مخالفان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۲۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}
}}
'''مخالفان امام علی{{ع}}''' افرادی بودند که به دلیل [[عدالت‌محوری]] و [[دین‌مداری]] حضرت با ایشان مخالف شده بودند. ویژگی‌های اصلی مخالفان امام علی{{ع}} عبارت بود از [[جهل]]؛ [[نفاق]] و [[تعصب]] [[باطل]]. مهم‌ترین انگیزه‌های مخالفان سیاسی [[حکومت امام علی]]{{ع}} نیز عبارت بود از: [[دنیاطلبی]]؛ ریاست‌خواهی؛ کینه‌های پنهان؛ [[جهل]] و عدالت‌گریزی. اما شیوه حضرت در برخورد با مخالفین از درس‌آموزترین بخش‌های [[تاریخ]] [[سیاسی]] [[زندگی]] آن بزرگوار است. [[امام]] در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشت: گفت‌وگو؛ [[مدارا]]؛ برخورد [[قاطع]].


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۳۱: خط ۳۳:
{{اصلی|مخالفان امام علی در تاریخ اسلامی}}
{{اصلی|مخالفان امام علی در تاریخ اسلامی}}
در تحلیل و ریشه‌یابی حوادث [[اجتماعی]]، باید همه عوامل [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، اجتماعی و [[اقتصادی]] مربوط به آن را بررسید و این، کاری است بسیار حساس و دشوار؛ به ویژه اگر مربوط به قرن‌های گذشته و [[تحریف]] شده باشد. با توجه به این نکته، در این جا با بهره‌گیری از منابع موجود، به مهم‌ترین انگیزه‌های مخالفان سیاسی حکومت امام علی {{ع}}، اشاره می‌کنیم.
در تحلیل و ریشه‌یابی حوادث [[اجتماعی]]، باید همه عوامل [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، اجتماعی و [[اقتصادی]] مربوط به آن را بررسید و این، کاری است بسیار حساس و دشوار؛ به ویژه اگر مربوط به قرن‌های گذشته و [[تحریف]] شده باشد. با توجه به این نکته، در این جا با بهره‌گیری از منابع موجود، به مهم‌ترین انگیزه‌های مخالفان سیاسی حکومت امام علی {{ع}}، اشاره می‌کنیم.
# [[دنیاطلبی]]: امیرالمؤمنین علی {{ع}} در یک تحلیل کلی، انگیزه مشترک مخالفان خود را دنیاطلبی دانسته، می‌فرماید: چون به کار برخاستم گروهی [[پیمان]] بسته شکستند، و گروهی از جمع [[دینداران]] بیرون جسته و گروهی دیگر با [[ستمکاری]] دلم را خستند. گویا هرگز [[کلام]] [[پروردگار]] را نشنیدند ـ یا شنیدند و کار نیستند ـ که می‌فرماید: «سرای آن [[جهان]] از آن کسانی است که [[برتری]] نمی‌جویند و راه تبه کاری نمی‌پویند، و پایان کار، ویژه [[پرهیزگاران]] است». آری به [[خدا]] دانستند، لکن [[دنیا]] در دیده آنان [[زیبا]] بود، و [[زیور]] آن در چشم‌هایشان خوش‌نما<ref>نهج البلاغه، خطبه۳، ص۱۱.</ref>.
# '''[[دنیاطلبی]]:''' امیرالمؤمنین علی {{ع}} در یک تحلیل کلی، انگیزه مشترک مخالفان خود را دنیاطلبی دانسته، می‌فرماید: چون به کار برخاستم گروهی [[پیمان]] بسته شکستند، و گروهی از جمع [[دینداران]] بیرون جسته و گروهی دیگر با [[ستمکاری]] دلم را خستند. گویا هرگز [[کلام]] [[پروردگار]] را نشنیدند ـ یا شنیدند و کار نیستند ـ که می‌فرماید: «سرای آن [[جهان]] از آن کسانی است که [[برتری]] نمی‌جویند و راه تبه کاری نمی‌پویند، و پایان کار، ویژه [[پرهیزگاران]] است». آری به [[خدا]] دانستند، لکن [[دنیا]] در دیده آنان [[زیبا]] بود، و [[زیور]] آن در چشم‌هایشان خوش‌نما<ref>نهج البلاغه، خطبه۳، ص۱۱.</ref>.
