علی بن محمد نوفلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام هادی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[علی بن محمد نوفلی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
== آشنایی اجمالی ==
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علی بن محمد نوفلی در تاریخ اسلامی]] - [[علی بن محمد نوفلی در معارف و سیره رضوی]]</div>
[[ابوالحسن علی بن محمد بن سلیمان بن عبدالله نوفلی]] [[صحابی امام هادی]]{{ع}} بود<ref> رجال الطوسی، ص۴۱۸.</ref> و با آن [[حضرت]]<ref> قاموس الرجال، ج۷، ص۵۰.</ref> و [[امام جواد]]{{ع}} مکاتبه داشت.<ref>الکافی، ج۷، ص۳۸ و من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۰.</ref> وی از امام جواد{{ع}} و نیز از [[حسن بن صالح]]،<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۴۷.</ref> [[یوسف البرم]]، [[صالح بن علی بن عطیه اضخم]] و پدرش [[روایت]] دارد.<ref> تاریخ الطبری، ج۸، ص۱۷۷.</ref> [[محمد بن علی بن محبوب]]،<ref> جامع الرواة، ج۱، ص۵۹۸.</ref> [[موسی بن جعفر بغدادی]] و [[احمد برقی]] از او روایت کرده‌اند.<ref> معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۴۷.</ref> همچنین [[احمد بن عبیدالله بن عمار ثقفی]] در سال ۲۵۰ه‍ از او [[حدیث]] آموخته است.<ref> الامالی (طوسی)، ص۴۶۳.</ref> [[علامه مامقانی]] می‌‌نویسد: سخنی در وثاقتش نیست و هم برخی وی را [[مجهول الحال]] دانسته‌اند.<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۳۰۴.</ref> نوفلی کتابی در زمینه [[تاریخی]] داشته، هر چند از نام آن در منابع چیزی نیامده است<ref>مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۵۶۰.</ref>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
از [[مردم]] [[عراق]]، و از [[کارگزاران]] [[دستگاه خلافت]] [[مأمون]] محسوب می‌شد. او در مورد برپایی مناظراتی که مأمون برای [[امام رضا]]{{ع}} [[تدارک]] می‌دید، می‌گوید: «روزی مأمون عبّاسی به [[فضل بن سهل]] [[فرمان]] داد تا سران [[مذاهب]] گوناگون هم چون [[جاثلیق]] و رأس [[جالوت]] و بزرگان [[صابئین]] و هربذ اکبر و [[پیروان]] [[زرتشت]]، و نسطاس رومی و [[متکلمان]] را جمع کند. [[فضل]] ایشان را گرد آورد. مأمون به وسیله [[یاسر]]، متصدی امور امام رضا{{ع}} از [[امام]]{{ع}} تقاضا کرد در صورت [[تمایل]] با سران مذاهب سخن بگوید. امام{{ع}} پاسخ داد فردا خواهم آمد. چون یاسر بازگشت، امام{{ع}} به من فرمود: ای نوفلی! تو عراقی هستی و عراقی هوشیار است، از این که مأمون [[مشرکان]] و صاحبان [[عقاید]] را گرد آورده است چه می‌فهمی؟ گفتم: فدایت شوم! می‌خواهد شما را بیازماید و [[میزان]] دانشتان را بشناسد. امام{{ع}} فرمودند: آیا می‌ترسی آنان دلیل مرا [[باطل]] سازند؟ گفتم: نه، به [[خدا]] [[سوگند]]، هرگز چنین بیمی ندارم، و [[امید]] می‌دارم خدا تو را بر آنان [[پیروز]] گرداند. امام{{ع}} فرمودند: ای نوفلی! [[دوست]] داری بدانی مأمون چه وقت پشیمان می‌شود؟ گفتم: آری. فرمودند: آنگاه که من بر [[اهل تورات]] با تورانشان، و بر [[اهل انجیل]] با انجیلشان، و بر [[اهل زبور]] با زبورشان، و بر صابئین با [[زبان عبری]] خودشان، بر هربذان با زبان پارسی‌شان، و بر [[رومیان]] با زبان خودشان، و بر [[اصحاب]] مقالات با لغتشان، استاد لال کنم. و آن گاه که هر دسته‌ای را محکوم کردم و دلیلشان را باطل ساختم، و دست از [[عقیده]] و گفتار خود کشیدند و به گفتار من‌گراییدند، مأمون در می‌یابد، مسنادی که بر آن تکیه کرده است، [[حق]] او نیست؛ آن وقت، مأمون پشیمان می‌گردد»<ref>احتجاج، ج۲، ص۴۱۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۵۱۳.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۷: خط ۱۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:علی بن محمد نوفلی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب امام هادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۴

آشنایی اجمالی

ابوالحسن علی بن محمد بن سلیمان بن عبدالله نوفلی صحابی امام هادی(ع) بود[۱] و با آن حضرت[۲] و امام جواد(ع) مکاتبه داشت.[۳] وی از امام جواد(ع) و نیز از حسن بن صالح،[۴] یوسف البرم، صالح بن علی بن عطیه اضخم و پدرش روایت دارد.[۵] محمد بن علی بن محبوب،[۶] موسی بن جعفر بغدادی و احمد برقی از او روایت کرده‌اند.[۷] همچنین احمد بن عبیدالله بن عمار ثقفی در سال ۲۵۰ه‍ از او حدیث آموخته است.[۸] علامه مامقانی می‌‌نویسد: سخنی در وثاقتش نیست و هم برخی وی را مجهول الحال دانسته‌اند.[۹] نوفلی کتابی در زمینه تاریخی داشته، هر چند از نام آن در منابع چیزی نیامده است[۱۰].[۱۱]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. رجال الطوسی، ص۴۱۸.
  2. قاموس الرجال، ج۷، ص۵۰.
  3. الکافی، ج۷، ص۳۸ و من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۰.
  4. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۴۷.
  5. تاریخ الطبری، ج۸، ص۱۷۷.
  6. جامع الرواة، ج۱، ص۵۹۸.
  7. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۴۷.
  8. الامالی (طوسی)، ص۴۶۳.
  9. تنقیح المقال، ج۲، ص۳۰۴.
  10. مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.
  11. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۵۶۰.