←پانویس
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}})) |
(←پانویس) |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مدینة النبی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==ویژگیهای طبیعی== | == ویژگیهای طبیعی == | ||
#'''موقعیت جغرافیایی:''' [[شهر]] یثرب در شمال غربی | # '''موقعیت جغرافیایی:''' [[شهر]] یثرب در شمال غربی [[شبه جزیره عربستان]] در دشتی هموار، واقع است. طول جغرافیایی این [[شهر]]، ۳۹ [[درجه]] و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی آن از خط استوا، ۲۴ [[درجه]] و ۵۷ دقیقه شمالی است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۶.</ref>. این [[شهر]] از سطح دریا نیز ۵۹۷ - ۶۳۹ متر فاصله دارد<ref>یوسف رغدا العاملی، معالم مکه و المدینه بین الماضی و الحاضر، ص۲۶۱.</ref>. | ||
#'''شرایط [[آب]] و هوایی:''' هوای [[مدینه]] با وجود آبهای روان بسیار خوب و مطبوع است<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. [[آب]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] نیز از بارش [[باران]] و حفر چاهها تأمین میشود. | # '''شرایط [[آب]] و هوایی:''' هوای [[مدینه]] با وجود آبهای روان بسیار خوب و مطبوع است<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. [[آب]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] نیز از بارش [[باران]] و حفر چاهها تأمین میشود. | ||
#'''کوههای [[مدینه]]:''' نزدیکترین کوه به [[مدینه]]، "[[اُحد]]" نام دارد که در شمال [[مدینه]] و در یک فرسخی از [[شهر]] واقع شده است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۹.</ref>. در گذشته در دامنه این کوه، چشمه آبی به نام "مهراس" وجود داشته است. در [[روایات]] [[تاریخی]] آمده است [[علی]]{{ع}} به علت جراحتهای [[رسول خدا]]{{صل}} در واقعه [[اُحد]] و [[غلبه]] [[تشنگی]] بر ایشان، از مهراس [[آب]] آورد؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} آن [[آب]] را خوش نداشتند و از آن ننوشید؛ بلکه فقط [[خونها]] را از چهره خود [[پاک]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۵.</ref>. یک کوه دیگر به نام "[[رضوی]]" نیز در این [[شهر]] وجود دارد<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. | # '''کوههای [[مدینه]]:''' نزدیکترین کوه به [[مدینه]]، "[[اُحد]]" نام دارد که در شمال [[مدینه]] و در یک فرسخی از [[شهر]] واقع شده است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۹.</ref>. در گذشته در دامنه این کوه، چشمه آبی به نام "مهراس" وجود داشته است. در [[روایات]] [[تاریخی]] آمده است [[علی]] {{ع}} به علت جراحتهای [[رسول خدا]] {{صل}} در واقعه [[اُحد]] و [[غلبه]] [[تشنگی]] بر ایشان، از مهراس [[آب]] آورد؛ اما [[پیامبر]] {{صل}} آن [[آب]] را خوش نداشتند و از آن ننوشید؛ بلکه فقط [[خونها]] را از چهره خود [[پاک]] کرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۵.</ref>. یک کوه دیگر به نام "[[رضوی]]" نیز در این [[شهر]] وجود دارد<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.</ref>. | ||
#'''پوشش گیاهی و جانوری:''' این [[شهر]] به علت [[آب]] و هوای مناسب و چشمهها و چاههای فراوانی که دارد، از پوشش گیاهی و جانوری متنوعی برخوردار است. از دیرباز باغها و نخلستانهای فراوانی در این [[شهر]] وجود داشته است. به علاوه، حیواناتی چون گاو، گوسفند، شتر و... از مهمترین حیوانات این منطقهاند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، | # '''پوشش گیاهی و جانوری:''' این [[شهر]] به علت [[آب]] و هوای مناسب و چشمهها و چاههای فراوانی که دارد، از پوشش گیاهی و جانوری متنوعی برخوردار است. از دیرباز باغها و نخلستانهای فراوانی در این [[شهر]] وجود داشته است. به علاوه، حیواناتی چون گاو، گوسفند، شتر و... از مهمترین حیوانات این منطقهاند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | ||
==محدوده جغرافیایی [[مدینه]] در گذشته== | == محدوده جغرافیایی [[مدینه]] در گذشته == | ||