# ریاست‌خواهی: [[دوستی]] جاه و مقام، یکی دیگر از علل [[مخالفت]] با [[حکومت امام علی]] {{ع}} بود؛ به ویژه در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]]. شورای تعیین شده از سوی [[عمر]]، سبب گردید تا کسانی مانند [[طلحه]] و [[زبیر]] چشم [[طمع]] به [[خلافت]] بدوزند و خود را هم‌سنگ [[امام علی]] {{ع}} بپندارند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۸؛ و ر.ک: ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۷۵.</ref>. جز آن، عوامل دیگری نیز وجود داشت که [[امید]] آن دو را برای دست‌یابی به خلافت تقویت می‌کرد؛ عواملی همچون ارتباط نزدیک با [[عایشه]]<ref>ر.ک: الشیخ المفید، الارشاد، ج۱، ص۲۴۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۳.</ref>، یکی از سرسخت‌ترین و پرنفوذترین منتقدان [[عثمان]]؛ ناآگاهی نسل جدید [[مسلمانان]] از احادیث نبوی در شأن امام علی {{ع}}؛ انزوای سیاسی [[امام]] و پیروانش در دوران ۲۵ ساله [[حکومت]] [[خلفا]]، و پیشینه درخشان طلحه و زبیر در صدر اسلام<ref>ر.ک: تاریخ الطبری، ج۳، ص۴۷۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۱۵.</ref>. این عوامل و نیز نقش کلیدی طلحه و زبیر در فراخوانی معترضان [[سیاسی]] از گوشه و کنار [[جهان اسلام]] برای [[شورش]] علیه عثمان<ref>ر.ک: ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۴، ص۱۱۶۹؛ ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۳۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۴، ص۲۸۰؛ البلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۰۱.</ref>، سبب شده بود که هم خود و هم بسیاری از [[مردم]] آنان را خلیفه‌های بالقوه بدانند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۸ - ۲۹.</ref>. در [[سرپیچی]] [[معاویه]] از پذیرش [[خلافت امام علی]] {{ع}} نیز نقش [[حب ریاست]] نمودی روشن‌تر از [[آفتاب]] دارد.
# '''ریاست‌خواهی:''' [[دوستی]] جاه و مقام، یکی دیگر از علل [[مخالفت]] با [[حکومت امام علی]] {{ع}} بود؛ به ویژه در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]]. شورای تعیین شده از سوی [[عمر]]، سبب گردید تا کسانی مانند [[طلحه]] و [[زبیر]] چشم [[طمع]] به [[خلافت]] بدوزند و خود را هم‌سنگ [[امام علی]] {{ع}} بپندارند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۸؛ و ر.ک: ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۷۵.</ref>. جز آن، عوامل دیگری نیز وجود داشت که [[امید]] آن دو را برای دست‌یابی به خلافت تقویت می‌کرد؛ عواملی همچون ارتباط نزدیک با [[عایشه]]<ref>ر.ک: الشیخ المفید، الارشاد، ج۱، ص۲۴۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۳.</ref>، یکی از سرسخت‌ترین و پرنفوذترین منتقدان [[عثمان]]؛ ناآگاهی نسل جدید [[مسلمانان]] از احادیث نبوی در شأن امام علی {{ع}}؛ انزوای سیاسی [[امام]] و پیروانش در دوران ۲۵ ساله [[حکومت]] [[خلفا]]، و پیشینه درخشان طلحه و زبیر در صدر اسلام<ref>ر.ک: تاریخ الطبری، ج۳، ص۴۷۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۱۵.</ref>. این عوامل و نیز نقش کلیدی طلحه و زبیر در فراخوانی معترضان [[سیاسی]] از گوشه و کنار [[جهان اسلام]] برای [[شورش]] علیه عثمان<ref>ر.ک: ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۴، ص۱۱۶۹؛ ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۳۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۴، ص۲۸۰؛ البلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۶، ص۲۰۱.</ref>، سبب شده بود که هم خود و هم بسیاری از [[مردم]] آنان را خلیفه‌های بالقوه بدانند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۸ - ۲۹.</ref>. در [[سرپیچی]] [[معاویه]] از پذیرش [[خلافت امام علی]] {{ع}} نیز نقش [[حب ریاست]] نمودی روشن‌تر از [[آفتاب]] دارد.
