که چیزی که [[مال]] خودت نیست میبخشی؟ آن را دخترت به تو داده که بفروشی و از پولش برای او فیروزه و سبج بخری. من با شنیدن این [[کلام]] متعجب شدم و گفتم که والله مسائلی را که در آن [[شک]] دارم و به مسائلی که از پدرش سؤال شده، او را میآزمایم. آن مسائل را نوشتم و در آستین خود پنهان کردم و به درب [[منزل]] [[امام]]{{ع}} آمدم. سران [[سپاه]] و [[لشکریان]] [[عباسی]] به منزل آمد و شد میکردند. کناری نشستم و با خود گفتم، با این ازدحامی که هست کی به او میرسم. در این [[افکار]] بودم و [[تصمیم]] داشتم که برگردیم. ناگهان خآدمی به سوی من آمد و گفت: پسر دختر [[الیاس]] کجایی؟ خود را به او نشان دادم. او دست بر آستین من برد و نوشتهام را در آورد و سپس نوشتهای را به من داد و گفت: این جواب مسائل توست. نوشته را بیدرنگ باز کردم، دیدم مسائل و جواب و [[تفسیر]] آنها همه در آن نوشته شده. گفتم [[خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}} را [[شاهد]] میگیرم که [[امام رضا]]{{ع}} [[حجت خداوند]] بر [[خلق]] است»<ref>معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۱ تا ص۷۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۳۵. </ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۲۴۱.</ref> | |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
|
| |
|
| | ==جستارهای وابسته== |
| | * [[الیاس بن عمرو بجلی]] (جد مادری) |
| == منابع == | | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
| | |
| | ==جستارهای وابسته == |
| | *[[الیاس صیرفی بجلی]] (جد) |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:حسن بن علی وشاء]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:اعلام]] | | [[رده:اعلام]] |
| | [[رده:اصحاب امام کاظم]] |
| | [[رده:اصحاب امام هادی]] |
| [[رده:اصحاب امام رضا]] | | [[رده:اصحاب امام رضا]] |