گفته شده [[مدینه]] به اندازه نیمی از [[مکه]] وسعت داشته است که با نخلستانهای پیرامون آن پوشیده شده بود<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ص۸۰.</ref>. در اینکه یثرب، ناحیهای از [[مدینه]] بوده یا برعکس، بین [[علما]] [[اختلاف]] است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰.</ref>. [[سمهودی]] در کتابش از یثرب با عنوان امالقرای [[مدینه]] یاد میکند و محدوده آن را از [[ناحیه]] "قناة" تا "[[جرف]]" و از "بوا" تا "زباله" دانسته است<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۶۵.</ref>. | |||
نکته دیگر اینکه یثرب به لحاظ ظاهری شبیه [[مکه]] بود؛ نه دیواری داشت و نه بارویی؛ [[مردم]] با رفتن به قلعهها از خود [[دفاع]] میکردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۱۳۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۰.</ref> | |||
== | == وجه تسمیه یثرب == | ||
در علت اینکه این [[شهر]] را "یثرب" نامیدهاند، [[روایات]] بسیاری [[نقل]] شده است که بسیاری از آنها بیشباهت به افسانه نیست. عدهای معتقدند یثرب از نام "یثرب بن قاینة بن مهلائیل"، نخستین کسی که بعد از نابودی [[قوم نوح]] {{ع}} و قبل از آمدن [[اوس]] و [[خزرج]] به [[مدینه]] آمده، گرفته شده است<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاءالوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰.</ref>. بعضی هم یثرب را برگرفته از واژه تثریب میدانند<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۲۵.</ref>؛ [[روایات]] دیگری نیز وجود دارد که علتهایی برای نام این [[شهر]] آوردهاند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. | |||
== | == نامهای [[مدینه]] == | ||
در کتب [[تاریخی]] نامهای گوناگونی برای [[مدینه]] [[نقل]] شده است که مؤرخان و جغرافیدانان به آن اشاره داشتهاند. در [[تورات]] ده اسم برای [[مدینه]] آورده شده است که عبارتاند از: [[طیبه]]، طابه، مرحومه، مسکینه، [[عذراء]]، جابره، مجبوره، قاصمه و محبوبه<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۲۹۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۲۶.</ref>. | |||
[[یاقوت حموی]] نیز در کتابش، معجم البلدان، به ۲۹ نام از این [[شهر]]، اشاره کرده است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۸۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۱.</ref> | |||
==[[ | == پیشینه [[تاریخی]] یثرب == | ||
اطلاع چندانی از چگونگی پدید آمدن یثرب و اولین ساکنان این [[شهر]]، نداریم. گفته شده اولین ساکنان این [[شهر]]، [[قوم]] صعل و فالج بودند که بعد از [[طوفان نوح]] {{ع}} در این منطقه ساکن شدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۲۸۲.</ref>. سپس عمالیق ساکن [[مدینه]] شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. مدتی بعد [[قبیله]] "عبیل بن عوض بن ارم ... بن [[نوح]]" آنان را از این منطقه بیرون راندند و خود ساکن آنجا شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸.</ref>. از آن پس، این [[شهر]] به نام [[رئیس]] این [[قوم]]، "[[یثرب بن قاینة بن مهلائیل]]"، "یثرب" نامیده شد<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵.</ref>. | |||
عدهای هم [[یهودیان]] را بعد از اخراج عمالیق، ساکنان یثرب معرفی کردهاند. آنان سابقه حضور [[یهود]] در [[مدینه]] را از عصر [[موسی]] {{ع}} میدانند و گفتهاند که [[قوم یهود]] بعد از عمالیق، اولین ساکنان [[مدینه]] بودهاند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸.</ref>. | |||
[[نقل]] است که [[طایفه]] [[بنیقریظه]] و برادرانشان، بنیهذیل و [[عمر]] و پسران [[خزرج بن ضریح]] و از احفاد [[هارون بن عمران]] {{ع}} اولین یهودیانی بودند که به "مهزور" وارد شدند و در این منطقه فرود آمدند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۳، ص۲۱۲.</ref>. به دنبال ایشان [[نضیر بن نحام بن خزرج]] به این سرزمین آمدند و در وادیهای "مذینب" ساکن شدند و آنجا را سرزمین خویش قرار دادند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۱۲.</ref>. | |||