# کینه‌های پنهان: یکی از جدی‌ترین عوامل [[مخالفت]] برخی از افراد و گروه‌ها با [[امام علی]] {{ع}}، بغض‌ها و کینه‌های درونی آنان بود؛ یعنی همان عاملی که در [[سقیفه]] موجب کنار گذاشتن [[امام]] شد و ۲۵ سال پس از آن نیز نه تنها از میان نرفت که عمیق‌تر شده بود. [[امیرمؤمنان]]، خود، در این باره می‌فرماید: مرا چه با [[قریش]] ـ اگر با من به [[جنگ]] برآید ـ به [[خدا]] [[سوگند]]، آن [[روز]] که [[کافر]] بودند با آنان [[پیکار]] نمودم و اکنون که [[فریب]] خورده‌اند آماده کارزارم. من دیروز هماورد آنان بودم و امروز هم پا پس نمی‌گذارم. به خدا قریش از ما [[کینه]] نکشید، جز برای آن‌که خدا ما را بر آنان گزید. آنان را – پروردیم- و در زمره خود در آوردیم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳، ص۳۴، و ر.ک: المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۲، ص۷۶.</ref>.
# '''کینه‌های پنهان:''' یکی از جدی‌ترین عوامل [[مخالفت]] برخی از افراد و گروه‌ها با [[امام علی]] {{ع}}، بغض‌ها و کینه‌های درونی آنان بود؛ یعنی همان عاملی که در [[سقیفه]] موجب کنار گذاشتن [[امام]] شد و ۲۵ سال پس از آن نیز نه تنها از میان نرفت که عمیق‌تر شده بود. [[امیرمؤمنان]]، خود، در این باره می‌فرماید: مرا چه با [[قریش]] ـ اگر با من به [[جنگ]] برآید ـ به [[خدا]] [[سوگند]]، آن [[روز]] که [[کافر]] بودند با آنان [[پیکار]] نمودم و اکنون که [[فریب]] خورده‌اند آماده کارزارم. من دیروز هماورد آنان بودم و امروز هم پا پس نمی‌گذارم. به خدا قریش از ما [[کینه]] نکشید، جز برای آن‌که خدا ما را بر آنان گزید. آنان را – پروردیم- و در زمره خود در آوردیم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳، ص۳۴، و ر.ک: المجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۲، ص۷۶.</ref>.
# [[جهل]]: یکی از بنیادی‌ترین [[دلایل]] [[مخالفت با امام علی]] {{ع}}، نا آشنایی [[مردم]] با [[آموزه‌های دینی]]، فقر فرهنگی و [[تحجر]] و قشری‌گری بود که بخش عمده‌ای از آن، ریشه در سیاست‌های نادرست خلفای پیشین داشت. وقتی [[هدف]] اصلی [[حکومت]]، افزایش کمّی [[جمعیت]] [[مسلمانان]] و توسعه جغرافیایی [[جهان اسلام]] باشد و [[اقدامات فرهنگی]] شایسته‌ای برای افزایش [[آگاهی‌های دینی]] مردم صورت نگیرد، بلکه بالاتر از آن، کتابت و ترویج [[احادیث]] [[پیامبر]] نیز ممنوع شود، نتیجه‌ای جز سر برآوردن افراد و گروه‌های سطحی‌نگر و ظاهرگرا را نمی‌توان [[انتظار]] داشت.
# '''[[جهل]]:''' یکی از بنیادی‌ترین [[دلایل]] [[مخالفت با امام علی]] {{ع}}، ناآشنایی [[مردم]] با [[آموزه‌های دینی]]، فقر فرهنگی و [[تحجر]] و قشری‌گری بود که بخش عمده‌ای از آن، ریشه در سیاست‌های نادرست خلفای پیشین داشت. وقتی [[هدف]] اصلی [[حکومت]]، افزایش کمّی جمعیت [[مسلمانان]] و توسعه جغرافیایی [[جهان اسلام]] باشد و اقدامات فرهنگی شایسته‌ای برای افزایش آگاهی‌های دینی مردم صورت نگیرد، بلکه بالاتر از آن، کتابت و ترویج [[احادیث]] [[پیامبر]] نیز ممنوع شود، نتیجه‌ای جز سر برآوردن افراد و گروه‌های سطحی‌نگر و ظاهرگرا را نمی‌توان [[انتظار]] داشت.
# عدالت‌گریزی: عدالت‌گریزی [[صاحبان قدرت]] و وابستگان آنان، یکی دیگر از ویژگی‌های [[جامعه]] در [[عهد امام علی]] {{ع}} بود. این در حالی است که [[امام]] [[عدالت اجتماعی]] را در سرلوحه اهداف خویش قرار داده بود و می‌کوشید تا ابعاد گوناگون آن را به [[اجرا]] درآورد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[امام علی و مخالفان (مقاله)| مقاله «امام علی و مخالفان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۲۲۰ - ۲۳۳.</ref>.