==منابع== | [[یهودیان]] در یثرب، همواره [[امارت]] داشتند تا اینکه سیل [[ارم]] باعث پراکندگی [[اعراب]] [[یمن]] شد. بعد از این واقعه، [[قبایل]] [[اوس]] و [[خزرج]] به [[مدینه]] آمدند و با [[یهودیان]] [[همسایه]] شدند. آنان بعد از مدتی، [[پیمان]] [[حسن]] همجواری [[امضا]] کردند؛ اما پس از مدتی، افزایش سریع جمعیت [[اوس]] و [[خزرج]]، سبب شد تا [[یهودیان]] از آنان بترسند؛ از این رو [[پیمان]] شکستند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۴.</ref>. [[ستم]] [[یهود]] بر [[اعراب]] باعث شد تا آنها از "تبع" کمک بگیرند. سرانجام با حمله "تبع" به [[یهودیان]]، [[سیادت]] یثرب به دست [[اوس]] و [[خزرج]] افتاد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۷؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۸۵.</ref>. | ||
از آن پس، [[یهودیان]] در منطقهای که از یثرب تا [[خیبر]] و تا تیماء کشیده میشد دژنشین شدند. آنها به [[دلیل]] [[فراوانی آب]] در این منطقه، [[کشاورزی]] را پیشه خود ساختند و در کنار آن به [[تجارت]] نیز میپرداختند. [[یهودیان]] به [[تجارت]] خشکبار، آبجو و مشروبات شهره بودند<ref>اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۳۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | |||
== ساختار [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] == | |||
[[نظام سیاسی]] و [[اجتماعی]] یثرب نیز مانند دیگر نقاط [[شبه جزیره عربستان]] از [[نظام]] قبیلگی [[تبعیت]] میکرد. سه [[طایفه]] بزرگ [[اوس]] و [[خزرج]] و [[یهود]]، بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] را تشکیل میدادند؛ اما پیوند [[اجتماعی]] این گروهها در [[مدینه]]، همیشه شکننده و متلاطم بود و دائم دچار تغییر میشد. | |||
در اواخر دوره [[جاهلی]] این [[شهر]] به علت توطئههای [[یهودیان]]، درگیر جنگهای طولانی و خونینی بین دو [[قبیله]] [[اوس]] و [[خزرج]] و همپیمانانشان شده بود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۶۸۱.</ref>؛ به گونهای که آنها شبانهروز [[سلاح]] بر [[زمین]] نمینهادند<ref>شیخ طبری، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۳۶.</ref>. آخرین [[جنگ]] آنها "بعاث" بود که در آن، اوسیها بر خزرجیها [[پیروز]] شدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۵.</ref>. این [[جنگها]] باعث کشته شدن بسیاری از اشراف و بزرگان [[اوس]] و [[خزرج]] شده<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۰.</ref> و آنها را به شدت از پا درآورده بود. آنها زیر فشار این اختلافها و [[درگیریها]] به ستوه آمده بودند و دانستند که اگر همین طور پیش برود نابود خواهند شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۷.</ref>. عدهای از [[اهل سنت]] به [[نقل]] از [[عایشه]] معتقدند [[خداوند]] روز بعاث را برای [[رسول خدا]] {{صل}} قرار داد؛ چرا که در این [[جنگ]]، بسیاری از اشراف [[اوس]] و [[خزرج]] که مخالف آن حضرت بودند، کشته شدند و راه برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] باز شد<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۴۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱.</ref>. | |||
همانگونه که گفته شد [[یهودیان]]، بخشی از [[جامعه]] [[مدنی]] [[مدینه]] را به خود اختصاص داده بودند. آنان که به [[امید]] [[درک]] [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] {{صل}} به این منطقه آمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶.</ref> یثرب را از مراکز اصلی [[یهودیان]] در [[شبه جزیره عربستان]] قرار دادند. آنها به مرور زمان به [[دلیل]] [[معاشرت]] بسیار با [[اعراب]]، رفتهرفته رنگ [[عرب جاهلی]] به خود گرفتند؛ به گونهای که در [[حیات]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[یهودیان]] با [[اعراب جاهلی]]، غیر از [[دین]]، [[اختلاف]] چندانی به چشم نمیخورد. آنها در اکثر امور همچون [[اعراب]] بودند و این شاید به [[دلیل]] تأثیر [[اعرابی]] بوده است که [[یهودی]] شده بودند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۳۲.</ref>. | |||
[[یهودیان]] از [[اعراب]]، [[زن]] میگرفتند و به آنها [[زن]] میدادند. لباسشان را به تن میکردند و حتی به رسم [[اعراب جاهلی]]، وارد جنگهای [[جاهلی]] نیز میشدند و [[خون]] همکیشان خود را به [[زمین]] میریختند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴۰.</ref>. [[مغرور]] بودن به اصالت نژادی و آرزوی [[حکومت]] بر [[مردم]]، آنان را دائماً به [[تفرقهافکنی]] بین رؤسای [[قبایل]] و دشمن ساختن آنها وا میداشت؛ چرا که [[اتحاد]] [[اعراب]] را خطری جدی برای خود میپنداشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۱۶.</ref>.[[مبالغه]] در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و نیز [[پیمانشکنی]] و ضایع ساختن [[حقوق مردم]] از مشخصات اصلی دیگرشان شمرده میشد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.</ref>. | |||
[[یهودیان]] [[قبل از ظهور]] [[پیامبر]] {{صل}}، پیوسته از [[ظهور]] ایشان خبر میدادند و [[اخبار]] حضرت را در [[مکه]] دنبال میکردند<ref>اسحاق بن محمد همدانی، سیرت رسول الله {{صل}}، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[یهودیان]] [[تصور]] باطلی داشتند که [[دین]] آسمانی، فقط [[دین]] ایشان است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در [[رسالت]] و [[پیامبری]] ندارد. آنان نسبت به [[اعراب]] از این لحاظ که برایشان همیشه چیره بودهاند، [[کینه]] و [[عداوت]] [[کورکورانه]] و [[تقلیدی]] داشتند. شیفتگی ناپسندشان به [[امور مادی]] و [[حرص]] [[زشت]] ایشان بر [[زندگی]] و لوازم آن، [[مبالغه]] آنها در [[مفاسد]] و کارهای [[زشت]] و سودهای کلانشان از بازرگانی [[نامشروع]] و [[ربا]] از مشخصههای بارز [[یهودیان]] [[مدینه]] به شمار میآمد. به علاوه، آنان مردمی بودند که [[تقوا]] نداشتند و سنگدلی و بیرحمی و ارتکاب به [[گناه]] در همه کارهایشان به چشم میخورد..."<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | |||
== [[دین]] [[مردم]] یثرب == | |||
[[اوس]] و [[خزرج]] مانند بیشتر [[اعراب]] آن زمان، [[بتپرست]] بودند. [[بت]] معروفشان "[[منات]]" نام داشت که بین [[مکه]] و [[مدینه]] در منطقه "مشلّل" بود<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. | |||
این [[بت]] همواره مورد [[احترام]] همه [[اعراب]] بود و [[قربانی]] و هدیه برایش میبردند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. [[اوس]] و [[خزرج]] نزد این [[بت]]، حجشان را به پایان میرساندند و سرشان را میتراشیدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. البته عدهای از [[اعراب]] [[مدینه]]، به [[دلیل]] [[همسایگی]] با یهودیها، [[آیین یهود]] را [[برگزیده]] بودند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref>. | |||
== اوضاع [[اقتصادی]] یثرب == | |||
[[مدینه]]، منطقهای زراعی است؛ به همین [[دلیل]] از گذشتههای دور، [[کشاورزی]] و باغداری، اصلیترین منبع درآمد [[مردم]] یثرب بوده است. خرما، مهمترین محصول این [[شهر]] است که از آن به عنوان [[غذا]] و از چوب آن در ساختمانها استفاده میشد. انگور هم از محصولات مهم این [[شهر]] است<ref>سید علی حسنی الندوی، السیرة النبویه، ص۲۶۶.</ref>. | |||
مزرعههای [[مدینه]]، بیشتر، نزدیک کوه [[اُحد]] واقع شده بود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۱، ص۱۳۲.</ref>. در شمال یثرب نیز به [[برکت]] چشمههای پر [[آب]]، درختان نخل و زمینهای [[کشاورزی]] وجود داشته است. در منطقه جوف، مناطق سهگانه مهم یثرب یعنی عقیق، بطحان و قناة و همچنین در اطراف یثرب به علت وجود چاههای پرآب، علاوه بر زراعت، نخلستانهای زیادی بوده است<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۱، ص. ۴۱</ref>. | |||
در [[مدینه]]، در سطح کمی از [[زمین]]، [[آب]] قرار داشت و با کندن [[چاه]] به سهولت به دست میآمد. در یثرب، چه از [[اسلام]] و چه بعد از [[اسلام]]، از چاه برای مصارف زراعی و [[مصرف]] شرب استفاده میشد. چاه "رومه" از جمله این چاهها بود که در میان "بنیمازن" حفر شده بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۴۸۷؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۰۴.</ref>. این چاه در شمال [[مدینه]] و به فاصله یک [[ساعت]] از [[شهر مدینه]] قرار داشت. قطر دهانه این چاه ۴ متر و گودی آن ۱۲ متر بود<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۲۰.</ref>. | |||