# '''عدالت‌گریزی:''' عدالت‌گریزی [[صاحبان قدرت]] و وابستگان آنان، یکی دیگر از ویژگی‌های [[جامعه]] در عهد امام علی {{ع}} بود. این در حالی است که [[امام]] [[عدالت اجتماعی]] را در سرلوحه اهداف خویش قرار داده بود و می‌کوشید تا ابعاد گوناگون آن را به اجرا درآورد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[امام علی و مخالفان (مقاله)| مقاله «امام علی و مخالفان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۲۲۰ - ۲۳۳.</ref>.
 
== شیوه [[امام علی]] {{ع}} در مواجهه با مخالفان ==
{{اصلی|مخالفان امام علی در معارف و سیره علوی}}
این بخش از [[سیره امام علی]] {{ع}} از درس‌آموزترین بخش‌های [[تاریخ]] [[سیاسی]] [[زندگی]] آن بزرگوار است. [[امیرمؤمنان]] در دوران کوتاه [[حکومت]] خویش با سه [[نبرد]] ویران‌گر داخلی روبه‌رو شد و در برخورد با جنگ‌افروزان، [[آداب]] [[اخلاقی]] را فرونگذاشت و به همه [[احکام فقهی]] مربوط به [[جنگ]] با [[اهل]] [[قبله]] پایبند بود<ref>ر.ک: تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۸۳؛ الشیخ المفید، الاختصاص، ص۹۵.</ref>. امام علی {{ع}} در برخورد با مخالفان خویش سه راهبرد اساسی داشت: گفت‌وگو؛ [[مدارا]]؛ برخورد [[قاطع]]:
# '''گفت‌وگو:''' امیرمؤمنان با همه گروه‌های مخالف خود به گفت‌وگو می‌پرداخت و با [[بردباری]] و [[فروتنی]] [[دلایل]] آنان را می‌شنید. در روزهای آغاز [[خلافت]]، با برخی از کسانی که از [[بیعت]] با وی خودداری می‌کردند، گفت‌وگو کرد. اما آنان منطق روشن امام را با سخنانی این‌چنین پاسخ می‌گفتند: «به من شمشیری بده که [[کافر]] را از [[مؤمن]] باز شناساند؛ زیرا [اگر با تو بیعت کنم و در [[جنگ‌ها]] همراه تو باشم] می‌ترسم مؤمنی را بکشم و به [[آتش دوزخ]] بسوزم»<ref>المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۵۵۱-۵۵۲.</ref>.
# '''[[مدارا]]:''' [[امام علی]] {{ع}} نخست مخالفان [[سیاسی]] خود را از راه [[مذاکره]]، [[نصیحت]] می‌کرد و اگر این شیوه کارگر نمی‌افتاد، راه مدارا و [[بردباری]] را پیشه می‌گرفت. برخی از یاران امام از وی می‌خواستند تا با کسانی که از [[بیعت]] با او روتافته‌اند، با [[خشونت]] [[رفتار]] کند و دست‌کم آنان را [[زندانی]] کند<ref>ر.ک: الدینوری، احمد، الاخبارالطوال، ص۱۴۳؛ ابوجعفر الاسکافی، محمد، المعیار والموازنه، ص۱۰۶.</ref>؛ اما [[امام]] این نظر را نمی‌پسندید و به صراحت اعلام می‌داشت که هرکس تا زمانی که به رویارویی مسلحانه علیه [[حکومت اسلامی]] برنخیزد، در [[امان]] خواهد بود.
# '''شدت و [[قاطعیت]]:''' هنگامی که [[مذاکره]] با مخالفان به جایی نرسید و برخورد مسالمت‌آمیز به [[سوء]] استفاده از آن انجامید، امام دست به شمشیر برد و با همان قاطعیتی که در نبردهای صدر اسلام از خود به نمایش گذاشته بود، به رویارویی با جنگ‌افروزان پرداخت<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[امام علی و مخالفان (مقاله)| مقاله «امام علی و مخالفان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۲۳۹ ـ ۲۴۲.</ref>.