با این حال غالب [[مردم]] از وضعیت [[مالی]] مناسبی برخوردار نبودند؛ به گونهای که گفتهاند: فقیرتر از [[مردم]] یثرب در [[عربستان]] وجود ندارد<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم، ص۳۴.</ref>. با وجود اشتغال بیشتر [[مردم مدینه]] به زراعت، محصولاتشان برای [[زندگی]] کافی نبود؛ از این رو [[مردم مدینه]] برای جبران نیازهای خود، مجبور به وارد کردن محصولات زراعی از دیگر نقاط، به ویژه [[شام]] بودند<ref>احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول {{صل}}، ص۳۵۹.</ref>. | |||
بیشتر زمینهای حاصلخیز و مرغوب [[مدینه]] در دست عدّه کمی از [[اعراب]] و [[یهودیان]] بود. اقشار کمدرآمد [[مدینه]] و کسانی که از زمینهای کمتری بهرهمند بودند، برای تأمین مایحتاجشان، محصولات خود را به [[ثروتمندان]] میفروختند. | |||
[[ثروتمندان]] [[عرب]] به ویژه [[یهودیان]]، قبل از فرارسیدن زمان برداشت، محصولات را به قیمت کمی پیش خرید میکردند و از این راه، سود سرشار و [[ثروت]] فراوانی به دست میآوردند. در این معاملههای ناعادلانه به اقشار کمدرآمد [[جامعه]]، فشار زیادی وارد میشد. چه بسا صاحبان زمینهای کوچک، برای پرداخت بدهیهای خود مجبور به [[تخلیه]] زمینهای خود میشدند. این امر، [[مشکلات]] بسیاری را در پی داشت. گاهی کار به [[تخریب]] مزارع یکدیگر و از بین بردن محصولات زراعی آنها میانجامید. این کار، بنیه [[اقتصادی]] این [[شهر]] را در مقایسه با شهرهایی چون [[مکه]] ضعیف کرده بود<ref>احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول {{صل}}، ص۳۶۰.</ref>. | |||
ساکنان [[عرب]] و [[یهود]] [[مدینه]] در کنار امور زراعی از [[تجارت]] نیز [[غافل]] نماندند. تجارت در [[مدینه]] به اندازه [[مکه]]، [[قدرت]] و انتشار نداشت؛ اما این [[شهر]] هم از مراکز عمده تجاری در [[عربستان]] به شمار میآمد. آنها در سفرهای تجاری خود به [[یمن]] و [[شام]]، روغن و کشمش وارد مدینه میکردند و [[عطر]] و مشک از تجار [[هند]] و [[بحرین]] میخریدند؛ شراب، خشکبار و... نیز از جمله کالاهایی بود که [[یهودیان]] [[مدینه]] به [[روم]] میبردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۱۴۱؛ احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول {{صل}}، ص۳۶۲.</ref>. | |||
تُجّار [[شام]] هم قافلههای خود را با بار گندم و کشمش و روغن، راهی بازارهای [[مدینه]] میکردند. قافلههای تجاری مکه نیز در راه سفر به [[یمن]]، بر عبور از مدینه تأکید میورزیدند. اهل [[مدینه]] از آنها به خوبی استقبال میکردند و به [[داد و ستد]] میپرداختند. علاوه بر این، [[مردم مدینه]] هر ساله در بازارهای [[عکاظ]]، مجنه و... حاضر میشدند و در آن نیز به [[تجارت]] میپرداختند. | |||
در این [[شهر]] علاوه بر راههای تجاری بزرگ، راه تجاری دیگری بین [[مکه]] و یثرب برقرار شده بود و [[مردم]] این دو [[شهر]] در آنجا [[داد و ستد]] میکردند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. [[بازار]] عمده این [[شهر]] "فلج" نام داشت که بازار بنینزار و یمنیها بود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۱۶.</ref>. [[بازار]] "زباله"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>، [[بازار]] "جسر"<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref> در محله [[بنیقینقاع]] و بازار تازه تأسیس "مزاحم" که ابن حیین در زمان [[جاهلیت]] بنا کرد هم از دیگر بازارهای [[مدینه]] به حساب میآمدند<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. | |||
در [[مدینه]] نیز مانند دیگر شهرهای [[شبه جزیره عربستان]]، پدیده شوم [[ربا]]، [[سرمایه]] عدهای از مرفهان مدینه به ویژه [[یهودیان]] را افزایش داده بود که با ورود [[اسلام]] به این [[شهر]] و [[نزول آیات]] بسیار، رفتهرفته بساط این عمل [[زشت]] از [[مدینه]] برچیده شد<ref>احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول {{صل}}، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۷۵-۲۷۷.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مدینه در عصر بعثت (مقاله)|مدینه در عصر بعثت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مدینه]] | |||
[[رده:مدینه |