 
== [[آداب]] [[اخلاقی]] در نبرد با مخالفان ==
[[امام علی]] {{ع}} هنگامی که جز نبرد، راه دیگری پیش روی خود ندید، از رعایت آداب اخلاقی دست نکشید و [[فتوت]] و [[جوان‌مردی]] را فرو نگذاشت. در این جا نمونه‌هایی از این آداب را از نظر می‌گذرانیم.
# '''پرهیز از شروع [[جنگ]]:''' امام علی {{ع}} در هیچ میدانی آغازگر جنگ نبود<ref>ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۷۰؛ المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۲۰۳- ۲۰۴؛ الدینوری، احمد، الاخبار الطوال، ص۲۱۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۷۸.</ref> و به سپاهیان خود می‌فرمود: «با آنان مجنگید، مگر به جنگ دست یازند؛ چراکه ـ [[سپاس]] [[خدا]] را ـ [[حجت]] با شماست و رها کردنشان تا دست به [[پیکار]] گشایند، حجتی دیگر برای شما بر آنها است»<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۴، ص۱۸۰.</ref>.
# '''مصونیت پیام‌رسانان [[دشمن]]:''' [[امام علی]] {{ع}} از [[لشکریان]] خود می‌خواست تا به پیام‌رسانان دشمن آسیبی نرسانند و هرگاه بر کسی دست یافتند که خود را پیام‌رسان می‌خوانَد و در این ادعا صادق می‌نماید، او را به خود واگذارند تا پیغامش را برساند و به نزد یارانش بازگردد<ref>ابوحنیفة المغربی، النعمان، دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۷۶.</ref>.
# '''[[خوش‌رفتاری]] با [[ناتوانان]]:''' در [[مکتب]] [[امیرمؤمنان]]، [[رفتار]] با دشمن در چارچوبی از مسائل [[اخلاقی]] قرار می‌گیرد؛ به گونه‌ای که نمی‌توان برای فرونشاندن کینه‌های درونی، کشته شدگان را مثله کرد و یا فراریان<ref>لزوم خودداری از کشتن فراریان در صورتی است که آنان پل‌های پشت سر خود را خراب شده ببینند، و قصد بازگشت به جنگ نداشته باشند. ر.ک: الشیخ المفید، الاختصاص، ص۹۵.</ref> و زخم‌خوردگان را از پا در آورد. [[امام]] نه تنها با مجروحان دشمن [[بدرفتاری]] نمی‌کرد، بلکه به مداوای آنان [[همت]] می‌گماشت؛ چنان‌که در جنگ با خوارج، چهل نفر از زخم‌خوردگان را برای مداوا به [[کوفه]] انتقال داد<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۲۴؛ البلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۴۸.</ref>.
# '''[[فتوت]] و [[جوان‌مردی]]:''' امیرمؤمنان {{ع}} برای از میان بردن [[دشمنان]]، هر شیوه‌ای را روا نمی‌دانست و جز به [[نبرد]] جوانمردانه تن نمی‌داد. در [[جنگ صفین]]، ابتدا لشکریان معاویه به نهر آب دست یافتند و یاران امام را از نوشیدن آن باز داشتند. امام علی {{ع}} با خطابه‌ای پرشور<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۵۱.</ref>، لشکریان خود را به عقب راندن دشمن فرا خواند و ساعت‌هایی بعد به این مقصود دست یافت<ref>الدینوری، احمد، الاخبارالطوال، ص۱۶۸؛ المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۶۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۶۴-۳۶۵.</ref>. [[معاویه]] که از [[مقابله به مثل]] [[امام]] نگران بود، از [[عمرو بن عاص]] در این باره نظرخواهی کرد. وی در پاسخ گفت: «به گمانم علی دست به چنین کاری نمی‌زند»<ref>الدینوری، احمد، الاخبارالطوال، ص۱۶۹؛ ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. [[حقیقت]] نیز همین بود. برخی از یاران امام از ایشان خواستند تا آب را بر [[دشمن]] ببندد و با [[سلاح]] [[تشنگی]]، آنان را به هلاکت اندازد؛ اما امام در پاسخ فرمود: «من در این کار مقابله به مثل نمی‌کنم. راه ورودی را برای آنان بازگذارید. برندگی [[شمشیر]] برای [[نبرد]] با آنان کافی است»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴، و ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۶۵؛ المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۶۲.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[امام علی و مخالفان (مقاله)| مقاله «امام علی و مخالفان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۲۴۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368104.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[امام علی و مخالفان (مقاله)| مقاله «امام علی و مخالفان»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۶''']]
# [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']]
# [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش